نکته جالب در این روز استقبال زیاد تماشاگران از فیلم "تهران 1500" بود که بعد از "قلاده های طلا"پرتماشاگرترین فیلم جشنواره در برج میلاد بود.
کارگردان: بهرام عظيمي
بازيگران: هديه تهراني، بهرام رادان، مهران مديري، گوهر خيرانديش، مهتاب نصيرپور، حبيب رضايي، حسام نواب صفوي و مرحوم محسن رسولاف، تهيهكننده: مؤسسه نسل انديشه، عبدالحسين ابولحسني
خلاصه داستان فيلم:
داستان آن درباره گذشته و حال پيرمردي 160 ساله به نام اكبرآقا (مهران مديري) است و زمان داستان 15 روز قبل از تحويل سال 1500 هجري شمسي است. در سال 1500 رباتها در كنار مردم زندگي ميكنند و آدمهاي پولدار ميتوانند با امكانات پيشرفته پزشكي تا 160 سال زندگي كنند! او به دنبال مدرکی است که ثابت کند در گذشته هنرمند بوده است چونکه می خواد در قطعه هنرمندان خاک شود ...
**در ابتدای این نشست بهرام عظیمی با تسلیت به حاضران به دلیل فوت دو هنرمند گفت: این اواخر دو هنرمند را از دست دادیم. اول هدیش بیگدلی شاملو هنرمند درجه یکی که در یکی از جشنواره های فجر سیمرغ گرفته بود و بعد اسفندیار احمدیه پدر انیمیشن ایران که ای کاش زنده بود و این فیلم را می دید. برای من باعث افتخار است که در این جشنواره با انیمیشن«تهران 1500» حضور دارم. هر چند دو سال قبل به عنوان فیلمنامه نویس فیلم «آل» در جشنواره حاضر بودم اما اتفاقات خوبی در این جشنواره رخ داد که موجب افتخار من شد که در آن حضور داشته باشم.
**وي در پاسخ به سوالي درباره استفاده از بازيگران مشهور در اين انيميشن سينمايي، مطرح كرد: ما ميدانستيم در كشور ما انيميشن سينمايي را تحويل نميگيرند بنابراين چهار سال قبل كه ايدهاي «تهران 1500» شكل گرفت صحبت از حضور بازيگران بزرگ و مطرح سينماي ايران شد تا اين فيلم جدي گرفته شود،به قول آقاي شريفينيا اگر تنها طرفداران بهرام رادان، مهران مديري و هديه تهراني براي ديدن فيلم به سينما بيايند هزينه آن جبران خواهد شد. در حال حاضر كه فيلم را روي پرده ميبينم احساس ميكنم كه اين ايده جواب داده است.
**اين كارگردان ادامه داد: فيلم ما بسيار جوان بود و ميانگين سنيمان تقريبا 30 سال بود. مسئولين بارها از ما خواستند كه يك انيميشين سينمايي بسازيم ما نيز سعيمان را كرديم و قطعا اگر اعتماد شود كارهاي بعدي بهتر خواهد بود.
**کارگردان فیلم «تهران 1500» با ابراز خرسندی از ساخت این انیمیشن خاطرنشان کرد: هدف من خنداندن مردم بود نه آموزش نکات اخلاقی. به طور حتم این انیمیشن ایراداتی دارد اما امیدوارم اگر قرار شد فیلم بعدی ام را کار کنم عیب و ایرادی نداشته باشد.
وی در مورد ضعف های فیلمنامه ای این انیمیشن اظهار کرد: تمامی آثار من تا حدودی فیلمفارسی است و من ذاتا فیلمفارسی را دوست دارم. یک داستان ساده از سلیقه های من است و من فیلم هنری نساختم بلکه آن را برای عام مردم ساختم. این انیمیشن تجربه اول فیلم من است و به عنوان تجربه اول باید باعث کسب تجربه شود.
**كارگردان «تهران 1500» در پاسخ به سوال يكي از خبرنگاران مبني بر اين كه چرا انيميشين «تهران 1500» به كودكان نميپردازد، گفت: اين انيميشن از ابتدا هم براي سن جوان و 30 سال بود. قبول دارم كه مخاطب كودك نميتواند اين فيلم را ببيند اما ما از همان موقع ساخت هم چنين حرفي را مطرح كرديم. من به شما قول ميدهم به عنوان يك كارگردان انيميشن بالاخره انيميشني براي كودكان بسازم. به خاطر فرزندان خودم هم كه شده اين كار را ميكنم چون به هيچ كدام از انيميشنهاي پدرشان علاقه ندارند.
