وی که نماینده مردم بجنورد در مجلس هفتم بود، در انتخابات سال ۸۸ مشاور کروبی و از اعضای اصلی ستاد وی بهحساب میآمد. بعد از اتفاقات سال ۸۸، به هندوستان رفت و مدتی نیز در مالزی اقامت داشت و سال ۹۲ به ایران برگشت.
بیشتر بخوانید:
ذوقزدگی اصلاحطلبان از دخالت آمریکا در ونزوئلا +عکس
برائت اصلاحطلبان از هاشمی و روحانی جدیتر شد
حجاریان: «ولایت فقیه» مطلقه نیست و امر مولوی ندارد!
بعد از اختلافات داخلی در اعتماد ملی و جدایی رسول منتجبنیا قائم مقام سابق حزب و برگزاری کنگره مجدد، گرامیمقدم دوباره به عضویت شورای مرکزی حزب درآمد و هم اکنون سخنگوی این حزب است. گرامی مقدم همچنین نماینده این حزب در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به حساب میآید.
متن زیر مشروح گفتگو با اسماعیل گرامی مقدم است:
تشکر میکنیم که دعوت ما را پذیرفتید. گفتوگو را از دیدار ماههای اخیر برخی فعالان سیاسی اصلاحطلبان با آقای روحانی آغاز میکنیم. اصلاح طلبان در این دیدار نقطه نظرات خود درباره عملکرد دولت را مطرح کردند و در نهایت تصمیم بر این شد که کارگروه مشترکی تشکیل شود تا به این واسطه میزان تعامل اصلاحطلبان با دولت بیشتر شود. با توجه به گذشت بیش از پنج سال از عمر دولت تدبیر و امید، روند همکاری اصلاحطلبان و دولت را چگونه ارزیابی میکنید.
گرامی مقدم: در رابطه با دولت آقای روحانی موضع اصلاح طلبان حمایتی و انتقادی است. پس از اینکه آقای روحانی با معرفی کابینه خود به مجلس نشان داد که چرخشی کامل به سمت جناح مقابل داشته است، این موضوع در دفتر سیاسی حزب اعتماد ملی مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه بررسی این شد که با توجه به موفقیتهایی دولت یازدهم بویژه حوزه اقتصادی و سیاستخارجی، در دور دوم ریاستجمهوری نیز از آقای روحانی حمایت کنیم.
اما این موضوع به معنای نارضایتی از سیاستهای داخلی دولت آقای روحانی نیست و صادقانه انتقادات خود را مطرح میکنیم و با هیچکس عقد اخوت نبستیم که اگر حامی او بودیم و او را به کرسی ریاست جمهوری نشاندیم، چشممان را بر روی اشتباهات او ببندیم.
** اظهارات واعظی درباره نقش نداشتن اصلاحطلبان در پیروزی روحانی تمسخر مردم است
وقتی آقای واعظی به عنوان رئیس دفتر رئیس جمهور میگوید که اصلاحطلبان نقشی در به قدرت رسیدن آقای روحانی نداشتند، این اظهارات در حقیقت تمسخر مردم است و این برداشت از سوی مردم که احساس کنند دولت آقای روحانی و شخص آقای واعظی به آنها رو دست زده است، خیلی دور از انتظاری نخواهد بود. آنهم در شرایطی که ۲۸ نفر از ۳۱ رؤسای ستاد انتخاباتی آقای روحانی در استانها توسط شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان انتخاب شده بودند.
از آنجا که بنده در امور استانهای شورای سیاستگذاری مسئولیت داشتم، کاملاً در جریان انتصاب این ۲۸ نفر که از افراد ذینفوذ جریان اصلاحات در استانها بودند، قرار داشتم و از نزدیک شاهد تلاشهای این افراد برای پیروزی آقای روحانی در انتخابات سال گذشته بودم.
آقای روحانی در مسائل داخلی و چیدمان دولت، اسیر یک جمع محفلی است که فعالیتهای این جمع باعث ایجاد انحرافات اساسی در نگاه دولت به جریانها و گروههای سیاسی کشور بویژه گروههای حامی دولت شده و به نظر نمیرسد خساراتی که از این جنبه به دولت وارد شده، در کوتاه مدت قابل جبران باشد.
