به گزارش مشرق، آیتالله خامنهای روز سهشنبه، ۲۴ اردیبهشت در دیدار با کارگزاران ارشد نظام، در اثنای تاکیدشان روی مقاومت در برابر آمریکا و نیز رد گزاره جنگ با این کشور، به خاطرهای از نامههای «فدایت شومِ» اوباما اشاره کردند. اوبامایی که در زمان حضورش در کاخ سفید، بارها اشتیاقش از برقراری رابطه با ایران، در قالب نامهنگاری به مقامات ارشد نظام را نشان داده بود.
اما نامههای اوباما به مقام معظم رهبری، اولین نامه سران آمریکا به مسئولین رده بالای کشور ما نبود. از اوایل انقلاب تاکنون نامههای زیادی بین مسئولین آمریکایی و سران کشورمان رد و بدل شده است؛ از نامه کارتر به امام خمینی تا نامه اوباما به آیتالله خامنهای و روحانی.
دستپاچگی کارتر از اقدام امام خمینی
مدتی پس از اشغال لانه جاسوسی آمریکا در تهران توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، شاه مجبور به ترک ایالات متحده شد و در هشتم فرودین ماه 1359 پس از مدتی آوارگی در کشورهای همجوار آمریکا، عازم مصر شد.
در اواخر فروردین ماه 59 و اوائل اردیبهشت ماه همین سال از جانب کارتر یک پیام به ابوالحسن بنیصدر، رئیس جمهور ایران داده شد و پیام دیگر نیز تقدیم حضور امام شد. محتوای این نامهها مربوط به تسخیر سفارت و حل اختلافات دو کشور در این باره بود. بر خلاف انتظار مقامات آمریکایی، رسانههای ایران دریافت این نامهها را به شکل عمومی اعلام کردند. بلافاصله پس از افشای خبر دریافت پیامها، کاخ سفید ارسال هر دو پیام را تکذیب کرد، اما سفیر سوئیس در تهران گفت: «که او پیامی از طرف رئیس جمهور آمریکا به ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور ایران تحویل داده است.»
بیشتر بخوانید:
«سگ هار» سیاست خارجی ترامپ کیست؟/ یک ضربالمثل آمریکایی میگوید «سگی که صدا میکند، گاز نمیگیرد» +تصاویر و فیلم
با انتشار پیامی که جیمی کارتر رئیس جمهور آمریکا برای امام خمینی فرستاده بود و تکذیب آن پیام از طرف مقامات کاخ سفید، حجت الاسلام حاجاحمدآقا خمینی به خبرنگاران گفت این پیام توسط آقای قطبزاده به دست امام رسیده است و از قراری که آقای قطب زاده گفته توسط کاردار سوئیس به دست ایشان رسییده است.
سیداحمد خمینی درباره محتوای این نامه میگوید: در پیام امام تندیهایی که در پیام آقای بنیصدر بوده، نبوده و ملایمت داشته و ما آن را از بابی که امام فرمودند هیچ چیز نباید از ملت دور باشد، به رادیو دادیم و منتشر شد.
حجتالاسلام سیداحمد خمینی درباره تکذیب تکذبیه کاخ سفید میگوید: «تکذیب را گفتم که دو مرتبه تکذیب کردند. البته تکذیب آنها را منتشر کردند و کارتر شنیدهام گفته که این یک پیام خصوصی بوده و در عرف بینالملی این پیامها بههیچوجه منتشر نمیشود.»
از دیگر نشانههای که حکم به صحت نامه کارتر به امام خمینی میداد، اشارات و نکاتی بود که مرتبط با نامه کارتر به بنیصدر بود. مثلاً در بخشی از نامه کارتر به امام خمینی آمده بود: «همچنین ما آقای بنیصدر رئیس جمهوری را از آمادگی کامل خود برای اهتمام جدی در راه تأمین رضایت لازم مردم ایران برای حل مسالمتآمیز اختلافات موجود بین دو حکومت مطلع ساختهایم.»
