به گزارش مشرق، روز گذشته خبرنگاران کتاب به اطراف تهران رفتند تا انبار کتاب کشف شده قاچاق را رؤیت کنند. همین اطراف تهران، درست چند کیلومتر آن طرفتر انباری مملو از کتابهای قاچاق و چاپ شده بدون مجوز جمهوری اسلامی ایران انبار شده است.
همان کتابهایی که زیر زمینی و بهدور از چشمان ناشرانشان غیر مجاز منتشر شده و در سطح شهر به فروش میرسد، از مجاز و غیر مجاز، در انباری گرد آمده بود تا ناشران و خبرنگاران حوزه کتاب نتایج پیگیریهای گروه صیانت از حقوق ناشران، مؤلفان و مترجمان اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، را از نزدیک ببینند. انباری مستطیلشکل که دور تا دور و حتی میانهاش را کتابها پر کرده بود، هر کسی وارد انبار میشد به سوی دستهای از کتابها میرفت، در میان افراد ناشران شناخته شدهای هم بودند که آنها نیز ابراز نگرانی و به بیان دغدغه میپرداختند.
چرخی که در انبار میزنیم تازه ابعاد کار مشخص میشود. کتابهایی که در بازار پرفروش بوده توسط قاچاقچیان تکثیر میشود، آثار قدیمی بدون مجوز هم به وفور یافت میشود، کمی آن سوتر کتب فعالان سیاسی خارج کشور به چشم میخورد که روی هم قرار گرفته است، در دیگر سو کتابهایی نفیس را میبینیم که ماندهایم اینها برای چه توسط این جماعت مورد طمع قرار گرفته است.
بیشتر بخوانیم:
قاچاقچیای که طلبکار شد!
میرجلالی «دبیر کارگروه صیانت از حقوق ناشران، مؤلفان و مترجمان اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران» درباره شکلگیری این کارگروه گفت: از اردیبهشتماه امسال پرونده قاچاق کتاب به صورت عملیاتی پیگیری شد. کتابهایی که در این فضا میبینید یکدهم آنچه در چرخه نشر اتفاق میافتد، نیست. سرنوشت کتابها منوط به دستور قضایی است اما نگاه کارگروه صیانت نابودی این کتابهاست و اینکه نباید به چرخه بازار برگردند، زیرا این موضوع به بدنه نشر صدمه وارد میکند. این کتابها باید خمیر شود. حتی اهدای آنها به مناطق محروم باعث فساد میشود. اگر کتابی هم به مناطق محروم برود باید از چرخه سالم باشد. بیش از ۵۰۰ هزار نسخه کتاب قاچاق کشف شده است که برآورد هزینهشان بین ۱۵ تا ۲۰ میلیارد تومان است، زیرا بسیاری از کتابها قیمت ندارند یا به دلار هستند، بنابراین برآورد هزینهشان دقیق نیست.
نامه به مسوولان تلگرام برای مبارزه با قاچاق کتاب
این مقام مسوول از مقابله با قاچاق کتاب و انتشار نسخه های pdf در فضای مجازی خبر داد و گفت: متأسفانه ما در روند شکایات به این نتیجه رسیدهایم که مسوولان هر سازمان رسانههای دیجیتال اظهار میدارند که تنها میتوانند روی آن بخشی از فضای مجازی که از آنها مجوز گرفته، نظارت داشته باشند، که نظارت آنها هم عمدتاً شامل فیلتر است. به همین منظور نامهای را به زبان انگلیسی ترجمه کردهایم و برای مسوولان تلگرام فرستادهایم تا کانالهایی را که پی دی اف کتابها را غیر قانونی منتشر میکنند، مسدود کنند. اتفاقی که جدیداً هم پیش آمده این است که عدهای از دوستانی که قاچاق کتاب میکنند کتاب را منتشر نمیکنند که بخواهند آنرا در انبار نگهداری کنند، بلکه قبل از انتشار کتاب به اقدام به ویزیت کتاب میکنند بعد به تعدادی که درخواست شده کتاب را منتشر میکنند!
