سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
همه چیز تقصیر دیگران است و دولت هم مشغول بررسیهای بیشتر درباره مسکن!
نان حلالی که ربیعی با سخنگویی دولت سر سفره میبرد...
«علی ربیعی»، فعال اصلاح طلب و سخنگوی دولت به تازگی طی یادداشتی به ارائه یک گزارش کلی از روند فعالیت های دولت پرداخته است.
ربیعی در این یادداشت مشکلات کشور را تقصیر ترامپ و تحریم ها معرفی می کند، ترویج یأس و ناامیدی را کاسبی جنگ طلبان و کار دولت ستیزان حرفه ای در داخل کشور میخواند و در ادامه نیز به بیان دستاوردها و برنامه های دولت اعتدالیون و اصلاح طلبان می پردازد.
پرداختی که ربیعی در آن ضمن تأکید بر نمایان شدن بیشتر اثر تحریم ها بر اقتصاد ایران! اما از این می گوید که دولت اصلاحات شکوفاترین دوره اقتصادی ایران را داشته است، آقای روحانی قرار است به بازنشستگان و کارگران زمین رایگان بدهد تا خانه دار شوند، دوره 24 ماهه رشد اقتصادی آغاز شده است و...
سخنگوی دولت در این یادداشت همچنین پیرامون یکی از مهمترین دغدغه های این روزهای مردم یعنی بحث مسکن نیز نوشته است:
«درباره کنترل اجاره بهای مسکن و بررسی خانههای خالی در تهران نیز بحث شد و قرار است بررسیهای بیشتری در این باره صورت گیرد.»[1]
*خوانش دقیق یادداشت ربیعی به روشنی نشان می دهد که چرا دولت محترم در روندی تقابلی با فضای روز جامعه قرار گرفته، نسبت به انتقادات کرخت است و بر طی طریق در مسیر پر اشتباه خود اصرار دارد.
در اشاره به یادداشت ربیعی خوانش چند نکته ضروریست:
یکم: کمتر از 20 درصد از مشکلات کشور به ترامپ و تحریم ها مربوط است و 80 درصد مابقی دقیقا متوجه ضعف، ناکارآمدی و اعتقادات غلط دولت مثل «عدم نظارت بر قیمتها» و یا عدم ورود به بحث اجاره مسکن است.
و اکنون مشخص نیست که ربیعی در یادداشت خود چگونه حاضر شده نقش پررنگ 80 درصد از ماجرای پر غصه ناکارآمدی دولت را نبیند و به بیان چیزی بپردازد که هیچ واقعیتی ندارد.
دوم: ربیعی در حالی تلاش کرده که عاملان ترویج یأس و ناامیدی را «دیگران»! معرفی کند که هنوز چند روز بیشتر از اصرار رئیس جمهور در دولت نگذشته است که گفت: 82 میلیون ایرانی برای تأمین نیازهای ضروری خود با مشکل مواجه اند! [2]
و یا ایضا گویا آقای ربیعی در دولت و در اردوگاه اصلاحات حضور ندارند هنگامی که معاون اول رئیس جمهور می گوید کشور در شرایط ته دره قرار دارد، وزیر کشور می گوید شاخص های اقتصادی ما قابل قبول نیست، آقای نوبخت از اثر تحریم ها حرف می زند، مصطفی تاجزاده از گرسنه بودن مردم ایران می گوید و کسان دیگری از اصلاح طلبان نیز دائما تکرار می کنند که مردم ناامید شده اند.
آیا این اصرارهای ربیعی درباره فرافکنی پیرامون عاملان ناامیدی مردم به اشاره های او در ابتدای امسال مبنی بر احتمال بروز خشونت های فیزیکی هم مرتبط است؟ [3]
و سوم: آقای ربیعی اگر نمی داند اما در جریان باشد که مردم به اثر عملی گفته ها بیشتر توجه می کنند.
