سرویس فرهنگ و هنر مشرق - وقتی حسین انتظامی به عنوان سرپرست سازمان سینمایی منصوب شد، بسیاری از مخالفانش در فضای مجازی، درباره این انتصاب، مطالبی را منتشر کردند و در اغلب متون به این نکته اشاره میشد که انتظامی آگاه به حوزه سینما نیست و نمیتواند در این سمت توفیقی کسب کند. اما پیشینه مطبوعاتی انتظامی، مهمترین ابزارش برای کسب توفیق در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر بود.
یکی از مشکلات و معضلات رؤسای سازمان سینمایی در ادوار گذشته این بود که به جهتدهی و مسیرسازی رسانههای اثرگذار توجهی نداشتند، اما از زمانی که انتظامی روی کرسی سازمان سینمایی نشست، کاملاً مشخص بود که خیل عظیمی از انتقادات رسانهای مندرج در جراید، خبرگزاریها و پایگاههای خبری را مطالعه کرده است.
بیشتر بخوانید:
آیا «حلقه معماران سینما» فرصت مدیریت به حسین انتظامی خواهند داد؟ +عکس
بسیاری از مطالبات اساسی رسانهها در سالهای اخیر درباره جشنواره فیلم فجر بود که در متن و حتی صحنهآراییاش، هیچ نسبتی با گفتمان فجر نداشت و دست کم در ۱۰ سال اخیر به سمت و سویی مغایر با گفتمان فجر هدایت میشد تا شکاف رسانهها و موضع انتقادی به این رویداد فرهنگی بیشتر شود.
با افزایش این شکاف، سطح انتقادات رسانههای مرجع با گفتمان انقلابی، شدت پیدا کرد، در نتیجه رؤسای سینمایی ۱۰ سال اخیر با انتقادات فراوانی در مورد زیرساخت جشنواره و نحوه برگزاری آن مواجه بودند.
این انتقادات در جشنواره سال گذشته فجر به بالاترین سطح از تنش رسید، تا جاییکه اهالی رسانه و مسئولان دلسوز برای خداحافظی «محمد مهدی حیدریان» ثانیه شماری میکردند. با انتصاب حسین انتظامی، تیم حیدریان مستقر در سازمان سینمایی تلاش میکرد که با اظهار نظرهای عجیبی اثبات کند، در کنار مدیر تازهوارد باقی خواهد ماند و سیاستهای سازمان سینمایی تغییری نخواهد کرد.
حکم حسین انتظامی هم توسط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با عنوان سرپرست سازمان سینمایی اعلام شد و بزنگاه فجر فرصتی برای ارزیابی انتظامی در این سمت بود.
بیشتر بخوانید:
سیمرغها بر شانه عوامل «شبی که ماه کامل شد» نشستند / بزرگ آقا، بزرگ جشنواره سی و هفتم شد+ عکس و فیلم
در اختتامیه جشنواره فیلم فجر سیمرغها میان آثار معتبر جشنواره توزیع شد. فیلم «بیست و سه نفر»، «شبی که ماه کامل شد» و «ماجرای نیمروز: رد خون» توفیق شگرفی را در این جشنواره کسب کردند، اما در میان موفقیتهای کسب شده توسط آثار معتبر، پیروز بزرگ جشنواره سیو هفتم در چهل سالگی انقلاب حسین انتظامی بود.
در میان موفقیتهای کسب شده توسط آثار معتبر، پیروز بزرگ جشنواره سیو هفتم در چهل سالگی انقلاب حسین انتظامی بود. بیتردید نحوه برگزاری جشنواره فیلم فجر و حضور آثار متنوع با رویکردهای مغایر با فرهنگعامه چندان محل انتقاد نیست. آنچه سطح انتقادات به این جشنواره را افزایش میدهد، اهدای سیمرغهای این جشنواره است.
کما اینکه در سالهای گذشته، آثار معتبر و فیلمسازان شایستهای که آثارشان نسبتی با گفتمان فجر دارد، در این جشنواره به عمد نادیده گرفته شدند. در واقع زمانی که «محمدحسین مهدویان» بافیلم «ایستاده در غبار» در جشنواره سیو چهارم خوش درخشید، کارگردانی بسیار شاخص او در این جشنواره نادیده گرفته شد و تمامی جوایز به فیلم ابد و یک روز اختصاص داده شد.
در صورتیکه از جشنواره فیلم فجر انتظار میرود حتی به دلیل عنوانی و استفاده از عنوان «فجر» توجه بیشتری به فیلم ایستاده در غبار میکرد. نمونه این اتفاق در ادوار مختلف جشنواره به طرق مختلف تکرار شده است و اعتبار انقلابی فجر بارها مورد تردید قرار گرفت.
چرا اعتبار جشنواره امسال را نمیتوانیم به ابراهیم داروغهزاده نسبت دهیم، مگر سال گذشته او دبیری جشنواره فیلم فجر را بر عهده نداشت؟
کافیست به رویدادهای سال گذشته فجر مراجعه کنیم و فریادهای ابراهیم حاتمیکیا به وضعیت موجود و حواشی فراوانی که گریبان این جشنواره را در سال گذشته گرفت را، ارزیابی کنیم. سیمرغهایی که در سال گذشته در دقیقه ۹۰ با فشارها مدیریتی در سطوح بالا تغییر کردند تا رنگ و بویی از انقلاب و فجر در آن نماند.