یعنی ستادهای اصلی آقای روحانی ستادهای بود که شورای سیاستگذاری انتخاب کرده بود؟
گرامی مقدم: بله، همینطور است.
**شریعتمداری التماس کرد که اصلاحطلبان از روحانی حمایت کنند
یعنی حزب اعتدال و توسعه و شخص رئیس جمهور دخالتی در تشکیل ستادهای استانی در سال ۹۶ نداشتند؟
گرامی مقدم: حزب اعتدال و توسعه تا قبل از تطبیق قانون جدید احزاب شاید در پنج یا شش استان بیشتر دفتر نداشت که تعداد اعضای آن دفاتر نیز بیش از چند نفر نمیشد و حتی تشکیلات سیاسی نیز در استانها نداشتند و بیشتر در تهران متمرکز بودند.
از سوی دیگر آقای روحانی آقای شریعتمداری را مامور کرد تا در جلسات شورای سیاستگذاری شرکت کند و با این اقدام ائتلاف نانوشتهای را با اصلاحطلبان تشکیل دادند. آقای شریعمداری که برای خوردن قهوه به جلسات شورای سیاستگذاری نیامده بود. ایشان در آن جلسات التماس کرد که اصلاحطلبان از آقای روحانی حمایت کنند و به نقل از آقای روحانی گفت که رئیس جمهور گفته است که من به جز اصلاحطلبان هیچ پشتیبانی ندارم.
البته یک نوار باریکی از اصولگرایان معتدل که عِده و عُده مشخصی در انتخاباتها دارند و آقای لاریجانی و واعظی را میتوان در این طیف دسته بندی کرد، به عنوان دیگر حامیان دولت مطرح بودند.
** روحانی به تمام تعهداتش به اصلاحطلبان پشت پا زد
آقای روحانی با حمایت و ایثار اصلاحطلبان موفق به پیروزی در انتخابات شد. اصلاحطلبان در هر دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ کاندیدای خود را به خاطر حمایت از آقای روحانی از رقابتها کنار زدند تا ایشان بتواند در همان دور اول پیروزی را کسب کند ولی متاسفانه ایشان پس از روی کار آمدن به تمام تعهداتی که به اصلاحطلبان داده بود، پشت پا زد.
در کشورهایی مانند ایران که به شکل حزبی اداره نمیشود، گروههای سیاسی بر اساس تعهدات اخلاقی که با کاندیداها برقرار میکنند، با او تعامل و همکاری میکنند. در سال ۹۲ و ۹۶ نیز مردم به واسطه حمایتی که اصلاحطلبان از آقای روحانی داشتند، به ایشان رای دادند. وقتی نامزد پیروز به تعهداتی که به گروه سیاسی حامی خود داده، پایبند نمیماند، این موضوع اعتماد عمومی را به شدت تحت شعاع خود قرار میدهد.
اگر اعتماد مردم آسیب ببیند دیگر تفاوتی نمیکند که چه جریانی از کاندیدای پیروز اعلام حمایت کرده و کل نظام است که از این عدم اعتماد عمومی آسیب میبیند. بنابراین رویکردی که آقای روحانی پس از پیروزی در انتخابات در قبال اصلاحطلبان اتخاذ کرد، در نهایت به ضرر تمامی جریانهای سیاسی فعال در کشور تمام میشود.
در ارتباط با اظهارات آقای واعظی هم باید عرض کنم که اصلاحطلبان هیچوقت با آقای واعظی نشست مشترکی نداشتند و به طور کلی آقای واعظی هیچگاه به عنوان یک چهره سیاسی تاثیرگذار مطرح نبوده که آقای روحانی بخواهد وی را برای مذاکره با اصلاحطلبان معرفی کند.
ما در سال ۹۶ به شکل رسمی اعلام کردیم که کاندیدای رسمی ما برای حضور در انتخابات آقای جهانگیری است. پس از آن بود که آقای شریعتمداری از سوی شخص رئیس جمهور مامور مجاب کردن اصلاحطلبان برای حمایت از آقای روحانی شد. در جلسه مشترک اصلاحطلبان با آقای شریعتمداری، آقای حقشناس تنها کسی بود که به عنوان نماینده حزب اعتماد ملی تا انتها نظرش حمایت از آقای جهانگیری بود. در نهایت با تعهدات اخلاقی که آقای شریعمداری در آن جلسه داد و اذعان کرد که بدون حمایت اصلاحطلبان حتی این امکان وجود دارد که آقای روحانی برای انتخابات ریاست جمهوری نامنویسی هم نکند.
