به گزارش مشرق، مرحوم طالقانی یکی از پرارتباطترین شخصیتهای سیاسی معاصر بهحساب میآید که سخت است بتوان او را در یک کلمه یا عبارت خلاصه کرد؛ از همان زمانی که آیتالله طالقانی همزمان با مصدق، کاشانی و شهید نواب صفوی توأمان رابطهای صمیمی داشت برای مبارزه با حکومت ظلم، تناقضها برای وی حلشدنی بهحساب میآمد. برگزاری جشن برای پیروزی ملتهای مستضعف و جمع کردن فطریه برای مبارزان فلسطینی از جمله اتفاقاتی بود که در ذهن بسیاری نمیگنجید اما جهانبینی جهانشمول طالقانی از او «عبای وحدت» ساخته بود. از همین رو هر کسی بهگونهای طالقانی را میستود؛ برای کسانی «پدر طالقانی» بهحساب میآمد و برای دیگران آیتاللهی روشنگر. پس از انقلاب اسلامی اما خطوط قرمز آیتالله با تمام وحدتآفرینیاش معینتر میشود، تا جایی که برخی گمان میبرند فوت مشکوک مرحوم طالقانی کم ارتباط نیست با موضع تند ایشان در قبال کسانی که پیش از این او را پدر طالقانی میخواندند اما به روی مردم اسلحه گشودند. مستند «پدر طالقانی»، اثری بیوگرافیک از زندگی مرحوم طالقانی است که به کارگردانی محمدعلی محمددوست و تهیهکنندگی اباذر صالحیان تولید شده است. این اثر موج جدید اکرانهای دانشگاهی خود را آغاز کرده است و به همین بهانه با تهیهکننده اثر به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
در نگاه اول این سوال پیش میآید که چرا در میان این همه نام، سراغ لقبی رفتید که منافقین به مرحوم طالقانی نسبت میدادند. با این اسم مخاطب بیشتر انتظار دارد مستند متمرکز بر مواجهه آیتالله طالقانی و منافقین باشد، در حالی که اینچنین نیست.
علتش دقیقاً همین است که این اسم را سازمان مجاهدین در انحصار خودش قرار داده بود، در حالی که این لقب را حضرت امام به آیتالله طالقانی نسبت داده بودند. در پیامی که امام بعد از فوت مرحوم طالقانی صادر کردند، اشاره داشتند که مرحوم طالقانی پدر امت بودند و بسیار بر این مساله تاکید داشتند. اینگونه نبوده که سازمان مجاهدین صرفاً این لقب را به مرحوم طالقانی داده باشند اما به هر ترتیب صفت «پدر» برای مرحوم طالقانی در انحصار این سازمان قرار گرفت و ما بنا داشتیم از این اتفاق انحصارزدایی کنیم و به این ترتیب مجبور به سنتشکنی شدیم.
در میان گونههای متفاوت مستندسازی در تاریخ، چرا تصمیم گرفتید با «مستند بازسازی» مستند را جلو ببرید؟
میخواستیم روایت کاملی از زندگی مرحوم طالقانی داشته باشیم، یعنی از زمان تولد تا رحلت ایشان را دربرگیرد. طبیعتاً فیلمهای آرشیوی درباره ایشان به همان اواخر دوره پهلوی و بعد از انقلاب بازمیگشت. کمبود منابع ما را به این رساند که برای اینکه کار جذابتر شود و خلأ تصاویر آرشیوی به چشم نیاید، با داکیودرام کار خودمان را پیش ببریم. علاوه بر این ژانر، گونه جذابی در مستندسازی است و هدف ما این بود کار به گونهای باشد که بتوانیم مخاطب عام و مردم را هم به آن جذب کنیم. بحث این نبود که صرفاً یک کار تاریخی برای قرار گرفتن در آرشیو تولید کنیم.
از منظر شما که سازنده این اثر هستید، آیا مرحوم طالقانی در ویژگی شخصیتی و مشی خود تحولی داشتهاند؟
واقعیت این است که تغییری در زندگی آیتالله طالقانی مشاهده نمیشود. البته ایشان نگرانیهایی داشتند مبنی بر اینکه آینده انقلاب چه خواهد شد و به کجا ختم میشود اما اینکه بگوییم در تفکر و منش ایشان تغییر و تحولی اتفاق افتاده است، خیر، اینگونه نبوده است.
