به گزارش مشرق، امیرقلعه نویی اینروزها همراه تیمش سپاهان در کردان اردوی آماده سازی را برگزار کرده است. او و تیمش فصل گذشته در هر دو جام لیگ برتر و جام حذفی مدعی اصلی قهرمانی بودند اما در رقابتی نزدیک با پرسپولیس در نهایت دو نایب قهرمانی به دست آوردند.

 قلعه نویی در پایان فصل و بعد از جدایی چند بازیکن اصلی با جذب بازیکنان مورد نظرش ترکیب سپاهان را برای فصل آینده ترمیم کرد. او مثل سال قبل در زمان مناسب و در حالی رقیبان اصلی به دنبال مسایلی چون انتخاب و قرارداد با سرمربی جدید بودند اردوهای تیمش را آغاز کرد و حالا می توان گفت که سپاهان لیگ نوزدهم از اصلی ترین مدعیان قهرمانی است. با امیرقلعه نویی پرافتخارترین مربی لیگ برتر فوتبال ایران درباره مسایل مختلف گفت و گوی مفصلی انجام داده ایم که در زیر می خوانید:

*سپاهان از میان چهار مدعی اصلی قهرمانی فصل گذشته تنها تیمی است که ثبات داشته است و در فصل نقل و انتقالات توانست تیمش را با جذب بازیکنان ترمیم کند. آیا می توان گفت که سپاهان در حال حاضر مدعی بالقوه قهرمانی در سال آینده است؟

سلام و عرض ادب دارم و از مجموعه شما تشکر می کنم که جزو مجموعه هایی است که در راه اعتلای ورزش به خصوص فوتبال قلم می زند. درباره سپاهان باید بگویم زمانی که تیم را تحویل گرفتم شرایط خوبی نداشت، همه دیگر می دانند که منچستریونایتد بعد از آقای فرگوسن در شرایطی افتاد که هنوز نتوانسته از آن خارج شود؛ می توانم به میلان و اینتر هم اشاره کنم که زمانی قطب های فوتبال اروپا بودند اما سال ها است که در کشور خودشان هم نتیجه نمی گیرند. 

در سپاهان اما خدا به ما کمک کرد و راهی که باید سه چهارساله می رفتیم ، را یک ساله طی کردیم و اگر یکسری شرایطی را برای ما به وجود نمی آوردند سال قبل حداقل یک جام می گرفتیم که انشالله بعد ها  مشخص خواهد شد.

-سپاهان امسال باید بهتر باشد

سپاهان امسال به چند دلیل فوتبالی می تواند تیم بهتری باشد. یکی از دلایلش این است که بچه هایی که امسال با ما هستند از نظر روحی و روانی شرایط و کارایی بهتری خواهند داشت؛ بازیکنانی مثل پیام نیازمند و محمد کریمی و دیگران امسال باید به مراتب بالاتر باشد. در مجموع فکر می کنم تیم ما امسال از نظر روحی و روانی شرایط خیلی خوبی دارد. یارگیری خیلی خوبی انجام دادیم اما می خواهیم سه بازیکن دیگر بگیریم که اگر این مهم انجام شود می توانم بگویم شرایط خیلی خوبی در فصل جدید خواهیم داشت. در اینجا جا دارد از دکترحمیدرضا عظیمیان (مدیرکارخانه فولاد مبارکه) تشکر کنم که امروز نیم ساعتی با هم حرف زدیم. ایشان انسان بزرگی است و مدیرنمونه بخش کارگری کشور بوده است. ده روز پیش که در هفته صنعت برای بازدید به کارخانه رفتیم خدا را گواه می گیرم که کارگران چقدر از خوبی ایشان گفتند. صحبتی که با آقای دکتر عظیمیان داشتم ایشان گفت دغدغه ای نداریم و شما با خیال راحت یارگیری کنید؛ ما هم در چارچوب بودجه ای که داریم عمل خواهیم کرد.