**وي در خصوص فيلمنامه «تهران 1500» توضيح داد: ما از ابتدا نميخواستيم كه فيلمي هنري بسازيم بلكه نظر ما ساخت فيلمي براي مخاطبين عام سينما بود. در هر صورت فيلمنامه «تهران 1500» را افراد مختلفي خواندهاند كه از جمله آنان ميتوانم به پيمان معادي و محمد رحمانيان كه نظرات بسيار خوبي دادند، اشاره كنم.
**عظيمي در پايان سخنانش به تغيير مديريت دوبلاژ فيلم اشاره و بيان كرد: روي صداگذاري، موسيقي و دوبله كار، زحمت بسياري كشيده شده كه ما ميخواستيم دو نسخه دوبله داشته باشيم تا بتوانيم از اين طريق دو دوبله را در اكران و نسخه شبكه نمايش خانگي استفاده كنيم.
**در ادامه اين نشست محمدرضا شريفينيا يكي از بازيگران اين انيميشن كه شخصيتش در اين فيلم بازسازي شده است از عملكرد هيأت انتخاب جشنواره فجر گلايه كرد و گفت: براي هيأت انتخاب متاسفم كه چنين فيلمي را به بخش مسابقه دعوت نكردند، گاهي پيشرفت سينما مرهون موفقيتهاي اوليه است كه انجام ميشود.
**شریفی نیا ادامه داد : من بسيار عصباني هستم كه «تهران 1500» در بخش مسابقه سينماي ايران انتخاب نشد. بايد مسوولان عليرغم پارتيبازيهايي كه انجام ميشود به آثاري كه به پيشرفت سينما هم كمك ميكند، بها دهند.
شريفينيا در پايان سخنانش برخي از فيلمهاي كنوني بخش مسابقه سينماي ايران را خجالت آور توصيف و بيان كرد: نميدانم راه ندادن «تهران 1500» به بخش مسابقه براي چه بود؟ اما واقعا كيفيت برخي آثار بخش مسابقه سينماي ايران كه از بودجههاي رسمي هزينه كردهاند خجالتآور است.من امسال را يكي از سالهاي خوب جشنواره فيلم فجر ميدانم چرا كه نگاهها خوب و جواني در آن ديده ميشد اما متاسفانه در برخي قسمتهاي اعمال نظرها از سوي مسوولان ديده ميشود.
**محمد تقی فهیم هم در ادامه این نشست در نقد فیلم گفت: جشنواره فیلم فجر تاثیرگذارترین جشنواره در کشور ما است و هرساله تاثیگذاری خاصی در تولید فیلم داشته است. عجیب بود که چرا «تهران 1500» را به عنوان اثری راه باز کن هیئت انتخاب نادیده گرفته است.
وی با بیان این که متاسفانه جشنواره از تخصص گرایی و نگاه به افق سینما دور است، تصریح کرد: چنین انیمیشنی که توانسته با استفاده از بضاعت سینمای ایران اثری را به نمایش بگذارد که به اینمیشن های آسیایی پهلو بزند باید بهتر دیده شود.
فهیم با اشاره به تازه نبودن موضوع و ایده «تهران 1500» افزود: مخاطب هدف فیلم از ابتدا مشخص نشده است در حالی که انیمیشن بیشتر برای کودکان ساخته می شود و بهتر است برای مخاطبان کودک در ساخت انیمیشن هدف گذاری شود.
وی استفاده از چهره و صدای بازیگران شناخته شده را از هوشمندی های تهیه کننده و کارگردان دانست و ادامه داد: حضور چهره های سینمایی کمبودها را کاهش داده است و کندی ریتم هم به چشم نمی آید.
تهيهکننده، نويسنده و کارگردان: علی مصفا
بازيگران: لیلا حاتمی، علیرضا آقاخانی، علی مصفا و...
خلاصه داستان فيلم:
امین دکتری است میانسال که بعد از سالها به ایران بازگشته و به همراه مادرش تنها زندگی می کند با شنیدن خبر مرگ یکی از دوستان کودکی به خانه او می رود و درگیر ماجرای مرگ او می شود ...
