به گزارش مشرق، برخی از رسانههای غربی همچون «بیبیسی» و بلندگوهایشان در داخل اقدام به شبههافکنی برای این حضور نظامی کردند و از سوی دیگر صاحبنظران رسانهای و فرهنگی و امنیتی به تبیین لزوم این حضور پرداختند. اما شهادت یکی از این رزمندگان جوان دهه هفتادی و حضور گسترده مردم در تشییع پیکر این شهید، پاسخی و فصلالخطابی بود بر این شبهات. تشییع پیکر شهید محسن حججی نقطه اوج روایت عظیم حماسه شهدای مدافع حرم بود. بهگونهای که امام خامنهای شهید حججی را حجت خدا نام بردند و گفتند: «شهید حُجَجی را خدای متعال مثل یک حجتی امروز در مقابل چشم همه گرفت.»
شهدای متولد دهه ۶۰ و ۷۰ که نسل سوم انقلاب بودند در این آوردگاه نقشآفرینی کردند. مدافعان حرم، بزرگترین گروه نظامی متشکل از شیعیان و برادران اهل سنت کشورهای مختلف در قالب تیپهای فاطمیون، زینبیون، حشدالشعبی عراق، حزبالله لبنان و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بودند که در راستای اهداف والای انقلاب اسلامی جبهه مقامت نهضت جهانی اسلام را علیه تکفیری ها و برای دفاع از حرم آلالله شکل دادند. برای دفاع از حرم و حریم اهل بیت (ع) جان در طبق اخلاص نهاده و در سالها مبارزه با تکفیریها امنیت پایداری را در منطقه و شاید در جهان ایجاد کردهاند.
جهاد مدافعان حرم تنها معطوف کمک به مظلومان سوریه و عراق و با هدف تامین امنیت برای آنها نبود، بلکه تمام مردم جهان از اثرات مادی و معنوی این انسانهای بیادعا که در مقابله و مبارزه با تروریسم قدم برداشتند نفع میبرند. آنچه میخوانید تنها تعداد محدودی از لیست بلند بالای شهدای بزرگ مدافع حرم است و البته این متون هم توانسته تنها بخشی از وجوه شخصیتی شهدای مدافع حرم را به تصویر بکشد.
نام شهید: علیرضا توسلی (ابوحامد)
تاریخ شهادت: ۹ اسفند ۹۳
یکی از عملیاتهای مشترک ابوحامد و فاتح (رضا بخشی) جانشینش، ماجرای تلقرین بود. تلقرین منطقهای در سوریه است که موقعیت استراتژیکیای به خاطر فاصله ۱۵ کیلومتری به مناطق اشغالی فلسطین دارد. وقتی تلقرین توسط رزمندگان فاطمیون آزاد شد، دشمن آشفته شد و تحمل این شکست برایش خیلی سنگین بود تا جایی که برای به دست آوردنش دست به عملیاتهای مختلفی زد و حدود ۱۷ شهید از رزمندگان فاطمیون برای حفظ این موقعیت منحصربهفرد جبهه مقاومت، جان خود را فدا کردند و اجازه ندادند دوباره این منطقه به چنگ تروریستها بیفتد. ابوحامد و فاتح در حال و هوای ایام فاطمیه سال ۹۳، در تلقرین؛ ۱۵ کیلومتری حائل مرز اسرائیل با شلیک خمپاره به شهادت رسیدند. گفتنی است تلقرین یکی از سختترین میدانهای جنگ سوریه بود که به دست لشکر فاطمیون پاکسازی شد.
