به گزارش مشرق، پخش سریال «دلدادگان» هفته گذشته به پایان رسید اما قسمت آخر این مجموعه چند روزی نظر رسانهها را به خود جلب کرد و حسابی خبرساز شد.دلدادگان از همان ابتدای کار حاشیهساز بود؛ از پخش نامنظم تا برخی مضامین داستانش. اما قسمت آخر این سریال اتفاقاتی را رقم زد که مرورش قابل توجه است. مخاطبان در هنگام پخش قسمت پایانی دلدادگان از ضعیف و بیمنطق بودن پایانبندی تعجب کردند. برخی از رسانههایی که به صورت پیشفرض همه تقصیرات را از جانب تلویزیون میدانند در ابتدا مدعی حذف و تغییر پایان این سریال شدند. عدم صحت این ادعا به سرعت مشخص شد و اعلام شد که خانم پانتهآ بهرام بهدلیل مشکلات مالی و عدم دریافت دستمزدش از حضور در سکانس آخر سرباز زده است. مصاحبههای مختلفی از بازیگر موردنظر و کارگردان دلدادگان منتشر شد که هرکدام از نگاه خودشان ماجرا را تشریح میکردند.
نقدهاوحمایتها
پس از انتقادات زیادی که نسبتبه این کار خانم بهرام صورت گرفت، تعدادی از بازیگران سینما در صفحات مجازیشان به حمایت از اقدام این بازیگر پرداختند. خانم باران کوثری ضمن حمایت از حاضر نشدن پانتهآ بهرام بزرگ(!) سرصحنه، برای گرفتن پولش از صداوسیما، نوشت: «...اینها چه میدانند تئاتر چیست، بازیگری چیست، این همه سال در تئاتر و سینما و همان سریالهای تلویزیونیشان درجهیک ماندن چیست؟ شما کجا و پانتهآ کجا؟ کاش همین کار پانتهآ شروعی باشد برای تلویزیون و تهیهکنندگانش تا بدانند در مقابل عوامل سریالها (نه فقط بازیگرها) مسوولاند و دلیلی ندارد همه ماهها دنبال حقشان بدوند. تلویزیون اگر بهدنبال جذب مخاطب است، بهایش را عوامل و بازیگران نباید بپردازند... .» پس از باران کوثری که معمولاً نفر نخست چنین جنجالهایی است نوید محمدزاده، سحر دولتشاهی و چند بازیگر دیگر نیز همین رویه را تکرار کردند. اما در مقابل چند تهیهکننده هم نسبت به این جریان واکنش نشان دادند. آقای سیدمحمود رضوی در مورد حمایت بازیگران از پانته آ بهرام نوشت: «امروز به بهانه حمایت از همکارمان سرکار خانم پانتهآ بهرام، برخی دوستان بازیگر خواسته یا ناخواسته یک تهیهکننده خوب سیما و سینما و سازمان صداوسیما را زیر سؤال بردهاند که بهقطع امری غیراخلاقی، قبیح و زشت است. خوبیها و هنرمندی سرکار خانم بهرام سرجای خود، کسی نمیتواند منکر هنرمندی ایشان باشد اما عدم حضور هر یک از عوامل به هر دلیل و علتی و ناتمام گذاشتن یک فیلم یا سریال و نادیدهگرفتن زحمات یک گروه بزرگ کملطفی در حق تمام گروه است؛ مخصوصاً وقتی با یک تهیهکننده قدیمی و خوشحساب طرف باشید. عذر بدتر از گناه کمپین راهانداختن برای حمایت از یک عمل اشتباه است، حتماً کسی منکر پرداخت حقوحقوق افراد نیست اما آیا این حقوق یکطرفه است؟ یا حقوقی برای تهیهکننده و سازمان صداوسیما هم وجود دارد؟ وقتی به یک ماجرا نقد میکنیم هر دو طرف ماجرا را ببینیم.» آقای محمدرضا شفیعی تهیهکننده «رگ خواب» هم موضعی نزدیک به محمود رضوی اتخاذ کرد.
