به گزارش مشرق
، دیروز روز مادر بود. یک روز خاص. برای فوتبالیستها و مربیان هم همینطور. خیلی از آنها به مناسبت روز مادر تصاویر مادرشان را در فضای مجازی گذاشتند. به بهانه این روز حرفهای بعضی از آنها را درباره مادرانشان مرور میکنیم.
بیشتر بدانید:
علی دایی:
مادر؟ چه بگویم؟ همه زندگیام را مدیون مادرم هستم. واقعاً چیز دیگری نمیتوانم بگویم. مدیون او هستم.
مادر؟ چه بگویم؟ همه زندگیام را مدیون مادرم هستم. واقعاً چیز دیگری نمیتوانم بگویم. مدیون او هستم.
سردار آزمون:
هرچه در زندگی دارم از مادرم است. او مرا به دنیا آورد. ۹ ماه سختی کشید. هر کاری برای مادرم کنم کم است. البته این را بگویم که او برای خودش یک پا کارشناس است و خیلی وقتها به من میگوید چرا فلان کار را در زمین کردی و فلان کار را نکردی.
هرچه در زندگی دارم از مادرم است. او مرا به دنیا آورد. ۹ ماه سختی کشید. هر کاری برای مادرم کنم کم است. البته این را بگویم که او برای خودش یک پا کارشناس است و خیلی وقتها به من میگوید چرا فلان کار را در زمین کردی و فلان کار را نکردی.
کریم باقری:
دست مادرم را میبوسم. این را هم بگویم که هزار بار فیلم مادر را دیدهام و هر بار که این فیلم را میبینم، بیشتر عاشق مادرم میشوم.
*یک بار در تبریز هواداران به کریم باقری فحش دادند که این مسئله واکنش مادر او را در پی داشت. مادر کریم با دفاع از پسرش گفت: «تا قبل از اینکه پسرم فحش بشنود، به فوتبالیست بودنش افتخار میکردم ولی الان هزار بار به خدا گفتم کاش کریم فوتبالیست نمیشد.
دست مادرم را میبوسم. این را هم بگویم که هزار بار فیلم مادر را دیدهام و هر بار که این فیلم را میبینم، بیشتر عاشق مادرم میشوم.
*یک بار در تبریز هواداران به کریم باقری فحش دادند که این مسئله واکنش مادر او را در پی داشت. مادر کریم با دفاع از پسرش گفت: «تا قبل از اینکه پسرم فحش بشنود، به فوتبالیست بودنش افتخار میکردم ولی الان هزار بار به خدا گفتم کاش کریم فوتبالیست نمیشد.
وحید هاشمیان:
درگذشت مادر وحید هاشمیان با داستانی که او تعریف کرد بسیار تلختر شد. وحید در این باره نوشت: «قرار بود شنبه در بوندسلیگا بازی کنم و یکشنبه برای بازی ملی به ایران بیایم، اما مادرم ۳ روز پیش از آمدنم به ایران از دنیا رفت. آخرین باری که دیدمش، بیماریاش شدت گرفته بود و شیمیدرمانی میکرد. مثل همیشه قرآن را بالای سرم گرفت تا از زیرش رد شوم. وقتی داشتم میرفتم، گفت: برگرد. دفعه بعد که بیایی من دیگر نیستم. بیا بغلت کنم برای آخرین بار.»
درگذشت مادر وحید هاشمیان با داستانی که او تعریف کرد بسیار تلختر شد. وحید در این باره نوشت: «قرار بود شنبه در بوندسلیگا بازی کنم و یکشنبه برای بازی ملی به ایران بیایم، اما مادرم ۳ روز پیش از آمدنم به ایران از دنیا رفت. آخرین باری که دیدمش، بیماریاش شدت گرفته بود و شیمیدرمانی میکرد. مثل همیشه قرآن را بالای سرم گرفت تا از زیرش رد شوم. وقتی داشتم میرفتم، گفت: برگرد. دفعه بعد که بیایی من دیگر نیستم. بیا بغلت کنم برای آخرین بار.»
خداداد عزیزی:
مادر او هم به خاطر بیماری درگذشت، فقط به خاطر آنکه پول نداشتند. خداداد یک بار در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود، گفت: «اگر وضع مالیام خوب بود، مادرم فوت نمیکرد.» اسم مادر خداداد معصومه بود که نام او را روی دختر دومش گذاشت.
مادر او هم به خاطر بیماری درگذشت، فقط به خاطر آنکه پول نداشتند. خداداد یک بار در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود، گفت: «اگر وضع مالیام خوب بود، مادرم فوت نمیکرد.» اسم مادر خداداد معصومه بود که نام او را روی دختر دومش گذاشت.