آخرین جلسه این شورا، دیماه سال ۹۷ بود و پس از انتصاب سعیدرضا عاملی دبیر این شورا بهجای مخبر دزفولی، اعضای شورا گرد هم نیامدند. سابقه تشکیل این نهاد به اوایل انقلاب برمیگردد، زمانی که امام خمینی در پیام نوروزی خود در سال ۵۹، بر ضرورت ایجاد «انقلاب اساسی در دانشگاههای سراسر کشور»، «تصفیه اساتید مرتبط با شرق و غرب» و «تبدیل دانشگاه به محیطی سالم برای تدوین علوم عالی اسلامی» تأکید کردند.
بیشتر بخوانید:
روزگاری که روحانی، برنامه را مهمتر از دلار میدانست / وعدههایی که فقط حرف بود
در همان سال، ستاد انقلاب فرهنگی با فرمان امام خمینی تشکیل و هسته اولیه نهادی شد که بعدها به "شورای عالی انقلاب فرهنگی" تغییر نام داد. علی شریعتمداری، شهید محمدجواد باهنر، آیتالله ربانی املشی، حسن حبیبی، عبدالکریم سروش، شمس آلاحمد و جلالالدین فارسی اولین اعضای این ستاد بودند که وظیفه گزینش اساتید و همچنین تغییر سرفصلهای دروس را برعهده داشتند.
سال ۶۲، آیتالله خامنهای نامهای به بنیانگذار انقلاب اسلامی برای ترمیم و تکمیل اعضای ستاد انقلاب فرهنگی ارسال میکند و ایشان نیز با این درخواست رئیسجمهور وقت موافقت میکنند. اعضای پیشنهادی رئیسجمهور عبارت بودند از "نخست وزیر، وزیر فرهنگ و آموزش عالی، وزیر ارشاد اسلامی، علی شریعتمداری، احمد احمدی، عبدالکریم سروش، مصطفی معین و دو نفر دانشجو به انتخاب جهاد دانشگاهی".
در دوران رهبری آیتالله خامنهای نیز این نهاد با ترکیب گستردهای شامل چهرههای علمی و دانشگاهی و همچنین مسئولان فرهنگی و آموزش عالی کشور و روسای قوا به کار خود ادامه میدهد که علاوه بر درنظر گرفتن شاخصهای علمی و فرهنگی، از جناحهای مختلف سیاسی در این شورا حضور دارند.
در سالهای جدید وظایف این شورا، بیشتر عبارت بود از تهیه و تدوین سیاستها و طرحهای راهبردی کشور در زمینههای مختلف فرهنگی از جمله در حوزههای زنان، تبلیغات، اطلاعرسانی، چاپ و نشر، بیسوادی، دانشگاهها، برقراری روابط علمی و پژوهشی و فرهنگی با سایر کشورها، همکاری حوزه و دانشگاه، فعالیتهای دینی و معنوی و….
در دوران ریاستجمهوری حسن روحانی، برخلاف دورههای قبل تشکیل جلسات این شورا با وقفههای متمادی روبهرو بوده است. به گفته مهدی گلشنی عضو حقیقی این شورا، "رئیس جمهور آن اهمیتی را که رؤسای جمهور قبلی به شورا میدادند را نمیدهد، این یک واقعیت است. بارها اتفاق افتاده که جلسات شورا را به بهانه مسافرت یا بهانه دیگری تشکیل ندادهاند اما ما در طول این بیست و چند سال که بنده عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بودم وقتی رئیس جمهور نمیتوانست در جلسه شرکت کند، یکی از رؤسای قوا جلسه را اداره میکردند."
شاید یکی از دلایل عدم تشکیل جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی، انتقاد برخی اعضای این جلسه به رئیسجمهور باشد. این انتقادات نسبت به برخی مواضع رئیس جمهور از سوی اعضای حقیق شورا ابراز شده بود، اما در اقدامی عجیب وی از دونفر از منتقدانش یعنی عزتالله ضرغامی و حسن رحیمپور ازغدی برای شرکت در جلسات شورا دعوت نکرد!
ضرغامی فروردینماه امسال در توئیتی نوشته بود "ممانعت غیرقانونی رئیسجمهور از حضور من در جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی و فضای مجازی در برابر دهها اقدام غیرقانونی مهمتر ایشان در سطح ملی خیلی مهم نیست. فیلترینگ نوظهور رئیسجمهور راه به جایی نخواهد برد. ماموریت ابلاغی رهبر معظم در این دو حوزه را مصممتر از گذشته ادامه خواهم داد."
شورای عالی انقلاب فرهنگی، در نبود رئیسجمهور نیز میتواند به کار خود ادامه دهد و با توجه به آئیننامه، جلسات شورای عالی با حضور اکثریت مطلق اعضای شورا و رئیس یا یکی از نواب رئیس (رئیس مجلس شورای اسلامی و رئیس قوه قضائیه) رسمیت مییابد اما رئیس شورا که در حالحاضر حسن روحانی است، وظایفی همچون تأیید دستور جلسات شورای عالی، اداره جلسات شورای عالی بر اساس آئیننامه مربوطه، ابلاغ مصوبات شورای عالی، اتخاذ تدابیر لازم برای اجرایی شدن مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی دارد و عدم حضور وی کار این شورا که وظایف مهمی برعهده دارد را با اخلال روبهرو میکند.