خلاصه دیگری از فيلم : ليلي ستاره سينماست و به تازگي شوهرش را از دست داده است سر صحنه فيلمبرداري ناگهان مقابل دوربين خنده اش مي گيرد و از كار باز ميم ماند.هيچ كس نمي تواند دليل خنده هايش را حدس بزند.
**در ابتدای نشست شاهرخ دولکو منتقد نشست گفت:«پله آخر» شبیه پازلی است که تکه تکه در کنار هم قرار گرفته است و از این نوع فیلمها درسینمای ایران کم داریم اما هراس این را داریم که این فیلم در برخورد با تماشگر عام چگونه است ولی جسارت علی مصفا در ساخت این فیلم ستودنی است.
**علی مصفا کارگردان فیلم در ادامه بیان کرد: ایده اصلی من داستان دیگری بود که من فکر کردم قصه مردگان خیلی به قصه من میآید و زیاد به این فکر نبودم که یک اقتباس ادبی داشته باشم اما این را باید بگویم که همه فیلمسازان نسل من متاثر از داریوش مهرجویی هستند و اصولا آن چیزی که من در کار سینمایی یاد گرفتهام، برگرفته پشت صحنه فیلمهای مهرجویی بوده است.
**این کارگردان در پاسخ به این پرسش خبرنگار مبنی بر پریشانی بیش از حد فیلم اظهار داشت: در پریشانی فیلم تعمدی نبوده و ما سعی کردهایم فیلم پریشان نباشد واگر هم هست ضعف کارگردانی من است.
**منتقد این نشست در ادامه افزود: بههم ریختگی ذهن و عین و ارتباط بین زن ومرد یا عکس آن نشان میدهد قضیه سینمای شخصی در حال اتفاق افتادن است و فیلمساز دغدغههای شخصی دارد که میتواند آنها را تبدیل به فیلم کند و سراغ عناصر دیگری نمیرود.
**مصفا همچنین در خصوص مونتاژ فیلم اشاره کرد: من چند بار فیلم را مونتاژ کردم و احساس کردم در فیلمنامه مشکلی نیست اما در مونتاژ مشکل داریم که آن را عوض کردیم.
**در ادامه نشست لیلا حاتمی خاطرنشان کرد: این فیلم برایم بسیار دلنشین و آرامی بود و ما همکاری بسیار خوبی با علیرضا آقاخانی داشتیم و من چیزهای بسیاری از او یاد گرفتم و امید وارم باز هم با آنها همکاری داشته باشم.
**فریدن خلعتبری درباره تدوین کار و تاثیر فیلم بر مخاطب توضیح داد: ما فیلم را با تماشاگر معمول جشنواره هم دیدیم و واکنش خوبی داشتند و کسی از سالن خارج نشد. فرم فیلم این را میطلبد و شیوه طراحی مونتاژ در فیلمنامه شکل گرفته بود، بخشی از استراتژی تدوین که روی میز اتفاق افتاد مدیون بازیهای خوب بازیگران است که این اجازه را به ما میداد که از سکانسها به گونهای استفاده کنیم که رفت و برگشت داشته باشیم.
**علیرضا آقاخانی در خاتمه درباره حضورش در فیلم توضیح داد: حضور در این کار باعث افتخار من بود، خوشحالم که در این فیلم بازی کردم و یاد گرفتم.
بازيگران: امین زندگانی، رضارویگری، نسرین مقانلو، الهام حمیدی، رامتین خداپناهی، جواد طاهری، حسن اسدی، حسین توشه، افسانه ناصری، سحر آربین، فریبا طالبی
خلاصه داستان فيلم:
با پیام محمد امین ولوله ای در جان معصب ابن عمیر ، اشراف زاده جوان مکی می افتد .زیبا روی عرب به ندای جان گوش می دهد و سفیر پیامبر (ص) به مدینه و پرچم دار اسلام در جنگ احد نام می گیرد و...
**در ابتدای این نشست حجت الاسلام «محمدتقی انصاری»،گفت: از چند سال قبل داستان عشق زیبای «مصعب» ذهن من را به خود مشغول کرده بود و هم از نظر مایههای دراماتیک و هم از نظر معنویت برایم جذابیت داشت.
وی در ادامه افزود: خواستم با ساختن این فیلم خدمتی در جهت سینمای دینی کرده باشم و از «مهدی صباغزاده» برای ساختن آن دعوت کردم و همه عوامل فیلم بدون چشم داشت و با عشق و علاقه برای ساخته شدن این اثر همکاری کردند.