شما از ایثار آقای جهانگیری در سال ۹۶ و کنار رفتن از رقابتهای انتخاباتی به نفع آقای روحانی سخن گفتید. با این حال گفته میشود وضعیت آقای جهانگیری در کابینه خوب نیست و بسیاری از امور کابینه توسط آقایان نوبخت و واعظی مدیریت میشود. با این تفاسیر جایگاه آقای جهانگیری را به عنوان مهمترین چهره اصلاحطلب حاضر در کابینه چطور ارزیابی میکنید؟
گرامی مقدم: آقای جهانگیری با بیان این موضوع که ایشان حتی اختیار تغییر منشی دفتر خود را هم ندارد، واقعیت را به جامعه منتقل کرد. در دوران انتخابات ۹۶ بر اساس نظرسنجیها آقای روحانی شرایط مناسبی نداشت. اما ورود آقای جهانگیری و تکیه کردن بر اندیشههای اصلاحطلبی این امیدواری را برای جامعه ایجاد کرد که میشود مطالبات آنها را در چارچوب قوانین نظام پیگیری کرد. پس از سخنرانیها و حمایتهایی که آقای جهانگیری از دولت یازدهم و شخص رئیس جمهور داشت، شاهد بودیم که نتایج نظرسنجیها به نفع آقای روحانی تغییر کرد.
** برای انتخابات مجلس ائتلافی با اعتدالیون نداریم؛ از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشویم
معتقدم حصرها شکلهای مختلفی دارند. یکی از انواع آن، حصر در دولتها توسط محافل سیاسی است. یعنی برخی محافل سیاسی عامل حصر هستند. در دولت دوازدهم نیز آقای روحانی در حصر جمع محدودی قرار دارد. اقدامات این جریان محفلی که رای مردم را مصادره کرده و هم اکنون بر دفتر ریاست جمهوری خیمه زدهاند، موجب شده تا آقای جهانگیری زبان به گلایه بگشاید و بگوید که اختیاراتی به اندازه تغییر منشی دفترش را هم ندارد.
اگر به ترکیب دولت، معاونین وزرا و استانداران نگاهی بیندازید کاملاً به صدق سخن آقای جهانگیری پی میبرید. در انتخابات سال آینده کاملاً مشخص میشود که ادعای آقای واعظی و دوستانش مبنی بر عدم تاثیرگذاری اصلاح طلبان در پیروزی آقای روحانی در انتخابات تا چه میزان درست است.
پس از اظهارات اخیر آقای واعظی درباره عدم نقشآفرینی اصلاحطلبان در پیروزی آقای روحانی، شاهد واکنش تند بسیاری از اصلاحطلبان به این اظهارات بودیم. حتی برخی چهرههای این جریان اعلام کردند که اصلاحطلبان در سال ۹۸ هیچ ائتلافی با حزب اعتدال و توسعه نمیکنند. حزب اعتماد ملی چه موضعی در این رابطه اتخاذ میکند؟
گرامی مقدم: بنده در شهریور ماه ۹۶ پس از مشخص شدن چیدمان کابینه آقای روحانی، گفتم که اصلاحطلبان در انتخاباتهای آینده با هویت اصلاحطلبان حضور پیدا خواهند کرد. به هر حال از قدیم گفتند که مومن دوبار از یک سوراخ گزیده نمیشود.
در سال ۹۴ بر اساس ائتلافی که با جریان اعتدالی داشتیم، دو نفر از دوستان اصولگرا را در لیست امید مجلس قرار دادیم. پس از انتخابات که این لیست با قاطعیت رای آورد، این دو بزرگوار یعنی آقای نعمتی و جلالی در یک برنامه تلویزیونی اعلام کردند که ما خودمان رای آوردیم. این اقدامات از آن دست بداخلافیهایی بود که طیف نزدیکان آقای روحانی انجام دادند.
