سرویس جهان مشرق - «آغوش آمریکا برای پذیرش نفوذ خارجی کاملاً باز است». این تیتری است که استفن والت اندیشمند مشهور روابط بینالملل برای یادداشت خود در فارِن پالسی برگزیده است تا با آوردن مثالهای روشن در چند دهه اخیر نشان بدهد برخلاف تصور اولیه هر بازیگر خارجی میتواند از راههای مشخص اقدام کرده و به پیشبرد اهداف خود به دست دولت آمریکا مطمئن باشد.
احتمالاً پرونده جنجالی تبانی ترامپ با روسیه موجب شده استفن والت در این یادداشت یک هشدار جدی به آمریکاییان بدهد: «برخی کشورها پنجرهها را بسته و قفل میکنند اما حواسشان نیست درِ اصلی ساختمان کاملاً باز است».
وزارت امنیت سرزمینی با همه دم و دستگاهش برای مبارزه با تروریسم و مهاجرت غیرقانونی، آژانسهای امنیتی که همه دنیا را برای پیشگیری از خطر احتمالی علیه آمریکا رصد میکنند، سامانه بسیار هزینهبر تسلیحات هستهای برای ایجاد بازدارندگی نسبت به تهدیدهای خارجی و صدها میلیارد دلارِ دیگر برای به اطمینان خاطر از دفاع موشکی در حالی توسط دولت آمریکا هزینه میشود که این کشور «شاید نفوذپذیرترین نظام سیاسی در تاریخ معاصر باشد».
والت ادامه میدهد راههای «قانونی و غیرقانونی متنوعی» برای نفوذ خارجی به آمریکا وجود دارد فارغ از رباتها در شبکههای اجتماعی. هر دولت خارجی یا گروه و جنبش در یک کشور دیگر میتواند از این راهها برای آوردنِآمریکا به جبهه خود یا حداقل اطمینان از بیطرفی آمریکا بهره گیرد.
گام اول: با دولتیها دیدار کنید
وقتی که منافع شما و آمریکا همراستا است بکارگیری روشهای سنتی مثل دیدار با مقامات عالی و مدیران میانی در قوه مجریه آمریکا کفایت میکند تا آنها طبق روال عادی که در این سالها اتفاق افتاده با شما همراه شوند.
گام دوم: قوه مقننه با کلی نماینده و سناتور
اگر در آمریکا کمتر شما را میشناسند به سراغ قوه مقننه میروید. ۴۳۵ نماینده و ۱۰۰ سناتور چیز کمی نیست. بسیاری از آنها بر دیگر نمایندگان و سناتورها نفوذ دارند و به نوعی راهبری گروهی از همکاران خود را به صورت غیررسمی برعهده دارند. بقیه هم که چندان شناختی از بازیگران روابط بینالملل ندارند و به راحتی همراه میشوند. اگر بتوانید با یکی از اعضای بانفوذ کنگره، یا اصلاً یکی از دستیارانِ یکی از اعضای بانفوذ کنگره مرتبط شوید، کارتان راه میافتد.
والت مثال میآورد که در دهه ۱۹۵۰ میلادی سناتور ویلیام نولَند از کالیفرنیا به «سناتورِ فرمز» مشهور شده بود. فرمز نام قدیمی تایوان است و چون نولند دائماً علیه چین و به نفع تایوان نطق میکرد این گونه ملقب شد. یا نمونه دیگر به حمایتهای سرسختانه سناتور مککین از گرجستان در جنگِ این کشور با روسیه در سال ۲۰۰۸ میلادی برمیگردد. اما او چرا حمایت میکرد؟ رندی شونمن دستیار سیاست خارجی او همزمان لابیگر حقوقبگیر گرجستان بود.
گام سوم: سراغ بقیه سیاستمداران و اطرافیانشان بروید
فرمانداران هم کمابیش کارهای از دستشان برمیآید ولی افرادی که روی مقامات آمریکایی نفوذ دارند هم گزینه مناسبی است. برای مثال استفن والت به گروه مجاهدین خلق (MEK) اشاره میکند که تا سال ۲۰۱۲ میلادی از سوی وزارت خارجه آمریکا در فهرست گروههای تروریستی قرار گرفته بود اما حالا رفیق نزدیک رودی جولیانی و جان بولتون از اطرافیان ترامپ شده است. هوارد دین فرماندار پیشین ایالت ورمونت نیز واسطه نفوذ این گروه تروریستی شده است.