-تابش مدیری از جنس فوتبال

 سپاهان امسال شرایط خیلی خوبی دارد و موضوعی که چه سال قبل چه امسال به ما خیلی کمک کرده حضور خود آقای تابش است. بعد از انقلاب متاسفانه با وجود ارادتی که به همه مدیران دارم مدیرانی آمدند که از جنس فوتبال نبودند و باعث شدند که فوتبال ما عقب بیفتد و الان هم که رفته اند رها نمی کنند و مثلا در هر سال ده هزارتا مصاحبه می کنند. اما آقای تابش از جنس این فوتبال است ، از نظر مالکیت صاحب سپاهان بوده، بازیکن و کاپیتان این تیم بوده است. وجود ایشان خیلی به ما کمک کرد چرا که او هم مثل مدیرانی چون دکتر دادکان، آقای مصطفوی، آقای عابدینی خاک این فوتبال را خورده و می فهمد که بازیکن و مربی در برد و باخت چه حال و چه شرایطی دارند.  بعضا مدیرانی هم بودند که مثل آقای اولیایی که در استقلال در حقش کم لطفی شد یا آقای قریب و آقای فتح الله زاده که زحمات زیادی برای فوتبال کشیدند. آقای تابش و آقای نیک فر رئیس هیات مدیر خیلی به ما کمک کردند تا شرایط خوبی داشته باشیم.

*سال گذشته شرایط به گونه ای پیش رفت که سپاهان دستش از هر دو جام کوتاه ماند اما موضوعی که شاید جالب بود اینکه چه مدیران باشگاه و چه روی سکوها برخوردی که با فرودهای تیم که در مقاطعی از فصل به وجود آمد و همچنین نرسیدن به قهرمانی منطقی بود. چقدر این موضوع به خاطر حضور خود شما روی نیمکت سپاهان بود؟

مردم ایران جزو بهترین مردم دنیا هستند. من درباره اصفهان باید بگویم که من خیلی در این شهر آرامش دارم. چه در سال های گذشته و چه در دوره قبلی که مربی این تیم بودم همیشه این حس وجود داشته است. یادم هست که سال اول که با سپاهان بودیم تا رده دوازدهم و سیزدهم هم رفتیم اما در نهایت حمایت ها باعث شد که قهرمان شویم. فصل قبل هم تا قبل از بازی با پرسپولیس که سکته ای در تیم افتاد نتایج خوبی گرفته بودیم. اما آن بازی با پرسپولیس خیلی به ما لطمه زد و سوتی که زده شد باید در کتاب گینس نوشته شود. با یک سوت دو امتیاز از ما گرفته شد ، یک امتیاز به حریفمان داد، من و تماشاچیان سپاهان  و گلزن تیم را دو جلسه محروم کردند. این سوت را باید در کتاب گینس نوشت. با این وجود ما برای برگشتن به شرایط خوب نیاز به زمان داشتیم که در بازی با تراکتورسازی شرایطی به وجود آمد که به مشکل خوردیم. اما مردم اصفهان مردم خیلی خوبی هستند و ما را تحمل کردند ؛ چه در ذوب آهن و به خصوص سپاهان که خیلی بیشتر با این تیم بودم ، همیشه مردم اصفهان به من لطف داشته و دارند. اما آن ها هم می دانند که من با تمام عشق، علاقه و صادقانه کار می کنم. نه مربی پروازی هستم و نه مربی که سه روز در هفته در تمرینات نباشم. زمانی هم که در تهران اردو هستیم به خانه نمی روم و در اردو می مانم. مردم این ها را می دانند و شاید همین باعث شده که ما را تحمل کنند.

-یکسری شیطنت ها می شود

امسال اما یکسری شیطنت ها دارد انجام می شود. بعضی از دوستان می دانند سپاهان شرایط خوبی دارد می خواهند چوب لای چرخش بگذارند اما نمی توانند این کار را بکنند. مطمئن باشید. محو صحبت من با دکترعظیمیان همین  بود ایشان هم راهنمایی های لازم را کرد و هم دستورات لازم را داد. واقعا از مردم اصفهان می خواهم که قدر چنین مدیرانی را بدانند.من در این چهل سال ارتباطاتی بالاخره داشته ام اما ایشان بسیار انسان بزرگی است و جزو مدیران خیلی خوبی است که من دیده ام. در کل هم مردم ما را تحمل کنند هم سپاهان سال خیلی خوبی داشت.