برای ابوحامد مرزها، مفهومی روی کاغذ بود. یازدهمین فرزند خانواده توسلی پنج ساله بود که انقلاب شد. انگار فعالیتهای انقلابی در خانواده توسلی یک بدعت بود تا جایی که برادر بزرگترش به جرم علاقه به امام خمینی (ره) زندهبهگور شد و همان سالها به سبب عشق به حضرت امام مجبور شد به همراه خانواده به ایران مهاجرت کند و در مشهد مقدس سکنی گزیدند. بعد از، از دست دادن پدر در ۶ سالگی و مادر، در ۱۱ سالگی به پیشنهاد برادر درس طلبگی را آغاز و چهار سال درس دین را در قم و اصفهان خواند. با شروع حمله بعثیها به ایران، افغانستانیهای ساکن ایران در قالب گردان ابوذر در کردستان از خاک ایران دفاع کردند و علیرضای ۱۴ ساله به صورت مخفیانه وارد اتوبوس افغانها شد و به کردستان رفت و در آنجا به کار آشپزخانه، نظافت و واکسزدن کفش رزمندهها پرداخت. بعد از اولین اخراج از جبهه کردستان به خاطر سن کم توانست در اواخر جنگ تحمیلی دوباره به میدان رزم باز گردد. همزمان با خروج شوروی از افغانستان علیرضا توسلی به افغانستان بازگشت و با عضویت در حزب شیعیان افغانستانی با نام وحدت، به رهبری شهید مزاری جنگ چریکی را آموزش دید و با قدرت گرفتن طالبان در افغانستان دوشادوش دیگر همرزمانش به نبرد پرداخت و زخمی در پیشانی و ترکشی در زانو و سینه نزدیک قلب یادگاری طالبان در وجودش شد. همزمان با جنگ طالبان، دوره تخصصی ادوات سنگین را آموزش دید و توانست فرمانده شود و این مهارت ویژه باعث مقاومت در شهر طالقان افغانستان شد. وی در سال ۱۳۷۹ و در ۲۷ سالگی ازدواج کرد و بعد از سقوط طالبان دوباره به ایران باز گشت. عوارض مجروحیت سبب شد مدتی خانهنشین شود اما بعد از به دنیا آمدن فرزند دومش آموزشگاه رایانهای را در گلشهر مشهد با مدیریت خودش تاسیس کرد. یک سال بعد از به دنیا آمدن طوبا دختر دومش، با شروع جنگ در سوریه با سخنرانیهای هر هفته خود در دعای ندبه، سعی در تشویق دوستانش در جهاد کرد و با تشکیل گروهی ۲۱ نفره، بدون اطلاع خانوادههایشان، بهار ۱۳۹۲ برای دفاع از حرمآلالله عازم سوریه شدند. پس از ۶ ماه سختی در سوریه و هدیه کردن چهار شهید افغانستانی، سازمان مجاهدین افغانستانی مدافع حرم (فاطمیون) تشکیل شد. با افزایش مجاهدین افغانستانی ۹ گروه مجزا با نام «خیبر» شکل گرفت. اولین ماموریت گروهان فاطمیون حفاظت از فرودگاه سوریه با فرماندهی ابوحامد بود. عملیاتهای پاکسازی اطراف حرم حضرت زینب (س)، تل اذان، دوخانیه، تلقرین و… با نام فاطمیون و به فرماندهی ابوحامد در لشکر فاطمیون اتفاق افتاد.
حیات فرهنگی، اجتماعی شهید
ابوحامد با فعالیتهای تبلیغی در دعای ندبه مشهد از یک گروه ۲۱ نفره لشکری، با نام فاطمیون مدافع حرم ساخت. همسرش نقل میکند: «بارها میگفتند این جبهه مقاومت تمام شدنی نیست. این از علائم آخرالزمان است و نهایتاً منتهی خواهد شد به آزادی قدس و ظهور امام زمان (عج). میگفتند این روحیه مقاومت بین ملتها در حال زنده شدن و فراگیر شدن است و اتفاقاً میگفتند که ما افغانها حتماً باید در این ماجرا حضور داشته باشیم.» ابوحامد همچنین در آموزشگاه رایانهای خود فعالیتهای فرهنگی و آموزشی در حوزه کامپیوتر و زبان را به انجام رسانید.
نام شهید: علی تمامزاده (ابوهادی)
تاریخ شهادت: ۱۶ آبان ۱۳۹۴
در دومین اعزام خود به سوریه و در دومین روز محرم در جریان عملیاتی در محدوده روستای قراصی از روستاهای جنوب غرب حلب و در میان آتش سنگین تکفیریها مشغول عقب کشیدن همرزمان مجروح خود بود که در اثر اصابت گلوله مستقیم دشمن به درجه رفیع شهادت نائل شد.
خطشکن و جریانساز مدافع حرم آلالله، زاده ۲۴ فروردین ۱۳۵۵ بود. در بهار نوجوانی، «حوزه ایروانی» چهار راه مولوی تهران را برای تکلیف دین انتخاب کرد و پس از آن برای هدفی فرهنگی، قدم در «حوزه علمیه کرج» گذاشت. اعزام به سوریه برای یک روحانی که سوابق نظامی نداشت کار آسان و در دسترسی نبود و به همین جهت تصمیم گرفت با هویتی دیگر و با یک پاسپورت افغانستانی در قالب تیپ فاطمیون راهی شام شود. شیخ از اعضای فاطمیون شد و به یاری همان پاسپورت افغانستانی، به جبهه مبارزه اعزام و در سوریه با ابوحامد (شهید توسلی) آشنا شد و مقدمات دومین اعزامش به مدد و کمک ابوحامد فرمانده تیپ فاطمیون انجام گرفت. «علی تمامزاده» طلبه حوزه علمیه کرج بعد از نماز جمعه روبهروی مصلی میایستاد، داد میزد و نشریه «شلمچه» را توزیع میکرد و برای همین در میان بچههای کرج به «علی شلمچه» معروف شده بود.
