سرویس سیاست مشرق- مشرق در دو سه سال اخیر، گزارشهای متعددی درباره پروژه «نفوذ و استحاله» در حوزههای مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی منتشر کرده است. به عنوان مصداقی از نفوذ در حوزه دانشگاه، در چند ماه اخیر در یک گزارش تفصیلی و یک خبر به ماجرای تلاش محفلی در دانشگاه تهران برای جذب عنصری مشکوک و مسالهدار به نام آریابرزن محمدی در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران پرداخت.
پیگیری مشرق درباره این موضوع از این باب است که میزان قانون شکنی و اصرار و لجاجت شماری از مسؤولان دانشکده حقوق و علوم سیاسی و دانشگاه تهران برای زیرپا گذاشتن همه قواعد و قوانین برای جذب یک فرد، حتی اگر این فرد هیچ مشکل و مسألهای هم نداشت، عجیب و غیرقابل قبول بود، چه برسد به اینکه برای فردی با این سابقه و با این تخاصم اثبات شده با جمهوری اسلامی، اینگونه شبکه حمایتی به کار افتاده و ظاهراً بنا بر جذب او به هر قیمت است.
بیشتر بخوانید:
«آریابرزن محمدی» کیست و چه کسانی از نفوذ آکادمیک وی در دانشگاه تهران حمایت میکنند؟ + عکس و سند
بخشی از مشکلات اداری و شکلی جذب این فرد را مرور میکنیم:
حداکثر سن جذب هیأت علمی در دانشگاه تهران، ۴۰ سال است، این در حالی است که آریابرزن محمدی ۴۳ ساله است.
موضوع رساله دکتری این فرد زیرمجموعهی گرایش «مسائل ایران» ذیل رشتهی علوم سیاسی است، این در حالی است که گروه «مطالعات منطقهای» دانشکده حقوق و علوم سیاسی به عنوان مقصد جذب او به عنوان هیأت علمی انتخاب شده است که اصولاً «مسائل ایران» هیچگاه جزو موارد اعلام نیاز گروه مطالعات منطقهای برای جذب هیأت علمی نبوده است. فارغالتحصیلان مسائل آفریقا، شرق دور و آسیای جنوب شرقی، توسط گروه اعلام نیاز شدهاند و تخصص آریابرزن ذیل هیچکدام از این موضوعات قرار نمیگیرد.
این فرد سالها در انگلستان حضور داشته است، لیکن تاکنون هیچ کتابی (نه فارسی و نه انگلیسی) تألیف نکرده است. جدای از اینکه، او هیچ مقالهی علمی-پژوهشی آی اس آی [۱] به صورت انفرادی تألیف نکرده است.
البته شنیده شده درخواست استخدام او توسط گروه مطالعات منطقهای دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران رد شده است. علاوه بر این، «هیات جذب» این دانشگاه هم هنوز درباره او تشکیل جلسه نداده است و گفته میشود بیشتر اعضای هیأت جذب هم با استخدام این فرد مخالف هستند.. نتیجه گزینش او از مرکز گزینش دانشگاه تهران هنوز اعلام نشده است و اصولاً خود محمدی هنوز در جلسه گزینش شرکت نکرده است.
در حالی که هیچکدام از مراحل جذب هیأت علمی درباره آریابرزن محمدی صورت نگرفته است و علیرغم مخالفت اکثریت اعضای گروه مطالعات منطقهای با حضور این فرد در هیأت علمی، اخباری نیز به گوش میرسد که او در روزهای اخیر به معاون آموزشی دانشکده مراجعه کرده و مطالبهی اتاق به عنوان عضو هیأت علمی کرده است! (مشرق مستقلاً این شنیدهها را تأیید نمیکند)
از سوی دیگر، رئیس «انتصابی» گروه مطالعات منطقهای دانشگاه تهران، خانم الهه کولایی، که خود او در روندی غیرقانونی و علیرغم عدم کسب حداکثر رأی لازم در انتخابات گروه توسط رئیس دانشکده و رئیس دانشگاه تهران به عنوان رئیس گروه مطالعات منطقهای ابقاء شده است، برای آریابرزن محمدی جلسه سخنرانی با موضوع تحولات منطقه در دانشکده ترتیب داده است که محمدی و «ناصر هادیان» در آن سخنرانی خواهند کرد. این اقدام مطلقاً خلاف قواعد دانشگاه از سوی کولایی به قصد فضاسازی برای تکمیل روند جذب محمدی در گروه انجام میگیرد که همانطور که در گزارش قبلی مشرق اشاره کردیم، با استفاده از خلوتی پایان سال و عدم حضور اساتید در گروه، اقدامات چراغ خاموش اداری با اِعمال نفوذ از بالا برای تسهیل روند جذب او صورت گرفته است.