*شما هر تیمی را که طی سال های اخیر گرفته اید چه در تراکتور، چه  در ذوب آهن، چه در تراکتورسازی و چه سپاهان. راز این موفقیت علیرغم تمام مخالفت هایی که با شما می شود، چیست؟ 

-آنها که از من انتقاد می کنند، خودشان خیلی ضعیف ترند

ما که مدعی نیستیم. ما مخلص همه هستیم ولی من تعجم از دوستانی است که این را می بینند ولی باز کار خودشان را می کنند. البته به قول آقای انتظامی خدا بیامرز شغل دوم بعضی از مردم ما شده بخل و حسادت. واقعا اینطوری است. تیم پارسال سپاهان بیشترین گل زده را با اختلاف نسبت به سایر رقبا داشته و همینطور بهترین پاسور لیگ را. خب این حرف ها یعنی چه؟ جز بخل و حسادت است؟ اگر آقایان این حرف را می زنند و ما را ضعیف و یک سیستمی! می دانند که خودشان خیلی ضعیف تر هستند که نمی توانند مقابل سیستم ما که آن را یک مدلی می دانند، بازی کنند. یا اگر این نیست برمی گردد به بغض و حسادت. من فکر می کنم این بخل و حسادت است. البته خوشحالم؛ یک روز رفتم پیش یک بزرگی، هر وقت دلم می گیرد، می روم پیش یک آدم بزرگی؛ گفتم دعا کن برایم. او گفت از خدا بخواه که به تو عافیت بدهد. یکبار هم در مورد حرف های زیادی که در مورد من می زنند، پیش او رفتم. به من گفت برو خدا را شکر کن که از این طریق به دشمنت نان می رسانی. گفت همینکه در مورد تو مصاحبه می کنند و مطرح می شوند، بگذار از کنار تو، آنها هم دیده شوند.  این آقایان حرفی راجع به توانایی های خودشان نمی زنند؛ چون ندارند؛ نه مدیریت دارند و توانایی؛ فقط منتظرند ببینند امیرقلعه نویی چه می گوید. پس خدا را شکر کن. اگر به دشمنت هم نان می رسانی یعنی خدا دوستت دارد.

-من یک آدم سنتی-مذهبی هستم 

در رابطه با سوالی که شما فرمودید ولی من چند شاخصه دارم. من یک آدم سنتی و مذهبی هستم و همیشه هم دغدغه های مردم را گفتم و برایم مهم نبوده که چه اتفاقی می افتد. یکی دو بار هم خیلی از مسائل برایم پیش آمده ولی مثل بعضی ها نیستم که بیایم و بازگو کنم که کجا رفتم و کجاها بردند من را. چون من حرفم را به خاطر مردم زدم و اگر بیایم و بگویم که کجاها من را بردند، دیگر این حرف برای من نیست و تبلیغ برای خودم می شود. 

-از کلاس پنجم تا الان همیشه کار کرده ام

می خواهم بگویم رمز موفقیت من اول لطف خدا و اهل بیت بوده است. در زندگی ام از زمانی که پدرم فوت کرد و از دنیا رفت، کلاس پنجم بودم و از همان زمان تا الان همیشه کار کرده ام ولی همیشه در زندگی ام خدا را در نظر داشته ام. این بوده که خدا هم به من کمک کرده. چون ما شیعیان اعتقاد داریم، قشنگی خدا را باید از طریق اهل بیت دید. ما در بچگی  و قبل انقلاب هیئتی داشتیم که برادرم اداره می کرد. بعد از انقلاب یک مقداری هیئت تعطیل شد تا سال 62. الانم کسی ما را نمی شناسد. سال 62 من بیست سالم بود که با یک سری از جوانان میدان انصاری هیئت را دوباره راه اندازی کردیم و تا الان هم هست. 

