به گزارش مشرق، خبر کوتاه بود و برای خیلیها شوکهکننده. بامداد پنجشنبه یک فروند پهپاد جاسوسی آمریکا توسط پدافند هوایی ایران هدف قرار گرفت و سرنگون شد. این خبری بود که خیلی زود در صدر رسانههای بینالمللی جا خوش کرد و از همان موقع به کانون تحلیلها و تفسیرهای مقامات، کارشناسان و رسانهها تبدیل شد.
بیشتر بخوانید
توییت قالیباف درباره سرنگونی پهپاد آمریکایی
در صورت تکرار تجاوز پاسخ ما نیز تکرار میشود
چرا ادعای ترامپ درباره حمله به ایران دروغ است؟
برآوردهای اولیه نشان میداد پهپاد «گلوبالهاوک» در دقایق اولیه بامداد پنجشنبه از یکی از پایگاههای نیروهایی آمریکایی در امارات برخاسته و در حالی که کاملاً در وضعیت استتار قرار داشته با حضور در آسمان ایران، از تنگه هرمز به سمت چابهار رفته و به جاسوسی پرداخته؛ عملیاتی که البته ناتمام ماند و عقاب آمریکایی در منطقه روبهروی کوه مبارک استان هرمزگان هدف آتش پدافند نیروی هوافضای سپاه قرار گرفت و سرنگون شد.
مقر فرماندهی نیروهای آمریکا در منطقه غرب آسیا (سنتکام) اما این ادعا را رد کرد و مدعی شد این هواپیمای بدون سرنشین بدون ورود به حریم هوایی هرمزگان و بر فراز تنگه هرمز توسط پدافند هوایی ایران ساقط شده و این یک حمله بیدلیل به یک دارایی نظارتی ایالات متحده در حریم هوایی بینالمللی بوده است. یافت شدن تکههایی از لاشه پهپاد در آبهای ایران اما این ادعا را تا حد زیادی زیر سوال میبرد.
ترامپ در نخستین واکنش در توئیتی کوتاه نوشت: «ایران اشتباه بسیار بزرگی مرتکب شد.» رسانهها هم از جلسه اضطراری در کاخ سفید با حضور رئیسجمهور آمریکا خبر دادند. در این میان برخی رسانههای آمریکایی با تقویت ادبیات جنگی تلاش کردند به این تصور دامن بزنند که جنگی قریبالوقوع در پیش است. دراینباره میتوان به دکور خاص استودیوی شبکه «فاکسنیوز» اشاره کرد که در پسزمینه آن تعابیری چون «افزایش تنش» و «آماده برای جنگ» به چشم میخورد.
بهرغم این فضاسازیها، گویا ترامپ در فضایی دیگر بهسر میبرد. رئیسجمهور آمریکا تلاش کرد سطح ماجرا را قدری تقلیل دهد و آن را بهعنوان یک اقدام شخصی تفسیر کند. او در حاشیه دیدار با نخستوزیر کانادا در واکنشی قابلتامل گفت فکر میکند اشتباهی رخ داده باشد و به تصور او، یک ژنرال یا فرد دیگری به اشتباه فرمان سرنگونی این پهپاد را صادر کرده است. ترامپ همینجا تصریح کرد: «نمیگویم آن کشور [ایران] اشتباه کرده است بلکه یکی از افراد تحت فرماندهی مرتکب اشتباه شده است. برای من سخت است باور کنم کسی عمداً این کار را انجام داده باشد.»
رئیسجمهور آمریکا در واکنش به این تلقی که برخی اعضای کابینهاش او را به سمت جنگ با ایران سوق میدهند هم تاکید کرد: «نه، نه، نه! بههیچوجه چنین نیست بلکه در بسیاری از موارد برعکس است. من قبلاً هم گفته بودم میخواهم از این جنگهای بیپایان خارج شوم و در کارزار انتخاباتی خود نیز این را گفتم.»
نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا بعد از جلسه اضطراری با ترامپ ضمن پرهیز دادن مقامات واشنگتن از بیپروایی تاکید کرد باید بهگونهای برخورد کنیم که تنش جدیدی ایجاد نشود. پلوسی این را هم گفت که فکر نمیکنم رئیسجمهور میخواهد به جنگ با ایران برود و اساساً هیچ تمایلی برای وارد شدن به جنگ در کشور ما وجود ندارد.» جیم ریش، رئیسجمهوریخواه کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا هم بعد از پایان این جلسه گفت: «رئیسجمهور نمیخواهد وارد جنگ با ایران شود. کنگره هم این را نمیخواهد. مردم آمریکا هم نمیخواهند.»
همان موقع رسانهها به نقل از «دیلی بیست» خبر دادند رئیسجمهور آمریکا مشاورانش را هم از تنشهای لفظی با ایران برحذر داشته. این در حالی بود که تنها چند روز قبلتر مایک پمپئو گفت درخصوص ایران همه گزینهها ازجمله اقدام نظامی روی میز است و جان بولتون هم ایران را به اقدام نظامی تهدید کرده بود.
درباره مجموعه این تحولات که در ۴۸ ساعت گذشته با سرعتی فوقالعاده اتفاق افتاد، گفتنیهایی هست که بهنظر میرسد لااقل بخشی از آنها کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند.
۱ میهمان ناخوانده آمریکایی در شرایطی پاورچینپاورچین وارد آسمان ایران شد که بهنظر میرسد ماموریتی مهم را در دستورکار داشت. گلوبال هاوک با حضور بر فراز تنگه هرمز درصدد بود به تصویر دقیقی از آرایش نظامی ایران در تنگه هرمز برسد تا در روز مبادا و برای شرایطی که ایران تصمیم بگیرد تهدیدات علنی خود را برای بستن تنگه هرمز عملی کند، به کار آید.
۲ بدون تردید اگر هر کشور دیگری اقدام به سرنگونی پهپاد آمریکایی کرده بود پاسخ واشنگتن بهگونه دیگری رقم میخورد و شاید مقامات آمریکایی خیلی زودتر از اینها برای چگونگی پاسخ متقابل به جمعبندی میرسیدند. اهرمهای بازدارنده ایران اعم از توانمندیهای نظامی، نفوذ منطقهای، دست به اسلحه بودن همپیمانان استراتژیک و… مانع از آن خطای راهبردی آمریکا و حرکت به سمت اقدام نظامی شد. در چنین فضایی گزینه پاسخ نظامی محدود هم نتوانست اجماع مقامات در واشنگتن را به خود جلب کند. هرچه باشد آمریکاییها بهاندازه کافی نسبت به این موضوع واقفند که در مواجهه با ایران، جنگ محدود اساساً موضوعیت ندارد و هرگونه اقدام نظامی ولو محدود، با پاسخ نامحدود و غیرقابل پیشبینی ایران مواجه خواهد شد. پاسخی که بهطور حتم خاتمه چنین جنگی را از کنترل ارتش آمریکا خارج خواهد ساخت.
