به گزارش مشرق، سعدالله زارعی در یادداشت شماره امروز کیهان با اشاره به سخنان اخیر سیدحسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان نوشت:
با مرور سخنان حجتالاسلام و المسلمین «سیدحسن نصرالله» دبیرکل حزبالله لبنان- در مصاحبه روز ششم بهمن ماه با شبکه عربی المیادین درمییابیم که از یک سو مقاومت در مواجهه با رژیم صهیونیستی به مرحله تازهای رسید، و از سوی دیگر پرونده سوریه در بخشهای سیاسی و نظامی با سرعت زیادی به نقطه پایانی نزدیک میشود و این در حالی است که بر مبنای «ترجیحات»، «حساسیتها» و «توانمندیهای متفاوتی» که واحدهای فعال در بحران سوریه دارند، وضعیت سوریه و منازعات قدرتهای موثر چشمانداز دیگری داشت. این قلم با نگاه به مصاحبه سیدحسن نصرالله ابعاد این موضوع و نکتههای اصلی مصاحبه را توضیح میدهد:
بیشتر بخوانید
۲ گزینه پیش روی نتانیاهو پس از ضربه مهلک نصرالله
معادلات نصرالله روی میز تصمیمسازان تلآویو
سید حسن نصرالله از چه جنگی حرف زد
۱- نصرالله در این مصاحبه به طور تلویحی از تصمیمات تازه جبهه مقاومت در برابر حملات گاه و بیگاه ارتش رژیم صهیونیستی به سوریه خبر داد و گفت «نتانیاهو باید هوشیار باشد و در سوریه دچار اشتباه نشود و منطقه را به جنگ نکشاند» و در پاسخ به سوالات پیدرپی «بن جدو» از او گفت ممکن است «محور مقاومت» به حملات اسرائیل به سوریه پاسخ دهد. همه میدانند که تا پیش از این حزبالله لبنان در قبال حملاتی که جنگندههای اسرائیلی علیه آن در خاک لبنان یا سوریه انجام میداد، فقط زمانی واکنش نشان میداد که در نتیجه حملات اسرائیل، نیروهای حزبالله به شهادت رسیده بودند، اما حمله به محمولههای خود را برای پرهیز از توسعه دامنه بحران نادیده میگرفت.
ایران نیز کم و بیش همین نگاه را به حملات اسرائیل داشت با این تفاوت که جنگندههای اسرائیلی جز در دو مورد در «مزرعه الامل» واقع در شمال غرب قنیطره و «تیفور» واقع در شمال شرق حمص، با حمله اسرائیل مواجه نشد که البته در هر دو مورد نیز اسرائیل پاسخ خود را از جبهه مقاومت دریافت کرد.
به غیر از این دو مورد، ارتش رژیم اسرائیل هیچگاه به مراکز حضور نیروهای ایرانی در سوریه نزدیک نشد. اما در این میان موضع ارتش سوریه بیش از حد محافظهکارانه بود و در برابر حملات هواپیماهای متجاوز اسرائیلی، صرفاً از طریق آتشباری در آسمان خود پاسخ میداد و این خود سبب تکرار حملات جنگندههای رژیم صهیونیستی و آسوده شدن خیال آنان شده بود.
اعلام تلویحی نصرالله مبنی بر اینکه پاسخ «محور مقاومت» و به عبارت دقیقتر احیاناً پاسخ حزبالله از این پس شامل هر نوع حملات ارتش رژیم اسرائیل به سوریه میشود، خواه هدف مقابل مراکز و نیروهای متعلق به کشور سوریه و خواه مراکز و نیروهای متعلق به هم پیمانان سوریه باشد و نیز خواه این حملات به تلفات انسانی منجر بشود و خواه نشود هم میگردد، تصمیم و برنامهای است که شرایط امنیتی سوریه را تغییر میدهد.
هر چند اظهارات دبیر کل حزبالله لبنان در این بخش از مصاحبه از صراحت زیادی برخوردار نبود اما مشخص بود که جمعبندی قبلی حزبالله و بطور کلی محور مقاومت در مورد نحوه مواجهه با تجاوزات اسرائیل به سوریه تغییر کرده و باید در انتظار اعلام رسمی سیاست جدید آنان بود.