دیگران
تا به حال چندینبار در سینما و تلویزیون اتفاق افتاده که اختلاف بازیگران با کارگردان باعث شده بازیگر در میانه راه، فیلم یا سریال را تنها بگذارد و ادامه نقش خود را به امان خدا بسپارد. بهگزارش «خراسان» معمولاً هم سرنوشت نقشی که بازیگرش قهر میکند، مرگ است. دلیل اختلاف هر چیزی که باشد و مقصر هر کسی که باشد مسأله مهم این است که همیشه در میان این دعواها، مخاطبی که قصه را دنبال کرده، قربانی میشود.
«نابرده رنج»؛ آقای میلاد کیمرام هم جزو آن دسته از بازیگرانی است که بهدلیل اختلاف با آقای علیرضا بذرافشان کارگردان سریال «نابرده رنج» باعث تغییر پایان سریال و سرنوشت دو شخصیت شد. این سریال سال90 از شبکهسه روی آنتن رفت و موفق شد نظر مخاطبان را هم جلب کند. «چ»؛ بخشی از اختلافها به تفاوت سلیقه آقایان حاتمیکیا و عربنیا درباره شخصیت شهید چمران مربوط میشد و علاوهبراین اواسط فیلمبرداری این فیلم، گویا فریبرز عربنیا به علت تأخیر در حضور بر سر صحنه فیلمبرداری، در اتاق گریم با ابراهیم حاتمیکیا دعوای لفظی و مشاجره کرده بود. باوجود همه اختلافات ریز و درشت، هر طور که بود فیلمبرداری ادامه پیدا کرد تا این که او در سکانس پایانی فیلم حضور پیدا نکرد و با گریم کردن یکی از عوامل فیلم، صحنه آخر از نمای دور فیلمبرداری شد.
«ماتادور»؛ مهرماه سال92، سریال پلیسی «ماتادور» از شبکه یک سیما پخش شد. آقای سام درخشانی در این سریال نقش پلیس را بازی میکرد. سام درخشانی معتقد بود او و بقیه پلیسها در این سریال نقش زیادی در قصه نداشتند و اثرگذار نبودند. به زعم او، وقتی اعتراضهایش دردی از نقصهای قصه دوا نکرد، تصمیم میگیرد کار را ترک کند و پیشنهاد شهادت «مسیح» را به تهیهکننده میدهد و اتفاقاً پیشنهادش هم با استقبال روبهرو میشود.
«دلنوازان»؛ سریال «دلنوازان» سال88 روی آنتن رفت و جزو سریالهایی بود که مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. به گزارش صبح نو، حواشی مربوط به قهر بازیگر این سریال، قبل از پایان آن شروع شد و شنیدهها حاکی از آن بود که آقای پرویز فلاحیپور در اعتراض به کمرنگ بودن نقش خود از ادامه بازی در سریال انصراف داده است. اواخر سریال، شخصیت «جهان» با بازی پرویز فلاحیپور طی اتفاقی ناپدید شد و در حالی که مخاطب تا پایان منتظر پیدا شدن او بود، در قسمت پایانی معلوم شد «جهان» کشته شده است.
«روزهای زندگی»؛ اختلاف آقای حمید فرخنژاد و آقای پرویز شیخطادی به فیلم «روزهای زندگی» و یک مسأله مالی برمیگردد. البته در ماجرای این دو، نفر سومی هم وجود دارد که آن سرمایهگذار فیلم، یعنی «سیمافیلم» است. طبق گفتههای پرویز شیخطادی، چون این مؤسسه وابسته به صداوسیما نتوانسته بود به موقع بودجه فیلم را تأمین کند و به همین دلیل روند فیلمبرداری با مشکل مواجه شده بود، بنابراین حمید فرخنژاد در اعتراض به این وضعیت حاضر نمیشود در ادامه پروژه حضور داشته باشد و سکانسهای پایانی بدون حضور او فیلمبرداری میشود. پرویز شیخطادی در واکنش به این اتفاق از رفتار فرخنژاد گلایه کرده و او را مقصر دانسته بود اما حمید فرخنژاد هم سکوت نکرد و در مصاحبهای جزئیات ماجرا را توضیح داد و گفت: به پیشنهاد شیخطادی قرار شد مدتی در فیلم بازی نکند تا سیمافیلم که پیش از این به فرخنژاد هم گفته بود پول ندارد، برای تأمین بودجه کاری کند، او هم میپذیرد اما بعد از مدت کوتاهی متوجه میشود که فیلمبرداری بدون او ادامه پیدا کرده است.