بنابراین تجربه انتخاباتهای اخیر، اصلاحطلبان را به این پختگی رسانده است که دیگر ارزش هویت اصلاحطلبی را با هیچ منصبی معاوضه نکنند. در انتخابات آینده نیز ما با هویت اصلاحطلبی حاضر خواهیم شد. اگر مردم با این اندیشهها به ما رای دادند، در خدمت آنها هستیم در غیر اینصورت برنامهای برای ائتلاف با دیگر گروههای سیاسی نداریم.
اخیراً آقای ترکان گفته بود که حزب اعتدال و توسعه از نظر مرامنامه شباهت زیادی با اصلاحطلبان دارد...
گرامی مقدم: حزب اعتدال و توسعه نه عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات است و نه به جلسات دوره جدید شورای سیاستگذاری دعوت شده است. بنابراین دوستان اعتدال و توسعه اگر میخواهند خود را در ذیل جریان اصلاحطلبی تعریف کنند، ابتدا باید در مرامنامه خود تغییرات لازم را انجام دهند. البته عملکرد سران حزب اعتدال و توسعه که حضور پررنگی در دولت دارند، به قدری ضعیف بوده که اگر این حزب خود را با آب زمزم نیز شستوشو بدهد، گمان نمیکنم تاثیری در رای مردم داشته باشد چه برسد به اینکه بخواهند خود را در ذیل جریان اصلاحطلبی تعریف کنند.
در این سالها دولتی به دست سران حزب اعتدال و توسعه افتاد که رئیس جمهور آن را حصر کردند و به او اجازه بر آورده کردن وعدههایی که به اصلاحطلبان داده را نمیدهند و امروز که به ایام انتخابات نزدیک میشویم دوباره میخواهند خود را تشکلی اصلاحطلب معرفی کنند.
شما سابقه حضور در مجلس به عنوان نماینده دوره هفتم مجلس شورای اسلامی را دارید. ایرادی که از ابتدای شروع مجلس دهم به فراکسیون امید گرفته میشد این بود که ترکیب اعضای اینفراکسیون مشخص نیست و همین موضوع باعث شد تا آقای عارف در بدست آوردن کرسی ریاست مجلس توفیقی نداشته باشد. فکر میکنید ضعف فراکسیون امید در چه بخشهایی است که پس از گذشت ۳ سال از عمر مجلس دهم این فراکسیون نتوانسته آنطور که باید و شاید در مجلس نقشآفرین باشد؟
گرامیمقدم: به طور کلی مشکلی بنیادی در ساختار سیاسی کشور وجود دارد. ما باید به سمت اصلاح ساختارها حرکت کنیم. نظام سیاسی باید بر مبنای قدرتمند شدن نهادهای مدنی از جمله احزاب باشد تا زمانی که احزاب در جامعه نقشآفرینی نکنند، بیوفاییها، عهدشکنیها و خیانتکردن به آرای ملت وجود دارد. بنابراین با توجه به اینکه قانون اساسی، این ظرفیت را تعریف کرده تا احزاب در چارچوب قوانین نظام به فعالیت سیاسی بپردازند، باید همانند کشورهای اسلامی چون مالزی و ترکیه، شرایط را برای انتخابات حزبی فراهم کنیم.
همانطور که در اقتصاد، متغیرهای اقتصادی وابسته به هم هستند، در مسائل سیاسی نیز وقتی شورای نگهبان بخشی از فعالان سیاسی یک جریان سیاسی را رد صلاحیت میکند، در واقع اقدام نظم سیاسی حاکم بر کشور را بر هم میزند و حذف چهرههای نخبه یک جریان، موجب تغییر در دیگر متغیرهای سیاسی تاثیرگذار در کشور میشود. مجموعه این عوامل موجب ورود افرادی به مجلس میشود که تعهدی به اهداف جریان اصلاحات ندارند و وقتی میبینند که بسیاری از فعالان سیاسی این جریان از سوی نهادهای نظارتی رد صلاحیت نشدهاند، خود را اصلاحطلب معرفی کرده و با عملکرد خود در مجلس، وجهه اصلاحطلبان را مخدوش میکنند.
