به گزارش مشرق، «زهرا چیذری» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
سالهای آغازین جنگ و دوران دفاعمقدس، تجربه یکی از طلاییترین دورانهای اجتماعی جامعه ایران است که هنوز هم در پژوهشهای اجتماعی مورد توجه قرار دارد؛ دورانی که بهرغم وجود فقر و چالشهای اقتصادی فراوان با بالاترین همبستگی اجتماعی مواجه است تا اثبات شود فقر به تنهایی نمیتواند منجر به آنومی شود.
امروز جامعه با چالشهای متعددی از جنس اجتماعی و اقتصادی دست به گریبان است. آنطور که رئیس کمیته امداد امامخمینی (ره) میگوید: نابسامانیهای اقتصادی اخیر و چالشهای ارزی موجبشده تا آمار مراجعهکنندگان به این نهاد حمایتی تا ۵۰ درصد افزایش یابد و نیمی از این افراد هم برای تأمین مخارج و درمان به کمیته آمدهاند، اما این تنها بخشی از ماجراست. اگر به سطح جامعه بازگردید، شاهد افزایش میان دزدیهای خرد همچون دزدیدن ضبط یا باتری ماشینها هستید. دزدان گوشیهای تلفنهمراه هم با افزایش سرسامآور قیمت آن به طور قابل ملاحظهای افزایش یافتهاند.
بیشتر بخوانید:
۵۲ درصد قدرت خرید کارگران از دست رفت
رانتخواری حزب اشرافی و ژست رسیدگی به مشکلات اقتصادی مردم
آخرین آمار نرخ بیکاری در کشور
کرباسچی: مردم هیچ حجتی برای رای به اصلاحطلبان ندارند
آنطور که اکبر ترکان مشاور رئیسجمهور گفته است، با توجه به شرایط اقتصادی کشور، بیش از دو دهک جامعه در معرض آسیب هستند. درمان گران و بودجههای ناچیز بیمهها برای پوشش سلامت مردم از موضوعات دیگری است که تنشهای اقتصادی اخیر را برای مردم سختتر و سنگینتر میکند. همه اینها را بگذارید در کنار آمار و ارقامی که هر از چند گاهی منتشر میشود و فاصله طبقاتی و معیشتی اقشار مختلف جامعه را بیش از پیش به نمایش میگذارد که نمونهاش ۱۴۷ هزار تهرانی بدون آنکه شغلی داشته یا سهمی در چرخه اقتصاد مملکت داشته باشند، از اجاره املاک و مستغلات درآمدهای نجومی دارند، اما آمار این افراد در سطح کشور فراتر از این حرفهاست. نکته قابل تأمل اینجاست که تعداد این افراد طی سالهای ۸۴ تا ۲۹۵/۵ برابر رشد داشته و از حدود ۲ میلیون نفر در سال ۸۴ به حدود ۵ میلیون نفر در سال ۹۵ رسیده است. پردرآمدهای بیکار را اگر در کنار کمدرآمدهای زحمتکش بگذاریم یکی از مصادیق نابرابریهای اجتماعی پیش رویمان گسترده میشود و بهتر در مییابیم چرا و چگونه آسیبهای اجتماعی در لایههای پنهان جامعه در حال رشد و توسعه هستند.
از نگاه گونیک، فقر کالاهای اقتصادی در واقع عاملی نیست که تولید آنومی بکند، برعکس یک شکل سنتی و پذیرفتهشده از فقر وجود دارد که انسان به آن عادت کرده است، اما شرایط وقتی تغییر میکند که از طریق گسترش وسایل ارتباطجمعی تصویر یک نوع زندگی دیگر و مرفهتر (مثلاً با برنامههای تلویزیونی یا ویدیویی). تا اقصی نقاط جوامع تکامل نیافته، رخنه کند. در پی تضاد این دو عامل، نیازهای بیحد و حصر رشد میکنند و پس از آن حرکتهای ناگهانی رکود یا رشد اقتصادی بسیاری از مواقع وضعیت آنومی به شکل یک گمگشتگی فرهنگی جهشی (و از دست دادن هویت فرهنگی) را در پی دارد که نه فقط یک نارضایتی عمیق بلکه علاوه بر آن ناآرامیهای سیاسی گستردهای را به وجود میآورد.
بنابراین فقر به تنهایی عامل جرمخیزی در جامعه نیست همانگونه که جامعه ایران در دوران جنگ و سالهای بعد از انقلاب با وجود تحریمهای شدید و شرایط اقتصادی نامساعد هیچگاه همبستگی خود را از دست نداد و در بدترین شرایط همراهی مردم با یکدیگر و با مسئولان جامعه را شاهد بودیم، اما امروز فضای اجتماعی متفاوتی را شاهدیم. افزایش ۵۰ درصدی مردمی که برای کمک به کمیته امداد مراجعه میکنند، جمعیت ۴۸ درصدی از سالمندانی که تحت پوشش هیچ بیمهای نیستند و نمایش ثروتی که در سطح جامعه در قالبهای مختلف خودنمایی میکند، زیربنای رشد انواع و اقسام آسیبهای اجتماعی و کشاندن جامعه به سوی آنومی است. در این میان انتظار میرود مسئولان اگر توان مدیریت اوضاع اقتصادی جامعه را ندارند، لااقل برای از بین نرفتن اعتماد و همبستگی عمومی نمایش ثروت را متوقف کنند.