به گزارش مشرق، سید سیروس پورموسوی در لیگ هجدهمین دوره لیگ برتر بعد از اینکه کار را با فولاد خوزستان آغاز کرد با گذشت چند هفته از سمت خود کنار رفت. در مقطی از فصل پورموسوی به استقلال خوزستان پیوست اما بعد از یک روز با توجه به شرایط بدی که وجود داشت از سمت خود کناره‌گیری کرد تا در نهایت راهی تیم جوان یکی از مهمترین رده‌های ملی فوتبال شود.

بیشتر بخوانید:

هت تریک پرسپولیسِ برانکو در قهرمانی / سپاهان و استقلال سهمیه گرفتند +عکس، جدول و فیلم

پورموسوی این روزها در تیم جوانان مشغول کار با بازیکنان پایه برای ساختن تیمی قدرتمند برای حضور در رقابت‌های انتخابی قهرمانی آسیا است.

وضعیت تیم فوتبال جوانان چطور است؟

از ابتدای اردیبهشت ماه طبق برنامه ریزی بعد از استعدادیابی تمریناتمان را شروع کردیم. اولین اردوی ما در تهران و اردوی دومان در اهواز بود. در خرداد ماه عازم روسیه هستیم. در این شرایط طوری برنامه ریزی کردیم که اردوی اول ما به انجام کارهای بدنی اختصاص داشت. در اردوی دوم کارهای تاکتیکی به همراه بدنسازی را انجام دادیم. در اردوی سوم هم که در تهران خواهد بود کار بدنی و تاکتیکی را انجام می‌دهیم تا به روسیه اعزام شویم. باید از افشین حیدری مدیر اداره کل ورزش و جوانان خوزستان تشکر کنم. همچنین باشگاه ملی حفاری اهواز هم در این شرایط با ما خیلی همکاری کردند تا تیم جوانان تمرینات خود را به راحتی برگزار کنند. طبق برنامه ریزی بازیکنان ما باید تا تورنمنت روسیه به ۵۰ تا ۶۰ درصد آمادگی برسند.

گروه تیم جوانان را چطور ارزیابی می‌کنید؟

امارات تیم سرگروه است. قرقیزستان و نپال هم دو تیم دیگر این گروه هستند. امارت تیم قدرتمندی است که سابقه خوبی در رقابت‌های قهرمانی آسیا دارند. ما هم ایران هستیم و باید بتوانیم تیم را به جایگاه اصلی‌اش بازگردانیم. در حال تلاش هستیم تا از این مرحله سربلند خارج شویم.

مشکلات مالی خللی در کار شما ایجاد نکرده است؟ آیا برای برگزاری اردو با مشکل رو به رو نیستید؟

همیشه شنیدیم همه دنیا نگاه ویژه‌شان به تیم بزرگسالان است ولی نگاه ویژه‌تر آنها به تیم‌های پایه است. اگر بگوییم مشکل داریم و نمی‌توانیم کار کنیم این مسئله سودی ندارد. ما بیشتر از استعداد بازیکنان استفاده می‌کنیم. فدراسیون و مربی باید به عنوان فعالان در این عرصه به بازیکنان کمک کنند که استعدادشان را نشان دهند و پیشرفت کنند. اگر قرار باشد از کشور خارج نشویم بازیکنان نمی‌توانند پیشرفت کنند. آنها باید پیشرفت کنند و ترسشان از بین برود. فدراسیون برای ما برنامه ریزی دارد. تورنمنت روسیه در پیش است اما با یکی دو تورنمنت مشکلمان حل نمی‌شود. ما با ۲۰ بازیکن به روسیه می‌رویم. تقریباً ۱۵ بازیکن ما از ایران خارج نشدند. این بازیکنان تجربه زیادی ندارند و باید تجربه کافی را پیدا کنند.