از سوی دیگر رد صلاحیت چهرههای جریان اصلاحات واکنش انفعالی مردم نسبت به کاندیداهای جناح مقابل را در بر خواهد داشت و چهرههای تاثیرگذار جریان اصولگرایی دیگر در سبد رای مردم قرار نمیگیرند. بنابراین اگر نگاهها نسبت به رد صلاحیتها تغییر کند، نه تنها کیفیت نامزدهای اصلاح طلبان بالا میرود بلکه کاندیداهای شاخص جریان اصولگرا نیز با بیمهری مردم مواجه نمیشوند.
**عملکرد دولت به سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان آسیب جدی وارد میکند
شما گفتید اگر جریان اصلاحات نیز برنامهای برای ائتلاف با اعتدالیون داشته باشد، حزب اعتماد ملی دیگر در این ائتلاف شرکت نخواهد کرد. با روندی که دولت آقای روحانی به ویژه در حوزه مسائل اقتصادی داشته، احساس میشود دولت آقای روحانی دولتی بیحس شده است. آیا این موضوع به سبد رای اصلاحطلبان تا انتخابات ۱۴۰۰ آسیب نمیزند.
گرامی مقدم: تا سال ۱۴۰۰ بیش از دو سال باقی مانده است. تا آن زمان قطعاً مختصات سیاسی کشور دچار تغییرات زیادی میشود اگر تغییری به وجود نیاید حتماً عملکرد دولت آقای روحانی به سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان آسیب جدی وارد میکند باید برای جبران آن فکری اساسی کرد.
البته با وجود اینکه ما به عملکرد دولت آقای روحانی نقد داریم ولی مذاکرات دولت در برجام را کاملاً به سود کشور میدانیم و معتقدیم باعث پیروزی جمهوری اسلامی در مجامع بین المللی شد. آثار این پیروزی بینالمللی نیز در اقتصاد کشور به ویژه در حوزه کاهش تورم و تثبیت نرخ ارز ملموس بود. یکی دیگر از دستاوردهای دولت آقای روحانی در حوزه سیاست خارجی این بود که توانست کاری کند که دولت آمریکا دیگر امکان اجماع جهانی علیه ایران را نداشته باشد.
درباره بحث پارلمان اصلاحات که اخیراً در شورای هماهنگی به شکل جدی در حال بررسی سوالاتی مطرح میشود. یکی اینکه با وجود طرح تشکیل پارلمان اصلاحات تا چه زمانی قرار است شورای سیاستگذاری به کار خود ادامه دهد؟ دوم اینکه منظور از پارلمان اصلاحات همان حزب فراگیری است که در میان فعالان سیاسی چند سالی است مطرح میشود یا اینکه صرفاً همانند شورای سیاستگذاری با هدف انسجام بخشیدن به فعالیتهای جریان اصلاحات ایجاد خواهد شد؟
گرامی مقدم: یکی از شاخصههای تغییر ساختاری که عرض کردم همین است که ما دو حزب بیشتر در کشور نداشته باشیم؛ حزب فراگیر اصلاحطلب و حزب فراگیر اصولگرا. این موضوع اگر محقق شود از یک سو موجب کاهش اختلافات و از سوی دیگر موجب روشن شدن مسئولیتها میشود. یعنی نه احمدی نژادی از داخل آن درمیآید که پس از پیروزی در انتخابات، منکر نقش اصولگرایان در روی کار آمدن خود شود و نه آقای واعظی نامی پیدا میشود که با تکرار همان حرفها، نقش اصلاحطلبان در پیروزی آقای روحانی را نادیده بگیرد.
اگر دو حزب فراگیر در کشور فعالیت کنند، بسیاری از اتفاقات در کشور رخ نمیدهد. چراکه عضویت در حزب به افراد چارچوب میدهد. زمانی که حزب قدرتمندی داشته باشیم، دیگر هر شخصی نمیتواند با اظهاراتش جامعه را دچار التهاب کند. در بحث اظهارات آقای واعظی هم اگر ایشان خود را متعهد به حزب میدانست، قطعاً چنین سخنانی را به زبان نمیآورد.