درباره انتصاب کولایی بیشتر بخوانید:
از قضاء، همین چهار نفر، یعنی الهه کولایی (رئیس انتصابی گروه مطالعات منطقهای)، محمدرضا تخشید (رئیس انتصابی دانشکده حقوق و علوم سیاسی که درست مانند کولایی در روندی غیردموکراتیک و خلاف رأی اکثریت در سمت ریاست دانشکده ابقاء شده است!)، محمود نیلی احمدآبادی (رئیس دانشگاه تهران) و ناصر هادیان (استادیار روابط بینالملل دانشکده که دارای پرونده امنیتی و روابط مشکوک با دولتهای خارجی است [۲]) حامیان سرسخت جذب این فرد مخالف نظام و دارای روابط مشکوک است که سوابق خصومت او با نظام در دانشگده دورهَم انگلستان (از جمله همکاری نزدیکش با عامل سرویس اطلاعاتی بریتانیا، انوشیروان احتشامی) ثبت و ضبط است.
جالب این جاست که امثال کولایی، تخشید و نیلی احمدآبادی به عنوان مسؤولان دانشکده و دانشگاه، آن اندازه در جذب این فرد اصرار دارند که اسم داوطلبی که با نمره عالی از همین دانشکده فارغالتحصیل شده، تخصص و رشته دکتری او کاملاً مرتبط با نیازهای گروه است، چند کتاب و مقاله تخصصی در حوزه مطالعات منطقهای تألیف کرده و از همه مهمتر، رأی مثبت همه اعضای دارای حق رأی گروه مطالعات منطقهای (۱۰ رأی) را کسب کرده بود، به نحوی عجیب از فهرست جذب خط خورد تا آریابرزن محمدی جای او را بگیرد!
آریابرزن محمدی کسی است که در پایاننامه دکتری خود در دانشکده دورهَم، به صراحت نظام جمهوری اسلامی را یک «دیکتاتوری» از نوعی بدتر از دیکتاتوری حسنی مبارک در مصر خوانده است!
سوال اینجاست که چرا جذب چنین فردی، بدون داشتن حداقل شایستگیهای علمی و صلاحیتهای عمومی، به موضوعی چنین حیثیتی برای برخی مسؤولان دانشگاه تهران تبدیل شده است؟ آیا واقعاً در مملکت چنان «قحط الرجال» است که برای جذب هیأت علمی در قدیمیترین دانشکده ایران (که سابقه آن به مدرسه سیاسی دوره قاجار میرسد) در نماد آموزش عالی کشور (دانشگاه تهران)، باید فارغالتحصیل یک دانشگاه نه چندان ردهبالای انگلستان، با رزومه علمی ضعیف و حداقل امتیازات آکادمیک و علاوه بر آن پیوندها و روابط و مواضع ضد منافع ملی، در اولویت قرار بگیرد؟ آیا این وهن و زیر سوال بردن خود دانشگاه تهران و دهها فارغالتحصیل نخبه و ساعی آن نیست؟ چه مصلحتی برای حلقهی حامی آریابرزن محمدی وجود دارد که حاضر هستند این مهره «سوخته» را به هر قیمت (حتی زیر پا گذاشتن اصول و قواعد بدیهی دانشگاهی) وارد هیأت علمی دانشگاه تهران کنند؟
مشرق آماده انتشار جوابیه و توضیحات مسؤولان دانشگاه تهران پیرامون جذب این چهره مسئله دار است.