**تهیهکننده «راه بهشت» در ادامه خاطرنشان کرد: قرار بود بنیاد سینمایی فارابی 50 درصد بودجه فیلم را تامین کند اما به دلیل اینکه ما در این نهاد کسی را نداشتیم نه تنها یک ریال برای ساختن فیلم به ما ندادند بلکه کرایه دوربینی که از آنها گرفته بودیم را هم به این بنیاد پرداخت کردیم.
انصاری تصریح کرد: بررسی کارنامه بنیاد سینمایی فارابی ضروری است تا مشخص شود بودجه این نهاد برای ساخته شدن چه فیلمهایی و با چه رابطههایی هزینه میشود.
وی در ادامه اظهار داشت: در 10 سال گذشته با ساخته شدن فیلمهای ضعیف ذائقه مخاطب تغییر کرده است و حالا میگویند که ما به سینماگران آزادی دادهایم که در مورد هر موضوعی که میخواهند فیلم بسازند.
**در ادامه این نشست «مهدی صباغزاده» نیز گفت: عوامل فیلمها برای ساخته شدن این آثار زحمات زیادی میکشند اما در نشستها به راحتی کیفیت فیلم آنها زیر سوال میرود و فرصتی برای اکران مناسب به این فیلمسازان نمیدهند. در این گونه نشستها از برخی فیلمها هم با توافقی از پیش تعیین شده به صورتی هماهنگ حمایت میشود.
صباغزاده ادامه داد: در مجموع به نظر من منتقدین حق ندارند پیش از اکران یک فیلم آن را نقد کنند و این موضوع توهین به سینمای ایران است.برای فیلم خودم نگران نیستم بلکه برای آینده سینمای ایران نگران هستم.
**«مهدی صباغ زاده» در ادامه افزود: وقتی فیلمنامه به دستم رسید احساس کردم که جذابیتهای زیادی دارد و یک مقدار روی فیلمنامه کار کردم تا فضای دراماتیکتری داشته باشداما یک مسائلی در تاریخ تکرار شده است مثلا: جنگ احد، جنگ احد است.من جایزه خود را از پیامبر و مردم گرفتم چون مردم بعد از تماشای کار تحت تاثیر کار قرار گرفتند.
صباغزاده ادامه داد: در مورد سیاه لشگر دچار مشکل بودیم و با دست خالی این فیلم با بودجه زیر یک میلیارد تومان به اتمام رساندیم.
**در پایان این نشست «مهدی صباغزاده» گفت: تدوین کار را خودم بر عهده گرفتم و زمانی که پای تدوین یک کار مینشینم، دیگر کارگردان نیستم.
** «شهرام خرازیها» منتقد نیز در مورد این فیلم گفت: ایران تنها کشور صاحب سینما در خاورمیانه است و با این شرایط ما باید روی فیلمهای ملی و تاریخی سرمایه گذاری بیشتری داشته باشیم. این در حالی است که فیلمهایی مثل «راه بهشت» با مضمون مذهبی حتی در اکران هم شرایطی مشابه فیلمهای کمدی و ضعیف به دست نمیآورند و هیچ حمایتی از آنها نمیشود.
عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران درباره فیلم سینمایی «راه بهشت» اظهار داشت: بازسازی برخی صحنههایی که در فیلمی نظیر «محمد رسول الله» مشابه آنها را دیده بودیم برای من جالب بود، اما فیلمنامه «راه بهشت» ضعفهایی داشت که باعث شده بود برای برخی اتفاقات پیش زمینهای وجود نداشته باشد.
**در ادامه این نشست «امین زندگانی» نیز گفت: به هر حال بازی در کارهای مذهبی سخت است اما دوست داشتم با «مهدی صباغ زاده» همکاری کنم و باعث خوشحالی است که این فیلم با مخاطب ارتباط برقرار کرده است.
*******************
کارگردان: قربان محمدپور
بازيگران: شهره قمر، پیر داغر ( لبنان)، ماریا گارسیا (اسپانیا) ، بهروز چاهل (هندوستان) و هستی مهدویفر. سایر بازیگران: امیر محمد زند، ناصر فروغ ، خشایار راد ، هایده حائری، آتش تقیپور، مهناز منافی ظاهر، مژگان غلامی، ملیکا عبدالهی، محمد رضا رحمانی، مریم خلیلی پور و محمدپور
خلاصه داستان فيلم:
خانواده ای شبی می خوابند و صبح که از خواب بر می خیزند زبان آنها تغییر کرده است پدر عربی حرف می زند مادر اسپانیایی و پسر نیز هندی دختر خانواده که شب گذشته در منزل عمویش بوده صبح هنگام بازگشت به منزل با تغییر زبان خانواده اش مواجه می شود و...