آیا بازیکنان رده سنی جوانان همان چیزی بودند که انتظارش را داشتید؟

واقعیت را بگویم جوابم منفی است و چیزی که دیدم با انتظاراتم کمی فاصله دارد. فکر می‌کردم بازیکنان بهتری را بتوانیم پیدا کنیم. یک بخش این مسئله به خاطر امکانات است اما بخش دیگر به دلیل عدم آموزش درست است. وقتی در تیم‌های پایه بودم خیلی خودم را درگیر مسابقات نمی‌کردم و بیشتر به دنبال پرورش بازیکن بودم. وقتی شما به فکر نتیجه باشید آموزش کم می‌شود. متاسفانه الان تیم‌ها بیشتر درگیر مسابقه هستند تا آموزش. در کل باید به این جوان‌ها اعتماد کنیم و با حمایت بیشتر از این بازیکنان تیم خوبی را بسازیم که بتوانند برای فوتبال ایران افتخار آفرینی کنند.

پس به نوعی زنگ خطر برای فوتبال ایران به صدا در آمده است؟

دقیقاً همینطور است. تمام ایران را گشتم و بعید است بازیکنی بتواند بگوید که من را ندیدند. البته ما چون لیگ پویا نداریم ممکن است که بازیکنی را ندیده باشیم اما هر جا که لازم بوده رفتم تا استعدادها را شناسایی کنم. در هر دوره که تیم ملی شکل می‌گرفت سه چهار بازیکن شاخص حضور داشتند که در تیم بزرگسالان به میدان می‌رفتند. الان ما این بازیکنان را نداریم که در تیم بزرگسالان بازی کنند. به بازیکنان گفتم باید برای خودشان هدف گذاری کنند، بعد برنامه ریزی کنند و سپس برای رسیدن به هدف تلاش کنند. شرایط بسیار سخت است و باید به شدت تلاش کنیم تا تیم را به خوبی آماده کنیم.

آیا باشگاه‌ها نگاه به بازیکن سازی دارند؟

با جرات می‌گویم من هیچ باشگاهی را در ایران ندیدم که به بازیکنان پایه توجه کنند. همه باشگاه‌ها تیم پایه دارند اما هیچ کسی بها نمی‌دهد. مربیان می‌گویند ما جوانگرایی کردیم اما فقط یکی دو دقیقه به بازیکن جوان بازی می‌دهند. مربیان بازیکنان جوان را بهانه قرار می‌دهند و وقتی می‌بازند بازیکن را دقیقه ۸۹ به میدان می‌فرستند و می‌گویند ما در حال جوانگرایی هستیم. البته مربیان هم تقصیری ندارند چرا که آنها امنیت شغلی ندارند. شما یک باشگاه را نام ببرید که از شروع بازی به دو بازیکن جوان میدان داده باشد. خودم در لیگ برتر کار کردم و دیدم چطور جوانگرایی می‌کنند. دقیقه ۹۰ بازیکن جوان را به میدان می‌فرستند و گزارشگر هم این مسئله را بولد می‌کند. وقت باخت جوان را به میدان می‌فرستند و می‌گویند این تاوان جوانگرایی بود. خودم هیچ وقت موقع باخت بازیکن جوان را به میدان نمی‌فرستادم تا با این کار پشت سر بازیکن جوان خودم را پنهان نکنم.

فارس: گفته می‌شود مارک ویلموتس سرمربی آینده تیم ملی است. در مورد این انتخاب چه نظری دارید؟

هنوز قرارداد این مربی قطعی نشده و نمی‌توانیم در مورد آن صحبت کنیم اما اینطور که متوجه شدیم به نظر می‌رسد فدراسیون بعد از کی‌روش برنامه ریزی خوبی دارد و کنترل سرمربی را قصد دارند در اختیار بگیرند. اینطور که شنیدیم قرار است همه جنبه‌های رفتاری مربی را زیر نظر بگیرند تا مشکلات قدیمی مثل اختلاف با مربیان داخلی و.. به وجود نیاید.

آیا قرار است شما با سرمربی جدید تیم ملی تعامل خاصی داشته باشید؟

ما هنوزی دیداری نداشتیم. در زمان حضور ویلموتس در اردو اهواز بودم و فقط شنیدم ایران را ترک کرده است. تیم ملی به دنبال ایجاد این تعامل هست و قطعاً جلساتی برگزار خواهد شد.

