به گزارش مشرق، «حسن رشوند» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
امروز پنجم مرداد، سالروز عملیات افتخارآفرین مرصاد در سال ۱۳۶۷ است؛ عملیاتی که پوزه منافقین متوهم پیروزی را به خاک مالید. منافقین، مهمترین جریان التقاطی-ضدانقلاب به شمار میرود که به عنوان یک «فرقه تروریستی» فعالیت میکند و از سوی نظام سلطه، تلاش ویژهای صورت میگیرد تا این گروهک را به عنوان «آلترناتیوی دموکراتیک» برای نظام جمهوری اسلامی غالب کنند. بنابراین، به دستور امریکا این فرقه به سوی فعالیت در شبکههای مجازی با هدف ایجاد جنگ روانی در داخل کشور، جهتدهی شده است. پس بیجهت نیست که اقدامات منافقین در فضای مجازی، مورد تقدیر امریکا قرار میگیرد و در هفتههای گذشته، فیلمی از بازدید یک مقام امریکایی از تروریسم مجازی آنان در آلبانی منتشر میشود. منافقین در دوران جنگ تحمیلی حدود ۲۰ پایگاه نظامی را به طور رسمی از دولت صدام تحویل گرفتند که مهمترین آنها «پایگاه اشرف» بود.
بیشتر بخوانید:
عکس/ سالگرد عملیات غرورآفرین "مرصاد"
ناگفتههای از لشکرکشی مسعود و مریم رجوی برای فتح ایران
بر اساس مصاحبه سرلشکر وفیق السامرایی، یکی از فرماندهان اطلاعات نظامی رژیم بعث عراق، رجوی پس از حضور در عراق، سالانه علاوه بر تأمین هزینهها و احتیاجات سازمان منافقین، یک میلیارد دلار از رژیم بعث عراق دریافت میکرد. آنها در طول جنگ تحمیلی تا پنجم مرداد ۱۳۶۷که احمقانه با هدف رسیدن ۲۴ ساعته به تهران به ایران اسلامی یورش بردند و شکست مفتضحانهای خوردند، بیش از صد رشته عملیات نظامی علیه ایران انجام داده بودند که عملیات به اصطلاح «فروغ جاویدان» که با عملیات «مرصاد» به شکست انجامید، نقطه نهایی اقدام خباثتآمیز آنها بود. پس از شکست منافقین در عملیات مرصاد، آنها در دو کمپ اشرف در عراق و قرارگاه اروپایی «اورسورواز» در فرانسه متمرکز شدند و مسعود رجوی در قالب مفاهیمی، چون «تنگه و توحید»، «یگانگی با مریم» و «انقلاب درونی» سازمان را به سمت یک فرقه کامل با رهبری خود و پرستش پیروان در برابر او پیش برد تا از این طریق فرمانروایی محض و بلامعارض در امر کنترل نیرو برای رهبران این سازمان تروریستی ممکن شود که انواع بهرهکشیهای جنسی از زنان عضو سازمان، نتیجه این فرقهای شدن بود که خودشان از آن به «یگانگی و توحید با مسعود» یاد میکردند.
امریکا پس از اشغال عراق تلاش کرد، منافقین را برای اهداف آینده خود حفظ کند و بنابراین، انتقال اعضای سازمان به «کمپ لیبرتی» و پس از آن کمپ «تیرانا»ی آلبانی را ساماندهی کرد. اروپا نیز در سال ۲۰۰۸ میلادی برای حذف این گروهک از فهرست سیاه تروریستی اقدام کرد و نهایتاً وزارت خارجه امریکا هم در سپتامبر ۲۰۱۱ میلادی، سازمان منافقین را از لیست گروههای تروریستی خارج کرد. این اقدام امریکا را میتوان نتیجه خوش رقصی منافقین در فتنه ۸۸ دانست که پس از سالها، با آشوبآفرینی و همچنین ترور چند تن از دانشمندان هستهای کشورمان با همکاری رژیم صهیونیستی، این گروهک میخواست خود را برای «اوباما» رئیس جمهور امریکا «باهوش» نشان دهد.