۳ ترامپ در نخستین اظهارنظرها بعد از ماجرای گلوبال هاوک، همه تلاشش را کرد تا اطمینان دهد هرگونه درگیری نظامی منتفی است و توسل به توجیهاتی چون «اگر این هواپیما سرنشین داشت، وضعیت فرق میکرد»، «این یک اشتباه فردی بوده» و «باورش برایم سخت است ایران دست به چنین کاری زده باشد» نیز بیش از هرچیز ریشه در بازدارندگی ایران از سویی و نیاز او به قرار گرفتن در پوزیشن صلحطلبی بهدلیل محدودیتهای داخلی و بینالمللی در حدفاصل دو سال مانده به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا از دیگرسو دارد.
۴ با شکست پروژه میانجیگری نخستوزیر ژاپن و کمتر از یکهفته پس از آنکه میانجی چشمبادامی دست خالی تهران را ترک کرد، آمریکاییها ورژن جدیدی از تلاشها برای بردن ایران به گوشه رینگ مذاکره را در پیش گرفتند، تلاشهایی که انصافاً اینبار تا حد زیادی بر پیچیدگیهای آن افزوده شده و نسخه بهروزشدهای از دوگانه تولید ترس از جنگ و ارائه تصویر صلح از ترامپ را با هدف وجاهتبخشی به آمریکا به تصویر میکشد.
آمریکاییها در حالی پهپاد فوق پیشرفته «عقاب جهانی» را روانه تنگه هرمز کردند که بهطور طبیعی واکنش ایران از دو حالت خارج نبود؛ یا این پهپاد ماموریتش را با موفقیت به پایان میرساند و سر سالم بهدر میبرد و به پایگاه مبدا برمیگشت یا آنکه هدف پدافند هوایی ایران قرار میگرفت.
اگر ارتش آمریکا پاسخ مقتضی را در خلال این ماموریت دریافت نمیکرد فضا اینطور صورتبندی میشد که در حالت نخست پدافند هوایی ایران از شناسایی و انهدام پرنده آمریکایی ناتوان بوده و این میتوانست در عملیاتهای بعدی نیز گزارهای قابل اتکا باشد. به هر روی آنطور که بعد از این حادثه اعلام شد بسیاری از جنگندههای پیشرفته آمریکایی از همین سامانه راداری بهره میبرند و انهدام گلوبال هاوک حالا موقعیت آنها را هم به خطر انداخته است. حالت دوم در این فرض آن بود که ایران بهرغم اطلاع از حضور پهپاد آمریکایی در آسمانش -مقامات ایرانی از هشدارهای چندباره به این پهپاد خبر دادهاند- ترجیح داده بهخاطر واهمه از تبعات بعدی، نسبت به این موضوع سکوت کند و این یعنی فشارها بر ایران تاثیرش را گذاشته و بر این اساس راه بر ادامه فشارها نیز باز است.
فرضیه دوم از این قرار بود که ایران نسبت به حضور غیرقانونی پهپاد آمریکایی بر فراز آسمان هرمزگان بیتفاوت نخواهد نشست و با سرنگونکردن آن فضایی را در اختیار واشنگتن قرار میدهد که بتواند از سویی عملیات روانی یکی، دو سال اخیر علیه تهران را تشدید کرده و حلقه فشار افکارعمومی را برای مقامات ایران تنگتر کند و از دیگرسو بهانه مناسبی را برای حمله نظامی به ایران در اختیار واشنگتن قرار دهد.
فرضیه اول که با سرنگونی عقاب آمریکایی به کلی از حیز انتفاع ساقط شد، موقعیت بازدارندگی ایران و توانمندیهای دفاعی آن هم امکان هرگونه اقدام نظامی در چارچوب فرضیه دوم را منتفی کرد. این باعث شد آمریکاییها صرفاً به بهرهبرداریهای تبلیغاتی و روانی از این ماجرا کفایت کنند.
مواضع ضد و نقیض و نمایشگونه مقامات آمریکایی درباره جنگ با ایران را در این چارچوب باید ارزیابی کرد و بهنظر میرسد آمریکاییها حالا عزمشان را جزم کردهاند تا با ارائه تصویری خواهان مذاکره و غیرجنگطلب از خود به افکارعمومی، ایران را در موقعیت تنشزایی در منطقه تثبیت کنند. به بیان دقیقتر، روایت آمریکا از مجموعه تحولات یکی، دو هفته اخیر آن خواهد بود که ایالات متحده پیام مذاکره به ایران داد، اما ایران علیه نیروهای نظامی آن اقدام کرد.
انتشار خبر پیام عمان به تهران از سوی ترامپ مبنیبر آنکه رئیسجمهور آمریکا با هرگونه جنگی علیه ایران مخالف بوده و خواستار گفتوگو با تهران درباره مسائل مختلف است، در چارچوب همین سناریو ارزیابی میشود؛ سناریویی که براساس آن قرار است مردم ایران بر سر دو راهی مذاکره یا تن دادن به جنگ قرار گیرند.
جالب آنکه «رویترز» برای تکمیل این سناریو دست به دامان خبرسازی هم شد و به نقل از یک مقام ایرانی ادعا کرد: «پاسخ فوری تهران به آمریکا آن بود که تصمیم در این رابطه برعهده رهبر معظم انقلاب است.» این در حالی است که فارغ از بیانیه رسمی شورای عالی امنیت ملی، اساساً انتقال پیامهای رسمی از قاعدهای مشخص پیروی میکند و اینکه یک مقام رسمی بگوید فلان موضوع در اختیار من نیست و دیگری باید درباره آن تصمیم بگیرد، بیشتر به یک طنز شبیه است تا به واقعیات مناسبات دیپلماتیک. هرچه باشد ترامپ بهدنبال نمایش صلح است و انهدام پهپاد آمریکایی ابزار خوبی را در اختیار آن قرار داده است.
تفنگداران پفکی!
۱۰ تفنگدار نظامی آمریکایی در مقابل دریادلان سپاه زانو زدند؛ این خبری بود که ۲۲ دی ۹۴ بهسرعت تصاویرش در جهان مخابره شد. دو شناور رزمی آمریکایی با تجهیزات گسترده فنی و سلاحهای نیمهسنگین حامل ۱۰ تفنگدار به آبهای سرزمینی جمهوری اسلامی ایران تجاوز کردند؛ اقدامی که با واکنش سریع شناورهای رزمی نیروی دریایی سپاه در منطقه مواجه شد. اتفاق حوالی جزیره فارسی افتاد و شناور توقیفشده به جزیره منتقل شد. به گفته محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، تجهیزات این شناورها تا آنجا پیش رفته بود که حتی بدنه آنها بهگونهای طراحی شده که سلاحهای سبک روی آن کارآیی نداشته و انواع سلاح و مهمات را درون خود حمل میکنند.