هجدهمین دوره لیگ برتر را از لحاظ کیفی چطور دیدید؟

لیگ امسال به نظر من نسبت به سال قبل ضعیف‌تر بود. با نگاه به امتیازات کسب شده در لیگ امسال به این موضوع پی می‌برید. سال قبل با ۴۴ امتیاز هفتم شدیم. امسال فولاد با ۴۰ امتیاز می‌توانست ششم شود. اما با ۳۸ امتیاز هشتم قرار گرفت. چند سال در لیگ ایران با ۳۰ امتیاز سقوط می‌کردند اما امسال نفت مسجد سلیمان با ۲۲ امتیاز در لیگ برتر ماند. اگر جدول امسال و سال قبل را مقایسه کنید حرف من را تائید خواهید کرد اما با توجه به حضور بازیکنان اسم و رسم دار یک مقدار توجهات به لیگ برتر بیشتر شد.

پس معتقدید توجهات فقط به لیگ امسال بیشتر از قبل بوده است؟

بله همینطور است. امسال تیم‌ها مشکلات زیادی داشتند و فراز و نشیب‌ها زیاد بود. شاید فشردگی مسابقات هم مزید بر علت شد. در کل امسال لیگ کیفیتش نسبت به سال قبل پائین‌تر بود. باید این مسئله به خوبی کارشناسی شود.

امسال شما لیگ را با فولاد شروع کردید اما در نیم فصل اول جدا شدید. آیا بعد از رفتن شما تغییر خاصی رخ داد؟

هیچ تغییر اتفاق نیفتاد. قصد دفاع از خودم را ندارم اما تغییر من یک تصمیم احساسی، عجولانه و بدون منطق بود. هیچ منطقی نمی‌گوید شما در هفته ششم با کسب ۸ امتیاز سرمربی را تغییر دهید. آنها منتظر این فضا برای تغییر من بودند. اگر ما سایپا را می‌بردیم با یک اختلاف نسبت به تیم سوم در رده دوم قرار می‌گرفتم. این تغییر به دلیل جلسه هیأت مدیره بود.

در جلسه هیأت مدیره چه اتفاقی رخ داد؟

بعد از باخت مقابل سایپا دو مشکل در جلسه هیأت مدیره وجود داشت. افراد حاضر در هیأت مدیره بیشتر به دنبال معرفی کردن بازیکن به من بودند. خودمان هم می‌دانستیم نیاز به اضافه کردن بازیکن داریم اما دوست داشتم بر اساس تفکر خودم نیاز تیم و بازیکنان بومی این کار را انجام دهیم. تفکری که در فولاد وجود داشت باعث شد همه استعدادهایی که دسترنج باشگاه بودند با این بهانه که دنبال سهمیه و قهرمانی هستیم از بین بروند. روی بازیکنانی مثل میلاد بدرقه، مجتبی نجاریان، صابر حردانی، مهرداد هدایتان و.. آنقدر هزینه کردند اما آنها را سوزاندند و بازیکنانی را آوردند که به دردشان هم نخوردند. به من ایراد می‌گرفتند که چرا لوسیانو پریرا را جذب کردم و او پیر شده است. خوشبختانه شیمبا کیفیتش را نشان داد و به همه گفت که دود از کنده بلند می‌شود. ما در یارگیری اشتباه نکردیم.

