سرویس فرهنگ و هنر مشرق – جشنواره جهانی فیلم فجر در حالی به کار خود پایان داد که نتیجه برگزاری آن به دبیری رضا میرکریمی چیزی جز، از بین بردن هزینههای میلیاردی بیتالمال و عدم انتخاب فیلمهای درجه یک در جشنوارهای به قواره جهانی نبوده و در نهایت هم فیلمی را برگزیده سیمرغ زرین جشنواره جهانی فیلم فجر انتخاب کردند که در زمان اکران خود در جشنواره فیلم فجر به دبیری محمد حیدری مورد انتقادات بسیاری از منتقدان قرار گرفت و آن را نپسندیدند.
فیلم سینمایی «ائو» به معنای خانه به کارگردانی اصغر یوسفی نژاد که در شهر تبریز فیلمبرداری شد را میتوان یکی از فیلم های سینمایی اجتماعی خاص دانست که با طرح داستانی ساده، روایت خود را تا پایان ادامه داده و با ایجاد تعلیق و ابهام فراوان، زمینه را فراهم میآورد تا مخاطب برای رسیدن به پاسخی روشن، فیلم را تا پایان دنبال کند.
«ائو» داستان مردی را روایت میکند که از دنیا رفته و همسایهها و اقوامش دور جسد او جمع شدهاند. اما این جسد تا پایان فیلم از چشم تماشاگر دور نگاه داشته میشود. متوفی قبل از مرگش وصیت کرده که بعد از مرگ، جسد او را برای استفاده علمی دانشجویان در اختیار دانشکده پزشکی قرار دهند، اما دخترش "سایه" به طرز مشکوکی با وصیت پدرش شدیدا مخالفت میکند. این مخالفت تا پایان روایت نقطه عطفهای دراماتیک فیلم را خلق میکند و روایت را از یکدستی غیر نمایشی نجات میدهد. یوسفینژاد با ساخت فیلم سینمایی «ائو» نشان داد که سینما و مخاطب آن را به خوبی میشناسد و فیلم خود را بدون داشتن حتی یک سوپراستار یا بازیگر سرشناس، پیش میبرد. «سایه» حدود 6 سال از پدرپیر خود دور بوده و گویا که از مرگ پدر خود بسیار ناراحت شده و برای تشییع جنازه آمده است. روایت با آمدن سایه آغاز میشود و از همان دقایق ابتدایی، با یک رندی خاص، روایت روی سایه به صورت خاص متمرکز نمیشود و دوربین متحرک و تمرکز روی بازیهای جمعی، ساختمان روایت توسعه پیدا میکند.
داستان فیلم در یک خانه و حول جنازهای که در اتاق قرار دارد روایت میشود و کارگردان با ایجاد چند شک و شبهه در تماشاگر، خط سیر تعلیق را تا پایان روایت حفظ میکند. یوسفینژاد در این فیلم با اضافه کردن چند کاراکتر و همچنین نماینده دانشگاه برای گرفتن جنازه به داستان، مخاطب خود را تا جایی پیش میبرد که گمان میکند، "سایه" نمیخواهد به وصیت پدر خود مبنی بر کالبد شکافی و استفاده علمی دانشجویان از بدنش عمل کند و اصرارهای اقوام و همسایهها مبنی بر انجام سریعتر مراسم تدفین و نماندن جنازه در اتاق را نمیپذیرد. تا این بخش از روایت، سایه دختری پدر دوست به شمار میآید که از مرگ وی ناراحت شده و وصیتش را، تقلبی قلمداد می کند. اما در بخش بعدی برگ برنده داستان رو میشود و با اضافه شدن همسر سایه، برای متقاعد کردنش برای انجام مقدمات تدفین، داستان به یکباره تغییر کرده و رفته رفته گره گشایی روایی رخ میدهد.
بخشی از اهمیت فیلم در این است که فیلمساز با اتکای تکنیکال روایت را پیش میبرد اما ضعفهای محتوایی بسیاری که در فیلم وجود دارد را نمی توان در اتکای فرمی کارگردان نادیده گرفت. همانگونه که از نام فیلم «ائو» مشخص است با یک فیلم ترکی طرف هستیم که به معنای «خانه» است و فیلم از ابتدا تا انتها با زیرنویس فارسی برای مخاطب پخش میشود و به دلیل ریتم تند آن بسیاری از دیالوگها را جا میماند و به ناچار باید یا فیلم را تماشا کند و یا خود را درگیر متن فارسی زیرنویس کند و ریتم پرشتاب و فراوانی دیالوگها سبب می شود مخاطب از فیلم جا بماند. موضوع دیگری که نباید در این فیلم از آن غافل شد پرداختن به موضوع اصلی داستان رسیدن به میراث پدر، برای فروش ساختمان ، کسب ماترک و مهاجرت به کاناداست. موضوع مهاجرت از ایران که بارها نیز در اثار سینمایی دیگر در سالهای گذشته بارها و بارها به آن اشاره شده و مولفه روایی تازهای نبوده. این فیلم در نقد رفتارشناسی مصرف گرای عرفی فیلم تازهای نیست و برگزیدن آن به عنوان فیلم برتر شبهات زیادی را ایجاد میکند که آیا مسئولین جشنواره در بخش داوری فیلم بهتری را برای معرفی در بخش بهتین فیلم و فیلمنامه نداشتهاند که ایران را با آن معرفی کنند؟
تماشای خوشی و ناخوشیهای جامعه ایرانی از پشت نگاه هنرمندانه فیلمسازان و نویسندگان و روایت داستانهای اجتماعی با استفاده از تکنیک فیلمسازی بر اساس موضوعات روز جامعه، کار هنرمندان جامعه است که بهتر است با نگاه انسانی و اخلاقی و نه غیرانسانی به آن نگاه شود تا مخاطبان با دیدن این صحنهها لذت بیشتری از فیلمهای سینمایی داشته باشند و فصل جدیدی از آشتی مخاطبان با سینمای ایران را شاهد باشیم.