حیات فرهنگی، اجتماعی شهید
در روزگاری که بازار فرقهها داغ شده بود، نقشآفرین شد و در صف اول مبارزه فعال بود و در جبهه نظامی در برابر فرقههای «ضاله» قرار گرفت. مقابله با فرقههای منحرف فکری و دینی و نگارش مقالات و نوشتههایی در مجلات و پایگاههای مجازی، تنها بخشی از فعالیتهای «ابوهادی» بود. این مدافع حرم آلالله، اولین نشریه خود را با نام شهید مدافع حرم، علیرضا توسلی در دهه ۹۰ به چاپ رساند و وبلاگ مدافعون و چند نشریه دیگر در کرج و سوریه، امتداد فعالیتهای فرهنگیاش شد. «دومین شهید روحانی مدافع حرم» از فعالان فرهنگی استان البرز و ساکن فردیس، مدت بسیار زیادی بهعنوان ارتش فرهنگی یک نفره، نشریهای را منتشر میکرد و تمام محتوای نشریه، طراحی، چاپ و تکثیرش را برعهده داشت. وی در بسیاری از برنامههای فرهنگی، تبلیغی و جهادی بهخصوص در عرصه روشنگری و مقابله با جریانهای فکری مانند دراویش و فرقههای خاص فعال بود و بدون هیچ حمایتی، طراحی برنامههای اعتراضی به این پدیدهها را راهاندازی میکرد. انتشار نشریه منتشر شده در سوریه با شهادت شهید تمامزاده متوقف شد و با توجه به اینکه پایگاه فرهنگی او در زمان حیات مادی کانون فرهنگی شهید فهمیده در شهر کرج بود و ارتباط تگاتنگی با خانواده شهید فهمیده داشت و سخنرانیهای خود را هر سهشنبه در این کانون برگزار میکرد، هماکنون یاد و خاطره این شهید مبلغ مدافع حرم در این کانون زنده نگه داشته میشود.
نام شهید: بابکنوری هریس
تاریخ شهادت: ۲۸ آبان ۱۳۹۶
دفتر خاطرات و آلبوم عکسهای دوران ایثارگری پدر چراغ راه شهادت یک دهه هفتادی و آخرین فرزند خانواده شد. عضویت در بسیج محله و فعالیت در مسجد، آغاز راهی جدید برایش بود و همزمان با سیر رشد جسمانی، رشد شخصیتی و فرهنگیاش شکل گرفت و همنشینی، دوستی و همسفرگی با شهید جعفرنیا و شهید سیرتنیا علاقه او را در دفاع از حرم آلالله دوچندان کرد.
حیات فرهنگی اجتماعی شهید
تمام فعالیتهایش به جنگ و جهبه نبرد علیه داعش خلاصه نشده بود و فعالیتهای فرهنگی در بسیج، خدمت در هلالاحمر رشت و مهارت در ورزش کیک بوکسینگ و کارهای عامالمنفعه برگ دیگری از زندگینامه این شهید لاکچری است. جوانی که حتی خانوادهاش هم از فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی و خیریه وی تا بعد از شهادتش خبردار نبودند. یک بسیجی دهه هفتادی، زادهمِهر، که دلاوری و جوانمردی را از اربابش آموخت و مُهر شهادت تنها بعد از ۲۶ روز از تولد ۲۵ سالگی در مرامنامه پهلوانیاش نقش بست.
ساخت بنای یادبود شهدای گمنام در پارک ملت رشت، یادگاری ماندگار برای اهالی شهر باران است. تنها دو هفته بعد از تدفین این شهید، در فضای مجازی، توسط چند جوان گیلانی، فعالیتهایی در فضای مجازی تحت عنوان شهید بابک نوریهریس راهاندازی شد و مجموعه این فعالیتها در راستای ترویج ایثار و شهادت، به شکل مجموعهای از خاطرات خانواده و دوستان شهید است. در شبکههای اجتماعی ذیل عنوان شهید نوریهریس، سه طرح ویژه به نامهای «سیرت شهدایی»، «سهشنبههای مهدوی» و «شب جمعههای شهدایی» اجرا شده است. همچنین خاطرات و زندگینامه شهید، با حمایت ادارهکل کتابخانههای عمومی استان گیلان زیر نظر استاد مرتضی سرهنگی، مدیر ادبیات پایداری حوزه هنری کشور نگارش و به چاپ خواهد رسید.
