به گزارش مشرق، علی موذنی از جمله چهرههای نامآشنا در فضای ادبیات داستانی بویژه در خلق آثار با مضمون دینی و ارزشی است. این نویسنده که سالهای متمادی است آثار داستانی با موضوعات مختلف خلق میکند، در تازهترین اثری که از او منتشر شده، باز هم سراغ سوژهای با مضمون و درونمایه دینی رفته و اثری با محتوای مذهبی را به خوانندگانش ارائه کرده است.
نویسندهای که پیش از این آثاری نظیر «دوازدهم» را از او تجربه کرده بودیم که با محوریت حضرت ولیعصر(عج) خلق شده بود. این اثر در نمایشگاه کتاب سال جاری که اردیبهشت برگزار شد مجدد در دسترس مخاطبان قرار گرفت. حالا موذنی با رمان «احضاریه» خود را به محک خوانش مخاطبانش گذاشته و اثری با محوریت شخصیت حضرت زینب(س) و پیادهروی اربعین خلق کرده است.
«مسعود» شخصیت اصلی این اثر، فردی است روزنامهنگار و مجرد که به تنهایی زندگی میکند. خواهرش با اسم «عارفه» در کنار مسعود شخصیت مکمل قصه موذنی است. موذنی در رمان «احضاریه» قرار است خواننده را با گوشهای از زندگی حضرت زینب(س) و اهلبیت(ع) پیامبر و اتفاقاتی که پس از ارتحال ایشان بر این خانواده میگذرد، آشنا کند اما بهانه این آشنایی سفری است که به مسعود برای زیارت سیدالشهدا(ع) پیشنهاد میشود و بنا به نقل داستان در واقع احضار میشود. در این سفر زمینهای ایجاد میشود که بهواسطه عارفه و تحقیقاتی که انجام میدهد (در اینجا به منظور جلوگیری از برملا شدن داستان از ذکر آنها خودداری میشود) خواننده با گوشههایی از تاریخ پس از پیامبر تا عاشورا روبهرو میشود. این رمان را میتوان روایت رنجی که بر اهلبیت پیامبر(ع) رفته دانست که موذنی گوشهای از آن را بازگو کرده است.
برای خوانندهای که در روزگار فعلی به دلیل شتابزدگی گاهی فرصت و امکان مطالعه حقیقتهای تاریخی برایش فراهم نیست این کتاب میتواند زمینهای ایجاد کند تا بیشتر و دقیقتر با واقعیتهای تاریخ مواجه شود. البته بیشک رمان بستر مناسبی برای ورود به تاریخ یا مطالعه تاریخ نیست اما از آنجا که در روایت تاریخ اهلبیت(ع) همواره بر دخل و تصرف نکردن تاکید شده، میتوان اطمینان داشت که نویسنده امانتدار بوده و خواننده با خیال راحت میتواند اثری را که با محوریت این ذوات نورانی خلق شده مطالعه کند بویژه که جدا از صداقت و امانتداری موذنی، میتوان بر تواناییهای او در خلق اثر و اینکه حرف ضعیف بیان نمیکند، تکیه کرد. علی موذنی در «احضاریه» خواننده را در موقعیت زمانی حال و گذشته (زمان حیات اهلبیت) قرار میدهد و بخشهایی را از زبان حضرت زینب(س) نقل و بخشهایی را از زبان مسعود بازگو میکند. زبان داستان زبانی چند پاره است و انسجام ندارد؛ در بخشهایی نثر روزنامهای میشود و در بخشهایی با نثر فاخر روبهرو میشویم. در بخشهایی زبان محاوره غالب است و در بخشهایی نثر معیار با وزن ادبی بر فضای اثر غلبه دارد. در مجموع از این حیث خواننده با اثری آشفته از نظر زبان روبهرو است.
نکته دیگر شتابزدگی در روایت است. این شتابزدگی در بخشی که مسعود و خواهرش عارفه جایشان در داستان عوض میشود بشدت مشهود است. خواننده مانند گنگ خوابزده متوجه نمیشود چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است و چطور شد که چنین شد. به نظر میرسد نویسنده شاید به دلیل تنگناهای فرمی و شاید به این دلیل که نمیخواسته حجم کتاب بیش از ۲۲۳ صفحه شود، این بخش را به این سرعت جمع کرده، در غیر اینصورت این امکان که این جابهجایی حتی در عالم غیرمادی روی دهد امکانپذیر بود اما خب! خواننده در این بخش متوجه تغییرات نمیشود و این به دلیل شتابزدگی است؛ اتفاقی که در ارتباط با شخصیتها به چشم میآید و خواننده خیلی نمیتواند با شخصیتهای احساس نزدیکی کند.
اما بخشهایی که نویسنده مشغول روایت اهلبیت(ع) از زبان حضرت زینب(س) است، بویژه در بخشهای ابتدایی زبان و روایت بشدت در خدمت هدف قصه است و شاید بهتر بود فضای داستان در چنین موقعیتی رخ میداد و خواننده از این منظر با داستان مواجه میشد که خب! شاید تنگناها و خط قرمزهای داستاننویسی در ارتباط با خاندان پیامبر مانع این اتفاق شده باشد.
بخشهایی که قرار است ارتباط حسی خواننده با روایت محکم شود علی موذنی موفق ظاهر شده و نشان داده رگ خواب خواننده در ارتباطهایی از این جنس را در دست دارد و میتواند از آن به نفع همراه شدن خواننده با داستانش استفاده کند.
در مجموع این رمان شاید نکات ضعفی را در خود داشته باشد اما سلیقهها و علایق خوانندگان، متفاوت است و ممکن است هر خوانندهای به فراخور حال خود با اثر ارتباط برقرار کند. از این رو نمیتوان گفت نقاط ضعفی که برای این اثر برشمرده شد یا نقاط قوتی که به آن اشاره شد، مطلق است و ممکن است از نظر خوانندهای دیگر چنین موقعیتی، اثرگذار و گیرا خوانده شود.
رمان «احضاریه» تازهترین اثر علی موذنی که نشر اسم آن را منتشر کرده، همزمان در پویش مطالعاتی روشنا نیز معرفی شده و در سراسر کشور در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.