سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** باید ۱۲ شرط آمریکا را قبول کنیم، وگرنه جنگ میشود!
روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «مراقب باشیم اشتباه نکنیم» به قلم «یوسف مولایی» نوشت: «اخبار منتشره روزهای اخیر بیانگر بالاگرفتن سطح تنش بین جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده است و نمونههایی مثل حرکت ناو هواپیمابر «آبراهام لینکلن» بهسمت خلیج فارس و مطالبی که از سوی طرفین رد و بدل شده، حاکی از این است که ما وارد یک مرحله جدید از بحران بین ایران و آمریکا شدهایم. اینکه این بحران ممکن است به جنگ یا عملیات نظامی بینجامد، قابل اظهارنظر نیست ولی میتوانیم بگوییم ظرفیت یا امکان درگیری نظامی دارد بیشتر میشود و تحقق آن هنوز به متغیرهای زیادی مثل رفتار دوطرف، کشورهای دیگر و سازمان ملل بستگی دارد و عوامل متعددی میتوانند تاثیرگذار باشند که ما وارد آن فاز نشویم. در هر صورت آرایش نظامی در حال شکلگیری است. آمریکاییها قبلاً از زبان جان بولتون و مایک پمپئو بهنوعی اعلام کردهاند که تمام گزینهها در برخورد با ایران روی میز است».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «چشمانداز روشنی وجود ندارد ولی وقتی بحران از حدی شدیدتر شود دو گزینه فعال است؛ یک گزینه مصالحه است که بهمعنای مذاکره برای پایاندادن به این تنشهاست و اگر مذاکره صورت نگیرد ما هرچه بیشتر بهطرف یک درگیری نظامی نزدیک میشویم. قصد آمریکا در شروط ۱۲ گانه پمپئو و دیگر مقامات این کشور اعلام شده که خواهان تغییر رفتار ایران در حد اساسی است، یعنی ایران بخش عمدهای از سیاست خارجی و سیاستهای منطقهای خود را کنار بگذارد که از طرف ایران پذیرفتنی نیست؛ بنابراین انگیزه آنها مشخص است و میخواهند حداکثر فشار را وارد کنند تا ایران در همان مسیر حرکت کند. با توجه به امکاناتی که آمریکا به لحاظ قدرت اقتصادی و نظامی و سیاسی دارد، میتواند هرچه بیشتر به ما فشار وارد کند و ایران هم تحت فشارها، اشتباهاتی انجام دهد که دوباره آمریکا همین اشتباهات را علیه خودمان برگرداند و بهسمت ایجاد اجماع جهانی و فعالکردن تحریمهای شورای امنیت سوق دهد».
آرمان در ادامه نوشت: «آمریکا میخواهد ما را تحریک کند که اشتباه کنیم و یک اقدام نسنجیده احساسی مرتکب شویم تا آن را بهانه قرار دهد برای اینکه گامهای دیگر را برای اعمال فشار بیشتر بردارد. آمریکا ما را تست میکند تا ببیند در مقابل تهدیدات و آرایش نظامی چه چیزی را میخواهیم رو کنیم. درواقع وارد مرحلهای شدهایم که طرفین هم دارند زورآزمایی میکنند و هم همدیگر را بهنوعی تهدید میکنند و هم میخواهند همدیگر را به اشتباه وادارند تا از آن بهرهبرداری کنند. از آنجا که آمریکا امکانات قدرتی بیشتری دارد و از قدرت مانور بیشتری برخوردار است، ما باید خیلی هوشمندانه و با رعایت همه جوانب احتیاط و با بهرهگیری از خرد جمعی و مشورت عمومی طوری عمل کنیم که اشتباه نکنیم. ما هر اشتباهی انجام دهیم، آمریکا در موقعیتی است که از آن بهرهبرداری کامل خواهد کرد».
در روزهای گذشته «ریچارد کلارک» از مقامات ارشد سابق پنتاگون در مقالهای در «نیویورک دیلی نیوز» با اشاره به اعزام یک ناو هواپیمابر آمریکایی به منطقه نوشته بود: «نیروهای آمریکایی در سوریه، عراق و افغانستان و همچنین آنهایی که در کشورهای حاشیه خلیج فارس هستند به شدت در برابر حمله نیروهای ویژه ایرانی و نواب کاملاً آموزشدیده این کشور آسیبپذیر هستند. ناوگان آمریکا در خلیج فارس نیز میتواند مورد حمله قایقهای کوچک و سریع ایرانی قرار گیرد که چنین عملیاتی را تمرین کردهاند. متحدین آمریکا در منطقه از جمله عربستان سعودی، امارات عربی متحده و بحرین نیز میتوانند با آسیبهای جدی ناشی از حملات ایران مواجه شوند. تاسیسات نفتی امارات و عربستان، تاسیسات فراساحلی، خطوط لوله انتقال نفت، بنادر و تانکرها همه میتوانند مورد حمله قرار گیرند».
این مقام ارشد سابق آمریکایی در پیان این مقاله تاکید کرده است که هیچ پایان خوشی برای جنگ آمریکا با ایران متصور نیست.
