به گزارش مشرق، آیتالله محسن اراکی دبیرکل جدید مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی که هفته گذشته به منظور شرکت در ششمین اجلاس بین المللی رهبران ادیان جهان به قزاقستان سفر کرده بود جزئیانی از این سفر را تشریح کرد.
متن این گفتوگو به شرح زیر است:
* یکی از اقدامات شایسته شما در این سفر، همراه کردن آخوند رهبر از رهبران اهل سنت بود، چه ضرورتی برای حضور ایشان در این همایش احساس میکردید؟
آیت الله اراکی: شرکت جناب علامه آخوند رهبر، دوست و عزیز ما در ترکمنصحرا بسیار مناسب بود. ایشان شخصیتِ بانفوذ، باسابقه و تأثیرگذاری است؛ زحمات زیادی چه در منطقه ترکمنصحرا یا حتی در مناطق آسیای میانه کشیده است، مسافرتها و فعالیتهایی زیادی داشته است، در خیلی از مناطق ایشان را میشناسند؛ بسیاری از شخصیتهای علمی و دینی این مناطق شاگردان ایشان بودهاند. حضور ایشان در جمع ما که چهره شناختهشدهای در این منطقه است بسیار حضور پربرکت، مؤثر و موردتوجهی بود. خب این روابط گستردهای که ایشان باشخصیتهای دینی این منطقه داشتهاند کمک کرد که ارتباط بهتر و بیشتری با قشری از شخصیتهای مذهبی این کشور، تعدادی از ائمه جماعات، تعدادی از شخصیتهای مذهبی داشته باشیم و آنها با ما ارتباط برقرار کردند و به لحاظ آشنایی که با جناب آقای رهبر داشتند نزد ما آمدند. از ایشان دعوت کردند، حتی ایشان دعوت شد که در آن مسجد مرکزی شهر بهعنوان امام جماعت در نماز مغرب و عشاء حضور داشته باشد. تعدادی از امامان جماعت آنجا که با ایشان سابقه آشنایی داشتند از ایشان دعوت کردند و آمدند خدمت ایشان رسیدند و این سبب ارتباط خوبی با تعدادی از امامان جماعت شد و همه تأکید داشتند بر اینکه ایران میتواند محل بسیار خوبی برای تحصیل جوانان مذهبی و تحصیل علمی حتی علما و ائمه جماعت این کشور باشد.
* به نظر شما آیا این امکان برای ایران میتواند وجود داشته باشد که محور تعلیمات دینی باشد؟
بله، باید واقعاً این زمینه را فراهم کنیم؛ باید ایران بهعنوان یکی از محورهای اساسی و مهم تعلیمات دینی و تربیت امامان جماعت نهتنها برای کشورهای آسیای میانه بلکه برای همه کشورهای پیرامونی باشد. ما درمجموع احساس کردیم تمایل بسیار زیادی برای حضور در ایران برای آموزش دیدن علوم دینی اسلامی وجود دارد لذا باید کاری کنیم که ایران نهتنها برای شیعیان بلکه برای همه اتباع مذاهب بستر خوبی برای تربیت علمی و زمینه مناسبی برای رشد علمی اسلامی اینها باشد. دانشگاه مذاهب، جامعه المصطفی، مدارس علمی مردمی و آزادی که در مناطق مختلف اهل سنت ما و در مناطق مختلف کشور ما تأسیس شده است. راه باز شود برای پذیرش دانشجویان از مذاهب مختلف نهتنها در مدارس رسمی ما حتی در مدارس غیررسمی ما باید چنین باشد. البته باید ضوابطی مقرر کرد و کنترلی بر این مدارس داشت تا خدایی نکرده عوامل نفوذی یا عوامل بد نیتی تحت عنوان عالم، تحت عنوان محصل ورود نکنند.
لذا همانطوری که ما در دانشگاهها پذیرش داریم و با کنترلهایی سعی میکنیم دانشجویانی از کشورهای مختلف دنیا اینجا بیایند و تحصیل کنند، خب یکی از زمینههای جذب دانشجو همین مدارس علوم دینی ماست؛ چه مدارس علوم دینی شیعی و چه مدارس علوم دینی اهل سنت. منتها البته این دیگر عُرضه ماست؛ عُرضه مدیران مدارس دینی ماست که بتوانند این مدارس دینی را اولاً پشتیبانی کنند و در ثانی قوانین و مقرراتی هم به آنها آموزش بدهند و آنها را ملتزم کنند که به آن قوانین پایبند باشند که خواهند بود. بههرحال آمدند کشور ایران زندگی کنند، آنها هم دوست دارند کشور ما از امنیت برخوردار باشد و نظام ما آسیب نبیند، آنها بخشی از این نظام هستند و میتوان با مدیریت خوب کاری کرد که مدارس علمی ما، مدارس علمی حتی اهل سنت ما زمینه جذب بسیار فراوانی برای دانشجویانی از همه کشورهای پیرامونی ما مخصوصاً آسیای میانه داشته باشیم.
