سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
کاش تعلیق هستهای خاتمی را ادامه میدادیم تا به اینجا نرسیم!
«حمیدرضا جلاییپور»، از فعالان اصلاحطلب که چندی قبل گفته بود ایران در سال ۹۸ با بیثباتی مواجه میشود به تازگی طی اظهاراتی که کانال تلگرامی امتداد آنرا منتشر کرد، گفته است:
«همه میدانیم ایران میتوانست به وضع بغرنج فعلی نرسد اگر چنانچه: سیاست تعلیق داوطلبانه زمان خاتمی را ادامه میداد».
او همچنین در اشاره به راهکارهای اصلاحطلبان برای استشفای مشکلات موجود -که دولت آقای روحانی آنها را پدید آورده است- میگوید:
«راهکار عمده میانهها و اصلاحطلبان مذاکره ذلیلانه با ترامپ نیست بلکه معتقدند در شرایط کنونی و تا قبل از وقوع جنگ احتمالی، ایران در منطقه «قدرت» دارد و لذا جمهوری اسلامی نباید درهای «مذاکره علنی» را ببندد و ثانیاً ایران نباید از «برجام خارج شود».
جلاییپور میافزاید: امکان مذاکره با آمریکا هست به شرط اینکه جمهوری اسلامی مثل گذشته دوپاره و با دو سیاست خارجی عمل نکند.
این فعال اصلاحطلب تصریح میکند:
همزمان شایسته است ایران مصرانه به دنبال مذاکره با عربستان و مصر و بقیه کشورهای مسلمان و عربی باشد و این موضوع نقطه ضعف جناب ظریف وزیرخارجه نیز هست.
*این اظهارات جلاییپور و سایر دوستان او در حالی است که دولت متبوع آنها طی ۶ سال گذشته مشغول اجرای همین اوامر و نواهی ستاد اصلاحات بود که امروز شاهد بروز برخی مشکلات هستیم.
یعنی آقای جلاییپور در حال نادیده گرفتن این اصول ساده عقلانی هستند که آزموده را دوباره آزمودن خطاست و مؤمن هرگز از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود.
انداختن شکستهای روحانی و ظریف در مذاکره تمام قد با آمریکا بر گردن «سیاست خارجه دوپاره» نیز از آن حرفهاست! چه اینکه اساساً دوپارگی خاصی در میان نبوده است و آقایان حتی در قلب رآکتور اراک بتن ریختند و با شعار مرگ بر آمریکا و رزمایش موشکی هم مخالفت کردند اما شکست خوردند.
یعنی تحلیل رهبر معظم انقلاب و جریانات ارزشی کشور نسبت به ماهیت آمریکا و مذاکره با آمریکا و چیستی دستاوردهای برجام از روز اول درستتر بود و اکنون نبایستی این نگاه درست را با تهمت «سیاست دوپاره» تخطئه کرد.
حکماً جلاییپور بهتر از هرکسی میداند که در جریان تقلّای آقایان روحانی و ظریف برای مذاکره نه تنها برخی دستورات مقام معظم رهبری صراحتاً رعایت نشد؛ بلکه در مقاطعی از خطوط قرمز کشور هم عبور شد اما نهادهای کلان نظام یا به قول جلاییپور، همان سیاست دوپاره! هیچ دخالتی نداشت تا پروژه آقایان تمام و کمال پیش برود و تجربهای درست و تمیز بدست آید.
البته به زعم ما مقیاس عقلانیت این صحبتهای جلاییپور را میتوان در گزارهای یافت که آرزو میکند کاش محدودیتهای دوران خاتمی ادامه مییافت!
همان محدودیتهای زبونانهای که هیچ دستاوردی جز شکست و هجمه بیشتر دشمن نداشت و اگر درایت رهبری نظام نبود؛ ایران اسلامی را در دستیابی به بخش بزرگی از پیشرفتهای امروزش ناکام میگذاشت.
ما همچنین قضاوت درباره اظهارات جلاییپور مبنی بر ضرورت مذاکره با عربستان را نیز بر عهده مخاطبان محترم میگذاریم...