نام شهید: مجید عسگریجمکرانی
تاریخ شهادت: ۶ آذر ۱۳۹۶
مجید عسگریجمکرانی، اولین شهید معلم مدافع حرم و معلم بسیجی از گردان یکم امام حسین (ع) لشکر ۱۷ علی بنابیطالب (ع) بود. او همرزمانش در جریان آزادسازی شهر حلب از آخرین پایگاههای داعش در حال ایجاد حفرهای برای استقرار امن تیراندازان خودی و برپایی سنگری در برابر حملات دشمن بودند که با خستگی یکی از رزمندگان، عسگری جای خود را با او عوض میکند که پس از چند ثانیه، خمپارهای در نزدیکی وی به زمین برخورد میکند و ترکشهای آن به بدن او اصابت و درنهایت در اثر همین انفجار، وی با زمزمه ذکر یا زهرا (س) به فیض عظیم شهادت نائل میشود و همزمان با ایام شهادت امام حسن عسکری (ع) خبر شهادتش به خانواده میرسد. مجید عسگریجمکرانی ۴۴ ساله با سابقه ۲۳ ساله در تدریس، شهید معلم مدافع حرم آلالله شد. وی خادم مسجد مقدس جمکران و حرم حضرت معصومه (س) و از معلمان هنرستان شهدای چهارمردان قم و دانشآموخته حوزه علمیه بود که در مسیر تعلیم و تربیت گام بر داشت. او هشت سال در حوزه علمیه قم تحصیل کرد و معلمی فداکار و انسانی وارسته بود و درس جماعت را به دوستانش میآموخت. مجید عسگری پیش از سال ۱۳۸۵ در مدرسه شهید رجایی تدریس میکرد و بعد از آن در هنرستان طاها تدریس خود را در رشته کامپیوتر ادامه داد. یکی از شاخصههای اخلاقی شهید عسگری اهمیت به نماز اول وقت بود و همیشه در نماز جماعت حاضر میشد که این روش نیکوی او زبانزد اطرافیانش بود. علاوهبر اینکه در رشته کامپیوتر و ریاضیات و خدمت به دانشآموزان تبحر خاصی داشت، از خادمین مسجد مقدس جمکران و حرم حضرت معصومه (س) بود و اغلب نمازهای خود را در حرم حضرت معصومه (س) و مسجد جمکران میخواند و شرکت در نماز جمعه جزء برنامههای همیشگیاش بود. معلمی چیرهدست و متعهد که درسهای تخصصی مربوط به کامپیوتر، سختافزار و نرمافزار را تدریس و نحوه کلاس داریاش هم با شیوهای خاص همراه بود، همچنین در اردوها همراه خوبی با دانشآموزان بود و تاکید میکرد علوم مختلف را میتوان آموخت، اما در درجه اول باید رفتار انسانی و اخلاقی را یادگرفت.
حیات فرهنگی، اجتماعی شهید
او در برگزاری و تشکیل حلقههای صالحین در هنرستان اهتمام میورزید و سرگروه صالحین پایگاه بسیج شاهد حوزه مقاومت شهید قربانی بود و هر هفته جلسهای را با هدف و موضوع امر به معروف و نهی از منکر برگزار میکرد و گاهی برنامههای فرهنگی را به صورت خودجوش عهدهدار میشد و توجه خاصی به زیارت و راهپیمایی اربعین داشت و در این اجتماع بزرگ شرکت میکرد. شهید عسگری عضو بسیج آموزش و پرورش و عضو داوطلبان و امدادگران جمعیت هلالاحمر نیز بود. وی با زمانبندی دقیق فعالیتهای فرهنگی، تدریس و تحصیل همزمان و کسب علوم حوزوی را انجام میداد و همچنین با شرکت در دورههای آموزشهای نظامی، خود را برای حضور در جبهه سوریه آماده نگه میداشت تا اینکه با اصرار توانست موافقت مسئولان آموزش و پرورش را بگیرد و در دفاع از حرم آلالله، به آرزوی خود برسد. سه فرزند از این شهید به یادگار مانده که یکی از آنها روشندل است.