-نه سیاسی هستم نه چیز دیگر؛ حرف دلم را می زنم 

من یک آدم سنتی-مذهبی هستم. خیلی ها هم به من خرده می گیرند ولی برای من مهم نیست؛ این ها اعتقادات من است و می گویم. من نه سیاسی هستم نه چیز دیگر. حرف دلم را می زنم. تمام دغدغه من مردم و مملکتم است. من مردم و کشورم را دوست دارم و از این بابت هر حرفی باشد، می زنم. این مسئله که اعتقادی است. مسئله بعدی نظم و انضباط است.

-می گفتند قلعه نویی به مس رفت و تمام شد 

مهم تر از همه وقتی شما صداقت داشته باشید و کار را با صداقت انجام دهید خدا همه درها را به روی شما باز می کند. خیلی ها در این فوتبال می گفتند، امیرقلعه نویی تمام شده است. من اصلا چیزی نبودم که بخواهم تمام شود. وجدانا این حرف را می زنم. ولی این ها از بخل و حسادت است. مثلا وقتی من مس کرمان را گرفتم، گفتند امیرقلعه نویی تمام شده است. حالا داستان تیم ملی را هم سر موقع می گویم. امیرقلعه نویی در مس کرمان در نیم فصل دوم، دوم شد و در مجموع دهم. باز آمدیم استقلال و جام آوردیم. رفتیم تراکتور و برای اولین مرتبه این تیم آسیایی شد. برای اولین بار با امیرقلعه نویی رفت دور بعد مرحله گروهی. تنها مربی ایرانی هستم که الهلال را با سه تیم مختلف برده ام. تنها مربی آسیایی هستم که با چهار تیم به مرحله بعدی رقابت های آسیایی رفته ام. البته می دانم که بعضی حرف ها جز بخل و حسادت نیست. 

-همیشه بالای سر کارم بوده ام و صبح ها زود بیدار می شوم 

همیشه ولی توکلم به خدا بوده؛ در کارم نظم و انضباط داشته ام. صداقت داشته ام؛ بالای سر کارم بوده ام. همیشه در کارم مطالعه داشته ام. صبح ها من خیلی زود بیدار می شوم و اخبارها را گوش می کنم و بعد شروع می کنم به مطالعه کردن. این ها علت هایی است که باعث می شود، آدم موفق شود. من کار و سختی را دوست دارم و شاید اگر من در کارم رو به جلو رفته ام، دلایلش هستند.

-یک سری از بازیکنانم کارهایی کردند و بعد پشیمان شدند

 از همه مهم تر ولی صداقت است. اگر صداقت داشته باشید، البته آسیب هم می بینید و هزینه هم می دهید. در این چند وقت یک سری بازیکنان بودند؛ یک سری رفتارها کردند و بعد خودشان پشیمان شدند. من به آن رفتارها و پشیمانی اشان نگاه دیگری دارم. شما اگر کار را با صداقت کنید، حتی اگر شکست بخورید، خدا کمکتان می کند. شما ببینید ما دوم شدیم ولی تا ساعت 3 صبح در اصفهان جشن بود. حذفی را باختیم ولی مردم آمدند جلوی هتل و اشک ما را درآوردند. خدا به ما جام نداد ولی عزت داد.

*مسئله دیگر اینکه شاید با توجه به افتخاراتی که شما در فوتبال ایران داشته اید و قطعا یکی از مهم ترین مربیان آن، حجم مخالفت ها زیاد بوده است. در این مورد صحبت می کنید. 

فقط خدا و اهل بیت. وقتی می بینید، یک سری حرف های بی ربط می زنند و حق الناس می کنند و حرف هایی که می زنند که در شان خودشان و خانواده اشان است، باز هم یاد همان آیه معروف می افتم که "  تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ"؛ (هر کس را بخواهی، عزت می دهی، و هر که را بخواهی خوار می کنی.) بدون اذن خدا حتی یک برگ از درخت نمی افتد. خدا را شکر من پشت در اتاق هیچ مدیری ننشسته ام ولی بروید و ببینید آقایانی که پشت سر من حرف می زنند، در زندگی هایشان چه کاری کرده اند و دست به چه کارهایی زده اند که فقط در آن دنیا باید جواب بدهند.