در روزهای گذشته همچنین سرلشکر قاسم سلیمانی گفته بود: «سازمانهای امنیتی آمریکا به ترامپ گفتهاند "هرگونه جنگ نظامی با ایران خطرناک و نابودکننده است و ما را به جنگ بیپایانی میکشاند و همه منافع ما را به خطر میاندازد." این اطلاعات است که میگویم؛ نه تحلیل».
مستندات متعدد حاکی از آن است که گزینه جنگ روی میز مقامات آمریکایی نیست؛ اما متاسفانه طیف اصلاح طلب در نقش سخنگوهای ترامپ در ایران، با هراس افکنی و ایجاد رعب و وحشت در افکار عمومی، نسخه ذلت پیچیده و مدعی هستند که باید شروط خفت بار مقامات آمریکایی برای مذاکره را بپذیریم!
در روزهای گذشته «استفان والت» استاد دانشگاه هاروارد و از نظریهپردازان مشهور حوزه روابط بینالملل در آمریکا گفته بود: «چرا ایران باید با دولتی که به عهدشکنی فخر میفروشد مذاکره کند؟».
** برجام دارای منافع اقتصادی است، ناشکری نکنید!
روزنامه اعتماد در یادداشتی نوشت: «به دو دلیل برجام همچنان دارای منافع اقتصادی است. اول آنکه همچنان امتیازات ناشی از رفع تحریمهای شورای امنیت مانند کشتیرانی، بیمه و موشکی پابرجاست. ثانیاً اقدامات یکجانبه دولت آمریکا استقلال و حاکمیت سایر دولتها را نشانه رفته و بدیهی است آمریکا همدلی این دولتها را در اجرای تحریمهای یکجانبه خود ندارد؛ چیزی که قبل از برجام در بالاترین میزان خود وجود داشت. چنین وضعیتی امکان "مقاومت مدنی جهانی" را در برابر تحریمهای یکجانبه آمریکا قطعی میکند. اینستکس نمود علنی این "مقاومت" و "اغماض" های پنهانی نسبت به معاملات تجاری با ایران است. این مقاومت، فرصتها و گریزگاههای اقتصادی فراوانی را برای دورزدن تحریمها در اختیار کشور قرار خواهد داد».
اعتماد در ادامه نوشت: «بزرگترین منفعت سیاسی و راهبردی برجام...بسترسازی برای بازگشت ایران به جامعه بین المللی بود که متاسفانه قربانی کشمکشهای جناحهای رقیب در ایران شد».
این روزنامه اصلاح طلب، کانال تحقیرآمیز «اینستکس» را که علیرغم وعده و وعیدهای فراوان اروپاییها همچنان در مرحله رونمایی متوقف شده است را دستاورد جا زده و آن را مصداق مقاومت مدنی جهانی مقابل آمریکا نامیده است!
این روزنامه اصلاح طلب همچنین بزرگترین منفعت راهبردی برجام را بازگشت ایران به جامعه بین الملل جا زده است. این در حالی است که در پسابرجام و به اذعان مقامات دولتی هم فروش نفت کاهش یافت و هم دامنه تحریمها گستردهتر شد.
طیف اصلاح طلب با توهین به شعور مردم مدعی است که برجام دارای منافع اقتصادی بوده است. این در حالی است که در پسابرجام ارزش پول ملی کشورمان به شدت کاهش پیدا کرد و سفره مردم نیز کوچک شد.
گویا اصلاح طلبان، پراید ۵۰ میلیونی و سکه ۵ میلیونی و دلار ۱۴ هزارتومانی را دستاورد اقتصادی میداند!
** فقدان سخنگوی دولت سبب میشود شایعات جای واقعیت را بگیرد
روزنامه سازندگی در یادداشتی به قلم «فرزانه ترکان» عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران نوشت: «مهارت ارتباط درست با مردم از طریق نهادهای مختلف یکی از مهمترین مسائلی است که همواره باید در دستور کار باشد. یکی از بزرگترین روشهای موفقیت آمیز ارتباط با جامعه، داشتن اطلاع رسانی مناسب دولتها و خصوصاً داشتن یک سخنگوی توانمند برای انتقال اطلاعات و اخبار به مردم است. متاسفانه بیش از یکسال است که دولت آقای روحانی علیرغم تلاشی که برای رفع مشکلات موجود در جامعه انجام میدهد، از ضعف عدم ارتباط مناسب با مردم برخوردار است، یعنی دولت سخنگو ندارد و نحوه اطلاع رسانی به مردم درباره مسائل اجتماعی و اقتصادی عملاً نحوه غیراستاندارد و خارج از ضابطه است...فقدان سخنگوی دولت سبب میشود شایعات جای واقعیت را بگیرد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «درخصوص قوه قضاییه این مشکل وجود ندارد. در آنجا اخبار حتی با تاخیراتی هم که اتفاق می افتد، سخنگوی جدید به مردم معرفی میشود و در گفت و گوی رسانهای شرکت میکند و آخرین اطلاعات را به مردم انتقال میدهد».
اکنون حدود ۱۰ ماه است که دولت سخنگو ندارد. چندی پیش «غلامحسین کرباسچی» گفته بود: «اینکه دولت سخنگو ندارد یعنی دولت سخنی ندارد که بگوید. وقتی که کسی نیست تا حرف دولت را بزند، مردم هم حرف دولت را نمیفهمند. دولت سخنی برای گفتن داشته باشد، سخنگو را پیدا میکند».