یکی دیگر از نهادهایی که نزدیک دوسال با غیبت رئیس جمهور مواجه شده، مجمع تشخیص مصلحت نظام است. براساس اصل ۱۱۲، مجمع تشخیص مصلحت نظام برای تشخیص مصلحت در مواردی که مصوبه مجلس شورای اسلامی را شورای نگهبان خلاف موازین شرع و یا قانون اساسی بداند و مجلس با در نظر گرفتن مصلحت نظام نظر شورای نگهبان را تأمین نکند و مشاوره در اموری که رهبری به آنان ارجاع می دهد و سایر وظایفی که در این قانون ذکر شده است به دستور رهبری تشکیل میشود.
حسن روحانی از سال ۷۵ و سومین دوره مجمع عضو حقیقی آن بود و در دوران ریاستجمهوری نیز، علاوه بر اینکه عضو حقیقی بود، عضو حقیقی شورا نیز محسوب میشود. با اینحال از زمان تشکیل پنجمین دوره مجمع در مردادماه ۹۶، وی در هیچیک از جلسات این شورا حضور نیافت و حتی در افتتاحیه دوره پنجم شورا نیز غائب بود.
تنها جلسهای که اعضای مجمع تشخیص و روحانی یکجا دیده شدند، دیدار اعضای دوره جدید آن با رهبر معظم انقلاب اسلامی بود و بعد از آن، چه در دوره ریاست مرحوم هاشمی شاهرودی و چه در دوره ریاست آیتالله آملی لاریجانی، روحانی غائب جلسات است. حتی زمانی که برخی حامیان وی از او خواستند در جلساتی مانند ماجرای سپنتا نیکنام عضو زرتشتی شورای شهر یزد یا تعیین تکلیف لوایح fatf، حضور پیدا کند باز روحانی غائب جلسات بود. تاکنون علت غیبت روحانی در جلسات مجمع مشخص نشده است و محسن رضایی دبیر مجمع نیز گفته بود " ما بارها از آقای روحانی برای حضور در جلسات مجمع دعوت کردهایم اما متأسفانه تاکنون ایشان در این جلسه حاضر نشدند."
غیبت روحانی به شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص محدود نیست و او به حضور در شورای مهم دیگری که در راس ان قرار دارد نیز بیتوجه است.
شورای عالی فضای مجازی اسفندماه سال ۱۳۹۰، با دستور آیتالله خامنهای تشکیل شد و براساس بخشی از حکم ایشان، "گسترش فزاینده فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی بهویژه شبکه جهانی اینترنت و آثار چشمگیر آن در ابعاد زندگی فردی و اجتماعی و لزوم سرمایهگذاری وسیع و هدفمند در جهت بهرهگیری حداکثری از فرصتهای ناشی از آن در جهت پیشرفت همهجانبه کشور و ارائه خدمات گسترده و مفید به قشرها گوناگون مردم و همچنین ضرورت برنامهریزی و هماهنگی مستمر به منظور صیانت از آسیبهای ناشی از آن" بخشی از وظایف این شورا است.
طبق حکم رهبر معظم انقلاب، رئیسجمهور ریاست شورای عالی فضای مجازی را برعهده دارد. در دوره ریاستجمهور حسن روحانی عدم برگزاری منظم جلسات این شورا، همواره مورد انتقاد اعضا بوده است. رضا تقیپور عضو این شورا با بیان اینکه در سال جاری تنها یک جلسه برگزار شده است، افزود: ممکن است برخی بگویند به دلیل اهمیت مسائل اقتصادی و معیشتی، رئیسجمهور وقت لازم برای برگزاری این جلسه را ندارد اما باید گفت که اهمیت این فضای مجازی نه تنها کمتر از مسائل اقتصادی نیست بلکه باید گفت بدون تردید، فضای مجازی در معیشت و اقتصاد کشور بسیار مهم است.
این شورا سال گذشته نیز مجموعاً ۷ بار بیشتر تشکیل جلسه نداده بود. در حالی که در دولتهای قبل، جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی بصورت منظم برگزار میشد و رئیسجمهور در جلسات مجمع نیز حضور مییافت، علت عدم حضور حسن روحانی و عدم اهتمام وی به تشکیل جلسات جای سوال است. محمود واعظی رئیسدفتر رئیسجمهور گفته بود این موضوع ربطی به حواشی مطرح شده ندارد و مشغله کاری مانع برگزاری جلسات شده است اما آیا این دلیل مناسبی برای توجیه عدم دغدغه آقای روحانی به اموری که وظیفه رئیسجمهور است، میتواند باشد؟ یا اینکه، رئیسجمهور مشغلهای مهمتر برنامههای محوله برای رئیسجمهور دارد؟