به گزارش مشرق، طرحهای تخفیف کتاب یکی از بهانههای خوب برای جلب توجه مخاطبان کتاب به سمت کتابفروشیهای کمرونق است. طرحی که در عمده کشورهای برجسته در حوزه کتابخوانی رواج دارد و مدتی میشود که وزارت ارشاد در طرحهای فصلی عیدانه، تابستانه، پاییزه و زمستانه کتاب، طرحهای تشویقی خرید کتاب را به کتابفروشها ارائه میدهد و به همین واسطه مردم میتوانند با مراجعه به کتابفروشیها از تخفیف خرید کتاب برخوردار شوند.
بیشتر بخوانیم:
پنجشنبه 40 درصدی برای خرید کتاب
«پاییز» فصل اول کتابگردی
پرفروش بودن به قیمت خیانت!
پاییزه کتاب امسال نیز در سومین سال برگزاری این طرح با تغییراتی نسبت به فصلهای گذشته برگزار شد و دیروز 4 آذر نیز به پایان رسید. در پاییزه امسال به نسبت سال گذشته، طرحهای تخفیفی متفاوت شده بود و در حالی که پارسال کتابهای عمومی با 20 درصد تخفیف و کتابهای کودک و نوجوان با 25 درصد تخفیف به مخاطبان عرضه میشد، امسال کتابهای تالیفی از 25 درصد تخفیف و کتابهای ترجمهای از 15 درصد تخفیف برخوردار بودند. علاوه بر این، طرح پاییزه هرساله از روز کتابخوانی آغاز میشود، با این تفاوت که این طرح سال گذشته ۲۲ آذرماه به اتمام رسید و امسال مخاطبان کتاب تنها تا 4 آذر فرصت داشتند به خرید کتاب اقدام کنند. با این وجود، ما فرصت را غنیمت شمردیم و در این مهلت کوتاه سری به کتابفروشیهای برجسته خیابان انقلاب زدیم تا هم از طرح تخفیف کتاب استفاده کرده باشیم و هم حرفهای فروشندگان و خریداران را بشنویم.
آغاز یک مشکل!
حدود ساعت 19 به یکی از کتابفروشیها رفتیم؛ تقریبا ساعات پایانی آنها محسوب میشد. انتظار این بود که جمعیت کمتری در کتابفروشی باشند تا براحتی بتوانیم با فروشندگان گپ و گفتی داشته باشیم، به کتابفروشی اول که وارد شدیم، از همان ابتدا فروشندگان تکلیف خودشان را با مشتریها مشخص میکردند و با جمله «طرحمون تموم شده» تلاش داشتند از پیشامدهای بعدی جلوگیری کنند و مشتریها نیز تکلیف خودشان را بدانند. این اتفاق در روز دوم طرح رخ میداد و برای بسیاری محل سوال بود که چگونه طرح کوتاه پاییزه، به 2 روز تقلیل یافته است. به کتابفروشی دیگری رفتیم. این کتابفروشی برخلاف اولی شلوغتر بود؛ در یک صف طولانی افرادی حضور داشتند که چندین کتاب در دست داشتند و میخواستند از طرح تخفیف استفاده کنند و در یک صف کوتاه افرادی که قید طرح را زده بودند و به سرعت کارشان انجام میشد. شلوغی کتابفروشی مانع از آن بود تا بخواهیم با فروشندگان گپ و گفت داشته باشیم. تنها به خرید 4 کتاب بسنده کرده و از آنجا خارج شدیم. حین تورق کتابها متوجه شدم قیمتی که بابت کتب پرداخت کردم، تفاوت چندانی با هزینه اصلی آن ندارد. عجیبتر آنکه پیامک ارسال شده توسط خانه کتاب یک چیز بود و هزینه پرداختی چیزی دیگر.
طرح تخفیف بدون تخفیف
این بهانه کافی بود تا بار دیگر صبح زود سراغ کتابفروشی مزبور برویم. انگار طبیعی بود تا متصدی کار همه مشتریان را راه بیندازد و سپس ببیند ماجرای ما از چه قرار است. آنچه در این مدت انتظار بیش از هر چه مشاهده میشد، تعداد زیاد کتابهایی بود که در طرح قرار نمیگرفتند و خیلی از مشتریها مجبور بودند با ناراحتی بهای اصلی کتاب را پرداخت کنند. مسؤول کتابفروشی میگفت کتابهای تازه چاپ که در یک ماه اخیر منتشر شدهاند یا کتبی که قبل از سال 87 چاپ شدهاند در این لیست قرار ندارند. اما علاوه بر این کتابهایی هم بودند که بیهیچ دلیلی در این لیست قرار نداشتند. از جمله همان کتابی که شب گذشتهاش خرید کرده بودیم و در لیست تخفیف قرار نگرفته بود. از چاپ کتاب ماهها میگذشت و از انتشارات معتبری چون «کتابستان معرفت» منتشر شده بود. به همین خاطر خانه کتاب دیگر کتابها را جزو طرح تخفیف حساب کرده و پیامک مربوط به آنها را فرستاده بود. همین مساله باعث شد تا گپ و گفتمان با مسؤول غرفه شکل بگیرد. او البته پاسخی برای اینکه چرا بعضی کتابها در طرح قرار ندارند، نداشت و صرفا میدانست آثاری در طرح تخفیف قرار میگیرند که در سایت خانه کتاب ثبت شده باشند.