نام شهید: مصطفی صدرزاده
تاریخ شهادت: اول آبان ۱۳۹۴
مصطفی صدرزاده در میان شهدای مدافع حرم به واسطه اینکه در قالب یک تبعه افغانستانی به سوریه اعزام شده بود معروف شد و فرزند سوم و پسر دوم خانواده است. مصطفی صدرزاده با نام جهادی سیدابراهیم در سال ۹۲ برای دفاع از دین و حرم بیبی زینب (س)، داوطلبانه به سوریه عزیمت و به علت رشادت در جنگ با دشمنان دین، فرمانده گردان عمار و جانشین تیپ فاطمیون شد و سرانجام پس از چندین بار زخمی شدن در درگیری با داعش، روز تاسوعا؛ نهم محرم مقارن با اول آبان ۹۴ در عملیات محرم در حومه حلب سوریه به آرزوی خود؛ یعنی شهادت در راه خدا رسید و به دیدار معبود شتافت و در گلزار شهدای بهشت رضوان شهریار آرام گرفت.
مصطفی صدرزاده متولد ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ در شهرستان شوشتر استان خوزستان و در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. پدرش پاسدار و جانباز جنگ تحمیلی و مادرش از خاندان جلیله سادات هستند. مصطفی ۱۱ ساله بود که از اهواز به همراه خانواده به استان مازندران و پس از دو سال به شهرستان شهریار استان تهران نقل مکان و در آنجا ساکن شد. وی دوران نوجوانی خود را با شرکت در مساجد و هیاتهای مذهبی، انجام کارهای فرهنگی و عضویت در بسیج و یادگیری فنون نظامی سپری کرد. در دوران جوانی درحوزه علمیه به فراگیری علوم دینی پرداخت، سپس در دانشگاه دانشجوی رشته ادیان و عرفان شد و همزمان مشغول جذب نوجوانان و جوانان مناطق اطراف شهریار و برپایی کلاسها و اردوهای فرهنگی، نظامی، جلسات سخنرانی و… برای آنان بود. حضور فعال و موثر شهید صدرزاده در دفاع، فقط مختص به شام و عراق نبود وی در کنترل فتنهگران ۸۸ در میدان آزادی نقش موثری داشت و همان سال نیز به دست نااهلان کنار ساختمان ایرانفیلم با اصابت ضربه بر سر بیهوش شد و اغتشاشگران با وارد آوردن ضربات چاقو به دست و پای این شهید بدن وی را شرحهشرحه و مجروح کردند.
حیات فرهنگی و اجتماعی شهید
مصطفی از ۱۴، ۱۵ سالگی جزء کسانی بود که برای ساخت مسجد کمک میکرد، چه از لحاظ کارگری کردن برای ساخت که نخواهند هزینهای را متقبل شوند و چه از طریق جمعآوری پول در بهشت رضوان یا بهشتزهرای تهران. در ۱۷ سالگی هیات ابوالفضل العباس را برپا کرد و در همان سن مسئولیتهای سنگین را به او محول کردند و فرمانده پایگاه بسیج هم شد و بیشترین کتابی که هدیه میداد کتاب ابراهیم هادی بود. توانمندیهای مصطفی به جز حوزه فرهنگی در بحث آموزشهای نظامی هم بود که بخشی را به صورت دورهای در بسیج گذرانده بود و بخشی را خارج از بسیج. بهطور مثال شهید صدرزاده در رشته غواصی تا ۳۰ متر عمق دریا را پروانه رسمی گرفته بود. او شعاری داشت مبنیبر اینکه سرباز امام زمان باید با همه علوم و فنون آشنایی کامل داشته باشد. ساخت دو مسجد امتداد فعالیتهای فرمانده گردان عمار شد و همچنین در یکی دو ماموریت قبل از شهادتش پارکی را سمت شهریار که تبدیل به مکان ناامنی برای خانوادهها شده بود احیا و پایگاه بسیجی در آنجا دایر کرد و به لحاظ فرهنگی روی محیط پیرامونش کار کرد. دو شهید هم در آن پارک دفن و فضای پارک را متحول کردند.
نام شهید: مرتضی عبداللهی
تاریخ شهادت: ۲۳ آبانماه ۱۳۹۶
شهید مرتضی عبداللهی، معروف به مرتضی فرزند دوم خانوادهای ۶ نفره است. مرتضی عبداللهی ۲۳ آبان ماه ۹۶ در نبرد با تروریستهای داعشی در استان دیرالزور در شرق سوریه به فیض شهادت رسید. زمانی که پیکر این شهید را آوردند، کلیپ مشهوری از وداع خانواده و دوستان شهید مرتضی عبداللهی، در فضای مجازی، بازنشر وسیعی داشت، جایی که پدر این شهید مدافع حرم، فریاد مرگ بر آمریکا سر میداد و به دوستان مرتضی میگفت هزاران مرتضی من فدای راه سیدعلی شود.