مطابق آنچه که سردار سلامی، جانشین وقت فرمانده کل سپاه اعلام کرد، بعد از جنگ جهانی دوم هیچ کشوری در جهان نتوانسته بود حتی یک نظامی آمریکایی را دستگیر کند. از این رو دستگیری ۱۰ تفنگدار آمریکایی با آنهمه تجهیزات آنهم به راحتی آب خوردن توسط دریادلان سپاه، برای آمریکا بسیار گران تمام شده بود. اگرچه جمهوری اسلامی در لحظه ورود این دو شناور رزمی آمریکا آنها را شناسایی و دستگیر کرده بود، ولی سیستم هوشمند ایالات متحده بعد از گذشت یک ساعت متوجه توقیف شناورهای متجاوزش شد.
بعد از آن نیروی دریایی این کشور که شکست هیمنه پوشالیاش را باور نکرده بود، به رسم گردنکشیهای همیشگی خود با ارسال ۱۸ هواپیمای جنگنده و تعداد زیادی بالگرد و هواپیمای بدون سرنشین به منطقه درصدد جوسازی برآمد، ولی کمتر از یک ساعت نشد که دریافت دوران رفتارهای غیرحرفهای همانند «دوران بزن و دررو» به پایان رسیده است.
اینگونه بود که رفتارها تغییر کرد. خط و نشانهای تهاجمی جای خود را به ادبیات ملتمسانه وزیر امور خارجه آمریکا داد. کری، وزیر خارجه وقت آمریکا آنگونه که به دریادار فدوی نقل شده بود، طی تماس ملتمسانه با همتای ایرانیاش اعلام کرد شناورهای رزمی آمریکا به اشتباه وارد آبهای سرزمینی ایران شدند. ظریف نقل کرد به شکل تمنا و خواهش درخواست میکرد که این نیروها آزاد شوند و گفته بود اشتباه رخ داده است. از طرف دیگر خبرهایی از عتاب سران آمریکا به رئیس ستاد ارتش این کشور منتشر شد.
جمهوری اسلامی اما با متانت و به دور از هرگونه هیجان اعلام کرد بررسیهای لازم صورت خواهد گرفت. بعد از بررسیها مشخص شد ورود نظامیان آمریکایی به داخل آبهای سرزمینی ایران به دلیل خرابی سیستمهای ناوبری بوده و ایران نیز از خطای غیرعمدی آنان چشمپوشی کرد.
تصاویر تفنگداران مستأصل و زانوزده آمریکایی روی عرشه قایق و دستهایشان که به علامت تسلیم پشت سر قلاب کرده بودند و چشمهای اشکبارشان پس از دستگیری، تصویر واقعی از ارتش آمریکا بود که به دنیا مخابره شد. خبرگزاری رویترز این افتخارآفرینی ایران را حادثهای دراماتیک خواند و تاکید کرد که «آمریکاییها امید به پنهانکاری این افتضاح داشتند.»
روزنامه «جروزالمپست» هم به نقل از یکی از مقامات پنتاگون معترف شد: «ایران در ماجرای تفنگداران آمریکایی بدون هیچ پیامدی آمریکا را تحقیر کرد.»
جان کربی، سخنگوی وقت وزارت خارجه آمریکا نیز اظهار داشت کسی دوست ندارد تصاویر تفنگداران زانوزدهاش را ببیند.
از طبس تا هرمزگان
سرنگونی غول فوق پیشرفته آمریکایی درست ۳۱ سال بعد از آن اتفاق افتاد که نیروی دریایی آمریکا هواپیمای مسافربری ایران را بر فراز آبهای خلیجفارس هدف قرار داد و دهها انسان بیگناه را به کام مرگ کشاندند. اتفاقی که در واپسین ماههای جنگ عرصه را حسابی بر ایران تنگ کرد و آنطور که بعدها گفته شد در کنار مجموعهای از عوامل، یکی از دلایلی بود که ایران را برای خاتمه جنگ به جمعبندی رساند.
در این حادثه هواپیمای مسافربری تهران-دبی درحالیکه از خلیجفارس عبور میکرد هدف موشک ناو «یواساس وینسنس» نیروی دریایی ارتش آمریکا قرار گرفت و تمامی ۲۹۰ سرنشین آن بهشهادت رسیدند. دولت آمریکا البته هیچوقت مسئولیت این حادثه را بهعهده نگرفت و هیچکدام از خدمه این ناو محکوم نشدند. درعوض حتی ویلیام راجرز، فرمانده ناو جنگی آمریکا مدال شجاعت هم گرفت. آن روز ایران پاسخ درخوری برای این اقدام غیرانسانی نداشت و صرفاً با توسل به انگارههای حقوق بشری سعی کرد آمریکا را در افکار عمومی محکوم کرده و مظلومیت خود را به تصویر بکشد. این واقعیتی بود که استعداد نظامی جمهوری اسلامی ایران در آن مقطع پاسخگوی اقدام قابل توجه و بازدارنده خاصی نبود و عملاً امکانی برای این اقدام وجود نداشت.
پیش از این هم البته در سالهای بعد از انقلاب، دستدرازی آمریکا به خاک ایران مسبوق به سابقه بوده است. عملیات پنجه عقاب و حضور ۶ فروند هواپیما و هشت فروند هلیکوپتر ارتش آمریکا در صحرای طبس، نمونه روشنی از این موضوع است. ۶ ماه بعد از ماجرای اشغال لانه جاسوسی آمریکا، با دستور جیمی کارتر، رئیسجمهور این کشور، نیروهای نظامی این کشور در عملیاتی حساب شده راهی ایران شدند تا با حضور در تهران، ۵۳ گروگانشان را آزاد کنند و به کشورشان بازگردند.
عملیاتی که البته گرچه به مدد امدادهای غیبی و توفان شن شکست خورد و بینتیجه ماند، اما نشان از یک حفره بزرگ نظامی در تامین امنیت ایران داشت. حفرهای که به لطف آن نیروهای نظامی آمریکا موفق شده بودند بدون اطلاع نهادهای نظامی تا مرکز ایران پیش آیند و حتی امیدوارانه نقشه حضور مخفیانه در مرکز تهران را بکشند. آن روز هیچکس متوجه این حضور نشد و تازه بعد از شکست عملیات و بازگشت آمریکاییها، پردهها فرو افتاد و مقامات ایرانی متوجه چنین حادثهای شدند.