به سخن دیگر اینکه امروز بیش از آنکه برنامه های دولت و یا ادعای ورود به دوره 24 ماهه یا 100 ماهه رشد اقتصادی برای کسی مهم باشد؛ مهمتر اما اینست که چرا دولت محترم بصورت رسمی از نظارت بر قیمتها استنکاف می کند و برای گرانی مسکن هیچ برنامه قابل اجرایی را ارائه نمی کند.
جالبتر اینست که راه های کنترل بازار مسکن نیز راه های مشخصی هستند و برای فهم آنها نیازی به شق القمر نیست. و سوال همچنان اینجاست که چرا دولت به این راهکارها عمل نمی کند و گویا با عنایت به عزم پیش گفته برای ناامید کردن مردم و صحبت های قبلی آقای ربیعی مبنی بر بروز خشونتهای فیزیکی در خیابانها! ترجیحاتی هست مبنی بر اینکه بازار مشوّش بماند!
طرفه آنکه مردم و افکار عمومی انتظار داشتند در یادداشت مطوّل سخنگوی محترم دولت اثری از برنامه عملی دولت برای کنترل بازار مسکن و یا مبارزه عملی و بیتعارف با ناامیدسازی جامعه وجود داشته باشد که البته اثری مشاهده نشد و این دریافت تحلیلی بیشتر اثبات شد که درون ستاد مشترک دولت و اصلاح طلبان خبرهای دیگری در جریان است...
مشرق پیش از این در گزارشی تأکید کرده بود که اگر ارکان محترم دولت به دنبال ایجاد «فتنه اقتصادی» نیستند راه های فرموله و مشخصی برای ایجاد آرامش در بازار و اقتصاد ایران وجود دارد. [4]
***
شرمندگی خاتمی مقابل موسوی!
«محمدرضا خاتمی»، از فعالان اصلاح طلب که مصاحبه او مبنی بر بروز 8 میلیون تقلب در سال 88، حاشیه های زیادی را برانگیخت و منجر به فراخوانی او به دادگاه شد، نتوانست ادعای خود را ثابت کند و بر همین اساس به 2 سال حبس تعزیزی محکوم شد. [5]
*نکته قابل تأملی که در جریان صحبت های خاتمی و ایضا اظهارات او در دادگاه به چشم می خورد این بود که او هرگز سندی دندانگیر و ادعایی شنیده نشده را در چنته نداشت و مدارک وی مبنی بر وقوع تقلب تأثیرگذار در انتخابات عموما با «سرچ اینترنتی» به دست آمده بود. [6]
در واقع این حد از به سخره گرفتن افکار عمومی و مضحکه کردن قوانین و فرایندهای معقول و قابل اثبات، از سوی اصلاح طلبان بیسابقه بود که البته به یمن ابداعات شخصی محمدرضا خاتمی، این گزینه هم به پرونده قطور اصلاح طلبان افزوده شد.
درباره ادعای خاتمی مبنی بر وجود 8 میلیون تقلب در انتخابات سال 88 همچنین یک مقایسه عقلانی ساده نیز وجود داشت و آن اینکه اصلاح طلبان اگر سندی مبنی بر وقوع تقلب داشتند؛ آنرا در همان سال 88 ارائه می کردند نه اینکه قرار باشد خاتمی 10 سال بعد آنرا ارائه کند.