۲- بخشی از نیروهای نظامی و تجهیزات آمریکایی از شرق و شمال شرق سوریه خارج شدهاند و روند کنونی نشان میدهد، بخش اعظم این تجهیزات و نیروها در دو ماه آینده و در سقف زمانی ۱۰۰ روزه که حدود یک ماه پیش ترامپ از آن سخن گفته بود، از سوریه خارج میشوند. این در حالی است که براساس روند دو سال اخیر، آمریکاییها هرگونه امید اثرگذاری به پرونده سیاسی و پرونده امنیتی سوریه را از دست داده و خود را فاقد توانمندی لازم برای مهار گروههای انقلابی مخالف رژیم اسرائیل در فلسطین، سوریه و لبنان میدانند.
نصرالله در مصاحبه اخیر با بن جدو فاش کرد که پیش از این ارتش آمریکا، ترامپ را وادار کرد که مهلتی شش ماهه به آن بدهد تا شاید بتوانند ایران، سوریه و روسیه را برای خروج و یا کاهش نیروهای ایران و حزبالله در سوریه متقاعد نماید و خروج کامل نیروهای نظامی خود را مرتبط با آن نشان داده و یک «پیروزی و نتیجه تصنعی» را برای خود دست و پا نماید اما پس از پاسخ قاطع ایران و سوریه که از طریق روسیه به آمریکاییها منتقل گردید، به ناچار و بدون سروصدا شروع به خارج کردن نیروهای خود از سوریه کرد.
۳- براساس کلید رمزی که در سخنان سیدحسن نصرالله رونمایی گردید دولت ترکیه پس از دو دور گفتوگو در مسکو و تلاش برای پیدا کردن فرمولی که متضمن مجوز آغاز حملات گسترده و توامان علیه کردها و داعش باشد، متوجه موضع سخت روسیه و ایران گردید، بنا به توصیه روسیه فرمولی برای بازگشت در ۲۸ مهر ۱۳۷۷ (۲۰ اکتبر ۱۹۹۸) بین دو هیئت ترک و سوری در شهر آدانای ترکیه امضا شد.
براساس «توافق آدانا» دولت حافظ اسد در سوریه متعهد شد که اجازه فعالیت به کردهای سوریه علیه خاک و نیروهای ترکیه ندهد و در مبارزه با اقدامات تروریستی کردهای سوریه با دولت ترکیه همکاری نماید. براساس این توافق، ترکیه متقابلاً متعهد شد حاکمیت سوریه در مناطق کردی این کشوررا نقض نکند و اجازه خود در تعقیب کردهای مسلح مخالف خود را به عمق حداکثر پنج کیلومتری شمال سوریه محدود نماید.
با فرض اینکه ترکیه به وعده خود در بازگشت به توافق آدانا عمل نماید، این یک پیروزی مهم و بیدردسر برای دولت و ارتش سوریه به حساب میآید به همین دلیل هم بلافاصله پس از آنکه مولود چاووش اوغلو وزیر خارجه ترکیه از تفاهم با روسیه در اجرای توافق ۲۰ سال پیش دولتهای آنکارا و دمشق خبر داد، مقامات سوریه اعلام کردند از اجرای آن استقبال میکنند.
اما این نکته را هم باید در نظر گرفت که برخلاف ظاهر قضیه، اجرای توافق آدانا در شرایط فعلی هیچ ضرری برای کردهای سوریه ندارد، چرا که اگر مداخلات ارتش ترکیه علیه کردهای سوریه قطع شود، آنان انگیزهای برای درگیر شدن با نیروهای ترکیه در محدوده پنج کیلومتری شمال سوریه ندارند.
خبرهای دیگر که در سخنان سیدحسن نصرالله نیز انعکاس داشته بیانگر آن است که تماسها بین دستگاههای امنیتی ترکیه و سوریه با هدف بازگشایی سفارت ترکیه در دمشق زیاد شده و این نشان میدهد که ترکیه در حال تغییر اساسی در مواضع قبلی خود است.
