ترکیه بارها اعلام کرده که نیروهای ی.پ.گ را همچون بخشی از جریان پ.ک. ک به عنوان یک گروه تروریستی میشناسد و در شرق فرات به آنها حملهور میشود. حالا که ترامپ تصمیمات تازهای در مورد سوریه گرفته٬ ی.پ.گ در سختترین شرایط ممکن قرار گرفته است.
بیشتر بخوانید:
بلاتکلیفی مخالفین دولت سوریه در مرز ترکیه
ی.پ.گ و هزینه اعتماد نابهجا به آمریکا
در چند ماه اخیر و در بسیاری از یادداشتها و گزارشهای منتشر شده به این موضوع اشاره شده بود که اعتماد مدافعین کُرد در شمال سوریه و شرق فرات به حضور نیروهای آمریکایی و حمایت آنان از این مدافعین٬ مبنای منطقی ندارد و هر آن ممکن است آمریکا پشت آنان را خالی کند.
همچنان که دیدیم این اتفاق افتاد و دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به یکباره و به شکل ناگهانی اعلام کرد نیروهای نظامی خود را از شمال سوریه خارج میکند.
آمریکا در این ماجرا نشان داد که سخنان جیمز جفری نماینده ویژه دونالد ترامپ در سوریه که گفته بود: "همکاری ما با مدافعین کُرد٬ تاکتیکی و موقتی است"، عین واقعیت بوده و قصد دارد صرفاً از ی.پ.گ به عنوان یک کارت استفاده کند.
جالب اینجاست که نه سران پ.ک. ک در قندیل و سوریه و نه مقامات آنکارا٬ سخنان جفری را باور نکردند و هر کدام از آنها تصور میکرد که این مواضع نماینده ویژه ترامپ٬ برای آن است که اهداف واقعی آمریکا پوشش داده شود. اما حالا این واقعیت اثبات شده که سخنان جفری بخشی از عملیات و استراتژی سیاسی و دفاعی آمریکا در سوریه بوده و مقامات واشنگتن این واقعیت را به خوبی دریافتهاند که با حضور قدرتمند روسیه٬ ایران و همراهی ترکیه در مذاکرات آستانه و همچنین بر روی ارض واقع٬ جایی برای قدرتنمایی آمریکا باقی نمانده و مقرون به صرفهترین راهکار برای نجات آمریکا از این وضعیت٬ خروج از سوریه است.
حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه (PYD) و شاخه نظامی آن موسوم به واحدهای مدافع خلق (YPG) با اتکا به حضور آمریکا در شرق فرات٬ اهمیت چندانی به مذاکره با دمشق نداده و با سازماندهی مجدد خودگردانی در کانتونهای غیر رسمی٬ تلاش کردند یک ساختار سیاسی و اجرایی جدید به وجود بیاورند.
ساختاری که حالا مشخص شده اثری از ثبات و استحکام در آن مشاهده نمیشود.
دشواریهای مقاومت در برابر ترکیه
اگرچه در چند ماه اخیر مدافعین کُرد و عرب، بارها اعلام کردهاند که با بسیج مردمی٬ توزیع سلاح٬ ارائه آموزش نظامی عمومی و همچنین به کارگیری تمام نیروهای ی.پ.گ و نیروهای سوریه دموکراتیک٬ در برابر ترکیه دست به مقاومت میزنند٬ اما تجربه عفرین نشان داده که مقاومت در برابر حملات زمینی و هوایی ارتش ترکیه و مخالفین اسد برای ی.پ.گ ممکن نیست.
اگر چه آنان در جنگهای خیابانی کوبانی در برابر گروه تروریستی تکفیری داعش و همچنین جنگهای جبههای در مناطق مسطح و هموار در جزیره٬ عین عیسی٬ منبج٬ تل ابیض٬ رقه و چندین منطقه دیگر توانستند در برابر تروریستها توان رزمی خوبی از خود به نمایش بگذارند، اما با در نظر گرفتن تجهیزات٬ تسلیحات و تجارب فراوان و همچنین رصد هوایی ارتش ترکیه٬ قطعاً نمیتوانند در شرق فرات در برابر حملات ارتش ترکیه دست به مقاومت تأثیرگذاری بزنند.
در چنین شرایطی است که ضرورت اتخاذ تصمیمات مبتنی بر واقعبینی و رفتار هوشمندانه٬ میتواند راه بر ضررهای بیشتر ببندد.
ضرورت بازگشت به مدار دمشق
مقامات محلی نهادهای سیاسی وابسته به پ.ک. ک در شرق فرات٬ در شرایط دشوار پس از اعلام خروج آمریکا٬ از دمشق خواستند تا در برابر تهدیدات ترکیه از آنها دفاع کند.