*سپاهان در این فصل مانند فصل گذشته خیلی زود و به موقع شروع کرده است. شما همیشه می گویید که یک تیم می تواند بگوید چه سرنوشتی خواهد داشت. حس شما نسبت به تیمی که در اختیار دارید، چیست؟

ببینید من اعتقاد دارم مربی باید در نقل و انتقالات 12 امتیاز بگیرد؛ حالا این تیم چه سپاهان باشد، چه استقلال اهواز که همینجا آرزو می کنیم، زودتر به لیگ برتر بازگردد و چه مس کرمان که من خاطرات بسیار خوبی از حضور در آنجا دارم و نقطه عطف دوباره مربیگری من بود. من خیلی زود یارگیری می کنم و تمرینات را زود شروع می کنیم تا در بازی ها شرایط خوبی داشته باشیم. همین را به آقای عظیمیان می گفتم که حس خوبی نسبت به تیم دارم ولی واقعیت فوتبال، درون فوتبال است. 

-نقاط ضعفمان را با بازیکنان خوبی که گرفتیم، پوشش دادیم

من اوکراین بودم و فینال اروپا را دیدم. پارسال رئال مادرید آمد و لیورپول را برد و قهرمان اروپا شد ولی سال بعد دیدید چه شرایطی برایش پیش آمد. دیگر آنها مثل ما نیستند که دغدغه زمین تمرین و بازیکن داشته باشند ولی یک زمانی نمی شود. امسال ما با توجه به بازیکنان خیلی خوبی که گرفتیم، نقاط ضعف را پوشش دادیم. شرایط خوبی داریم. همان کاری که من در تیم ملی کردم، در سپاهان هم کردم و یک تیم سایه درست کردیم. یک سری جوان های خوبی مثل محبی، عکاشه، زینالی را آورده ایم و یاسین که آینده سپاهان است. تیمی سایه برای سپاهان ایجاد کرده ایم که در چهار پنج سال آینده فکر می کنم، باشگاه بیمه شود. در سال های گذشته اکثر بازیکنان یک ساله قرارداد داشتند.

-همسرم می گوید به خدا واگذارشان کن

جا دارد اینجا از دوست خوبم، رفیقم آقای سیامک قلیچ خانی که در این چند ساله برای من رفیق بوده است، تشکر کنم. تشکر خانواده ام که جای خود است. خانم و بچه هایم این سال ها خیلی اذیت شدند. همسرم چون آدم اعتقادی هم هست می گوید، همیشه به من می گوید واگذارشان کن به خدا و واقعا در این شرایط اذیت شد. آقای سیامک قلیچ خانی چند سالی نبود ، انگار در من خلایی ایجاد شده بود. در آن چند سال حتی زمانی که قهرمانی هم می آوردم اما خیلی ضربه خوردم ولی حالا و در این چند سال اخیر که از کمک های فکری سیامک استفاده می کنم خیلی آرامش دارم. هوتن (قلعه نویی) هم که اکنون مشاور ما است و برای خودش مردی شده است؛ او در انتخاب خیلی از بازیکنان به من کمک می‌کند؛ بسیاری از بازیکنان خوب را هم معرفی کرده که اگر بخواهم نام ببرم، تعدادشان به ۳۰-۲۰ نفر می‌رسد و شاید هم در حد تیم ملی مطرح هستند.

* شما در انتخاب بازیکن و به ویژه جوانانی که می‌آورید، خودتان نظر می‌دهید یا کسانی هستند به شما کمک می‌کنند؟

من طرفدار هیچ تیمی نیستم، اما عاشق این هستم که فوتبال را نگاه کنم؛ شما باورتان نمی‌شود ولی من ۱۰ الی ۱۵ مسابقه از عملکرد محبی را در شاهین بوشهر دیدم؛ هر وقت کاری نداشته باشم، همه فوتبال‌ها را میبینم و یک گروهی هم داریم که آنها را می‌گذاریم لیگ یک را رصد کنند؛ محمد هوتن نیز در این راستا کمک زیادی به ما می‌کند.