***
اینجا اتیوپی نیست آقای بهشتی! ایران است
«علیرضا بهشتی»، فعال اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ در مصاحبه با شماره شنبه گذشته روزنامه شرق گفته است: مردم ایران سالهاست که در شرایط سختی زندگی میکنند و در تمام این دشواریها به بهبود شرایط امید داشتهاند. چنین شرایطی برآمده از یک ناکارآمدی ریشهدار است که باعث ترویج فساد شده است!
او در این مصاحبه همچنین با تأکید بر «دلزدگی سیاسی و بیاعتمادی مردم» اظهار میکند: همه این عوامل دست به دست هم داد تا مردم به این نتیجه برسند که مسئولان توانایی حل مشکلات را ندارند، بنابراین دلزدگی مردم از عرصه سیاست طبیعی است و اگر غیر از این بود باید تعجب میکردیم.
*بهشتی قبل از این و در سال ۹۷ هم در اظهاراتی اینطور گفته بود که ایران با دو پارادیم «آزادیخواهی و نان» مواجه شده که پس از سال ۸۸ و پس از دیماه ۹۶ برجستهتر شدهاند .[۱]
این مسئله واضح است که این حد از سیاهنمایی و ملکوک کردن واقعیات یک کشور اگر در هر کجای دیگر دنیا اتفاق بیافتد با صاحب آنها چه برخوردی در سطح قضایی و امنیتی خواهد شد؟ خاصّه آنکه این سیاهنماییهای بدون سند از جانب کسی صورت میگیرد که در یک براندازی آشکار در سال ۸۸ نیز نقشی ستادی داشته است.
آقای بهشتی باید توضیح بدهد که تا قبل از مشکلات و گرانیهای چند ماه اخیر که آنها هم ساخته و پرداخته دست دولت منتخب خودشان است؛ کدام شرایط سخت! یا بحرانی بر ایران حادث بوده است؟
آیا منظور ایشان از شرایط سخت! نزدیک شدن نرخ بیکاری ایران به آستانه تک رقمی شدن، بسط نفوذ اقتصادی و امنیتی ایران از فلات هند تا سواحل مدیترانه، برگزاری انتخابات، رفع فقر مطلق و گرسنگی و بهبود ضریب جینی بوده است؟
آن ناکارآمدی ریشهداری که آقای بهشتی مدعی آنست نیز در واقع چند مشکل معمولی است که در تمام اقتصادها و حکومتهای جهان وجود دارد و هیچ کشوری در دنیا به این مشکلات، قید بحران یا ناکارآمدی ریشهدار را الصاق نمیکند.
از این هم بگذریم که ایران مورد اشاره علیرضا بهشتی، امروز نه تنها مثل آمریکا و در گسترهای ۴۰ میلیون نفری مشکل نان ندارد بلکه توانسته است صاحب کمترین نرخ بدهی خارجی باشد، خود را به جایگاه هجدهمین اقتصاد جهان برساند، در صنعت حمل و نقل جزو ۲۰ کشور اول دنیا باشد و بر خلاف آنچه که بهشتی درباره پارادایم نان اشاره داد؛ در رتبهبندیهای جهانی جزو کشورهای دارای کمترین میزان گرسنگی باشد .[۲]
علیرضا بهشتی همچنین باید سند مدعای خود مبنی بر دلزدگی و بیاعتمادی مردم را بیان کند...
این ادعا در حالی است که حضور مردم ایران در راهپیماییها، رعایت قوانین موضوعه کشور، حضور در انتخاباتها، پرداخت مالیات و ایضا اخبار جالبی مثل رکورد شکنی میزان فروش و مخاطبان فیلمهای سینمایی، سولد آوت شدن فروش کنسرتها و تئاترها، افزایش سفرها، رکورد شکنی فروش و تراکنش نمایشگاه بینالمللی کتاب و غیره همگی نشان میدهد و اثبات میکند که ادعای بهشتی همانند حرفهای سال ۸۸ او یک ادعای کذب، غلط و بیسند است.
ضمن اینکه بایستی خاطرنشان کرد اتفاقاً با مشکلاتی که آقای روحانی بعنوان منتخب اصلاحطلبان و ماحصل تَکرار میکنم در اقتصاد این روزهای ایران پدید آورده؛ امید و آرزوی مردم به بهبود اوضاع با یک رأی خوب در انتخاباتهای آینده بیشتر شده است.