زلزله خانوادگی به جان نشر
همچنین آقای علی فواکه، وکیل پرونده قاچاق کتاب هم به میان اهالی رسانه آمد و درباره مسائل قانونی و مسیر طی شده به سؤالات پاسخ گفت.
وی در پاسخ به سؤال خبرنگاری درباره سیر این پرونده گفت: پرونده قاچاق کتاب در مرحله پایانی تحقیقات مقدماتی را سپری میکند و در مرحله موعد صدور قرار است اکنون بازپرس رسیدگیکننده درباره پرونده تصمیمگیری و آن را برای دادگاه ارسال کند. از لحاظ قانونی عنوان قاچاق مانعی است برای اینکه بخواهیم این کتابها را پیگیری کنیم. قانون سال ۱۳۴۸، حمایت از مؤلفان، مصنفان و هنرمندان و دیگری قانون سال ۵۹ درباره ترجمه تکثیر و نشر آثار است. بحثی که با بازپرس پرونده داشتیم این بود که اکثر این کتابها شامل قانون حمایت از مؤلفان نمیشوند و به این نتیجه رسیدیم که در این زمینه خلأ قانونی وجود دارد. البته قانون مؤلفان سال ۵۹ نیازی به شرایط قانون نسبت به قانون سال ۴۸ ندارد و از طریق آن قانون هرگونه تصویربرداری از کتابهایی که قبلاً توسط ناشران چاپ شده، بدون اجازه صاحبان اثر و ناشران جرمانگاری شده است. بنابراین اینکه گفته میشود قانون حمایت نمیکند واژه درستی نیست.اولین پرونده قاچاق کتاب برای دو سال پیش است اما متأسفانه به دلایلی مانند تغییر و تحولات شعب منجر به صدور قرار نشده است، اما مهمترین پرونده ما از اردیبهشتماه ۹۷ شروع شده است که مربوط به یکی از قاچاقچیان کتاب است که تا پایان سال پرونده آمادگی ارسال به دادگاه دارد. تعداد شاکیان پرونده اخیر ۲۲ شاکی از ناشران است.
مطلب دیگری که از وکیل پرونده کتب قاچاق سؤال شد درباره شاکیان آن بود. به گفته فواکه تعداد زیادی از ناشران شکایت نکردهاند؛ مثلاً یکی از مهمترین ناشران «امیرکبیر» است شکایتی نکرده، این مسأله برای من عجیب است که چرا وارد نمیشود. درباره کتابهای غیرمجاز جنبه عمومی وجود دارد و دادستانی وارد این مسأله میشود، اما درباره کتابهای قانونی که ناشر آن را پیگیری میکند جنبه عمومی جرم وجود ندارد و با گذشت شاکی خصوصی پرونده بسته میشود. این مقام مسوول وجود باندی بزرگ را در این پرونده مورد اشاره دانست و ضمن بیان اینکه فعالیت این قاچاقچی به یک یا دو انبار منوط نیست. این فرد به شکل گستردهای فعالیت میکرده است، ادامه داد: باید به این پرونده به مانند یک باند نگریست. این قاچاقچی فقط یک نفر نیست بلکه چهار نفر هستند و با بیرون بودن هر یک از آنها این مسائل ادامه پیدا میکند و چیزی نیست که بگوییم با یک بار دستگیر شدن، فعالیتشان محدود میشود. پروندهها در چند شعبه مورد بررسی قرار گرفته است، یکی از کشفیات ساعت دو بامداد صورت گرفت، پرونده به دادسرای امنیت ارجاع میشود، به این دلیل که به موضوع اشراف نداشته برای دو نفر ۸۰ میلیون وثیقه درخواست میکند اما شعبه رسیدگی کننده به پرونده اصلی برای هر یک از افراد نفری ۵۰۰ میلیون وثیقه صادر میکند. وی در پاسخ به اینکه شاید تاکنون چنین جرمی نبوده این تفاوتها از این باب است، عنوان داشت: در قانون وجود داشته اما شاید تا کنون کسی پیگیری نکرده است، ما یکسری قوانین متروک داریم قوانینی که کسی سراغشان نمیرود و متروک میشوند اما از بین نمیروند و منسوخ نمیشوند.