به شما در مورد جذب بازیکنان خارجی انتقاد می‌شد؟

من سه بازیکن خارجی جذب کردم. شیمبا فوتبال ایران را می‌شناخت و من با وجود اینکه ی‌گفتند پیر است به او اعتقاد داشتم. یکی از بحث‌های ما در هیأت مدیره همین بود. دو بازیکن خارجی دیگر گرفتیم که به زمان نیاز داشتند. حق تارتار خورده شد. ما قصد بازی دادن به او داشتیم که مصدوم شد. در جلسه هیأت مدیره هم گفتم اگر الان به این بازیکن میدان بدهم او می‌سوزد چرا که نیاز دارد بدنش به شرایط اهواز عادت کنند. این دو بازیکن به لحاظ قیمتی بسیار خوب بودند. همچنین در قرارداد آنها این مسئله ثبت شد که اگر از لحاظ فنی قابل قبول نباشند با پرداخت ۵۰ درصد باشگاه حق فسخ دارد. هیچ بازیکنی با این شرایط به باشگاهی نمی‌آید. به جای این نفرات چه کسانی را آوردند؟ آیا آنها بازیکنان بهتری بودند. من از کسی اسم نمی‌برم. آنها چه سودی برای باشگاه داشتند. در آن جلسه بیشتر به دنبال بازیکن معرفی کردن به من بودند.

پس چون شما حرف گوش کن نبودید تمایلی به ادامه همکاری نداشتند؟

دقیقاً همینطور است. در جلسه هیأت مدیره خیلی صحبت کردیم. یکی از اعضا به من گفت مدیرعامل کارخانه ناراحت است و به ورزشگاه نمی‌آید. با زبان روزه می‌گویم به او گفتم چرا صحبت بی ربط می‌کنید. این مسئله ربطی به جلسه امروز ندارد. ما قبل از بازی با سایپا با تساوی مقابل استقلال ۸ امتیاز از ۶ بازی گرفتیم و نتایجمان بد نبوده است. آن جلسه تمام شد و هنگام خداحافظی آقای محمدی رئیس هیأت مدیره به من گفت محکم کار کنم. من چند گلایه داشتم و گفتم از دقیقه ۳۰ علیه من شعار داده می‌شود و راهکار برای حل آن دادم. محمدی گفت محکم کارت را ادامه بده و چهار روز مانده به پایان نیم فصل به ما لیست بده تا بازیکن جذب کنیم. من هم جلسه را ترک کردم و بعد از گذشت دو روز از تمرینات من را به باشگاه فرا خواندند. در باشگاه به من گفتند برکنار شدید. شاید این کوتاه‌ترین زمان تودیع و معارفه من بود. به من گفتند هیأت مدیره تصمیم به قطع همکاری گرفته و اگر شما قصد دارید احترامتان حفظ شود استعفا دهید. من هم گفتم یک مربی حرفه‌ای هستم و فقط بحث حق و حقوقم باید حل شود. این مسئله به دو دقیقه هم نکشید و باشگاه را ترک کردم. شاید انتظار داشتند اعتراض کنم و از آنها فرصت بخواهم مثلاً بگویم دو روز مهلت بدهید. فکر کنم از قبل این مسئله طراحی شده بود چرا که می‌شنیدم که می‌گفتند پورموسوی هفته پنجم می‌رود یا می‌گفتند در قرارداد سهمیه قید شده است. این مسئله اصلاً درست نیست. ما دو برنامه داده بودیم که یکی برای کسب سهمیه و دیگر برای جوانگرایی بود. در کل آن اتفاق رخ داد و من رفتم و فولاد نشان داد با رفتن من برنامه ندارد. بعد از انتخاب ایلی استان فهمیدم که آنها هیچ برنامه‌ای برای رفتن من نداشتند.

استقلال خوزستان تیمی که در آن به قهرمانی لیگ برتر رسیدید و سال بعد از گروهتان در آسیا صعود کردید به لیگ دسته اول سقوط کرد؟

برخی به من می‌گفتند اگر تو بعد از قرارداد استقلال خوزستان می‌ماندی این تیم سقوط نمی‌کرد می‌دانید چرا؟ اگر من می‌ماندم مسائل را پیگیری می‌کردم و اجازه افتادن آن را نمی‌دادم. جایی بودم و یکی از دوستانم به مدیر اسبق کارخانه زنگ زد و گفت چرا از تیم حمایت نمی‌کنید که گفت وزیر از ما خواسته تیمداری نکنیم. عملاً استقلال خوزستان را انداختند. در باشگاه استقلال خوزستان را بستند و می‌خواستند آن را به اداره‌ای از بخش‌های خودشان بدهند. می‌گفتند ما باشگاه نمی‌خواهیم.