* دیدگاه جوانان کشورهای دیگر در این مورد چیست؟
ما احساس کردیم که تمایل فوقالعادهای وجود دارد در اینکه جوانان اینها بیایند و آموزشهای دینی در مدارس علمی کشور ما را ببینند، مخصوصاً مدارس علمی اهل سنت؛ خب باید از این زمینه استفاده کرده زمینه را فراهم کرد. نباید طوری باشد که اینها نتوانند ویزا بگیرند و اگر ویزا گرفتند مورد اذیت و آزار و بیاحترامی قرار بگیرند. از چنین چیزهایی شکایت میشد و گفته میشد که یکی از دلایلی که در ابتدا گرایش بسیار گسترده و خوبی برای حضور دانشجویان این کشور و سائر کشورهای آسیای میانه در ایران بوده اما بهتدریج این تمایل کاهش پیدا کرده است سختگیریهای بسیار گستردهای بوده که در زمینهٔ اعطای ویزا، اعطای اقامت تحصیلی و برخوردی که از سوی بعضی از نهادهای مربوطه با این عزیزانی که از آنجا برای تحصیل به ایران میآمدند شده است. لذا متأسفانه این زمینه بهوسیله کشورهای دیگری مثل ترکیه و پاکستان و عربستان پر میشود. درحالیکه آن احساسی که ما کردیم این بود که آن تمایلی که آن زمینه نسبت به ایران وجود دارد خیلی بهتر و قویتر از زمینهای است که برای سایر کشورها وجود دارد، ما باید از این فرصت استفاده کنیم.
حتی جناب آقای رهبر میگفتند نمایندگان بعضی از کشورها مثل عربستان و امارات از حضور ایشان در هیئت همراه ما بسیار متعجب بودند و گفته بودند که تا کنون خیال میکردیم در ایران میان علمای شیعه و سنی درگیری شدیدی وجود دارد.
البته ما همیشه در همه سفرها سعی کردیم یکی از شخصیتهای اهل سنت هم عضو هیئت ما باشد، حالا بهنوعی علاوه بر شخصیتهای علمی حتی از نمایندگان اهل سنت در مجلس شورای اسلامی هم دعوت کردهایم که در بعضی از سفرها باشند که این کار خیلی هم اثرگذار بود. همین مطلبی که شما میفرمایید مطلب درستی است که با توجه به تبلیغات گستردهای که رسانههای جهان غرب و عربستان و اسرائیل (این کشور اشغالگر و دولت نامشروع اشغالگر سرزمین فلسطین) به راه انداختهاند که البته رسانههای انگلیس هم خیلی خیلی نقش داشتهاند، در این تبلیغات گسترده گویا طوری وانمود میکنند که بین شیعه و سنی در ایران جنگ تمامعیار است، در همهجاها و همچنین در ایران و اینها باهم قهر هستند و میخواهند خون همدیگر را سر بکشند. اما اینها چیزهای دروغی است؛ وقتی میبینند که خیلی رابطه دوستانه است و اصلاً جدایی وجود ندارد، خود علمای اهل سنت صحبت میکنند، حتی در کشوری مثل لبنان که آنها خیلی با کشور ما رفتوآمد دارند و خیلی رابطهشان خوب است برای آنها هم تعجبآور بود. من تعجب کردم از اینکه برخی از آنها تعجب میکردند چه رابطه بسیار خوبی بین علمای اهل سنت و علمای شیعه در ایران وجود دارد. یک از این آقایان از اول انقلاب ارتباطش با ایران خیلی ارتباط نزدیک بوده و سابقه رفتوآمد هم داشته است؛ حتی این شخصیت بزرگ که یکی از نزدیکترین شخصیتهای به جمهوری اسلامی و نظام جمهوری اسلامی است هم کاملاً آگاه از این رابطه بسیار نزدیک نبود.
خب ما دریکی از سفرها که به لبنان داشتیم که جمعی از علمای اهل سنت هم همراه ما بودند، آنها خدمات جمهوری اسلامی به اهل سنت را بیان میکردند و میزان آزادی عملی که علمای اهل سنت و خود اهل سنت در ایران دارند را بیان کردند. در یاد دارم یک نمونهای را که یکی از علمای اهل سنت مطرح کرد و گفت که اهل سنت ایران از اهل سنت در کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس خیلی آزادتر هستند. این حرف را به یکی از علمای همان کشورها مطرح کردند و گفتند: شماها میتوانید خطبه بخوانید و آزادانه هرچه میخواهید بگویید؟ آنها گفتند نه خب خطبهها را دولت به ما میدهد و او میگوید ما چه بگوییم و چه نگوییم. گفتند چنین چیزی در ایران نیست. بازهم گفتند شماها میتوانید خودتان مدرسه تأسیس کنید که خود شما برنامه علمی و اساتید این مدرسه را انتخاب کنید؟ گفتند؛ خیر همه برنامهها تحت کنترل دولت است. گفتند: مدارس اهل سنت در ایران را خود علما اداره کرده و برنامهریزی میکنند. نمونههای اینچنینی را خود علمای اهل سنت ایران برای آن آقایانی که از کشورهای دیگر آمده بودند آوردند که شدیداً مورد استقبال و مورد تأثر آنها هم قرار گرفت که چرا تاکنون برداشت درستی از وضعیت رابطه اهل سنت با شیعیان در کشور جمهوری اسلامی نداشتند.