فواکه در پاسخ به سؤالی درباره اینکه خانواده مشهور «خ» پخش کننده کتاب به دستفروشان سراسری هستند این مسأله صحت دارد، توضیح داد: بحثی که وجود دارد اینکه خانواده بازداشت شده تشکیل باند دادهاند، این باند تغذیه کننده دستفروشان تهران است، با توجه به معروف بودن این خانواده در بیان دستفروشان و اینکه خودشان عمل چاپ را انجام میدادند اکثر دستفروشان به این خانواده مراجعه میکردند. او درباره اینکه کجا و در چه مکانی کتابها تهیه میشده، گفت: در مکانهای مختلف این کار انجام میشده، به صورت تکه تکه کتاب چاپ میشده و در نهایت در یک صحافی کتاب سرهم بندی میشده است. وی شهرهای مشهد و اصفهان را جزو دو شهری دانست که خریدهای زیادی از این باند خانوادگی داشته است. قرارجلب به دادرسی متهمها تا پایان سال جاری صادر و پرونده برای رسیدگی بعدی به دادگاه میرود اما حکم بدوی تا پایان شهریورماه سال آینده صادر خواهد شد.
صحبت ناشران، مقامات مسوول حاضر از اتحادیه ناشران همچنان ادامه داشت، آقای محمد تقی عرفان پور یکی از اعضای اتحادیه ناشران و کتابفروشان درباره سرنوشت کتابهای انبار و خمیر کردن آنها اعلام کرد: کتابهایی که مشاهده میکنید حاصل تلاش هشتساله کارگروه صیانت است که تازه به ثمر نشسته است. این کتابها طبیعتاً مطابق با استانداردهای چاپ ناشران چاپ نشده است. ما تأکید داریم این کتابها معدوم شوند. چرا که کتابی که ناشر هزار نسخه از آن را منتشر کرده، قاچاقچیان هشتهزار نسخه چاپ کردهاند، پس افراد بهعنوان یک کار پردرآمد به نشر نگاه میکنند. آماری که برای سرانه مطالعه وجود داشت با کشف کتابهای قاچاق بههم ریخت. بنا بر اعلام، سرانه مطالعه روزی ۲ تا ۳ دقیقه بود، این سرانه از طریق اطلاعاتی که در خانه کتاب منتشر میشود استخراج میشد؛ این درحالی است که چندبرابر این آثار به صورت قاچاق چاپ و توزیع میشود. یکی از اتفاقات اخیر اینکه اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران با شهرداری تفاهمنامهای را امضا کرد، هرجایی که بخواهند نمایشگاه کتاب برگزار کنند و فروش کتاب داشته باشند، شهرداری مجوز فعالیت نمیدهد بلکه مجوز را اتحادیه ارائه میکند، اتحادیه نیز به افرادی مجوز میدهد که بتواند آنها را پیگیری کند تا در صورت تخلف با آنها برخورد داشته باشد.
در زمینه کتابفروشی متخلف ما با دو موضوع مواجه هستیم؛ کتابفروشیهایی که پروانه کسب از ما گرفتهاند و کتابفروشیهایی که پروانه کسب نگرفتهاند که بار مسوولیت آن با گروه بازرسی اتحادیه است تا این کتابفروشیها را شناسایی و با آنها برخورد کند. بخشی از کتابفروشیهایی که جواز دارند آگاهی ندارند که پخشیها برایشان کتاب قاچاق و غیرقانونی میآورند. اینها نیاز به کار فرهنگی دارد تا اطلاعرسانی صورت بگیرد. عواقبی که قاچاق کتاب به نشر و مؤلف وارد میکند جبرانناپذیر است. بهترین مؤلفان و مترجمان کسانی هستند که شغلشان نوشتن و ترجمه است، زمانی که آنها نتوانند از طریق انتشاراتیها کتابهایشان را منتشر کنند یا انتشاراتیها ورشکسته شده باشند و نتوانند کتابهای جدید مؤلفان و مترجمان را بگیرند دیگر کتابی برای قاچاق نمیماند. این مهمترین ضربهای است که به فرهنگ یک کشور وارد میشود اما با توجه به اینکه به چرخه مالی توجه میشود، موضوع از دید همگان پنهان مانده است.
*صبح نو