به گزارش مشرق، بیژن زنگنه وزیر نفت اخیرا و البته برای چندمین بار از خروج توتال از پروژه توسعه فاز 11 پارس جنوبی خبر داده است و گفته شرکت CNPC چین رسما جایگزین توتال شده برای توسعه فاز 11 پارس جنوبی شده، اما عملا شروع به کار نکرده است.
وی همچنین اعلام کرده است باید با شرکت چینی CNPC مذاکره شود تا مشخص شود فعالیت عملیاتی و اجرایی را از چه زمانی آغاز می کند.
بیشتر بخوانید:
زنگنه: شرکت چینی رسما جایگزین توتال شد
مشکل اصلی وزارت نفت زنگنه است
نکته ای که باید به آن اشاره شود این است که زنگنه پیشتر یعنی 4 ماه قبل نیز این موضوع را اعلام کرده بود و همه کارشناسان و صاحبنظران می دانستند که توتال از ایران خارج شده و شرکت چینی جایگزین آن شده است اما سوال اینجا است که چرا با گذشت 4 ماه و حتی بیشتر مسئولان وزارت نفت به چینی ها اعلام نکرده اند باید هرچه زودتر کار توسعه این فاز مرزی را آغاز کنند؟
زمانی که وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران بعد از سالها معطلی در سال 95 قرارداد توسعه فاز 11 پارس جنوبی را برای دومین بار به کنسرسیومی به رهبری شرکت توتال فرانسه داد کارشناسان و منتقدین اعلام کردند بد عهدی توتال در گذشته این احتمال را جدیتر خواهد کرد که این شرکت با بازگشت تحریمها عطای این پروژه را به لقایش ببخشد و دوباره ایران را ترک کند. اما مسئولان وزارت و شرکت ملی نفت ایران نسبت به این انتقادات بی توجه بودند تا اینکه همه حتی موافقین امضای این قرارداد با توتال مشاهده کردند که با بازگشت تحریم ها و یا بهتر است بگوییم زمانی که هنوز تحریمی اعمال نشده بوداین شرکت فرانسوی ایران را بدون کوچکترین توبیخی ترک کرد و گفت نمی تواند در این پروژه شرکت کند.
از سوی دیگر باید گفت مشخص نیست چرا وزارت نفت در خصوص توسعه فاز 11 تعلل می کند و اجازه می دهد منافع ملی در این میدان مشترک از دست برود.
* تاریخ تکرار میشود؟
محمد امین قاسمی یکی از کارشناسان صنعت نفت با اشاره به تاریخچه حضور توتال در فاز 11 به خبرنگار فارس گفت: شرکت ملی نفت ایران و شرکت توتال در سال 1379 برای توسعه بخش بالادستی فاز 11 پارس جنوبی به توافق رسیدند و تفاهمنامهای به امضا رساندند. اما عملاً اقدام خاصی از طرف این شرکت فرانسوی صورت نگرفت و در نهایت توتال فرانسه که به دنبال خروج از این پروژه بود با ارائه رقمی بسیار بالا برای توسعه این فاز، ایران را در شرایطی قرار داد که نتواند پس از حدود 8 سال معطل ماندن فاز 11، این قرارداد را با شرکت فرانسوی به امضا برساند.
وی ادامه داد: شرکت ملی نفت ایران در آن زمان با پیشنهاد حدود 10 تا 11 میلیارد دلاری فرانسویها مخالفت کرد و به این ترتیب شرکت توتال از این پروژه کنار گذاشته شد و چینیها گزینه جایگزین برای توسعه فاز 11 پارسجنوبی شدند.
قاسمی خاطرنشان کرد: این طرح در سال 1388 نیز با هزینه 4 میلیارد دلاری به شرکت سی.ان.پی.سی واگذار شد و بعد از گذشت چهار سال از امضای قرارداد توسعه فاز 11 پارس جنوبی با این شرکت چینی، بهدلیل اینکه چینیها هیچ اقدام مؤثری برای توسعه این فاز انجام نداده بودند، طی یک توافق دوجانبه قرارداد توسعه این فاز با چینیها فسخ شد.
این کارشناس صنعت نفت تصریح کرد: در سال 1397 نیز تنها یک هفته بعد از اعلام خروج آمریکا از برجام توسط ترامپ، شرکت فرانسوی توتال با انتشار بیانیهای اعلام کرد که چنانچه این شرکت نتواند از آمریکا معافیت تحریمی دریافت کند، از پروژه توسعه فاز 11 میدان گازی پارس جنوبی کنارهگیری میکند و توتال برای بار دوم از این پروژه خارج شد و شاهد هستیم که دوباره مسئولان وزارت نفت که آن دوره نیز در راس کار بودند این پروژه را به چینی ها سپردند و هم اکنون نیز از چینی مطالبه ای صورت نمی گیرد که این فاز را اجرایی کنند.