امروز اما به لطف پیشرفتهای چشمگیر در حوزه توانمندیهای نظامی و فراتر از آن روحیه اعتمادبهنفس ملی، ماجرا به کلی متفاوت شده و براساس استراتژی «دوران بزن و در رو تمام شد» هیچ اقدامی در هیچ سطحی علیه تمامیت ارضی ایران بدون جواب نمیماند. امروز در مرحلهای قرار داریم که ناوهای فرامنطقهای برای تردد در خلیجفارس باید به زبان فارسی سخن بگویند. جانشین فرمانده کل سپاه پیش از این در گفتوگویی گفته بود: «چند سال پیش به فکر دوستان ما رسید همه ناوهایی که در خلیجفارس هستند باید فارسی صحبت کنند، بنابراین اکنون در همه این ناوها مترجم زبان فارسی وجود دارد و الان هم زبان فارسی صحبت میکنند.»
اتفاق بامداد پنجشنبه حتماً در تقویم نظامی آمریکاییها بهصورت ویژه ثبت خواهد شد. غول فوقپیشرفته آمریکایی درحالی بر فراز آسمان ایران منهدم شد که فرمانده نیروی هوافضای سپاه اعلام کرد این تنها یک اخطار بود و ما میتوانستیم هواپیمای جاسوسی 8P آمریکایی که ۳۵ نفر سرنشین هم داشت و به مرزهای هوایی ایران تعرض کرده بود را مورد هدف قرار دهیم. اینها یعنی دستگاه عاقله آمریکا باید محاسباتشان درباره توان بازدارندگی ایران را از نو بازنویسی کنند.
پایان میهمان ناخوانده
میهمان تازه از راه رسیده آمریکایی، خیلی زودتر از آنکه آمریکاییها تصور کنند به پایان تلخ خود رسید و توسط پدافند هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سرنگون شد و به پایان خود رسید. پهپاد آمریکایی «MQ-4C تریتون» همین چند روز پیش و پس از آنکه دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا با تقویت نیروهای آمریکایی موافقت کرد، راهی غرب آسیا شد. سرنگونی این پهپاد که سایت گیزمودو (وبگاه مورد طراحی، فناوری و مطالب علمی) از آن بهعنوان یک هواپیمای «بسیار جدید» یاد کرده است به قدری غیرمنتظره بود که ترامپ در لحظه اطلاع از آن واکنش تندی اتخاذ کرد. البته این واکنش ساعاتی بعد با عقبنشینیاش تعدیل شد و او تلاش کرد این اتفاق را ناشی از اشتباه فردی یک فرمانده ایرانی بداند. ایران البته با انتشار فیلم هدف قرار دادن پهپاد و ارسال نامههای جداگانه به آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد و همچنین شورای امنیت این تلاشها را ناکام گذاشت.
پس از انتشار خبر انهدام پهپاد آمریکایی، ترامپ سران کنگره را جمع کرد تا اطلاعاتی را که مدعی آن هستند به آنها هم ارائه دهد و درباره پاسخ آمریکا به این اقدام رایزنی کند. نتایج پاسخ آمریکا به تهران را روز گذشته شخص دونالد ترامپ اعلام کرد. او در مجموعهای از پیامهای توئیتری به سبک همیشگی، ابتدا به باراک اوباما، رئیسجمهور سابق آمریکا برای توافق هستهای با ایران تاخت و پس از طرح این ادعا که «ایران امروز بسیار ضعیفتر از زمانی است که ریاستجمهوری را آغاز کردم»، نوشت: «آنها روز دوشنبه به یک پهپاد که بر فراز آبهای بینالمللی در پرواز بود شلیک کردند. ما شوکه شدیم و شب گذشته تصمیم گرفتیم به سه نقطه مختلف حمله کنیم. هنگامی که پرسیدم چند نفر خواهند مرد؟ یک ژنرال پاسخ داد ۱۵۰ نفر. ۱۰ دقیقه قبل از حمله آن را متوقف کردم.» ترامپ در حالی ادعا میکند که آماده هدف قرار دادن سه نقطه در خاک ایران بوده که او از چند هفته گذشته به دلیل اظهارات تنشزا علیه ایران و احتمال درگیری نظامی، تحت فشار سنگین کنگره است. علاوهبر این، نمایندگان مجلس آمریکا با نگرانی از تشدید اوضاع خاورمیانه، ترامپ را از هر اقدام منجر به درگیری با ایران برحذر داشتند و طرحی را تصویب کردند که به موجب آن رئیسجمهوری آمریکا نمیتواند از مجوز سال ۲۰۰۱ مربوط به حادثه ۱۱ سپتامبر برای جنگ با ایران استفاده کند.
در نشست ۹۰ دقیقهای که پنجشنبهشب به وقت تهران ترامپ با سران کنگره داشت، او هیچ چراغ سبزی از سران کنگره دریافت نکرد. وی علاوهبر اینکه نتوانست برای پاسخ به تهران به یک جمعبندی برسد، حتی در تدوین یک بیانیه نیز ناکام ماند. در این نشست نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان، چاک شومر رهبر اقلیت دموکراتها در سنا و روسا و اعضای ارشد کمیتههای روابط خارجی و خدمات نظامی سنا و همچنین کمیتههای متناظر در مجلس نمایندگان حضور داشتهاند. ترامپ در موضعگیریهای متناقض درباره سرنگونی این پهپاد اعلام کرد که تصور نمیکند این تصمیم ایران باشد و احتمال میدهد که اشتباه یک فرمانده یا یک نفر باشد.
ویژگیهای پهپاد آمریکایی
شبکه خبری «فاکسنیوز» در گزارشی که روز پنجشنبه منتشر کرده است، به تشریح مشخصات این پهپاد پرداخته و نوشته است MQ-4C میتواند در ارتفاع ۶۰ هزار پا یا ۱۷ کیلومتری به مدت ۳۰ ساعت پرواز کند. از این پهپاد برای جاسوسی از مخابرات نیروهای مسلح ایران و همچنین ردیابی کشتیها در آبراهههای شلوغ استفاده شده است. به نوشته فاکسنیوز، قیمت هر پهپاد MQ-4C تا ۱۸۰ میلیون دلار است. برخی شبکهها قیمت این پهپاد را با لحاظ کردن هزینه تحقیق و توسعه، بیشتر از این رقم عنوان کردهاند. این هواپیماهای تجسسی قادرند منطقهای بزرگتر از یونان را ظرف ۲۴ ساعت رصد کنند. آنها نیمهاتوماتیک هستند، به این معنا که دستورات لازم به آنها داده میشود، به سمت سایت هدف پرواز میکنند، ماموریتشان را انجام میدهند و به نقطه اعزام برمیگردند. به گزارش فارس، «ایمی زگرات»، عضو ارشد اندیشکده «هوور» درباره ارتفاع پرواز این هواپیما و توانمندیهای لازم برای هدف قرار دادن آن به نشریه تایم میگوید: «مهمترین ویژگی این پهپاد، ارتفاع پرواز آن است. این هواپیما در ارتفاع بسیار بالا پرواز میکند بنابراین این واقعیت که ایرانیها توانستند آن را سرنگون کنند نشاندهنده توانمندیهای قابل توجه آنهاست. سرنگون کردن این هواپیما به نوعی نشانهای برای ایالات متحده است مبنیبر اینکه ایران توانمندتر از آن است که ما تصور میکردیم.»