جوانی باهوش و با محبت و از اهالی مسجد «صفا» در خیابان شهید مدنی. او دورههای آموزش نظامی و «راپل»، «غواصی» و «پاراگلایدر» را با موفقیت طی کرد و تبحر خاصی در تیراندازی داشت.
حیات فرهنگی و اجتماعی شهید
پدر شهید مرتضی عبداللهی در مورد شیوه تربیتی برای فرزندش گفته است: «اعتقاد دارم که مرتضی را مسجد تربیت کرد؛ یعنی اگر مسجد نبود، مرتضی شهید نمیشد. این را قطعاً میتوانم بگویم. ما واقعاً اگر متمسک به مسجد بشویم و مسجد را خانه خودمان قرار دهیم به نظر من آینده جوانان و فرزندانمان ضمانت میشود؛ البته مساجدی مثل مسجد «صفا» که مرتضی ما در آنجا در خیابان شهید مدنی رفت و آمد میکرد و از افرادی که در آن مسجد بودند خیلی چیزها یاد گرفت و از نزدیک حس کرد؛ همین فرهنگ شهادت، فرهنگ مبارزه در راه حق و بهخصوص فرهنگ دفاع از اهل بیت.» آخرین نوشته شهید «شفاعتنامهای» بود با جمله «لا یوم کیومک یا اباعبدالله.» شهید مدافع حرم مرتضی عبداللهی میگفت برایم سخت است که من سنگ مزار داشته باشم و بیبی زهرا (س) بینشان باشد. شهید که شد خانواده به وصیتش عمل کردند و حالا مزار خاکیاش در بهشت حضرت زهرا (س)، هر روز و هر شب برای زائران شهدا روضه مادر میخواند.
نام شهید: حاجحسین همدانی (ابو وهب)
تاریخ شهادت: ۱۶ مهر ۱۳۹۴
سردار سرلشکر شهیدحسین همدانی (ابو وهب) در سال ۱۳۲۹ در شهرستان آبادان دیده به جهان گشود و در ۶۱ سالگی پس از ۴۰ سال مجاهدت و نبرد در راه اسلام در ۱۶ مهرماه ۹۴ در نبرد با تروریستهای تکفیری به فیض شهادت نائل آمد. سرتیپ پاسدار حسین همدانی از پیشکسوتان جهاد و شهادت در حومه حلب سوریه به شهادت رسید. او از فرماندهان پر افتخار دفاع مقدس و از مستشاران ارشد سپاه پاسداران و از مدافعان حرم در سوریه بود. هدایت لشکرهای تحت امرش در جنگ تحمیلی سبب شد از دست فرمانده کلقوا افتخار دریافت دو نشان فتح را داشته باشد.
وی، نخستین فرمانده لشکر ۳۲ انصارالحسین همدان، در لشکر ۱۶ قدس گیلان، عملیات کربلای ۵ را راهبری کرد و معاونت عملیات قرارگاه قدس را در کارنامه خود به جای گذاشت. پس از دفاع مقدس در همه سطوح مانند فرمانده قرارگاه نجف اشرف، فرمانده لشکر ۴ بعثت، جانشین سازمان بسیج مستضعفین، مشاور عالی فرماندهی کلسپاه و… تجربیاتش مورد استفاده قرار گرفت و فرماندهی سپاه محمد رسولالله (ص) یکی از درخشانترین عناوین برازنده این شهید شد.
اعزام وی به سوریه زمانی بود که گروههای تروریستی و تکفیری تا پشت کاخ ریاستجمهوری رسیده بودند. جهاد بهعنوان مستشار ارشد ایرانی و تخصص در جنگهای نامنظم در سرزمین شام و دفاع از حرم عقیله بنیهاشم برای این جانباز دفاع مقدس ادامه راه ایثارگری این نخبه نظامی بود.
تعلق به انقلاب و هیاتها و دستجات مذهبی در ایام محرم شهر همدان و عضویت در سپاه پاسداران همدان از او چهرهای از یک بسیجی دغدغهمند به فرهنگ ساخت. حسین همدانی از فرماندهان هشت سال دفاع مقدس و از مستشاران ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. طرحهای فرهنگی در قالب مستند برای وی بسیار ارزشمند بود و معتقد بود درصورتی که مشکلات جامعه مرتفع شود مشکلات فرهنگی هم برطرف میشود.
شهید همدانی در عملیات والفجر، دو بار مورد اصابت ترکش قرار گرفت اما هرگز ادعای جانبازی نکرد، کسی که شاید اگر در عملیات مرصاد نبود امنیت امروز ایران هم نبود، حضور درخشان او در اتفاقات سال ۸۸ از وقوع فجایعی عظیم جلوگیری کرد.