مهمترین موضوع در جشنواره فیلم فجر صحنهگردانی انقلابی این جشنواره است، در قالبی که سایر سینماگران آنرا گل درشت ارزیابی نکنند. امسال صحنهگردانی اختتامیه با اعطای سیمرغ ملی به فیلم بیست وسه نفر - محصول بشدت مردمی فجر - آغاز شد و حضور اسرای واقعی که در این اثر برشی از دوران اسارتشان به نمایش درآمد، اختتامیه این جشنواره را آذینبندی کرد و اعطای جوایز اصلی به فیلمهای مهم، «شبی که ماه کامل» نشان داد، مدیریت نامحسوس در حوزه سینما کارایی لازم را نخواهد داشت و مدیریت کاملاً عملگرا، کارایی سرپرست سازمان سینمایی را ارتقا خواهد داد.
اگر تاکید بر گفتمان انقلابی فجر داریم، حتی میتوانیم به جایزه استاد علی نصیریان اشاره کنیم که این بازیگر پیشکسوت را شگفتزده کرد. آنچه فجر را به گفتمانش نزدیک خواهد کرد، تجلیل واقعی از سرمایههای انسانی سینماست. براستی چرا استاد نصیریان در این سالها با درخششهای فراوانش در آثار متنوع موفقیت به دریافت این سیمرغ نمیشود.
اگر گفتمان جشنواره فیلم فجر، متأثر از گفتمان فجر بود، استاد نصیریان باید برای درخشش در فیلم «بوی پیراهن یوسف» (ابراهیمحاتمیکیا)، شکارچی شنبه (پرویز شیخطادی)، شیرسنگی (مسعود جعفری جوزانی) و جادههای سرد (مسعود جعفری جوزانی) این جایزه را دریافت میکرد. اما متأسفانه در شاهنقشهایش نادیده گرفته میشود و به همین دلیل او نیز از دریافت چنین جایزهای شگفت زده میشود.
الناز شاکر دوست که در اغلب آثار تجاری سینما حضور داشته، با ایفای نقش فائزه، همسر عبدالحمید ریگی، موفق به دریافت سیمرغ میشود. اگر شاکردوست بابت ایفای این نقش تجلیل و موفق به دریافت سیمرغ نمیشد، آیا بازهم حاضر به پذیرفتن، چنین نقشهایی که اجرای بسیار سختی دارند، میشد؟
اهدای دوباره سیمرغ به نوید محمدزاده برای بازی در تیپهای کمابیش یکسان، به صورت مکرر و هر ساله چه اعتبار و دستآوری برای فجر خواهد داشت؟ نوید محمدزاده دو شاهنقش را در متری شیش و نیم و سرخپوست ایفا کرده و در جشنهای متعدد سینمایی جوایز فراوانی را کسب کرده، اما جشنواره فیلم فجر باید با پارامترهای تعریف شدهاش از هوتن شکیبا، تقدیر کند.
در جشنواره سی و هفتم فجر کارگردان زنی که دو اثر معتبر «شیار ۱۴۳» و «نفس» را با موضوعات ملتهب و تنیده با چهل سال اخیر به تصویر کشید، روی سن جشنواره حاضر میشود و در میان کاندایداهای کارگردانی که هر کدام از شاخصترین و معتبرترین فیلمسازان سالهای اخیر سینما هستند، جایزه بهترین کارگردانی را دریافت میکند.
صرفنظر از محتوای قابل اعتنای فیلم در مورد تروریستهای تکفیری، در هیاهوی پروپاگاندا و تصاویر مجعول و غیرواقعی از موقعیت و جایگاه زنان پس از انقلاب، یک کارگردان زن، موفق به دریافت سیمرغ بلورین فجر میشود، آنهم توسط هیأت داورانی که دو نفر از آنان از معتبرترین فعالان عرصه سینما هستند. این جایزه و این موقعیت سازی برای نرگس آبیار، اشاره به همان توجه، به شاخصههای گفتمانی فجر است.
انتظامی نشان داد که از مفهوم مدیریت در سینما عبور کرده است و موقعیتش را از یک مدیر به یک هنربان قدرتمند این عرصه ارتقا داده است و این رویه در تمامی ادوار ویژه فجر باید حفظ شود. اما اگر انتظامی خواستار اصلاح وضعیت فعلی سینما باشد، نباید به این دستاورد در تغییر رویه فجر اکتفا کند. مشکلات سینما با تغییر گفتمان جشنواره فجر به سرانجام مقصود نخواهد رسید. ضمن اینکه هیأت شجاع داوران در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر کار بسیار بزرگ و بیسابقهای را انجام داد که انتظار میرود، در به مقصود رساندن گفتمان فجر به صورت شایستهای تجلیل شوند.
مافیای انحصاری سینما در حوزه تولید و پخش و سر و سامان دادن به وضعیت اداره نظارت و ارزشیابی در شرایط فعلی از ضرورتها محسوب میشود. افرادی نظیر حبیب ایل بیگی که کارنامه بسیار موفق و معتبری در اداره نظارت و ارزشیابی دارند، مهره کارآمدی در این حوزه محسوب میشود.
با اینکه سیمرغ به فیلمهای متناسب با گفتمان فجر ارائه شد اما فراموش نکنیم که به صورت مشخص در چندین فیلم خاص در جشنواره، سبک زندگی ارائه شده در آثار سینمایی، عملاً در تعارض جدی با فرهنگ عامه قرار دارد. روابط خارج ازدواج و نوشیدن مشروبات الکی به شکل غیر دراماتیکی در برخی آثار پذیرفته شده در بخش مسابقه، شکل متداول سبک زندگی ایرانی را میتواند تحت الشعاع قرار دهد.
الگوی آثار موفقی مثل تختی، شبی که ماه کامل شد، سرخپوست، ماجرای نیمروز ۲، بیست و سه نفر و حتی معکوس، نشان داد، سینما را میتوان در مسیر مخاطب به سویههای ملی موفقی هدایت کرد و نحوه هنربانی حسین انتظامی پس از جشنواره فیلم فجر سختتر خواهد شد.