مشرق - مدت مدیدی است که اردوگاه اصلاحطلبان با نوعی تشتت و اعوجاج مواجه شده است. حرف و حدیثهای نقل شده از سوی منسوبان این جریان موجب شده تا شاهد تشدید واگراییها در این جریان باشیم. به نظر میرسد، صدور فرمانی برای سکوت و پرهیز از اظهارنظر برای این اردوگاه ضروری باشد.
در این میان اظهارنظر فرد شناخته شده این جریان که به نوعی محوریترین شخصیت این اردوگاه نیز به شمار میآید، بخشی از اصلاحطلبان را غافلگیر کرده است. آقای موسویخوئینیها که مدتها ریاست مجمع روحانیون مبارز را بر عهده داشته و نقش ریشسفیدی را در سالهای اخیر برای حزب مشارکت، سازمان مجاهدین و… بازی کرده است، در مصاحبهای به مناسبت دومین سالروز درگذشت مرحوم هاشمیرفسنجانی به طرح مباحثی پرداخته است. اظهارات وی دارای بخشهای متعدد تأملبرانگیزی است که سه نکته آن مورد توجه این نوشتار است:
در همین زمینه بیشتر بخوانید:
افشاگری بیسابقه موسوی خویینیها: هاشمی به دنبال مهندسی انتخابات بود
از دعوای هاشمی با "جناح چپ" تا جلسه انتخاب رهبری
هاشمی رادیکال یا هاشمی معتدل؟
۱۰ ناگفته موسوی خویینیها از هاشمی رفسنجانی
۱ جنجالیترین بخش اظهارات خوئینیها که به مذاق بخش عمدهای از اصلاحطلبان خوش نیامده، مواضع ایشان علیه آقای هاشمی است. وی در بخشی از اظهاراتش آقای هاشمی را چهرهای قانونگریز معرفی میکند که حاضر نبود خود را در چارچوب قانون معرفی کند و برای تحقق برنامههای خود از شگردهای مختلفی برای دور زدن قانون استفاده میکرده است!
وی در بخشی دیگر زبان هاشمی را زبانی گزنده معرفی میکند که تاب شنیدن صدای مخالف را نداشته و مخالفان را مورد هجمه قرار میداد. وی تأکید دارد: «البته آقای هاشمی هم در تخریب خیلی خودش کم از دیگران نداشت. مثلاً در خطبههای نماز جمعهاش ببینید مخالفانش را چطوری نوازش میکند. آقای هاشمی زبان گزندهای نسبت به منتقدان و مخالفانش داشت.»
این نگاه تند انتقادی به هاشمی سر باز کردن زخمی کهنه است که میتواند به فعال شدن گسلهای به ظاهر خاموش در این اردوگاه بینجامد، همانطور که در این چند روزه این اظهارات به شدت با واکنش جریان حامی هاشمی در اردوگاه اصلاحطلبان همراه شده و جنجالها بالا گرفته است.
۲ برائت از برخی شخصیتهای رادیکال همچون «اکبر گنجی» نیز نکته قابل ملاحظه این سخنان بود. شخصیتهای شناخته شده اصلاحطلبان در طول این سالها هیچگاه حاضر نشدهاند با صراحت از افراطیون و استحالهشدگان این اردوگاه اظهار برائت کنند. در این مصاحبه خوئینیها وقتی خبرنگار درباره هجمههای اصلاحطلبان علیه هاشمی از او میپرسد و از به کارگیری تعابیری چون، «عالیجناب سرخپوش» یاد میکند، میگوید: «آقای اکبر گنجی را شما جزو اصلاحطلبها میدانید و از من میخواهید پاسخ کارهای آقای گنجی را بدهم؟ آقای گنجی رفت و از خط خارج شد؛ نهتنها از خط انقلاب، بلکه الآن نسبت به بسیاری از اعتقادات دینی هم مسئله دارد. آن زمان هم که اینها را میگفت، خودش تنها بود.»
چنین اعترافاتی هرچند هنوز هم غنیمت است! اما باید خیلی زودتر از این گفته میشد و در کلامی رسمیتر و در سطح عمومیتر بیان میشد تا تکلیف هواداران اصلاحات با براندازان و ضدانقلاب مشخص شود.
۳ بخش دیگری از مصاحبه اختصاص به نشستهای شورای بازنگری قانون اساسی دارد. در لابهلای صحبتهای بیان شده در این رابطه آنچه قابل ملاحظه است، این تعبیر وی درباره انتخاب رهبری است.
وی با صراحت میگوید: «این را هم لازم است بگویم که بهترین کار همان بود که آن روز اتفاق افتاد. رهبری شورایی که اصلاً از نظر من مردود و ناکارآمد بود. اما در رهبری فردی هم، در آن روز و روزگار در آن جمعی که فعال بودند، مناسبتر از آقای خامنهای نداشتیم.»
این اظهارنظر در حالی است که امروز عملکرد سه دهه گذشته حکیم انقلاب اسلامی در جایگاه رهبری جامعه اسلامی، بیش از هر چیز اثباتکننده حسن این انتخاب است که بر زبان مخالف منصف و موافق جاری است. اما اصلاحطلبان در طول این سه دهه با ناملایمتی و دوری از انصاف با این حقیقت مواجه شدهاند! و آنگونه که شایسته این جایگاه در نظام اسلامی است، رفتار نکردهاند!
اصلاحطلبان آنجا که به حمایت از رهبری نیاز بوده، نهتنها حضور فعال نداشتهاند، که گاهی با سکوت یا تردیدآفرینیها در مسیر تضعیف رهبری گام برداشتهاند! این جدای از اقدامات و اظهارات برخی افراطیون است که برای کسب منافع فردی و جناحی در خدمت بیگانگان قرار گرفته و در رفتار و گفتار علیه رکن اساسی نظام اسلامی موضع گرفتهاند!
اوج این عملکرد را میتوان در ماجرای فتنه ۸۸ مشاهده کرد که جریان چپ تمامعیار به میدان حمایت از سران فتنه وارد شد و از اقدامات براندازانه علیه حقوق ملت حمایت کرد و آتشبیار معرکهای شد که بیگانگان برای مقابله با نظام ولایت فقیه طرحریزی کرده بودند.
اصلاحطلبان برای بازگشت به نظام اسلامی و کسب اعتبار نزد ملت باید راهی طولانی را طی کنند که چنین اظهاراتی تنها سرآغاز این راه میتواند باشد.
مهدی سعیدی / روزنامه نگار
منبع: بصیرت