اطلاعات منتشرشده روی وبسایت شرکت سازنده نشان میدهد در جریان حمله به عراق در سال ۲۰۰۳، سهم این هواپیماها از کل سورتیهای پرواز هواپیماهای شناسایی آمریکا فقط پنج درصد بود، در حالی که بیش از ۵۵ درصد کل اطلاعات حمله مربوط به اطلاعات به دست آمده از آنها بود؛ این موضوع میزان ارزش آنها در عملیاتهای آمریکا را نشان میدهد. با آنکه از این هواپیما برای عملیاتهای تجسس استفاده میشود آنها در دسته هواپیماهای پنهانکار جای نمیگیرند. پهنای بال آنها ۱۳۰ فوت و شبیه به هواپیماهای مسافربری بوئینگ ۷۳۷ است. آنها در مقایسه با هواپیماهای جنگی، بزرگ، سنگین و کند به شمار میروند. «دن گتینگر»، از مدیران «مرکز مطالعات پهپادی» در «کالج بارد» آمریکا به تایم گفت: «این هواپیماها سریع نیستند. آنها بهراحتی برای رادارها قابل دیدن هستند. عمداً طوری طراحی شدهاند که با سرعت کم در ارتفاعات بالا پرواز کنند. قادرند بالای یک منطقه درجا بزنند و هر چقدر که میتوانند اطلاعات جمع کنند.» این نوع هواپیماها تکنولوژیهای پیشرفتهای مانند دوربینهای مادون قرمز و با کیفیت حمل میکنند. آنها همچنین حسگرهایی دارند که قادر به شنود مکالمات تلفنی و رادیویی هستند. با وجود این، پایگاه نشنالاینترست نوشته ساقط شدن این پهپاد، یکی از ضعفهای پنتاگون در انجام عملیاتهای تجسس را نشان میدهد. ارتش آمریکا برای انجام چنین ماموریتهایی متکی به هواپیماهای کند و غیررادارگریزی است که در برابر پدافند هوایی ایران، روسیه و چین آسیبپذیر است.
پاسخ قاطعانه
«ضربت محرم»، پاسخ مقتدرانه موشکهای بومی بالستیک ذوالفقار و قیام به تروریستها بود. تروریستهایی که شنبه ۳۱ شهریورماه ۹۷ همزمان با رژه نیروهای مسلح بهسوی مردم و نیروهای نظامی در اهواز شلیک کرده بودند. بامداد دوشنبه ۹ مهر ۹۷، کرمانشاه میزبان موشکهای بومی شد تا انتقام خون شهدای اهواز بهخصوص کودک چهارساله اهوازی را بگیرد و تروریستها مطمئن شوند اگر «یکی بزنند ۱۰ تا خواهند خورد». این تروریستهای تحت حمایت آمریکا در منطقه موسوم به شرق فرات (البوکمال و دیرالزور کشور سوریه) مورد ضربه موشکی و پهپادی جمهوری اسلامی قرار گرفتند و طی این عملیات، سرکردگان جنایت تروریستی اهواز و فرماندهان داعش کشته یا زخمی شدند. اقدام ایران از آنجایی اهمیت بیشتری مییافت که این منطقه تحت تسلط ارتش آمریکاست و همین موضوع بالش نرمی را زیر سر تروریستها نهاده بود. از طرف دیگر مهم این بود که پهپادهای جمهوری اسلامی با عبور از یکی، دو کشور خود را به این مناطق رسانده و موشکهای بومی ایران با طی مسافت طولانی چنین دقیق هدف را نشانه گرفته بودند. سردار امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه در این خصوص با تاکید بر اینکه تروریستها از فشنگ استفاده کردند و ما با موشک جوابشان را دادیم، اقتدار ایران را بیش از پیش به رخ ابرقدرتها کشید. ضرب شست بامداد دوشنبه نیروهای نظامی کشورمان علیه تروریستها اولین اقدام موشکی-پهپادی نبود. به عبارت دیگر، عملیات موفقیتآمیز ضربت محرم را میتوان سومین عملیات موفقیتآمیز سپاه علیه تعدی تروریستها نسبت به امنیت کشورمان خواند. اولینبار ۲۸ خرداد سال ۹۶ در پاسخ به حمله تروریستی ۱۷ خرداد گروهک تروریستی داعش به مجلس شورای اسلامی و اقدامات تروریستی در اطراف حرم امامخمینی (ره) که منجر به شهادت حدود ۲۰ نفر و زخمیشدن ۵۲ نفر از هممیهنانمان شد، سپاه پاسداران طی عملیات «لیلهالقدر»، ۶ فروند موشک بالستیک قیام و ذوالفقار را به مواضع تروریستهای داعشی در استان دیرالزور سوریه شلیک کرد. در دومین عملیات موشکی، ۱۷ شهریور سال ۹۷ در پی شرارتهای گروهکهای تروریستی از اقلیم کردستان عراق علیه مناطق مرزی جمهوری اسلامی ایران، که با اعزام تیمهای متعدد تروریستی، ایجاد ناامنی و ارتکاب اعمال خرابکارانه و سلب امنیت و آرامش مردم استانهای آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه صورت گرفته بود، سپاه پاسداران جلسه سران و مرکز آموزش تروریستهای دموکرات کردستان را با هفت فروند موشک بومی هدف قرار داد. پهپادهای بومی سپاه نیز در این عملیات بالای سر مقر فرماندهی و کمپ آموزشی تروریستهای حزب دموکرات حضور یافته و بهطور آنلاین تصاویر لحظات اصابت موشکها را به مرکز فرماندهی عملیات ارسال کردند.