** زیرساختها برای تشکیل پارلمان اصلاحات وجود ندارد
بنابراین در حال حاضر زیر ساختهای مورد نیاز برای تشکیل پارلمان اصلاحات وجود ندارد. البته اساسنامه این نهاد بالا دستی اخیراً در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات به تصویب اعضا رسیده و به نظر میرسد که قرار است از درون آن، شورای مرکزی استخراج شود که جایگزین شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان باشد. پیش بینی این است که این پارلمان دارای سازوکاری باشد که هر حزب اصلاحطلب دارای ۱۵ عضو فعال باشد. در هر حال در صورتی که رئیس این نهاد به شکل دموکراتیک انتخاب شود، قطعاً بسیاری از گلایهمندیهایی که امروز در ارتباط با عملکرد شورای سیاستگذاری وجود دارد، مرتفع خواهد شد.
شورای عالی سیاستگذای دارای اشکالاتی است. ما از یک طرف میگوییم که شخصیتهای حقیقی در کنار شخصیتهای حقوقی احزاب در این شورا فعالیت داشته باشند ولی شخصیتهای حقیقی از یک معیار مشخص برخوردار نیستند. وقتی میگوییم شخصیت حقیقی یعنی چهرههای شناخته شده و ملی در حالی که شاهد هستیم در دور جدید جلسات شورای سیاستگذاری افرادی حضور دارند که معیارهای یک چهره ملی را ندارند.
** مخالف نظرات حجاریان بوده و هستم
آقای حجاریان اخیراً در مصاحبهای با اشاره به احتمال تحریم انتخابات از سوی اصلاحطلبان گفته بود "انتخابات به معنای کنونی آن مصداق گدایی قدرت است، اصلاحات صدقه بگیر نیست و اگر مکنت دارد باید با اتکا با آن به بازار سیاست برود." تعبیر برخی از چهرههای اصلاحطلب از جمله آقای موسوی لاری از این اظهارات این بود که آقای حجاریان به دنبالتحریم انتخابات است. نظر شما در ارتباط با اظهارات آقای حجاریان چیست؟ آیا در برنامههای اصلاحطلبان برای انتخابات آتی، گزینه تحریم انتخابات جایی دارد؟
گرامی مقدم: بنده همواره در رابطه با بحث کیفیت حضور در انتخابات مخالف ایدهها و موضعگیریهای آقای حجاریان بوده و هستم. در انتخابات شوراهای دوم که پس از ماجرای مجلس ششم بود، همین آقایان نظریه خروج از حاکمیت را مطرح کردند و امروز نیز سخن از کنارهگیری از انتخابات به میان میآوردند. در حالی که این نظریه، کپی برداری از همان پروژه خروج از حاکمیت با ادبیاتی جدید است.
این مشکل ماست که نمیتوانیم از بازار سیاست کالا بخریم. ما اگر پولی داریم که میتوانیم کالا بخریم باید در حد خودمان اقدام کنیم. با در نظر گرفتن تمامی فرضیاتی که از سوی آقای حجاریان مطرح شده از جمله رد صلاحیت بسیاری از چهرههای اصلاحطلب توسط شورای نگهبان، این سوال مطرح میشود که خروج اصلاح طلبان از حاکمیت آیا موجب ناامیدی مردم نمیشود؟ که به اعتقاد من قطعاً موجب ناامیدی مردم میشود.
اگر مردم در انتخابات حضور حداقلی داشته باشند، اصولگرایان پیروز انتخابات میشود که این موضوع نه تنها در راستای منافع جریان اصلاحات نیست بلکه به ضرر نظام نیز تمام خواهد شد. در شرایطی که گرانیها، فساد و تبعیض موجب ناامیدی مردم شده است، القای این گزاره به مردم که به این دلیل که ما نمیتوانیم به شکل حداکثری در انتخابات شرکت کنیم، پس شما هم از انتخابات کنارهگیری کنید، مشکلات کشور را دوچندان میکند.
تمامی دستگاهها و نهادهای فعال در کشور از جمله دولت، دستگاه قضایی و مجلس و همچنین فعالان سیاسی باید نهایت تلاش خود را برای جلوگیری از دامن زدن به ناامیدی مردم به کار ببندند. شورای نگهبان نیز باید به این نکته توجه کند که حذف چهرههای اصلاحطلب با رد صلاحیت، هیچگاه موجب افزایش سبد رای کاندیداهای جناح مقابل نمیشود.