اما از دومین منظری که میتوان به این مصاحبه نگاه کرد، تضاد عجیبی است که بین این صحبتها و واکنشهای عجیب کارلوس کیروش به مصاحبه برانکو ایوانکوویچ رخ داد؛ تضادی که اتفاقاً حسین قدوسی، روزنامهنگار باتجربه ورزشی نیز متوجه آن شد و به این اشاره کرد که چطور میشود تعریف ساده و تشریفاتی برانکو از مربی عراق، باعث تحقیر تیمملی و برهمخوردن تمرکز بازیکنان ما میشود اما صحبتهای مارکار در ستایش از تیمملی عراق و تعریف از قدرت بالای این تیم، ایرادی ندارد؟
بیشتر بخوانید:
واکنش وزیر ورزش به درگیری دوباره کیروش و برانکو
کیروش در این مرحله دستش را رو نمیکند
چطور میشود که اگر برانکو صرفاً بهدلیل آشنا بودن با مربی عراق، دست به یک تعریف الکی در حد «فلانی هم مربی خوبی است و با هم دوستیم» بزند و بعدش هم تاکید کند که عراق هیچ شانسی مقابل ایران ندارد و بعد توسط کیروش مورد حمله قرار بگیرد، اما فردای همان روز دستیار کیروش بیاید و عراق را قویترین تیم گروه لقب بدهد.
تکلیف ما چیست؟ آیا کادر فنی تیمملی با هم هماهنگند؟ چطور باید به پیامهای متناقضی که از اردوی تیمملی ارسال میشود، توجه کنیم؟ چگونه باید اینها را آنالیز کنیم؟