کارتر در این نامه درباره اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام نوشته بود: «من میتوانم به خوبی درک کنم که تصرف سفارت ما در تهران میتوانسته است عکسالعمل موجهی برای جوانان ایران تلقی شود، اما زمان سپری میشود و من دلایل جدی برای تردید درباره انگیزههای واقعی آنانی که سفارت ما را تصرف کردهاند در دست دارم. اشغال سفارت امروز مسائل عمدهای برای حکومت شما و حکومت ما ایجاد میکند و نهایتاً عامل اختلافاتی گردیده است که مانع رفع بحران کنونی و ایجاد روابط جدید بر اساس برابری و احترام متقابل که شما خواهان آن بوده و ما نیز با آن موافقت داریم میباشد.
یکی از دلایل دانشجویان پیرو خط امام برای تصرف لانه جاسوسی، پناه دادن آمریکایی به شاه جنایتکار بود. کارتر در نامه خود در این باره مینویسد: «از زمان عزیمت شاه سابق مخلوع از آمریکا که به دلایل انسانی و درمانی پذیرفته شده بود، حکومت من تصمیم گرفت که در این مسائل مداخله نکند. ترک پاناما یک تصمیم شخصی شاه سابق بوده و ما نسبت به مذاکراتی که بین خود او و سادات برای پناه یافتن در مصر انجام یافته است کاملاً بیگانه بودهایم. ما با مراجعت او به آمریکا مخالفت کردیم، ما با معالجه او در بیمارستانهای آمریکایی و به وسیله پزشکان آمریکایی مخالفت کردیم، ما کلیه اطلاعاتی که درباره وضع مزاجی شاه سابق داشتیم در اختیار آقای بنی صدر رئیس جمهوری گذاردیم.»
کارتر در پایان تشکیل یک کمیسیون دوجانبه برای حل مسئله گروگانها را پیشنهاد میکند که این راهحل از سوی امام خمینی بدون پاسخ گذاشته میشود.
در آمریکا این پیام انتقادهای شدیدی را برانگیخت به همین جهت جرج بوش پدر، یکی از جمهوری خواهان آمریکا، در این زمینه اظهار داشت که این عمل باعث سرافکندگی دولت امریکا بوده و ادامه بحران میان ایران و آمریکا را به دنبال خواهد داشت.[1]
اتهامات کلینتون و پاسخ خاتمی
در دوره ریاست جمهوری کلینتون انفجاری در پایگاه نیروهای آمریکایی در خبر عربستان رخ داد که منجر به کشته شدن 19 نظامی آمریکایی و زخمی شدن 400 نفر شد.
بر اساس مدارک آرشیو امنیت ملی دانشگاه جرج واشنگتن، بیل کلینتون که این اقدام را به ایران منتسب میکرد قصد داشت در حملهای تلافیجویانه به ایران، این اتفاق را جبران کند که پس از روی کار آمدن محمد خاتمی بهعنوان یک چهره اصلاحطلب، از این اقدام صرفنظر میکند و در عوض پیامی از طریق سلطاننشین عمان به ایران ارسال میکند.
کلینتون در این پیام میگوید: «مدارک موثقی» دال بر «دخالت مستقیم» برخی اعضای سپاه پاسداران و حزبالله لبنان و عربستان سعودی در طراحی و اجرای این عملیات در دست است.
وی میافزاید: «دولت ایالات متحده این نکته را مد نظر دارد که این بمبگذاری پیش از انتخاب شما رخ داده است.»
او از دولت ایران میخواهد متعهد شود به هر گونه «اقدام تروریستی» در جهان و بهخصوص علیه شهروندان آمریکا پایان دهد.
چند هفته بعد در ژوئیه 1999 محمد خاتمی با وزیر خارجه وقت عمان ملاقات و پاسخ دولت ایران را به او میدهد.
بر اساس این پیام که توسط آرشیو امنیت ملی از طبقهبندی محرمانه خارج شده، دولت وقت ایران اتهامهای آمریکا را «نادرست و غیر قابل پذیرش» میخواند و تاکید میکند هیچ سازمان وابسته به جمهوری اسلامی ایران هیچگونه دخالتی در طراحی، پشتیبانی و یا اجرای این بمبگذاری نداشته است.