در چنین شرایطی بود که دولت بشار اسد٬ یکبار دیگر راه را برای مذاکره هموار کرد و چنین به نظر میرسد که بازگشت مدافعین کُرد به مدار دمشق٬ تنها راه نجات و تنها گزینه آنها برای رفع بلای حملات احتمالی ترکیه است.
هماکنون در معمای سیاسی و دفاعی شمال سوریه٬ قدرت تعیین کننده روسیه است و نه آمریکا. سخنان دونالد ترامپ در پایگاه هوایی نیروهای آمریکا در عراق که گفته بود اگر لازم باشد کاری برای سوریه انجام دهیم اقدامات لازم را از عراق انجام خواهیم داد٬ از سوی مقامات کشورهای منطقه جدی گرفته نشد.
شواهد نشان میدهد که روسیه در مرز ۹۰۰ کیلومتری ترکیه و سوریه٬ نقش تعیینکنندهای دارد.
روسیه از یک سو با اعمال فشار و ابتکارات دیپلماتیک و با توجه به اوجگیری روابط اقتصادی و سیاسی با آنکارا از توان کافی برای مهار اردوغان برخوردار است و از دیگر سو با توجه به رابطه خاصی که با دولت سوریه برقرار کرده٬ میتواند در مواقع لازم پادرمیانی و میانجیگری کند.
اگرچه روسیه و مدافعین کُرد در شمال سوریه همکاری و هماهنگی چندانی با هم انجام ندادهاند و حزب اتحاد دموکراتیک (PYD) در سالیان اخیر بیشتر تخممرغهای خود را در سبد آمریکا گذاشت٬ اما در شرایط فعلی٬ روسیه میتواند از ظرفیتهای خود برای حل مشکلات و ممانعت از بروز بحران شرق فرات استفاده کند.
یادآوری خطای عفرین
همچنان که میدانیم جغرافیای مناطق کردنشین در شمال سوریه بر خلاف جغرافیای مناطق کردنشین عراق٬ ایران و ترکیه٬ یک سرزمین یکپارچه و یکدست نیست.
به این معنی که کردها در شمال سوریه در سه منطقه از هم گسسته جزیره٬ کوبانی و عفرین زندگی میکنند و خود این مسئله پراکندگی جغرافیایی و نقاط گسست٬ راه را برای ترکیه باز میکند که با اعمال فشار نظامی٬ نفوذ امنیتی و همچنین اعمال فشار اقتصادی٬ بین این سه منطقه فاصله بیشتری ایجاد کند و مانع از برقراری خطوط ارتباطی نقل و انتقال زمینی شود. در راستای همین سیاست بود که ترکیه توانست با اشغال شهر کردنشین عفرین٬ یک ضلع از مثلث مناطق کردنشین را جدا کند.
در آن دوران که ترکیه قصد داشت با اجرای عملیات نظامی شاخه زیتون٬ عفرین را اشغال کند٬ سران نهادهای سیاسی کُرد وابسته به پ.ک. ک در عفرین مرتکب خطای سیاسی بزرگی شدند و در تصمیمگیری عجولانه خود طوری رفتار کردند که هزینههای سنگینی بر دست کردهای سوریه گذاشت.
آنان پیشنهاد میانجیگرانه روسیه را رد کردند و حاضر نشدند پرچمهای دولت سوریه را به اهتزاز در بیاورند. اقدامی که به گفته مقامات مسکو٬ به طور قطع میتوانست مانع از حمله ترکیه شود.آنها اعلام کردند ما عفرین را همچون یک سرزمین مادری حفظ میکنیم و نیازی به پرچم سوریه وجود ندارد و اگر ترکیه حملهور شود در برابر آنها خواهیم جنگید. اما بعد از مدتی شواهد نشان داد که در برابر حملات گسترده ارتش ترکیه و مخالفین مسلح بشار اسد٬ توان مقاومت ندارند. چنین شد که این شهر مهم به دست ترکیه افتاد و استاندار و مقامات اجرایی آن از سوی ترکیه تعیین شده و حتی خیابانهای این شهر از سوی ترکها نامگذاری شد.
زمان آن فرا رسیده که سران کُرد وابسته به پ.ک. ک در شمال سوریه با یادآوری این خطای بزرگ در دیگر مناطق کردنشین و در شرق فرات خطای قبلی خود را تکرار نکنند و این واقعیت را بپذیرند که دولت بشار اسد در شرایط فعلی توانسته حاکمیت خود را اعمال کند و بازگشت سفرای چندین کشور عربی به دمشق نشاندهنده آن است که کردها نیز باید در روابط خود با دولت اسد تجدیدنظر کنند و بیش از این خود را در معرض تهدیدات و حملات اردوغان قرار ندهند.