این افراد با سخنرانی در نشستهای مجاهدین خلق، پول دریافت میکنند. «میبینید چقدر ساده است؟»
گام چهارم: از شرکتهای رسمی لابیگر استفاده کنید
بله تعجب نکنید. شرکتهای موسوم به PR Firms در واشینگتن دیسی شما را کمک میکنند تا به اسم «روابط عمومی» کار خود را پیشِ سیاستمداران آمریکایی پیش ببرید. آنها «لابیگرهای حرفهای» در اختیار دارند تا «تصویر درخشانی از دیگران بسازند، مستقیماً با سیاستمداران لابی کنند و آمریکاییهای بانفوذ را اقناع کنند که فلانی یک شریک ارزشمند است».
اینها افسانه نیست. کِن سیلیورستاین در کتاب خود «Turkmeniscam» و با نام فرعی «چگونه لابیگرهای واشینگتن برای تبلیغ یک دیکتاتور استالینیست مبارزه کردند» نقش این شرکتها را در ارتباط با ایجاد راه نفوذ برای یک دیکتاتور در آسیای مرکزی نشان داده است.
گام پنجم: اندیشکدههای ظاهراً معتبر هم پول میگیرند
«تعداد زیادی از اندیشکدههای پیشرو آمریکایی میلیونها دلار از دولتهای خارجی که میخواهند ظهور و بروز، حضور و نفوذ خود را در واشینگتن ارتقا دهند پول دریافت میکنند». این واقعیتی است که به گفته او هیچگاه مورد اذعان مسئولان آن اندیشکدهها قرار نخواهد گرفت اما عاقل را اشارتی بس است. به نوشته او حتی «دانشگاهها هم از این وسوسهها در امان نیستند».
گام ششم: اگر با یک گروه داخلی در آمریکا شریک شوید که چه بهتر
استاد دانشگاه هاروارد اسمی از صهیونیستها و ارتباطشان با جریان فکری و سیاسی اوانجلیستها نمیآورد اما مینویسد «اگر بتوانید با گروههای داخلی که هدف مشترکی با شما دارند، شریک شوید» احتمال انجام هر اقدامی که شما بخواهید از سوی دولت آمریکا میرود.
وی به عنوان مثال به احمد چلبی اشاره میکند که با لابیهایش در سال ۲۰۰۳ میلادی کار اقناع افکار عمومی و سیاستمداران آمریکایی در حمله به عراق را راحتتر کرد. به نظر او چون چنین لابیگرهایی به عنوان افرادی با تجربه محسوس و شاهد عینی از یک کشور دیگر سخن میگویند، حرفهایشان بیشتر مورد قبول آمریکاییان قرار میگیرد، البته «به غلط و به دلیل کماطلاعی».
گام هفتم: از همقومیها یا همکیشان خود در آمریکا بهره گیرید
آمریکایی-ایرلندیها یا جامعه یهودیان آمریکا نمونههایی از نقش گروههای فشار داخلی آمریکا به نفع دولتهای خارجی هستند. این افراد یک «سرمایه ارزشمند» برای کشور خارجی هستند که در آن ریشه داشتهاند و به قول والت طبیعی است که نمیتوان انتظار داشت آن دولت خارجی از این سرمایه بهره نگیرد. یک کمیسیون دولتی در هند در سال ۲۰۰۲ میلادی طی گزارشی با اشاره به ماجراهای جنجالی مثل آزمایش هستهای در ۱۹۹۹ نوشت «جامعه هندی در ایالات متحده یک داشته باارزش برای تقویت روابط هند با تنها ابرقدرت جهان است».
راه آخر و شاید اول: تأمین قانونیِ و غیرقانونیِ منافع شخصی سیاستمداران
پرفسور آمریکایی یادآور میشود از رشوه و خبرچینی تا همکاری اقتصادی با سیاستمداران میتواند نفوذ شما را در سیاست آمریکا تقویت کند. مثلاً مگر بد است شما با شرکتهای ترامپ در این کشور و آن کشور همکاری اقتصادی داشته باشید؟ البته از آن سو نیز ممکن است رقابت اقتصادی موجب شود دولت آمریکا از قدرت عمومیاش برای تأمین منافع شخصی رئیسجمهور و وزرا علیه شما استفاده کند!
جمعبندی
استفن والت پیشنهاد میکند به آمریکاییان اجازه داده شود «با دیگران حتی دولتهای متخاصم، تبادل نظر کنند» و از آن سو در نظر داشته باشند که «حتی متحدان نزدیک آمریکا ابتدا به منافع خود میاندیشند و گاهی میخواهند ایالات متحده را فریب داده، به کاری که میخواهند وادارند، هر چند به هزینه از جیب آمریکاییان» اما سیاستمداران کنونی رویکردی «بسیار کوتهبینانه» دارند.
منبع
https://foreignpolicy.com/۲۰۱۹/۰۴/۰۸/america-is-wide-open-for-foreign-influence