به گزارش مشرق، در دوران دفاع مقدس با وجود تمام محدودیتها و سختیها، ایدههای نابی به ذهن فرماندهان میرسید که فصل نوینی در راه دفاع باز میکرد. با وجود جنگ نظامی سخت در جبههها و حمایت تسلیحاتی غربیها از رژیم بعث عراق، دشمن بعثی از کمک کشورهای غربی در زمینههای ارتباطی و الکترونیک نیز بهره میجست. غلبه بر دشمن در جنگ الکترونیک و ممانعت از نفوذ دشمن یکی دیگر از مأموریتهای رزمندگان در دوران دفاع مقدس بود.
در دوران دفاع مقدس، طبق اطلاعاتی که از اسرای ارتش بعث گرفته شده بود، مشخص شد که کاناداییها، آموزشهای مفصلی برای شکستن کد رمزهای بیسیمهای ایرانی به صدام میدادند. علاوه بر این آموزشها، انگلیسیها هم ۱۲ گردان جنگ الکترونیک را بعد از عملیات بیتالمقدس به صدام دادند که عمدتاً مربوط به شرکت «راکال» بود.
بیشتر بخوانیم:
ماجرای شنود گسترده ایران از اطلاعات نظامی عراق / فرماندهان هم از سامانه شنود بیخبر بودند/ همکاری سپاه با دانشگاه شریف برای شنود
در سال ۱۳۶۳ فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با توجه به اهمیت جنگ الکترونیکی و ارتباطی دستور تأسیس یگان «جنگال» را در سپاه صادر کرد. بنا به اذعان کارشناسان نظامی اگر چنین یگانی در روزهای جنگ تشکیل نمیشد نبرد اطلاعاتی جنگ را کاملاً علیه ایران و به سود رژیم بعث تغییر میداد.
با اینکه در آن برهه اصطلاح جنگ الکترونیک غریب و ناآشنا به نظر میرسید و بسیاری از کشورهای منطقه توانایی ورود به چنین بحثی را نداشتند، اما مسئولان وقت احساس کردند که کشور به چنین توانمندی و قدرتی نیازمند است و با همت و تخصص جوانان کشور باید در این عرصه وارد شویم.
سردار علی اصغر زارعی، فرمانده جنگ الکترونیک ایران در دوران دفاع مقدس شروع کار یگان «جنگال» را اینگونه تشریح میکند: غنیمتهایی را که ما با ابزارهای جنگ الکترونیکی عراقیها به دست میآوردیم، برای انجام «مهندسی معکوس» به دانشگاه صنعتی شریف میفرستادیم و درخواست میکردیم یک نمونه مشابه و قدرتمندتر از آن را برای ما بسازند. یگان جنگال نیروی زمینی سپاه، در دوران دفاع مقدس به بیش از ۱۲ هزار نامه سری و فوری ارتش صدام دسترسی پیدا کرد و پس از کشف رمز و جمعبندی آنها شرایطی را رقم زد تا از این اطلاعات به دست آمده در مأموریتها و عملیاتها استفاده شود. اوایل کار ما در یگان جنگال، آنقدر انجام این اقدامات برای همه حتی خود ما عجیب و غیرمنتظره بود که برخی فرماندهان هم اطلاعاتی را که به آنها داده میشد باور نمیکردند.
صدام به قدرت جنگ الکترونیک ارتش بعث بسیار دل بسته بود و اصلاً فکر نمیکرد که رزمندگان ما قابلیت کشف رمز دستگاههای الکترومغناطیسی و رمزگذاری شده آنها را داشته باشند. اما هر چه از جنگ میگذشت پیشرفت ایران در جنگ الکترونیک بیشتر میشد. در اواخر جنگ که بعثیها توانستند جزیره مجنون را اشغال کنند، یکی از سایتهای جنگ الکترونیک ایران در آن منطقه فعال بود و رزمندگان به خاطر فشار دشمن مجبور شدند از آنجا عقبنشینی کنند. به همین دلیل مقداری از اطلاعات ما آنجا باقی ماند و دست عراق افتاد. صدام چند روز بعد در جایی سخنرانی کرد که ما اطلاعاتی به دست آوردیم که امریکاییها اطلاعات ما را گرفته و به ایرانیها میدهند. در اصل آنها فکر نمیکردند که این اطلاعات توسط رزمندگان ایران به دست آمده باشد.
زارعی با ذکر چند نمونه از دست یافتن به اطلاعات بر اهمیت آنها در جنگ صحه میگذارد. او در این باره میگوید: در عملیات والفجر مقدماتی، در حالی که بچههای ما اروند را رد کرده بودند و جلو میرفتند ناگهان باخبر شدیم که نیروهای عراقی هم همین امشب میخواهند عملیات کنند، خیلی سریع به قرارگاه خبر دادیم تا ما خیلی زودتر حمله و کار را یکسره کنیم. بعد از این عملیات بسیاری از اسرا میگفتند که آنها هم قرار بود امشب پاتک داشته باشند. یا هنگام حملههای شیمیایی دشمن، ما زودتر متوجه نیت حمله توسط دشمن میشدیم و به رزمندگان گفته میشد که در یک منطقه خاص ماسکهای شیمیایی بزنند. قطعاً اگر چنین سیستمی نبود فاجعه بسیار بدتری رخ میداد و تعداد جانبازان شیمیایی بسیار بیشتر از اکنون میشد.
جنگ الکترونیک مثل دیگر عرصههای دفاع مقدس به همت جوانان ایرانی پیشرفت قابل ملاحظهای کرد. پیشرفتی که حتی دشمنان از درک آن عاجز بودند و پس از سالها وقتی پهپادهای ایرانی را بر فراز آسمانشان دیدند متوجه قدرت ایران در علوم ارتباطی و الکترونیک شدند.