صحبتهای بهشتی و سایر همقطاران او مبنی بر اینکه"ایران مثل غزه شده است، دلیلی برای صبر مردم وجود ندارد و احتمال عبور مردم از همه وجود دارد"! را بایستی در این پازل ارزیابی کرد که برخی آگاهان سیاسی معتقدند رجال حاضر در ستاد اصلاحات قصد دارند پروژه ناتمام خود در سال ۸۸ را با «فتنه اقتصادی» تمام کنند و از همین روست که بصورت علیالدوام مشغول بمباران بر روی افکار عمومی و القای ناامیدی و شرایط بحرانی هستند.
تحلیلگران میگویند اگر با این فرایند برخورد قاطعی در سطح نخبگانی صورت نگیرد و پاسخ این شبهات داده نشود؛ ورود کشور به شرایط فتنه اقتصادی قطعی خواهد بود.
***
روحانی منتظر چه سند و مدرکی برای اثبات ناکارآمدی وزرای اقتصادی است؟
روزنامه جمهوری اسلامی که مشی اصلاحطلبی دارد، در بخشی از سرمقاله شماره شنبه خود نوشته است:
«تردید نباید کرد که دولت به یک پالایش گسترده و عمیق در بالاترین سطوح اجرائی بهویژه مسئولین اقتصادی نیاز مبرم دارد. با اینهمه تخلف، کمکاری، سوءاستفاده و فساد که در دستگاههای اقتصادی و نظارتی دیده میشود، آقای رئیسجمهور منتظر چه سند و مدرکی برای اثبات ناکارآمدی وزرای اقتصادی است؟ قطعاً اگر دولت مستقر کنونی با این مسئولین اقتصادی به کار خود ادامه بدهد مشکلات اقتصادی حل نخواهند شد.»
این روزنامه در عین حال در سرمقاله خود اینطور مدعی میشود که کسی که اقتصاد کشور را جدی نگرفته «نظام اسلامی» است ![۳]
*درباره محتوای یادداشت این سرمقاله بایستی دو نکته مهم را مد نظر داشت:
یکم: این دولت و این کارنامه تماماً نتیجه تَکرار میکنم و حمایتهای عاشقانه اصلاحطلبان هستند.
با عنایت به این واقعیت غیر قابل انکار، بدیهیست که مردم قبل از انتظار شنیدن راهکار از جانب اصلاحطلبان و تریبونهای آنها؛ منتظر شنیدن «عذرخواهی» و اطمینان از بابت عدم تکرار اشتباه در آینده هستند.
چیزی که البته در جبهه اصلاحات و رسانههای این جریان شاهد آن نیستیم و آقایان کأنه به وضع موجود افتخار میکنند.
و دوم: کارنامه اقتصادی دولت آقای روحانی بیش از آنکه به عملکرد چند وزیر یا چند نهاد دولتی وابسته باشد؛ تابعی است از جهانبینی و نظرات اقتصادی کلان دولت...
بدیهیست از دولتی که اساساً اعتقادی به نظارت دقیق بر قیمتها ندارد و آنرا مغایر با نظریات اقتصاد لیبرال میداند و ایضا از دولتی که عامل بروز مشکلات را تحریم و عامل حل آنها را هم رفع تحریم میداند؛ انتظار حرکت جهادی و تصحیح مسیر برای حل مشکلات اقتصادی یک انتظار بیجا و نابخردانه است.
اینکه مشکلات موجود و همه دستساختههای آقای روحانی در مذاکرات و اقتصاد تقصیر نظام اسلامی است یا تقصیر دولت و اصلاحطلبان؟! نیز بحثی است با پاسخ مشخص که البته نخبگان کشور بایستی بیشتر درباره آن اقتراح کنند تا بدخواهان ملک و مملکت و آنها که تَکرار کردند؛ نتوانند ذهن مردم را منحرف کنند و مثل شهر شام سال ۴۰ هجری در منابر از این بگویند که علی (ع) نماز نمیخواند...
***
3_ http://jomhourieslami.net/?newsid=206710