به گزارش مشرق، دیپلماسی ایرانی وابسته به صادق خرازی در تحلیلی نوشت: تحریمها به ما خیلی چیزها آموخت خیلی از مسائل را برای ما روشن کرد از جمله به ما نشان داد تا چه اندازه اقتصاد ما ضربهپذیر است. این مسئله در تحریمهای دور اول قبل از امضای برجام برای ما آشکار شد. در آن موقع با وجود همه کاستیها و چالشها، اقداماتی برای تقویت اقتصاد در وضعیت تحریم اعمال شد که تا حد کوچکی اثراتی داشتند. اما سؤال این است چرا از زمانی که برجام امضا شد تا زمانی که آمریکا بطور یکجانبه از برجام خارج شد، اقدامی برای تقویت اقتصاد تا آنجا که در برابر تحریمها مقاومت داشته باشد، صورت نگرفت؟ چرا ما تلاش نکردیم در این فاصله حدود دو سال و نیم آن قدر اقتصاد خود را تقویت کنیم تا اولاً خروج آمریکا از برجام و اعمال مجدد تحریمها این قدر تبعات برای اقتصاد ما به دنبال نداشته باشد، ثانیاً، خروج آمریکا و بیتفاوتی دیگر امضاکنندگان نسبت به کما رفتن برجام این قدر سهل و آسان نباشد؟ اقتصاد مقاومتی که مقام معظم رهبری در دور اول تحریمها یعنی قبل از امضا شدن برجام بر آن تاکید داشتند، دقیقاً با همین رویکرد بود، چرا بعد از امضا شدن برجام به این موضوع توجه نشد تا بعد از خروج آمریکا از برجام چنین ضربات سخت اقتصادی را متحمل شویم؟
بیشتر بخوانید:
"SPV " شقالقمر یا طبل توخالی اروپا؟
اصولاً چرا این قدر راحت تحریم میشویم در حالی که ما چیزی جز مطالبه به حق خود را نمیخواهیم؟ اگر یک اقتصاد برونگرای قوی و متوازن با اقتصاد داخلی داشتیم که در معادلات اقتصاد جهانی تاثیرگذار بود، آیا دشمنان و رقبای ما میتوانستند، این چنین علیه ما وارد عمل شوند و تلاش کنند به اقتصاد ما ضربه بزنند؟
شکی نیست که در دادوستد بینالمللی و تجارت خارجی ضعیف عمل کردهایم. اقتصاد ما تا اندازه بسیاری مبتنی بر صادرات نفتی است. صادرات نفت ایران در دوره قبل از تحریم (یعنی قبل از تابستان امسال) چیزی در حدود ۲ میلیون و ۶۸۰ هزار بشکه بود که بعد از بازگشت تحریمهای آمریکا، در حال حاضر به زیر یک میلیون بشکه رسیده است. اگر در همین صنعت نفت میتوانستیم حجم صادرات خود را به بیش از این رقم برسانیم و نقشی تاثیرگذارتر از وضعیت قبل از تحریم ایفا میکردیم، بیشک تحریم نفتی ما به مراتب سختتر میشد.
ما حتی در تعاملات اقتصادی منطقهای نیز ضعیف عمل کردهایم. روابط اقتصادی ما با کشورهای همسایه شمالی و حوزه قفقاز و آسیای میانه که ظرفیتهای بالقوه اقتصادی برای ایران دارند به مراتب کوچکتر است. در کشورهایی مثل تاجیکستان و ازبکستان و ترکمنستان و قزاقستان که مشترکات فرهنگی فراوانی نسبت به ما دارند، و میتوانستیم حوزه اقتصادی مهمی را در آنجا رقم بزنیم، نقش ما در اقتصاد آنها به ۱۰ درصد هم نمیرسد. در حالی که ترکیه، همسایه غربی ما در حدود ۱۵ میلیارد دلار در سال فقط صادرات پوشاک به آسیای میانه و قفقاز دارد.
در دنیای امروز اقتصاد جایگاه بالایی در تعریف تعاملات کشورها با یکدیگر دارد. هر چقدر اقتصاد یک کشور قدرتمند باشد و نقش آن در مناسبات جهانی تاثیرگذارتر باشد، متحدان و طرفهای اقتصادی آن ایستادگی بیشتری برای حفظ آن میکنند، هر چقدر این مناسبات ضعیفتر باشند کشورها کمتر حاضرند برای حفظ مناسباتشان هزینه کنند.