آمریکا وجههاش را از دست داد
سرنگونی پهپاد آمریکایی «گلوبال هاوک» در رسانههای خارجی و بهویژه آمریکایی بازتاب ویژهای داشته است و تحلیلگران به بررسی واکنش تهران به واشنگتن پرداختهاند. خبرگزاری آسوشیتدپرس با پوشش این خبر مدعی شد: «در حالی که تنش میان ایران و آمریکا بالا گرفته است، این اتفاق میتواند احتمال درگیری نظامی میان ایران و آمریکا را بالا ببرد.» سیبیاس، فاکسنیوز، سیانان، یورونیوز، العربیه، بیبیسی، تایمز آو اسرائیل، انبیسی، الجزیره، دویچهوله و… رسانههایی بودند که به پوشش این خبر و تضاد روایت آمریکا با ایران درباره موقعیت مکانی پهپاد پرداختهاند. خبرگزاری رویترز و راشاتودی سرنگونی هواپیمای جاسوسی آمریکا در مرزهای ایران را باعث افزایش سه درصدی قیمت نفت دانستند. پس از انتشار خبر هدف قرار گرفتن پهپاد آمریکایی، تحلیلگران به بررسی معنای این اتفاق و واکنش آمریکا به آن پرداخته و درباره آنها سخن گفتهاند. مامون ابونوار، کارشناس نظامی سرنگونی پهپاد آمریکا را «سیلی محکم به آمریکا» دانست «تا به آمریکا بفهماند بیشتر از این گردنکشی نکند.» او پیام اقدام ایران را بسیار محکم و مقتدرانه دانست و گفت: «کاری از آمریکا برنمیآید جز تهدید و وعید.»
او تصریح کرد: «مهم این نیست این پهپاد کجا پرواز کرده، آنچه مهم است سرنگونی این پهپاد توسط ایران است.» هشام جابر، کارشناس دیگر نظامی میگوید یکی از اهداف آمریکا تست سامانههای پدافندی ایران بوده است. او گفت: «یکی از اهداف آمریکا از به پرواز در آوردن این هواپیمای پیشرفته (به جز جاسوسی) تست سامانه پدافند ایران بوده که با سرنگونی آن کلیه محاسبات آمریکا به هم ریخته است.»
او به نکته بسیار مهمتری اشاره کرد و گفت که «دوبار کاخ سفید برای بررسی این حادثه جلسه گذاشته است چون جنگندههای اف ۳۵ و اف ۲۲ از همین سامانه راداری و رادارگریزی بهره میبرند که شناسایی و سرنگون شده است.» این اظهارنظر به این معناست که در صورت هر نبردی، جنگندههای آمریکا توانایی عبور از سامانههای پدافندی ایران را نخواهند داشت. «اولریک فرانک» که دارای دکتری روابط بینالملل از دانشگاه آکسفورد و متخصص کاربردهای نظامی پهپادهاست، هدف قرار دادن این پهپاد را باعث از دست دادن وجهه آمریکا دانسته است. او در گفتوگویی، با «دردناک» خواندن سرنگونی پهپاد آمریکایی توسط پدافند هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در استان هرمزگان، تصریح کرد تصور این بود که این پهپاد هدف قرار نخواهد گرفت اما چنین نشد و آمریکا وجهه خود را از دست داد.
او با تاکید بر اینکه «پهپادی که سپاه پاسداران در نزدیکی تنگه هرمز سرنگون کرده، بزرگترین و گرانترین پهپاد نظامی تجسسی جهان است»، افزود: «این پهپاد از نوع «ام کیو ۴ سی» به نام «ترایتن» و درواقع گونهای از پهپاد «آرکیو ۴» گلوبالهاوک است که در نیروی دریایی آمریکا بهکار گرفته میشود و مختص فعالیتهای تجسسی است.»
وی که با رادیوفردا وابسته به سازمان مرکزی جاسوسی آمریکا (سیا) گفتوگو کرده، با اشاره به اینکه «این پهپاد، بزرگترین پهپاد نظامی مورد استفاده است»، توضیح داد: «بحث پهپادی است که عرضش از یک بال تا بال دیگر حدود ۴۰ متر است و تقریباً شبیه هواپیماهای تجاری است. این سیستم پهپادی به نام جاروبرقی اطلاعات شناخته میشود، چراکه انباشته از تکنولوژیهای برتر تجسسی برای عملیاتهای نظارت و شناسایی است.»
وی با بیان اینکه «گلوبالهاوک بزرگترین پهپاد از نظر اندازه است، گفت: «حتی نمونههایی از این پهپاد میتواند تا ۳۵ ساعت در آسمان پرواز کند. در نتیجه مزیت این پهپاد آن است که میتواند برای مدت طولانی منطقهای را از ارتفاع بسیار بالا و بدون نیاز به نشستن تحت نظر بگیرد.»
این کارشناس آمریکایی یادآور شد: «مطمئنا از دست دادن چنین سیستمی دردناک است، چون اولاً یک سیستم بزرگ و گران است. مساله از دست دادن میلیونها دلار است. البته که موضوع از دست دادن کمی پرستیژ و وجهه نیز به میان میآید، خصوصاً وقتی چنین سیستمی در پی حمله سقوط کند.»
وی با بیان اینکه «این پهپاد بسیار بالاتر از حد معمول پهپادها پرواز میکند»، تاکید کرد: «تصور این بود که هدف قرار نخواهد گرفت. در نتیجه یک ضرر اقتصادی است، و در عین حال از دست دادن وجهه و موضوع سیاسی که مسالهساز است.»
چرا ترامپ جنگ نمیخواهد؟
میانه اردیبهشت سال جاری، اظهارنظر جان بولتون مشاور امنیت ملی ترامپ درباره اعزام ناو هواپیمابر و بمبافکنهای ایالات متحده آمریکا «آبراهام لینکلن» به خلیجفارس برای ارسال «پیامی واضح به حکومت ایران» و اینکه «هر گونه حمله به منافع آمریکا یا متحدان آن با شدت عملی بیامان مواجه خواهد شد» تنشهای ایران و آمریکا را به بالاترین سطح خود رساند و مقامات سیاسی و نظامی در دوطرف نسبت به یک درگیری نظامی واکنش نشان دادند. چند هفته بعد آمریکا از موضع تهاجمی خود عقب نشست و اعلام کرد به دنبال درگیری نظامی و جنگ با ایران نیست. اگر اظهارنظرهای مقامات آمریکایی را در دو سال گذشته مبنا قرار دهیم، آنها هر لحظه آماده یک جنگ بزرگ هستند ولی رد پای این جنگ را در عمل هیچیک از مقامات آمریکایی نمیتوان یافت. در میان تمام وعدههای دونالد ترامپ، وعده پایان دادن به جنگهای پرهزینه بهقدری مهم بود که او بارها و بارها بر آن تاکید کرد و درنهایت هم پیروز انتخابات ریاستجمهوری شد.