۴- ترکیه تا پیش از این گمان میکرد که میتواند گروههای مسلح معارض دولت سوریه در ادلب را به صورت یک برگ برنده در مذاکرات منطقهای به کار بگیرد از این رو در جریان مذاکرات آستانه پذیرفت که از سوی معارضان مسلح دولت سوریه تضمین بدهد اما روند تحولات ادلب آنگونه که ترکیه گمان میکرد پیش نرفت و گروه النصره که مذاکرات آستانه را نفی کرده بود به مرور به قلع و قمع گروههای شبه نظامی دیگر طرف گفتوگوی ترکیه در ادلب پرداخت و حدود سه هفته پیش موفق شد تقریباً همه آنان را از میان برداشته و خود کاملاً بر ادلب مسلط گردد. اقدام النصره در واقع دست ترکیه را از بازی با کارت ادلب خالی کرد. داعش پس از آن اعلام نمود حاضر به پذیرش واسطهای به نام ترکیه نیست و مایل است خود مستقیماً با دولت و ارتش سوریه وارد مذاکره شود.
چرایی اقدام این گروه معلوم بود. النصره به وضوح ملاحظه کرد که از نظر سوریه، ایران و روسیه زمان ترکیه برای حل بدون درگیری بحران ادلب به پایان و فصل حمله نظامی فرا رسیده است. بنابراین در وضع فعلی بقاء گروههای مسلح ادلب بر همپیمانی با ترکیه برایشان سودی نداشت چرا که ترکیه در جایگاهی نبود که بتواند در نهایت جلوی عملیات ارتش سوریه و همپیمانان آن را بگیرد.
از سوی دیگر با توجه به تجربه عملیاتهای موفق ارتش و جبهه مقاومت در حلب، دیرالزور، البوکمال، جنوب، ریف دمشق، حمص، حما، غوطهشرقی دمشق و منطقه لبنانی عرسال، النصره یارای ایستادگی را در خود ندید و از این رو همزمان با دست رد زدن به سینه اردوغان، از تمایل خود به مذاکره و توافق با ارتش و دولت سوریه خبر داد و شرط آن را پذیرش عادیسازی وضعیت آینده نیروهای شبه نظامی ادلب از سوی دولت سوریه و نیز اجازه دادن به آنان برای حضور در فرایند سیاسی اعلام کرد که دمشق فعلاً به این درخواستها پاسخی نداده است. این موضوع نیز به تنهایی یک پیروزی مهم دیگر برای سوریه به حساب میآید.
پیش از این گمان میشد حضور نزدیک به سه میلیون شهروند سوری در ادلب سبب میشود این شهر برای مدتها در دست جبهه النصره باقی بماند و دولت سوریه با ملاحظه جان شهروندان از اقدام عملی در بازپسگیری ادلب خودداری نماید اما شرایط فعلی میگوید زمان آزادی ادلب بدون آنکه احیاناً به درگیری نظامی منجر شده و یا به درازا بکشد، چندان دور نیست.
۵- یک وجه دیگر بحران سوریه، وضع کردهای این کشور میباشد. با آغاز عقبنشینی نظامیان آمریکایی از سوریه که تا پیش از این بر حمایت قاطع از کردهای تحت رهبری صالح مسلم در مقابل حملات ارتش سوریه، داعش و ارتش ترکیه تاکید داشتند، کردهای سوریه ناگزیر به سمت دولت قانونی کشور خود آمدند.
پس از آن با توافق ارتش و کردها عملیات زمینی علیه بقایای داعش در اطراف منطقه «آلبوکمال» و «شرق فرات» به کردها سپرده شد و ارتش سوریه پشتیبانی آتشباری از عملیات کردها را برعهده گرفت.
در نتیجه این همکاری تعداد زیادی از نیروهای داعش در دو شهر کوچک واقع در شمال شرق آلبوکمال تسلیم شده و یا به هلاکت رسیدند و در شرق فرات نیزکردها ضربات سنگینی به نیروهای داعش وارد کردند.
این موضوع نیز از یک سو نویددهنده حل و فصل بخش مهمی از اختلافات کردها و دولت سوریه است و از سوی دیگر یک پیروزی آسان دمشق بر داعش و جمعکردن بقایای آن از خاک سوریه به حساب میآید.