به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
حسین علیزاده که در سال ۸۸ به فتنهگران پیوسته بود، در وبسایت رادیو فردا ضمن یادداشتی نوشت: فاز «نظامی» در سوریه و یمن تقریباً رو به پایان و فاز «دیپلماتیک» شتاب گرفته است.
در رویدادی غیرمترقبه، وزیران خارجه سوریه و بحرین در تاریخ نهم مهر در نیویورک و در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد با یکدیگر دیدار و گفتوگویی صمیمانه داشتند. تا پیش از این، بحرین به عنوان یکی از کشورهای اقماری سعودی هم رأی به تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی داده بود و هم خواستار حذف بشار اسد از قدرت بود.
بیشتر بخوانید:
حمایت آشکار از فتنه و ایستادن در برابر ۹ دی در شورای شهر تهران! +عکس
همچنین طی رویدادی غیرمترقبه عمرالبشیر رئیسجمهور سودان در تاریخ ۲۷ آذر از دمشق دیدن کرد. این نخستین دیدار یک رهبر کشور عربی و مسلمان از سوریه از هفت سال پیش بشمار میرود.
دونالد ترامپ در اقدامی دور از انتظار اعلام داشت آمریکا تا دو ماه آینده تمامی نیروهای خود را از سوریه خارج خواهد کرد در حالی که این تصمیم او مورد استقبال روسیه، ترکیه و ایران قرار گرفت، نیروهای کرد مورد حمایت آمریکا از این تصمیم ترامپ اظهار شگفتی کردند. این در حالی است که ترامپ مدعی شد به دلیل شکست داعش مأموریت نیروهای آمریکا در سوریه پایان یافته است؛ ادعایی که مورد تردید بسیاری از جمله وزیر دفاع آمریکا قرار گرفت و در مخالفت با تصمیم ترامپ از مقامش استعفا کرد. اسرائیل - متحد آمریکا- نیز این تصمیم را بر مبنای اینکه موجب تقویت جایگاه ایران در سوریه میشود، نادرست ارزیابی کرده است.
متعاقب اعلام خروج آمریکا از سوریه دونالد ترامپ خبر غیرمترقبهای را در حساب توئیتری خود مخابره کرد مبنی بر اینکه ریاض وعده داده هزینه بازسازی سوریه را متقبل شود. شگفتی این خبر آنجاست که اولاً این خبر چرا نباید از زبان ریاض اطلاعرسانی شود؟ و ثانیاً در صورت صحت آن، آیا ریاض پرچم صلح با اسد را بالا برده که میخواهد «سوریه بشار اسد» را بازسازی کند؟
بنا به آخرین اخبار امارات تصمیم گرفته که در اولین فرصت سفارت خود را در دمشق بازگشایی کند.
در یمن - دیگر کشور درگیر در جنگ نیابتی تهران و ریاض - برای اولین بار طرفهای نزاع زیر یک سقف و در «مذاکرات مستقیم» با یکدیگر وارد گفتوگوی رودررو شدند.
این همه تحولات در سوریه به چه معناست؟ در یمن به چه معنا؟
پاسخ جامع به این پرسشها دشوار است، اما، دست کم در مورد سوریه میتوان گمان داشت که بر مسئله کلیدی یعنی بقای بشار اسد در قدرت، توافق حاصل آمده است.
در مورد یمن، نیز دست کم میتوان به این نتیجه رسید که دعوت از حوثیها برای اجلاس استکهلم به معنای شناسایی گروه حوثی در سپهر سیاسی یمن و مشارکت آنان در قدرت است.
اما، از این همه مهمتر نکتهای است که چنین برآیندهای محتملی را ممکن ساخته و آن اینکه اگر موازنه قدرت در منطقه تغییر نکرده بود چنین برآیندی نامتصور بود. در این تغییر موازنه بیتردید انزوایی را که عربستان بابت قتل خاشقجی متحمل شده به عنوان یکی از عوامل مؤثر نباید از یاد برد.
این تحلیل فتنهگر پناهنده در غرب در حالی است که فتنهگران در جریان فتنه سبز از حمایت مالی و رسانهای و لجستیک رژیم سعودی برخوردار بودند و غیر از خاتمی، مهاجرانی نیز به عنوان رئیس اتاق فکر فتنه در خارج کشور، به عربستان سفر کرده بود.
فتنه گران ۵-۶ سال پیش مدعی بودند معارضان بشار اسد، موفق به براندازی خواهند شد و به همین دلیل همنوا با اوباما شعار میدادند اسد باید برود!