ترامپ در دوسال گذشته گامهایی نیز برای تحقق وعدههایی همچون خروج نظامیان آمریکایی از عراق، افغانستان و سوریه برداشته است. در اندیشه او، جنگ اصلی نه در غرب بلکه دقیقاً در نقطه مخالف آن یعنی شرق آسیا و در چین است. او بهخوبی به یاد دارد که گفتوگوی تلفنی با جیمی کارتر رئیسجمهور اسبق آمریکا که در پاسخ به نگرانی ترامپ از پیشی گرفتن چین از آمریکا گفته بود که «شاید علت این وضعیت این باشد که چین مثل آمریکا پولهایش را صرف جنگ نکرده است. آنها از زمانی که ما روابط دیپلماتیک عادی برقرار کردیم در هیچجنگی حضور نداشتند. آمریکا در طول ۲۴۲ سال موجودیتش تنها برای ۱۶ سال در صلح به سر برده است.» ترامپ قصد ندارد به مسیر سابق بازگردد و آمریکا را درگیر یک جنگ دیگر کند.
نامعلوم بودن زمان پایان
جدای از این، نگرانی ترامپ نسبت به سرنوشتی است که آمریکا در جنگ بعدی با آن روبهرو خواهد شد. اگر کشور مقابل آمریکا ایران باشد، واشنگتن برای هر اقدامی، نیاز به محاسبات ویژهای دارد. مهمترین عامل در شروع یک اقدام نظامی، «مدت جنگ» و زمان پایان آن خواهد بود. آمریکاییها سابقه محاسباتی اینچنینی را در افغانستان و عراق دارند. آنها نزدیک به دو دهه است که در افغانستان درگیر جنگند و کمتر هفتهای است که تلفات ندهند. در حمله به عراق و افغانستان، آمریکا در اوج قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی قرار داشت و هژمون جهانی بود. از سوی دیگر نه در عراق و نه در افغانستان دولتی قدرتمند بر سر کار نبود ولی با این حال پایان دادن به جنگ در اختیار نیروهای آمریکایی نبود. در سال ۲۰۱۹ آمریکا نه هژمون جهانی است و نه قدرت برتر نظامی، سیاسی و اقتصادی. از سوی دیگر ایران، عراق و افغانستان نیست. تهران برخلاف این کشورها و بسیاری از کشورهای جهان، بازدارندگی خود را مبتنیبر توان داخلی تعریف و همین مساله طرف مقابل را در زمینه توان نظامی دچار بحران کرده است. بازدارندگی قدرتمند در کنار تواناییهای نظامی ایران، بزرگترین مانع برای هر جنگی است. ایران نیز بارها به طرف مقابل هشدار داده است که جنگ را شما آغاز میکنید ولی بهطور حتم پایاندهنده آن نخواهید بود.
نامشخص بودن وسعت میدان جنگ
مساله دیگر از زمان پایان جنگ، میزان و مقیاس پاسخگویی ایران خواهد بود. ایران میگوید در صورت حمله، تمام پایگاههای آمریکا در منطقه را هدف قرار میدهد و حتی کشورهایی را که پایگاههای آمریکا در آن قرار دارند نیز دشمن تلقی میکند. این به معنای وسعت جنگ در تمام غرب آسیاست. علاوهبر پاسخ وسیع ایران، تهران در این نبرد تنها نخواهد بود و جبهه مقاومت هم علیه دشمن مهاجم اقدام خواهد کرد. اظهارات گروههای نظامی عراقی و همچنین سخنان اخیر سید حسن نصرالله درباره جنگ با ایران که گفته بود «جنگ با ایران به مرزهای این کشور محدود نخواهد شد و آتش به جان منطقه میافتد» این موضوع را بهخوبی مشخص میکند.
مخالفت افکار عمومی آمریکا با جنگ
عامل دیگر خودداری دولت ترامپ از ماجراجویی در منطقه، به افکار عمومی در آمریکا بازمیگردد. ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶ رای آورد چون حرفهای متفاوتی میزد. او بیش از همه مخالف جنگ بود و دائماً از بازگشت سربازان آمریکایی به خانه سخن میگفت و برای آن هفتهزار میلیارد دلاری که در خاورمیانه خرج شد و دستاوردی نداشت، حسرت میخورد. این اظهارات در حدود سه سال گذشته بارها و بارها از سوی او در سخنرانیها تکرار شده و تبدیل به یک گفتمان در آمریکا شده است. حداقل طرفداران ترامپ مخالف جنگ و هزینههای جنگی هستند. رئیسجمهور آمریکا هم این را بهخوبی میداند و نمیخواهد در انتخابات سال آینده، عرصه را به جنگستیزانی همچون برنی سندرز واگذار کند. ترامپ با درک نگرانی افکار عمومی آمریکا از مواضع جنگطلبانهاش درباره ایران، هفته گذشته در مراسم آغاز به کار رسمی کارزار انتخاباتیاش، بهصراحت اعلام کرد که به دنبال جنگ در خاورمیانه نیست و بیشتر در پی صلح است. او در جمع حامیانش در ایالت فلوریدای آمریکا گفت: «ما در حال طی مسیری به سمت ثبات و صلح در خاورمیانه هستیم، چراکه کشورهای بزرگ خواهان مبارزه در جنگهای بیپایان نیستند، این جنگها (در منطقه غرب آسیا) به صورت ابدی ادامه داشته است، درحال شروع خارج کردن بسیاری از نظامیان (آمریکایی از این منطقه) هستیم. ما بالاخره آمریکا را در اولویت اول قرار دادهایم.» در انتخابات سوم نوامبر ۲۰۲۰ (۱۳ آبان ۹۹) مخالفت با جنگ عنصری تعیینکننده خواهد بود. ترامپ نمیخواهد بازنده این میدان باشد. او میخواهد صلحطلبترین رئیسجمهور آمریکا بهنظر برسد.
مخالفت کنگره با هر ماجراجویی
کنگره هم از مخالفان هرگونه ماجراجویی در منطقه است. تازهترین واکنش کنگره به اظهارات جنگطلبانه برخی مقامات آمریکایی، نشست چهارشنبه گذشته کنگره آمریکا بود. در نشست کمیته فرعی کنگره درباره ایران که با حضور برایان هوک نماینده ویژه آمریکا در امور ایران برگزار شد، تقریباً تمام نمایندگان کنگره به هوک یادآوری کردند که اجازه هیچجنگی بدون مجوز کنگره را ندارند. تد دویچ رئیس کمیته فرعی خاورمیانه، شمال آفریقا و تروریسم بینالمللی مجلس نمایندگان آمریکا، الیوت انگل رئیس کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا، لی زلدن عضو جمهوریخواه ایالت نیویورک، برد شرمن نماینده دموکرات از کالیفرنیا، تد لو نماینده دموکرات کالیفرنیا و دیوید سیسیلینی عضو مجلس نمایندگان آمریکا بهصراحت اجازه دولت برای جنگی دیگر را زیرسوال بردند و تاکید کردند: «داخل دولت کسانی هستند که میگویند جنگ با ایران اجتنابناپذیر است اما دولت هیچمجوزی برای جنگ با ایران ندارد.»