بخواهم شفافتر بگویم اینکه پیش از انقلاب همه گروههای مبارز با تمام تناقضها و اختلافات در میان خود ارتباط حسنهای با مرحوم طالقانی داشتند اما پس از انقلاب ایشان مرزبندیهای مشخصی دارد، به گونهای که تندترین واکنششان نسبت به همین مجاهدین رخ داد که با عبارت «به درک که کشته میشوید» شناخته میشود. به این خاطر شاید بتوان گفت مشی ایشان در پس از انقلاب متفاوتتر از قبل بوده است.
ایشان این سیاست و منش را در طول زندگیشان با خود همراه داشتند. مرحوم طالقانی پیش از انقلاب تلاش داشتند تمام گروههای مبارز را زیر عبای خود جمع کنند اما همان زمان هم خط قرمزهای مخصوص به خود را داشتند و تا جایی که از این خط قرمزها عبور نمیشد، ایشان هم موضعی منفی و سلبی نمیگرفتند. ولی زمانی که از خطوط قرمز ایشان عبور میشد چه پس و چه پیش از انقلاب همواره مواجهههای معینی در تاریخ به نام ایشان ثبت شده است. فارغ از تحلیلها و دادههای تاریخی، آدم از برآیند این گونه رفتارها احساس میکند انگار یک هماهنگی بین حضرت امام و مرحوم طالقانی وجود داشته که ایشان همواره وجهه رحمانی از اسلام و انقلاب باشند. در عین اینکه قاطعیت مثالزدنی در وجود مرحوم طالقانی بود، تلاش بسیار زیادی هم برای دور هم جمع کردن طیفهای مختلف عقیدتی و سیاسی حول ایشان مشاهده میشد اما در جاهایی مثل مواجهه مسلحانه سازمان مجاهدین پس از انقلاب، به صورت قاطع و محکم جلوی آنها ایستادند.
آنچه از این مستند به چشم میآید، این است که برای ورود به مساله چگونگی فوت آیتالله طالقانی ابا داشتید و روایت صریحی از چگونگی فوت ایشان مطرح نشده است. آیا نوع فوت ایشان برای شما نیز مبهم بود یا تعمدا در مستند به آن نپرداختید؟
آن چیزی که من میتوانم بگویم این است که هیچگاه نمیتوان نظری قطعی درباره نوع درگذشت ایشان ارائه داد. اینکه بگوییم به مرگ طبیعی درگذشتند یا به صورت مشکوکی کشته شدند چیزی نیست که تاکنون بتوان به صورت قطعی اظهار کرد. در هر صورت ابهاماتی در نوع درگذشت ایشان هست که با کنار هم قرار دادن شواهد و قرائن، فوت ایشان مشکوک به نظر میرسد اما قضاوت قطعی نمیتوان کرد. ما هم به این دلیل وارد داستان نشدیم، چراکه حس کردیم این موضوع اولویت کارمان نیست و اگر مسائل حاشیهای را در این زمان کم برجسته میکردیم، از مسیر خود خارج میشدیم. اولویت ما شرح زندگی مرحوم طالقانی و شیوه زیستن ایشان بوده است. یک تاریخپژوه میتواند به صورت جدی روی این مساله کار کند و به نتایج متقنتری برسد اما ما چنین بنایی را در مستند نداشتیم، چرا که از اولویتهای خودمان فاصله میگرفتیم.
بازخورد خانواده مرحوم طالقانی نسبت به این مستند چگونه بود، چرا که فرزندان ایشان در طیفهای مختلف سیاسی قرار دارند و مواجهه آنها با مستند درخور توجه است.
کلیت نظر آنها مثبت بوده است. با نقد و ایرادهایی که ممکن است به کار داشته باشند، معتقد بودند این اثر یکی از بهترین کارهایی است که درباره مرحوم طالقانی در این سالها تولید شده است.
وضعیت اکران «پدر طالقانی» در چه شرایطی است؟
اکران دانشگاهی ما از قبل عید بهواسطه سامانه اکران نت آغاز شده است. از اوایل فروردینماه هم این کار در فیلمو و سینما مارکت هم رونمایی شد. همینطور یک سری اکرانهای خصوصی و دانشگاهی هم در نظر داریم که به امید خدا بزودی آنها را آغاز خواهیم کرد. این کار متعلق به شبکه افق است و بناست به صورت سریالی از این شبکه روی آنتن تلویزیون برود.
*وطنامروز