در پیام خاتمی گفته میشود دولت آمریکا خود به جای تعقیب و استرداد شهروندان آمریکایی که مسئول سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران بودند، به آنها مدال افتخار میدهد و اکنون بهدنبال محاکمه و استرداد افراد مجهولی است که هیچ ارتباطی با جمهوری اسلامی ندارند.
محمد خاتمی از بیل کلینتون میخواهد که «مانع از ادامه حمایت برخی سازمانها و مؤسسات دولتی آمریکا از عناصر و گروههای تروریستی» علیه ایران شود.
در پیام محمد خاتمی متقابلاً تاکید شده است: «جمهوری اسلامی ایران هیچ نیات خصومتآمیزی علیه آمریکاییها ندارد و مردم ایران نه فقط دشمنی ندارند بلکه برای مردم بزرگ آمریکا احترام قائلاند.»[2]
نامههای متعدد اوباما به آیتالله خامنهای
جزییات نامههایی که بین مقام معظم رهبری و اوباما طی سالیان اخیر رد و بدل شده، در رسانهها منتشر نشده است، اما نکته مهم درباره این نامهها این است که در هر چهار مورد ابتدا از سوی اوباما نامهای به مقام معظم رهبری نوشته شده و ایشان در جواب برخی از نامهها، پاسخهایی را برای رییس جمهور آمریکا ارسال کردهاند که برخی از این جزییات و جوابها در رسانهها مطرح شده است که در ادامه آنها را ذکر میکنیم.
سعد الله زارعی درباره نامههای اوباما به مقام معظم رهبری مینویسد: «اولین نامه را باراک اوباما در اردیبهشت سال ۸۸ نوشت و در آن از حضرت امام خامنهای (دامتبرکاته) خواسته بود که برای شروع فصل جدیدی از مناسبات بین ایران و آمریکا به واشنگتن کمک کند، اما یک ماه بعد و پس از شروع فتنهی ۸۸، آمریکا یک بار دیگر از موضع مدعی ظاهر گردید و خواستار سرنگونی نظام جمهوری اسلامی شد![3]
شهریور سال ۸۸، در حالیکه جریان فتنه در داخل کشور، مشغول استمرار روش اردوکشی خیابانی خود بود، بار دیگر اخبار ی درباره نامهنگاری مجدد باراک اوباما در رسانهها منتشر شد.
اوباما یک بار دیگر در بهمن ماه سال ۹۱ و در کشاکش مباحث هستهای نامهای خطاب به رهبر معظم انقلاب نوشت و در آن از آمادگی واشنگتن برای رسیدن به توافقی دوجانبه با تهران در پروندهی هستهای خبر داد، ولی این بار نیز یک سال و نیم پس از صدور نامه از موضع مدعی وارد صحنه شد و ایران را متهم کرد که در تلاش برای تولید بمب اتمی است و از این رو غرب ناگزیر بر حجم و گسترهی تحریمها علیه ایران میافزاید!
باراک اوباما چهارمین نامه را شهریورماه 1393 و در کشاکش دو بحث موازی خطاب به حضرت امام خامنهای (دامتبرکاته) ارسال کرده است. یکی از این مباحث ناکام شدن آمریکا از ورود دوبارهی نظامی به فضای عراق بهدلیل مخالفت جدی همپیمانان ایران در این کشور و یکی دیگر مواجههی آمریکا با شروط اعلام شدهی ایران توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی و پروندهی هستهای و مذاکرات ایران و غرب در این خصوص است.»