* راجع به حکم انضباطی که برای شما صادر شده صحبت کنیم؛ آیا این حکم برای بازی برگشت لیگ برتر مقابل پرسپولیس بود و شما را محروم کردند؟

والله من نمی‌دانم ولی خیلی برای من عجیب است؛ از کمیته انضباطی و کمیته اخلاق سوال دارم که چطور این رای را صادر کردند؛ بچه‌های حراست ورزشگاه آزادی نیز می‌توانند شهادت دهند که پیش از مسابقه برگشت برابر پرسپولیس، در رختکن با بازیکنان صحبت کردم؛ آنها به من گفتند که جو سکوها خیلی خراب است؛ ۶-۵ نفر از دوستان حراست هم به رختکن آمدند و مشخص بود مضطرب هستند؛ گفتند درگیری شدیدی پیش آمده و شما به یک شکلی جو سکوها را آرام کنید؛

-به جای تقدیر محروم می کنند

 به جای اینکه از ما تقدیر کنند، چنین رای‌ای می‌دهند؛ متاسفانه  در آرایی که صادر می‌کنند حب و بغض هست و عدالتی وجود ندارد. ما دو کاپیتان(مهدی کیانی و رسول نویدکیا) را به سکوها فرستادیم که رفتند و از طرفداران خواهش کردند تا آرامش را حفظ کنید؛ از آقایان تورک و حسن‌زاده سوال دارم که اگر در طول مسابقه به ناموس شما توهین شود، چه عکس‌العملی خواهید داشت و چقدر صبر دارید؟ ما باعث شدیم تا جو آرام شود و خون از دماغ کسی نیاید ولی حالا هم محروم می‌شویم؛ خیلی چیز خوبی است!

- هرکسی بود تیم را بیرون می کشید

جالب این است که در بازی جام حذفی نیز هر مربی دیگری بود، تیم را بیرون می‌کشید، اما من به بچه‌ها گفتم اگر ۴ گل هم خوردید با من، اما بروید و بازی کنید؛ آقای سلیمانی می‌تواند این موضوع را شهادت دهد؛ آقای حسن‌زاده من مانده‌ام شما پس از آن مسابقه از ما تقدیر و تشکر کردید؛ اما حالا این حکم دیگر چیست؟ واقعاً برای من عجیب است؛ آقای حسن‌زاده برای چه از من تقدیر و تشکر کردی؟ خودتان را جای ما بگذارید؛ ۹۰ دقیقه فحش ناموس بخورید و بعد بیایید و سکوها را آرام کنید، خون هم از دماغ کسی نیاید و بعد این رفتارها را بکنید؛ مشخص است که خیلی اخبار وجود دارد؛ همان حرف‌هایی که من زدم، درست است و در آن هیچ شکی ندارم.

* درباره نقل و انتقالات تیم و بازیکنانی که می‌خواهید جذب کنید، صحبت کنیم؛ ظاهراً استنلی کی‌روش وضعیت نامشخصی دارد و همچنین می‌گویند وحید امیری جزو گزینه‌های شما است...

اجازه دهید نام گزینه‌ها را اعلام نکنیم ولی دنبال کی‌روش هستیم و صحبت‌هایی انجام شده که احتمالاً او بازیکن سپاهان خواهد ماند ولی اگر نشود، گزینه‌های دیگری داریم؛ شما یادتان هست زمانی که کی‌روش را به ایران آوردیم، اجازه ندادند ۶ هفته از او استفاده کنیم؛ به هر حال گزینه اول و دوم ما ایشان است، اما اگر نشد سراغ دیگر گزینه‌ها می‌رویم؛ به دنبال جذب سه بازیکن دیگر هستیم و اگر این کار انجام شود، فکر کنم تیممان تکمیل شود. 