با حمایت شهید همدانی بنیاد حفظ آثار در همدان تاسیس شد و با استناد به کلام مقام معظم رهبری در نگارش رمان، نویسندگانی مانند سردار حسام (نویسنده کتاب خداحافظ سالار) را در نوشتن رمان مشوق شد و کتاب از «الوند تا قراویز» و کتاب «بهار ۸۲» مجموعه عملکرد استان همدان در سالهای ابتدایی جنگ تحمیلی نیز به دلیل علاقه و تاکید حسین همدانی در تاریخنگاری، توسط گلعلی بابایی نویسنده و فعال فرهنگی نوشته شد. ارتباط این شهید با هنرمندان، نویسندگان، فعالان فرهنگی و… از او یک فرمانده فرهنگی برجسته ساخت.
حیات فرهنگی و اجتماعی شهید
ابو وهب به همراه احمد متوسلیان و محمد ابراهیم همت و محمود شهبازی در تشکیل و سازماندهی لشکر ۲۷ محمد رسولالله نقش بسزایی داشت، لشکری که بعدها فرماندهی آن را نیز در جریان ناآرامیهای پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ عهدهدار شد. فعالیتهای رزمی، اجتماعی و فرهنگی وی در قبل از انقلاب و بعد از جنگ تا اواخر سال ۶۴، توسط حسین بهزاد در ۱۰۰ ساعت مصاحبه ضبط و تدوین و حاصل آن دو کتاب با نام مهتاب خیّن (شرح فعالیت این شهید تا سال ۱۳۶۴) و کتاب «پیغام ماهی» شد. شهید حاجحسین همدانی در پیادهروی اربعین حضور فعالی داشت و معتقد بود باید اول پا روی من گذاشت تا بتوان پا روی مین گذاشت و چهلمش هم با اربعین حسینی مصادف شد. وی براین باور بود که هر اثری که در قالب هنر نگنجد پایدار نخواهد ماند. حمایتهای سردار حسین همدانی از مستندسازان و عکاسان جنگ سوریه ازجمله مهمترین فعالیتهای فرهنگی او بود. دستاوردهای ماندگار این شهید در حوزه فرهنگ و اثرگذاری فرهنگی اش قابل شمارش نیست. همچنین جمعآوری کتابهای ترجمه شده در حوزه دفاع مقدس از تهران و انتقال آن به سوریه نمونهای دیگر از فعالیتهای این شهید است. این نخبه نظامی و فرهنگی به برپایی هفته فیلم و اکران برخی از فیلمهای ایرانی در سوریه پرداخت. همچنین در راستای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، قریب به ۱۲ هزار نسخه از کتابهای منتشر شده در حوزه دفاع مقدس به دستور او بین رزمندگانسوری توزیع شد.
نام شهید: محسن حججی
تاریخ شهادت: ۱۶ مرداد ۱۳۹۶
طبق آنچه داعش منتشر کرده، همه چیز از ۱۶ مرداد سال ۹۶ شروع شد، از «التنف»، در عملیاتی در منطقه مرزی بین سوریه و عراق، زمانی که محسن حججی با تنی مجروح در پشت سنگری در کنار اجساد نیمهجان تعدادی از همرزمانش آخرین مقاومتها را میکند؛ آن زمان هیچکس تصور نمیکرد که این جوان ایرانی قرار است چه بر سر داعش بیاورد، شاید اگر داعشیها میدانستند که انتقام همین شهید آنها را ظرف مدت سه ماه ریشهکن خواهد کرد ترجیح میدادند با او کاری نداشته باشند. نمیدانستند و فیلم و تصویری که از او منتشر کردند تا به خیال خود خط و نشانی بکشند و نشان دهند اگر دستشان به ایران و ایرانی برسد چه میکنند؛ چه نتیجه معکوسی به همراه دارد، تصاویری که با آن ترکیب دود و آتش صحنه کربلا را بر هر مخاطب آشنا با تاریخ تداعی میکرد؛ اما همه ارتباط محسن با کربلا فقط این عکس نبود، تصاویر بعدی که به صورت محدود انتشار پیدا کرد از پیکر بیسر و بیجان او بود تا به پیروی از مرادش شهادتی حسینی داشته باشد.