آیا منظورتان کسری غفوری است؟

بله مدیر قبلی کارخانه را میگویم. مدیر جدید که آمد آنها را به باشگاه برگرداند و گفت کارتان را بکنید. خوشحالم که مدیرعامل استقلال خوزستان مصاحبه کرده و گفته مدیر کارخانه خواستار ادامه کار تیم و حمایت از استقلال خوزستان شده است. استقلال خوزستان هزینه خاصی نداشت. یکی از تصمیمات غلط انتخاب مدیرعامل غیر بومی برای استقلال خوزستان بود. مگر می‌شود مدیرعامل کنار تیم و در تمرین نباشد. آنها روز بازی می‌امدند و وقت کنار تیم بودن نداشتند. قصدشان این بود که تیم را بیاندازند و این را در تماس تلفنی دوستم با مدیر سابق کارخانه شنیدم. چرا سهمیه را از بین بردید. تیم را به اداره کل می‌دادید و می‌گفتید نمی‌خواهیم تیم داری کنیم.

وقتی طلب ساکونی را ندادند و ۶ امتیاز کسر شد به نظر می‌رسد قصد دارند تیم را بیاندازند؟

برخی از دوستان از آب گل آلود ماهی می‌گیرند. در باشگاه می‌گفتند بازیکن خارجی آوردند و شکایت کرد. من بازیکن انتخاب کردم، آیا وظیفه داشتم پول او را هم بدهم؟ اگر فدراسیون قانون درستی داشت باید حق بازیکنان و مربیان داخلی را هم می‌گرفت. این مدیران بیاید جوابگو باشند که مربیان و بازیکنان داخلی هم علیه باشگاه حکم گرفتند. ما یک میلیارد و هشتاد میلیون تومان از لیگ قهرمانان آسیا کسب درآمد کردیم. از آنها می‌دانستند بازیکن خارجی ما شکایت کرده و باید پولش را بدهند. با او صحبت کردم با ۱۵ هزار دلار رضایت بدهد اما این پول را ندادند و آخر سر ۲۰۰ هزار دلار دریافت کرد. روزی که علیه باشگاه حکم دادند هم به آنها گفتم مدیربرنامه این بازیکن را به ایران می‌آورم و با او توافق کنید اما گفتند دنبال پول هستیم. حرفشان درست نبود. از عمد کاری کردند که ۶ امتیاز کسر شود.

چرا ساکونی ۴-۵ هفته بیشتر در استقلال خوزستان نماند؟

او بیشتر از ۵-۶ هفته در تیم بود. ما ساکونی و یک دروازه‌بان خارجی را جذب کردیم. آنها گفتند ما خارجی هستیم و باید حق و حقوقمان را بگیریم. بازیکن خارجی مثل بازیکنان داخلی به خاطر مردم، غیرت و استان بازی نمی‌کنند. آنها به دنبال کسب در آمد هستند. ۱۰۰ هزار دلار طلب رافائل بود. او را به باشگاه آوردم و گفتم ۱۲ هزار دلار بدهید و رضایت بگیرد اما گفتند پول ندارند. همان زمان در حضور مدیرعامل وقت (جواد نعمتی‌نژاد) ساکونی را به باشگاه بردم و گفت قول می‌دهم تا یک ماه بعد پول بدهم. بعد از اینکه چند بار بدقولی شد آنها شبانه رفتند. ما برایشان بلیت تبریز هم گرفته بودیم که مدرک آن را به کنفدراسیون فوتبال هم فرستادیم ولی آنها چون پول نگرفته بودند ایران را ترک کردند. بازیکن ایرانی به خاطر مردم بازی می‌کند اما بازیکن خارجی برای کسب درآمد و ارسال پول برای خانواده‌اش به ایران آمده و نمی‌توانست صبر کند.