بنابراین، نخستین گام برای بهرهکشی مجدد از منافقین در مسیر جدید را «اوباما» برداشت. با انتقال منافقین به کمپ تیرانا در آلبانی، «مهدی ابریشمچی» (شوهر سابق مریم رجوی) به عنوان مسئول و فرمانده اشرف ۳ در آلبانی منصوب گردید و در سالهای ابتدایی، مهمترین مأموریت او جلوگیری از فرار نیروهای سرخورده و تصفیه عناصر رده بالای منتقد بود. بنابراین، سازمان از بدو استقرار در آلبانی از تحویل کارت «پروتکت» (کارت شناسایی در چهارچوب کنوانسیون ۳ ژنو) و همچنین مدارک پناهجویی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد به اعضای خود، خودداری کرد و کمی طول کشید تا مجدداً حصارهای سازمان بر اعضا کامل شود تا آنها آماده اجرای پروژههای بعدی شوند.
سازمان منافقین پس از فتنه ۸۸، ارتباطات خود را با بدنه سیاسی - امنیتی در امریکا افزایش داد که نمود آن را میتوان در نامه بیش از ۲۰ چهره امنیتی امریکا به «دونالد ترامپ» برای بهرهگیری از منافقین در راهبرد براندازی مشاهده کرد. همچنین جاسوسی و پروندهسازی برای جمهوری اسلامی ایران نیز از جمله کارویژههای منافقین برای امریکا به شمار میرود. در این میان، سازمان منافقین از حمایت برخی از مراکز صهیونیستی امریکا مانند «انستیتوی واشنگتن برای سیاستگذاری خاور نزدیک» یا «مؤسسه آمریکن اینترپرایز» که از نئومحافظهکارانِ حامی رژیم صهیونیستی هستند، بهرهمند شده است. آنها تلاش میکنند که ایده «سازمان مجاهدین خلق جایگزین مناسب و دمکراتیکی برای حکومت ایران محسوب میشود» را به عنوان سیاست امریکا مطرح کنند. هرچند به نظر میرسد خودشان به این ایده باور ندارند، ولی از منظر آنها «منافقین تنها گروهی هستند که آمادگی هر اقدام ضدملی و ضدانسانی را دارند.»
عناصر منافقین در تیرانا تلاش زیادی برای عملیات روانی و جهتدهی به افکار عمومی در شبکههای اجتماعی صورت میدهند. هرچند این فعالیتها به نام منافقین صورت نمیگیرد چرا که به محض ورود به فاز ایجابی و معرفی آنها به عنوان آلترناتیو برانداز، مخاطبان آن به شدت افت پیدا میکنند. اما آنها بدون اشاره به نام خود (برای در امان ماندن از عواقب منفی نام سازمان)، گزارههای انتقادی و اعتراضی مطرح میکنند. در واقع، مشابه فعالیتهایی که گروههای بهایی در نقد و تخریب معتقدات دینی در شبکههای مجازی صورت میدهند، منافقین در عرصه سیاسی بدان مبادرت میورزند، به گونهای که بررسیها نشان میدهد؛ بیش از ۷۰ درصد فراخوانهای اعتراض و فیلمهای اغتشاش که در کانال ضد انقلابی آمدنیوز منتشر میشود، از کانالهای مربوط به این سازمان تروریستی است.
اخیراً برای اولین بار، ویدیویی از درون مقر منافقین در آلبانی منتشر شد که منافقین به یک امریکایی که در حال سرکشی از آنان است، گل هدیه میدهند. در واقع به نظر میرسد امریکا به دنبال این است که تروریستهای منافق را به عنوان یک جریان اجتماعی در جهان معرفی کند که در حال مبارزه مدنی با نظام جمهوری اسلامی ایران است. این در حالی است که سابقه سیاه این گروهک تروریستی به خوبی نشاندهنده ماهیت آنان است و آنها هرچند سعی دارند امروز به دلیل فراهم بودن بستر فضای مجازی برای عملیات روانی با سازماندهی و آموزش صهیونیستها، محیط جدیدی را برای فعالیت خود علیه جمهوری اسلامی آغاز کنند، اما نباید فراموش کنیم که منافقین همان تروریستهای دهه ۶۰ و ۷۰ هستند که با راهاندازی جوخههای ترور، جان ۱۷ هزار انسان بی گناه و زن و مرد و کودک ایرانی را با شقاوت تمام گرفتند و چشمهای سید مهدی رضوی آن سید مظلوم ۱۷ ساله را در منطقه اسلامآباد در آورده و گوشهایش را بریده و فکش را خرد کرده و پوستش را کنده و بدنش را سوزاندند. بنابراین، اگر میبینیم که امروز آنها فعالیت در فضای مجازی را آغاز کردهاند، باید بدانیم این فضای مجازی همان جوخههای ترور سالهای ۶۰ و ۶۷ است.