۲۱ تیر ۷۰، محسن حججی در نجفآباد اصفهان به دنیا آمد خانوادهای که حجتالاسلام مصطفی حسناتی اینطور توصیف میکند: «رشد این شهید در خانوادهای علمی بوده و خاندان حججی معروف هستند، آیتالله حججی در زمان رضاخان بیشترین خدمت را به منطقه اصفهان داشت، زمانی که حجاب از سر زنان و عمامه از سر علما بر میداشتند این عالم ربانی در گوشه و کنار دست افراد مستعد را میگرفت و به حوزه میبرد. ۱۱ آبان ۹۱؛ در نمایشگاه دفاع مقدسی که در نجفآباد برپا شده بود محسن با زهرا عباسی همکار میشود و همین آغازی میشود برای آشنایی و ازدواج؛ به قول همسر محسن، شهدا واسطه آشنایی این دو بودند، ۱۱ آبان ۹۱ خطبه عقد جاری و محسن در ۲۱ سالگی داماد میشود؛ دو سال بعد در مرداد ۹۳ مراسم عروسی برگزار میشود.
حیات فرهنگی و اجتماعی شهید
تجربه همکاری با موسسه نشر شهید کاظمی (ناشر برگزیده نمایشگاه کتاب امسال) و شهرکتاب ایران وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی ازجمله فعالیتهای فرهنگی در کارنامه زندگی با عزت این شهید والامقام است. شهید حججی سالها در شهرکتاب نجفآباد اصفهان به کار فروش کتاب اشتغال داشت. این شهرکتاب در مدت فعالیت خود یکی از مراکز فرهنگی موثر در شهر نجفآباد و استان اصفهان محسوب میشد. سنت حسنه تبلیغ کتاب در تریبونهای نماز جمعه که امروز به یک سنت پایدار در برخی از نماز جمعههای کشور تبدیل شده، به همت حمید خلیلی، مدیر سابق شهرکتاب نجفآباد و رئیس انتشارات شهید کاظمی و شهید حججی در کشور شروع شد. برای اولینبار در یک برنامه مستمر و حسابشده، معرفی کتاب به تریبون نماز جمعه راه یافت. این حرکت فرهنگی مرهون همکاری شهرکتاب نجفآباد و امامجمعه شهر نجفآباد بود که با استقبال خوب نمازگزاران و رسانهها روبهرو شد. یک مورد دیگر از فعالیتهای این مرکز نیز انتخاب دانشآموزان بهعنوان سفیران فرهنگی شهرکتاب در شهرستان نجفآباد بود. شهرکتاب نجفآباد برای اولینبار کتاب را نه از طریق کتابفروشان و به صورت غیرمستقیم بلکه از طریق خود دانشآموزان به مدارس شهر نجفآباد برد. برخی از دانشآموزان ممتاز نجفآباد، بهعنوان سفیران فرهنگی در مدارس این شهر انتخاب شدند، حتی برخی از دانشآموزان به دلیل انس با کتاب در مدت همکاری خود با شهرکتاب، خود دست به قلم شدند و کتابهایی تالیف کردند که به همت نشر شهید کاظمی و با همکاری شهرکتاب ایران منتشر شد. در اغلب فعالیتهای شهرکتاب نجفآباد شهید حججی حضوری درخشان و فعال داشت. این شهید والامقام همچنین نقشی اساسی در شکلگیری موسسه و نشر شهید کاظمی داشت و همواره در کنار خلیلی، مدیر این موسسه و مدیر پیشین شهرکتاب نجفآباد به نقشآفرینی در فعالیتهای فرهنگی میپرداخت. این موسسه هماکنون در ترویج فرهنگ دفاع مقدس و انقلاب فعالیت میکند و چند سالی است که برخلاف برخی از ناشران حوزه دفاع مقدس که با بودجه دولتی کتابهایی منتشر کردهاند، با اتکا به همت و بودجه گروهی علاقهمند به فرهنگ دفاع مقدس و انقلاب اسلامی، به انتشار کتابهایی همت گماشته که با استقبال مواجه شده است. یک نمونه از این کتابها کتاب «ملاصالح» است که با فروش ۱۰ هزار نسخهای در تیرماه همراه بوده است. کتاب «ملاصالح» شامل خاطرات آزاده ملاصالح قاری، مترجم اسرای ایرانی در اردوگاههای عراق به روایت رضیه غبیشی است که اردیبهشت امسال با حضور هنرمندانی ازجمله رخشان بنیاعتماد و پرویز پرستویی رونمایی شد. بیشک شهرکتاب نجفآباد تجربه موفق خود را مرهون ایثار، فداکاری و همت والای شهید سرافراز حججی است. همچنین شهرکتاب ایران این دوره ولو کوتاه همکاری با شهید والامقام حججی را درخشانترین دوره در کارنامه فعالیتهای خود قلمداد میکند.
*فرهیختگان