* شما به عنوان یک بازیکن به فوتبال ایران آمدید و از همان زمان می گفتند  یک بازیکن به نام قلعه‌نویی آمده که خیلی باهوش است؛ همیشه هم بزرگترین مولفه‌ای که مربیان عنوان می‌کردند، همین مورد بود؛ این موضوع چقدر به شما کمک می‌کند تا این سرعت عمل در تصمیم‌گیری یا نتایجی که خودتان درباره اتفاقات به آن می‌رسید را داشته باشید؟

البته من آدم باهوشی نیستم ولی من یک تجربه‌ای دارم که می‌گویم همیشه بهترین مربیان دنیا در گذشته هافبک‌های بازی‌ساز بودند؛ شما الان آقایان آنچلوتی، گواردیولا، زیدان و ... را ببینید؛ این حرف را نیز به محرم نویدکیا زدم و پارسال به او گفتم آقا محرم بیا کنار سپاهان چون این تیم برای شماهاست و ما شاید در اینجا مهمان باشیم؛ تو هافبک بازی‌ساز بودی و می‌توانی یک مربی خیلی خوب شوی، اما به هر دلیلی قبول نکرد؛ من در جاهای دیگر نیز این کار را کردم؛ خوشحال هستم کسانی که در کنار من بودند الان چند نفر سرمربی هستند؛ مثل رضا عنایتی، علیرضا منصوریان، محمود فکری، صمد مرفاوی و ... ؛ همین کار را هم می‌خواستیم با آقای محرم نویدکیا انجام دهیم ولی به هر دلیلی قبول نکرد؛ اعتقادم بر این است که اگر مجتبی جباری به عرصه مربیگری وارد شود، یکی از مربیان خوب خواهد شد چون آدم باهوشی است؛ در دنیا نیز همین طور است که هافبک‌های بازی‌ساز مربیان خوبی می‌شوند؛ ما هم حالا یک مقدار بازی‌سازی بلد بودیم و یک مقدار کاربلد.

* زمانی که شما در شاهین بازی می‌کردید و فوتبال آقای علی پروین رو به پایان بود، تماشاگران پرسپولیس سبک بازی شما را با علی پروین مقایسه می‌کردند و خیلی‌ها فکر می‌کردند که شماره ۷ پرسپولیس را برای شما کنار گذاشتند ولی بعد شما سر از استقلال در آوردید؛ راجع به این موضوع توضیح می‌دهید؟

تفاوت من با علی آقا پروین زمین تا آسمان است؛ ایشان بزرگ است و بازیکن بزرگی بوده و من این سوال را اصلاح می‌کنم؛ هیچ وقت من را با ایشان قیاس نکنید؛ آقای پروین آدم بسیار بزرگ هستند و من خیلی به ایشان ارادت دارم؛ من از زمان بچگی تاج را دوست داشتم و از همان موقع به سبک بازی این تیم علاقه‌مند شدم تا به استقلال بیایم ولی قبل از آمدن به این تیم، باید چند نکته را عرض کنم؛ پیش از آمدن به استقلال لژیونر شده و ملی پوش بودم؛ فکر می‌کنم تنها بازیکنی، البته به همراه آقای قاسم‌پور هستم که در خارج از ایران دوگانه داریم؛  هم جام حذفی و هم لیگ را بردیم که آن زمان حرف آقای قاسم‌پور شد و باید از ایشان تشکر کنم؛ آقای ابراهیم قاسم‌پور جزو بزرگترین بازیکنان تاریخ ایران است چون کنارشان بازی کردم و می‌دانم اگر این تغییر نبود و ایشان به خارج از ایران نمی‌رفت تا بازی کند و در لیگ ایران می‌ماند، شاید در حد آقای قلیچ‌خانی مطرح می‌شد، یعنی می‌شد در یک ردیف قرار دهید؛ واقعا آقای ابراهیم قاسم‌پور جزو بزرگان تاریخ فوتبال ایران بوده است؛ قبل از اینکه به استقلال بیایم، همه این راه را رفته بودم؛ خیلی‌ها می گویند استقلال را خیلی دوست داشتم؛ بله، با دل و جانم آن را انتخاب کردم چون همان موقع هم پرسپولیس من را می‌خواست؛ شاید علی آقا(پروین) راضی نباشد بگویم ولی این خاطره را برای اولین بار خواهم گفت؛ آن زمان علی آقا تلفنی هم با من صحبت کرد ولی من واقعا استقلال را دوست داشتم، کمااینکه به خاطر استقلال از خیلی از قراردادها گذشتم؛ قراردادهای وحشتناک که یکی از آنها را هم خود آقای رویانیان گفتند.