حال دلیل قرار نگرفتن آن در سایت میتواند تازه چاپ بودنش باشد یا عمر بیش از 10 سال کتاب یا هر دلیل دیگری که کسی نمیدانست. شکلگیری صفهای طولانی از دیگر معضلات این طرح محسوب میشد که بسیاری را از گرفتن تخفیف پشیمان میکرد. مسؤول غرفه ثبت کتاب با مشخصات ملی خریدار در 2 سامانه مجزا را از جمله فرآیندهای وقتگیر این طرح میدانست. همچنین کتابها با قیمت چاپ اول خود ثبت شده بودند و هر بار نیاز بود هزینه جدید کتاب نیز دوباره ثبت شود. علاوه بر این، بسیاری از کتابها مشمول طرح نمیشدند و توضیح این اتفاق زمان و انرژی بیشتری از او میگرفت.
پاییزی به وسعت 2 روز، تسویهحسابی بهطول نیم سال
دیگر انتشاراتی که سراغش رفتیم، در روز سوم طرح به مشتریان اعلام میکرد دیگر پاییزه کتاب در این فروشگاه تخفیفی در قالب طرح پاییزه ارائه نمیدهد. گپ و گفت بیشتر ما زبان گلایه آنها را نیز باز کرد. وزارت ارشاد به تناسب هر فروشگاه سهمیهای محدود برای تخفیف کتاب اختصاص میدهد و به همین خاطر بسیاری از فروشگاههای پرمخاطب همان روزهای ابتدایی سهمیهشان به اتمام میرسید و در روزهای بعد صرفا باید توضیح میدادند که چرا این فروشگاه نمیتواند تخفیفی ارائه دهد. علاوه بر اینکه این مساله میتوانست به وجهه کتابفروشی آسیب بزند، مشتریان را نیز از خرید کتاب ناکام میکرد و باید قبل از نگاه انداختن به کتابها، از متصدیان فروشگاه میپرسیدند که آیا هنوز طرح تخفیف پاییزه دارند یا خیر! این مساله زمانی اهمیت مییابد که تنها وقتی 3 روز از آغاز طرح گذشته بود، بیش از نیمی از کتابفروشیهایی که به آنها مراجعه کردیم، گفتند که سهمیه طرحمان تمام شده و نمیتوانیم به مشتریان خود تخفیفی بدهیم. گلایه آنها از این بابت بود که مخاطبان گسترده آنها با سهمیهای که اختصاص داده میشود، تناسبی ندارند و فروش خوب این فروشگاهها تنها به یکی، دو روز اول قد میداد. اما این تنها مشکل کتابفروشان نبود، بلکه تسویه وزارت فرهنگ و ارشاد با فروشگاهها حدود 6 ماه زمان میبرد. واضحتر بخواهیم بگوییم، هنوز ارشاد با کتابفروشیها هزینه طرح تابستانه را تسویه نکرده است و پرداخت هزینه طرح پاییزه کتاب نیز به سال آینده موکول میشود و همین مساله موجب شده بود کتابفروشیهای معدودی حاضر به مشارکت در این طرح شوند.
«طنز» طرح پاییزه
با محمد حقی، مدیر انتشارات کتابستان به گفتوگو نشستیم و از او درباره رمان «جندی مکلف» پرسیدیم؛ همان کتاب مد نظر ما که ماهها از انتشار آن میگذرد اما در سیستم خانه کتاب نیست، بنابراین جزو طرح تخفیف نیز قرار ندارد.
حقی در پاسخ با بیان اینکه احتمالا فرآیند ثبت کتاب در سایت خانه کتاب به کندی پیش میرود، اعلام داشت: ما هر اثری را که به چاپ میرسانیم به خانه کتاب معرفی میکنیم و اینکه چرا چنین اثری- و احتمالا آثار مشابه- در طرح قرار نگرفته را باید از مسؤولان ذیربط پرسید.
وی که خود صاحب یکی از کتابفروشیهای طرف قرارداد با طرح پاییزه است با بیان یکی از اتفاقات جالب که به «طنز» طرح پاییزه تعبیر میکرد، بیان داشت که قرآن مجید و ادعیه از آنجایی که ترجمه محسوب میشوند با تخفیف حداقلی 15 درصد به مخاطبان عرضه میشوند و از همین رو احتمالا همراستا با رمانهای پرفروش خارجی این روزهای بازار کتاب قرار دارند. با این وجود به نظر میرسد طرحهای تخفیفی کتاب نیاز به بازنگری بیشتری در اشکالات خود دارد. فارغ از اینکه این طرح مسکن موقتی برای معضل کتابخوانی در جامعه ایرانی است یا اینکه اثری مستقیم در بهبود امر مطالعه دارد، ضروری است با وضعیت موجود در گم شدن ردپای اندیشه بین جامعه ایرانی، یارانه کتاب در کنار حذف بسیاری از هزینهکردهای غیرضروری دولتی ادامه پیدا کند اما این تداوم در شرایطی صورت پذیرد که اشکالات فراوان این سیستم رفع شده و شعار «حال خوش کتاب خواندن» تبدیل به «حال بد کتاب خریدن» نشود.
*وطنامروز