در جواب به نامه اول، رهبر معظم انقلاب در خطبههای تاریخی 29 خرداد 88 با اشاره به تناقضهای رفتاری آمریکا فرموده بودند: «از قول رییس جمهور آمریکا نقل شد که گفته ما منتظر چنین روزی بودیم که مردم به خیابانها بریزند. از آن طرف نامه بنویسند، اظهار علاقة به روابط کنند، ابراز احترام به جمهوری اسلامی بکنند، از این طرف این حرفها را بزنند. کدام را ما باور کنیم؟»
روزنامه «واشنگتنپست» درباره محتوای نامه دوم نوشت که اوباما در این نامه درخواست مذاکره برای روابط بهتر بین دو کشور را مطرح کرده اما آیتالله خامنهای پاسخی به این نامه نداده است.[4]
13 آبان 88 مجدداً حضرت آیت الله خامنهای به این پیامها اشاره کرده و فرمودند: «همین رئیس جمهور جدید آمریکا [باراک اوباما]، حرفهای قشنگی زد؛ به ما هم مکرراً پیغام داد؛ شفاهی، کتبی، که بیایید صفحه را عوض کنیم، بیایید وضع تازهای درست کنیم، بیایید در حل مشکلات عالم با همدیگر همکاری کنیم؛ تا این حد! ما هم گفتیم پیشداوری نکنیم؛ ما به عمل نگاه میکنیم. گفتند، میخواهیم تغییر ایجاد کنیم. گفتیم خوب، ببینیم تغییر را. از روز اول فروردین که من در مشهد سخنرانی کردم - گفتم اگر دستکش مخملی روی پنجة چدنی کشیده باشید و دستتان را دراز کنید، ما دستمان را دراز نمیکنیم؛ این هشدار را من آنجا دادم - الان هشت ماه میگذرد. در طول این هشت ماه، آنچه ما دیدیم، برخلاف آن چیزی بود که اینها به زبان، بهظاهر ابراز میکنند. صورت قضیه این است که بیایید مذاکره کنیم؛ اما در کنار مذاکره، تهدید؛ که اگر مذاکره به این نتیجه مطلوب نرسد، پس چنین و چنان! این شد مذاکره!؟ این همان رابطة گرگ و میش است که امام گفت: رابطة گرگ و میش را ما نمیخواهیم.»
نامه چهارم اوباما نیز در رسانهها مطرح و برخی از مسئولین و خود مقام معظم رهبری درباره آن به مطالب مختلفی اشاره کردند. در جواب نامه چهارم، دریادار شمخانی، نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی، با تأیید اصل نامه گفت: نامهنگاری رئیس جمهور آمریکا دارای سابقه چندین ساله است و در برخی موارد نیز پاسخهایی به این مکاتبات ارائه شده است. وی با انتقاد از رویکردهای دوگانه هیئت حاکمه آمریکا که در مکاتبات محرمانه و مواضع اعلامی دارای تناقضهای آشکار است، این روش را صرفاً اقدامی با هدف تأثیرگذاری بر فضای داخلی این کشور عنوان کرد و افزود: مواضع صریح، شفاف و قاطع جمهوری اسلامی در موضوع هستهای مجدداً به رییس جمهور ایالات متحده آمریکا یادآوری و بر عدم پذیرش برنامه غنی سازی نمایشی از سوی جمهوری اسلامی ایران تأکید شده است.[5]
نامه تبریک اوباما به روحانی
اوباما در دوران ریاست جمهوری خود به حسن روحانی نیز نامه نوشت. در شهریور 92 در رسانهها اخباری مطرح شد که حاکی از ارسال نامهای از سوی اوباما به روحانی بود. «مرضیه افخم» سخنگوی وقت وزارت خارجه در نشست هفتگی با خبرنگاران، درباره نامه اوباما به روحانی گفت: این نامه رد و بدل شده و مربوط به تبریک انتخاب آقای روحانی به سمت ریاست جمهوری ایران بود.[6]
رییس جمهوری در تشریح نامه همتای آمریکاییاش گفت: «بعد از انتخابات ریاست جمهوری و شروع به کار رسمیام، آقای اوباما نامهای خطاب به من نوشتند و تبریک گفتند و برخی مسائل را مطرح کردند. من هم به آن نامه پاسخ دادم، از ایشان تشکر کردم و مواضع جمهوری اسلامی ایران را نسبت به برخی مواردی که ایشان مطرح کرده بودند و برخی موارد دیگر، مطرح کردم.»[7]
پینوشت:
[1]-http://revolution.shirazu.ac.ir/?p=241
[2]-http://aftabnews.ir/fa/news/100509/
[3]-http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=28150
[4]-https://www.mashreghnews.ir/news/960008/
[5]-mshrgh.ir/465528
[6]- https://www.entekhab.ir/fa/news/129323/
[7]- https://www.entekhab.ir/fa/news/129611/