وی خاطرنشان کرد: شرایطی که وزارت نفت دنبال می کند نشان می دهد ظاهرا مسئولان صنعت نفت هیچ تمایلی ندارند تا این فاز راه اندازی شود والا تاکنون باید چینی ها کار خود را آغاز میکردند.
این کارشناس صنعت نفت خاطرنشان کرد: برای بازنشستگانی که در وزارت نفت کار می کنند و یا کسانی که تنها چند سال به بازنشستگی آنها باقی نمانده است فرقی نمی کند که فاز 11 اجرایی شود یا نشود و ظاهرا دلیل تلاش برای انعقاد قرارداد با توتال نیز فقط به دلیل آن بود که وزیر نفت بگوید در دوران من اروپاییها به ایران بازگشتند که همگان دیدند راهی که وزیر نفت می رفت ما را به سرمنزل مقصود نمی رساند.
وی گفت: این فرصت مناسبی بود که نمایندگان ملت در مجلس حقوق ملت را از وزیر نفت مطالبه کنند که متاسفانه نمایندگان مجلس نیز سکوت کرده اند.
*اشتباه بزرگ گره زدن رفع نیاز داخل به خارج از کشور
طبق زمانبندی اولیه، قرار بود 40 ماه بعد از امضای قرارداد، تولید گاز از میدان فاز 11 پارس جنوبی آغاز شود. اما با گذشت حدود 12 ماه، اقدام قابلتوجهی در این میدان صورت نگرفته و برای ماههای متوالی اعلام می شود که مناقصات این پروژه در حال برگزاری است و یا اتمام یافته؛ این در حالی است که شرکتهایی چون پتروپارس، گروه مپنا، پتروایران، قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء(ص)، شرکت اویک و امثال آنها که بسیاری از آنها به صورت مستقیم یا غیرمستقیم زیرمجموعه وزارت نفت محسوب میشوند میتوانند این پروژه را در اختیار بگیرند و برای بخشهایی که نیازمند فناوری جدید است، از شرکتهای ارائهدهنده خدمات فنی نفت و گاز استفاده کنند.
بهعنوانمثال فاز 12 میدان گازی پارس جنوبی که ازنظر حجم عملیات و میزان سرمایهگذاری، عظیمترین طرح تاریخ صنعت نفت ایران و یکی از بزرگترین طرحهای تولید گاز جهان است، نمونه بارز توانمندی شرکتهای ایرانی در مدیریت پروژههای بزرگ گازی محسوب میشود. اهمیت توسعه این فاز بهقدری بالا است که استفان میشل، مدیر بخش خاورمیانه و آفریقای توتال در این زمینه عنوان کرده است: «کارشناسان و مدیران شرکت توتال از عملکرد ایران در دوران عدم حضور در پارس جنوبی کاملاً غافلگیر شدند و عملکرد ایرانیها بهویژه در فاز 12 بسیار ستودنی بود».
*لزوم اخذ ضمانتهای واقعی از شرکتهای خارجی
توتال که پیش از این نیز توسعه فاز 11 پارس جنوبی را چندین سال معطل گذاشته بود، مجدداً به بهانه بازگشت تحریمها و بدون پرداخت هیچگونه خسارتی، از قرارداد توسعه این فاز خارج شد تا توسعه فاز 11 باز معطل نگه داشته شود. این امر به دلیل عدم اخذ ضمانتهای واقعی از شرکتهای خارجی برای وضعیت بازگشت تحریمها بوده است.
همانطور که گفته شد یکی از مهمترین بخشهای توسعهای میدان گازی پارس جنوبی که مرزی ترین فاز این میدان بوده و برای تولید گاز و میعانات گازی نقطهای مطلوب تر از دیگر نقاط این میدان مشترک است، همین فاز 11 پارس جنوبی است که به خاطر بدعهدی دو شرکت توتال فرانسه و سی.ان.پی.سی چین سالها با تأخیر در توسعه مواجه شده و اکنون نیز معطل امروز و فردا کردن شرکت چینی یا بیمیلی مدیران وزارن نفت برای کار کردن با غیراروپاییها است. در واقع مقصران تأخیر در توسعه فاز 11 بار دیگر با اشتباه مدیریتی و در نگرفتن ضمانت لازم برای تأخیرهای تحمیلی به پروژه، فضا را برای تکرار تاریخ و معطل نگه داشتن بیش از پیش توسعه آخرین فاز توسعهنیافته از میدان مشترک گازی پارس جنوبی مهیا کردهاند.
لازم است وزارت نفت بهجای اتکا به شرکتهای خارجی که اجرای پروژههای کشور را معطل تصمیم آمریکا و سایر دشمنان ایران گذاشتهاند، استفاده از توان داخلی و تقویت آن را در دستور کار خود قرار دهد. به خصوص اینکه بسیاری از شرکتهای نفتی تابعه وزارت نفت که هیچ تخصصی جز اجرای پروژههای توسعه میادین نفت و گاز ندارند مدتهاست پروژهای برای اجرا ندارند و ظرفیت با ارزش آنها معطل مانده است.