تحلیل عضو هیات علمی دانشگاه تهران از ماجرای سرنگونی پهپاد آمریکایی
بازی دوسرباخت برای ترامپ
سیدمحمد مرندی، عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران با اشاره به تناقضهای موجود میان گفتههای مسئولان کاخ سفید و رئیسجمهور آمریکا گفت: «بسیاری معتقدند درون کاخ سفید آشفتگیهایی وجود دارد، بنابراین این تضادها و تناقضها چیز جدیدی نیست و ما عملاً در هر مسالهای این تناقضها را میبینیم.»
وی افزود: «به هر حال اینکه آمریکاییها خیلی سریع ایران را تهدید کردند، نشان میدهد آنها نمیخواهند اسناد بررسی شود، زیرا میدانند روایت ایران دقیق است و اگر این نبود صبر میکردند تا شواهد بررسی شود.»
این کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به اینکه ورود این پهپاد به خاک ایران موضوع جدیدی نیست، افزود: «این اولینبار نیست که نیروهای مسلح ایران پهپادهای آمریکایی را در خاک ایران سرنگون میکنند، موارد بسیاری وجود دارد؛ در یکی از این موارد نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران توانستند پس از هککردن کامپیوتر یک پهپاد آمریکایی، آن را به سلامت و بدون کمترین آسیب در خاک کشور بنشانند؛ بنابراین رفتار آمریکاییها چیز عجیبی نیست.»
مرندی در پاسخ به این سوال که چرا آمریکاییها دست به چنین اقدامی زدند، گفت: «اساسا در کنار جنگ اقتصادی علیه مردم ایران و در راستای «فشار حداکثری» که عبارت خود ترامپ است، او تلاش میکند در حوزههای دیگر نیز فشار بر مردم ایران را افزایش دهد.»
وی همچنین افزود: «حمله به نفتکشها احتمالاً در راستای همین افزایش فشارها و این تعرضات اخیر به حریم هوایی کشور نیز بهمنظور ارعاب نیروهای مسلح و تصمیمگیران کشور بود و آنها انتظار نداشتند ایران بتواند این پهپاد فوقپیشرفته را آن هم بهوسیله موشک ساخت ایران سرنگون کند؛ بنابراین محاسبات آنها غلط بود.»
مدیرگروه مطالعات آمریکای دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران درباره اینکه آیا سرنگونی پهپاد میتواند ابزاری برای وجاهتبخشی آمریکا به موضوع «حمله نظامی ایران» باشد، گفت: «طبیعتا این موضوع هیچ وجاهتی ندارد. این تجاوز به خاک سرزمین ماست و هیچ کشور مستقلی اقدام اینچنینی را –بهخصوص از سوی رژیمی که علیه مردم کشورمان جنگ اقتصادی به راه انداخته و دائماً تهدید میکند- نمیپذیرد.»
وی افزود: «نیروهای مسلح ایران کار بسیار بزرگی در سرنگونی پهپاد کردند. فکر میکنم این درسی برای آمریکاست از این باب که فهمیدند توانمندیهای ایران فراتر از تصور آنهاست و تجهیزات نظامی و دفاعی ایران از پس پیشرفتهترین تجهیزات آنها برمیآید. بنابراین، این نشان میدهد هر نوع درگیری نظامی با ایران عواقب بسیار وخیمی برای آمریکا و اقتصاد آمریکا و جایگاه جهانی این کشور در پی دارد.»
این کارشناس مسائل بینالملل درباره این ادعای مقامات آمریکایی که قصد جنگ داشتند اما در ساعات پایانی از تصمیم خود منصرف شدند، گفت: «هیچچیز محال نیست. اصل جنگ بسیار بعید است. اینکه یک حمله محدود علیه ایران انجام شود ممکن است، اما این حمله محدود هم بهدلیل عواقب خطرناکی که برای ایالات متحده دارد تا حالا انجام نشده است.»
وی در ادامه گفت: «بنابراین جنگ بسیار بعید است چون باعث نابودی تمام تاسیسات نفتی و گازی و نفتکشها در خلیجفارس شده و فاجعه اقتصادی برای جهان بهدنبال خواهد داشت، نیروهای آمریکایی در کل منطقه مورد هجوم متحدان ایران قرار خواهند گرفت و از منطقه اخراج خواهند شد. حکومت سعودی و امارات هم در چنین شرایطی دوام نخواهند آورد. این برای آمریکا یک سناریوی بسیار وحشتناک است، به همین دلیل اصل جنگ را بسیار بعید میدانم.»
مرندی همچنین افزود: «یک عده در آمریکا میگویند یک عملیات محدود علیه ایران انجام دهیم. آنهم به این دلیل که منافقین، ضدانقلاب، سلطنتطلبها، صهیونیستها و سعودیها به آمریکاییها میگویند اگر حمله محدودی کنید ایرانیها واکنش جدی نشان نخواهند داد. فکر میکنم با سرنگونی این پهپاد و همچنین با علائمی که جمهوری اسلامی از خود نشان داده، آمریکاییها فهمیدهاند اگر بهصورت محدود هم حمله کنند، واکنش ایران بسیار شدید خواهد بود.»
این کارشناس مسائل بینالملل گفت: «درصورت وجود چنین نظری کشورهایی که به آمریکا در این حمله کمک کردند هم در امان نخواهند بود. به همین دلیل احتمال یک حمله محدود خیلی زیاد نیست و من بعید میدانم آمریکا از ابتدا قصد حملهای داشت که در لحظه آخر پس گرفته باشد.»
وی دراینباره افزود: «من فکر میکنم طرح این موضوع بیشتر برای تشویش افکارعمومی و افزایش فشار سیاسی است ولی به هر حال محال نیست. دولت آمریکا، دولت عاقلی نیست و به هر حال نیروها همیشه باید آمادگی واکنش خیلی سریع و سنگین در قبال هرگونه تعرض را داشته باشد کمااینکه تاکنون اینچنین بوده است.»
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که با توجه به نزدیکی انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا، آیا افزایش تنش با ایران میتواند برای موقعیت ترامپ اثر مثبت داشته باشد، گفت: «چه جنگ و چه درگیری محدود قطعاً بر موقعیت ترامپ اثر منفی خواهد داشت، چون قطعاً آمریکاییها پیروز میدان نخواهند بود.»
وی افزود: «ترامپ دوست دارد در آرامش باشد و اساساً با همین شعار وارد میدان انتخاباتی شد. او همواره ادعا میکرد که مخالف جنگهای منطقهای در غرب آسیا و شمال آفریقاست.»
منبع: فرهیختگان