خاتمی در ادعای خود همچنین یک تنهایی بزرگ را نیز تجربه کرد. او نه تنها نتوانست در این قضیه به قاعده ذرهای به میرحسین موسوی کمک کند بلکه دیگر اعاظم اصلاحات از جمله برادر او یعنی شخص محمد خاتمی، سعید حجاریان و ارکانی دیگر از این جریان خاص سیاسی، پیش از این صراحتا تأکید کرده بودند که در انتخابات سال 88 تقلبی رخ نداده است. [7]
سوالی که در فرجام پرونده خاتمی به ذهن خطور می کند اینست که آیا ستاد اصلاحات حاضر است از بابت دروغ بزرگی که به مردم و خاصّه به جوانان در سال 88 گفت، عذرخواهی کند یا اینکه در همچنان بر همان پاشنه سابق خواهد چرخید؟
***
آقایی: سیاست اصلاحطلبان به بنبست رسیده است
«هدایت آقایی»، فعال اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه 88 به تازگی در بخشی از یک مصاحبه که خبرگزاری دولتی ایرنا آنرا بازنشر داد، اظهار کرده است:
«در مقطع فعلی باید بازتعریفی از مفهوم اصلاحطلبی صورت گیرد تا بتوان بر اساس آن نقشهراه آینده را ترسیم کرد. یک تعریف این گونه است که اصلاحطلبی به معنی حضور در نظام، پذیرش قانون اساسی، تلاش برای حضور در قدرت و اگر توانستیم برداشتن گامی به جلو است. دیدگاه دوم آن است که اصلاحطلبان تلاش کنند، اجرای قانون اساسی را مطابق با شعارهای اول انقلاب نظیر آزادی، استقلال از بیگانگان و اهمیت به رأی مردم در دستور کار قرار دهند و با این نگاه رفتارها و تصمیمهای خود را تنظیم کنند و هدفشان از حضور در قدرت و تلاش برای کسب قدرت اجرای این تفسیر از قانون اساسی باشد. »
او در ادامه با بیان اینکه هیچکدام از این دو راهبرد نتیجهای برای ما نخواهند داشت تصریح میکند:
«اصلاحطلبان باید مردم را به حال خودشان بگذارند و از تعیین تکلیف برای آنها دست بردارند. حوزه سیاست و راهبرد اصلاحطلبان به بنبست رسیده است و باید نشست با مطالعه و کار نظری به تقویت بنیانهای تفکر پرداخت؛ زیرا تنها روش تأثیرگذاری روی حاکمیت و اصلاح، حضور در قدرت نیست. بسیاری از تأثیرات ممکن است بیرون از قدرت موثرتر باشد. حضور در قدرت میتواند به عنوان ابزار معامله و مذاکره مورد استفاده قرار گیرد اما همه چیز در درون قدرت نیست.»[8]
*مشرق نیز پیش از این در تحلیلهای خود تأکید کرده بود که اصلاحطلبان در سیاست و اجرا به پایان خط رسیدهاند و در سفره خالی اجرایی و گفتمانی آنها دیگر چیز دندانگیری پیدا نمیشود. [9]
در واقع آنها منبعد از این هرگز فراتر از چیزی که در سه دولت سازندگی، اصلاحات و اعتدال و ایضا در مجلس دهم و شورای شهر پنجم ارائه کردهاند نخواهند بود، ضمن اینکه چیستی رویکرد اصلاحگری خود را نیز به رأیالعین در سال 88 به نمایش گذاشتند.
یعنی تأکید آقایی بر اینکه اصلاحطلبان در انتهای خط قرار گرفتهاند و حوزه سیاست و راهبرد آنها به بنبست رسیده است یک مبنای محکم و استدلال قوی دارد.
معالوصف ولی ما در مجموعه وبلاگ مشرق، تحلیلهایی را به همراه قرائن و شواهد به استحضار مخاطبان محترم رساندهایم مبنی بر اینکه هسته سخت اصلاحات قصد ایستادن و تأمل در این بنبست را ندارد و به «انقلاب» بر محمل «فتنه اقتصادی» میاندیشد! [10]
آنها قصد دارند در این واپسین روزهای عمر گفتمانی و سیاسی، کار کارستان خود را به سرانجام برسانند و با سوار شدن بر محمل نارضایتی و سیاهنمایی که رج به رج آن را خود با دستان خود بافتهاند؛ اغتشاشات دیماه 96 را در سطحی وسیعتر تکرار کنند.
جالب است که اهالی هسته سخت اصلاحات گزارههایی مثل وقّاتی برای بروز اغتشاش، تأکید بر عامالبلوی بودن جامعه، اصرار بر تمام شدن صبر مردم و اصرار بر «انقلاب» را صراحتا و علیالاطلاق نیز بر زبان راندهاند اما این مسئله هنوز آنطور که باید و شاید توجه خواص و افکار عمومی را به خود معطوف نکرده است.
***
1_https://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-1206630
8_www.irna.ir/news/83382833/