اسطوره ها از ده کیلومتری باشگاه رد نمی شدند

زمانی که به استقلال آمدم و هدایت این تیم را گرفتم کسانی که ادعای اسطوره بودن باشگاه را داشتند از ده کیلومتری آن رد نمی شدند. دسته ، سومی، نهمی و...بدترین شرایط استقلال همیشه ما ما بوده است. از این بابت هم خوشحالم و شاید این آزمون الهی بود که خدا در این شرایط ما را لایق دانست که بتوانیم خدمت کنیم. 

فکر می کنم باشگاه استقلال بعد از انقلاب دو تا تاریخ دارد؛ یکی را آقای پورحیدری و آقای آتشین رقم زدند که اگر این دو بزرگوار نبودند اسمی هم از استقلال نبود. یک بخش دیگر را هم ما و در زمان حضور تیم در دسته سه رقم زدیم. من ، عباس سرخاب، حمید بابازاده و صادق ورمرزیار بازیکنانی که بودیم که با تیم قهرمان شده بودیم و با تیم در دسته سه هم بازی کردیم. بعد از آنکه در آسیا در قهرمان شدیم از ناحیه پا مصدوم شدم و یازده ما بعد که برگشتم تیم شرایط خوبی نداشت ولی ما چهار نفر به اضافه جواد زرینچه همراه تیم به دسته سوم رفتیم. جا دارد از جواد زرینچه تشکر کنم که آن زمان در تیم کشاورز بود اما وقتی تیم به دسته سه رفت برگشت و به استقلال کمک کرد.  به جواد که الان به عنوان سرپرست به استقلال آمده تبریک می گویم و امیدوارم بتواند به این تیم کمک کند.

وقتی صحبت از استقلال می شود نمی توانم اسم یک نفر را نیاورم. می خواهم تشکر کنم از اصغرحاجیلو که تنها کسی در تاریخ باشگاه استقلال است که با لباس این تیم فوتبال را شروع و با لباس استقلال هم خداحافظی کرد. بیخود نیست که به او می گویند عمو اصغر...او جزو بزرگان فوتبال ایران است و هرجا هست برای او آرزوی موفقیت و از او تشکر می کنم.

-و در آخر اگر موضوعی هست بفرمایید؟

اول می خواهم از خانواده ام تشکر کنم که سختی های زیادی کشیدند به خصوص به خاطر حرف های بی ربطی که زده شد و لایق خودشان و خانواده شان بود. همچنین یکسری ها ممکن است خیلی ها از من دلخور باشند و می خواهم از آن ها حلالیت بطلبم. ما انسان هستیم و ممکن است اشتباهاتی هم داشته باشیم اما در زندگی همیشه تلاش کرده ام که حرف حق را بزنم و برایم مهم نیست که هزینه داشته باشد و کسی را ناراحت کند. من وظیفه خودم می دانم که همیشه حقیقت را بگویم. امیدوارم فوتبال به سمتی برود که قشنگی هایش را ببینیم و همه از آن لذت ببریم؛ برد و باخت مساله احساسی است. خوشحالم که هرچه زمان می گذرد حرف های امیرقلعه نویی بیشتر ثابت می شود. بعضی ها به من می گویند مگر می دانستی این اتفاق ها می افتد؟  

شرایط اقتصادی مردم خوب نیست

در آخر باید بگویم شرایط مملکت ما از نظر اقتصادی خوب نیست، مردم شرایط خوبی نداشته و دغدغه اقتصادی دارند. حدیث داریم که فقر که از دری وارد می شود ایمان از پنجره خارج می شود. ما یک کشور ثروتمند هستیم و لیاقت مردم ایران خیلی بالاتر از این حرف ها است.مردم به ما مراجعه می کنند و می بینم که واقعا چقدر مشکلات دارند. انشالله خدا خودش کمک کند و شرایط و دغدغه های مردم کمتر شود و آنچه لیاقت مردم ایران است به آن برسیم.