**در ابتدای نشست حاجی مشهدی منتقد برنامه گفت: امروز با یک مضمون دلخواسته و شخصی روبرو شدم و کمتر فیلمی را دیدهام که راجع به مقوله زبان مادری به عنوان واژه مشترک وجذاب بپردازد. بکر بودن سوژه این فیلم و این که سعی کرده در داستان گویا باشد از ویژگیهای برجسته این فیلم محسوب میشود اما در فیلم ضعفهایی نیز وجود دارد، سویه فانتزی و تلخی فیلمنامه خیلی بیشتر ازجنبه علمی فیلم است و من به فیلمنامه نویسان توصیه می کنم پیش از تولید باید تحقیق وپژوهش بسیار کرد.
وی اظهار داشت : در سه نریشن پیام وهدف فیلم بیان شده که ما فارغ از همه دغدغهها و دلمشغولیها تنها در سایه همدلی است که می توانیم دنیای بهتری داشته باشیم که شخصیت سارا و محمود در این فیلم با یکدیگر هم دل هستند و به مخاطب نشان میدهند، در اوج مشکلات و گرفتاری میتوان در کنار هم بود.
**در ادامه نشست قربان محمد پورکارگردان فیلم افزود: تمایل بسیار داشتم که سوژهای بکر، که کمتر به آن پرداخته شده را به تصویر بکشم و برای ساخت آن به دوستان مختلف مراجعه و نظرات آنها را جویا شدم ، امروزه روز دیگر مردم حرف یکدیگر را نمیفهمند. زن و شوهرهای امروزی جامعه ما دیگر با یکدیگر هم دل نیستند ومن میخواستم گوشهای از این زندگی را به طریقی دیگر به تصویر بکشم. حسین زند باف تهیه کننده فیلم سینمایی«زبان مادری»گفت: من معتقدم فیلم در پیش تولید ساخته می شود ماروی قصه این فیلم از مدتها پیش کار ،ه و تلاش کردیم تا به واقعیت نزدیک شویم.جا دارد این را هم بگویم که محل کار فیلمسازی برای من محل مقدسی است و من براین باورم که یک فیلمساز باید از یک اصول حرفه ای برخوردارباشد که به نظرم تا حدودی ما در ساخت این فیلم موفق بوده ایم .
**هستی مهدوی فر بازیگر فیلم بیان کرد:وقتی پیشنهاد این نقش به من شد خیلی می ترسیدم و به کارگردان گفتم من چنین نقشی را قبول نمی کنم اما او معتقد بود که من از پس این نقش برمی آیم و یک مربی برای من گرفته شد تا زبان اشاره را به من یاد دهد و وقتی این فیلم را بازی کردم از اینکه توانستم تجربه ای متفاوت را بدست آورم بسیار خوشحال شدم .
**در ادامه شهره قمر بازیگر دیگر فیلم گفت: جدید بودن فیلمنامه مرا ترغیب کرد تا این نقش را قبول کنم ،قصه این فیلم برایم عجیب ،خاص و دارای جذابیت بود که در سینمای ایران من مشابه آن را ندیده ام و به جرات می توانم بگویم این فیلم بهترین اثر در کارنامه هنری من محسوب می شود.
**در ادامه بهزاد عبدی آهنگساز فیلم افزود:من سالهاست خارج از کشور زندگی می کنم در انجا نیز دیده ام که بسیاری از مواقع مردم حرف یکدیگر را نمی فهمند و این موضوع روز به روز هم در بین مردم نیز بیشتر می شود اول احساس کردم که فیلم محمد پور چندان خوب نیست اما «زبان مادری » فیلمی است تلخ ، که در آن هیچگاه همدیگر را نمی فهمیم و در تمامی این فیلم فضای غمگینی حاکم است.
***در روز دهم سی امین جشنواره فیلم فجر، فیلم سینمایی «صدای تیره» ساخته بهروز افخمی محصول کشور کانادا، ساعت 16 در مرکز همایشهای برج میلاد روی پرده رفت.
***یکی از نکات قابل تأمل این روزهای برگزاری سی امین جشنواره فیلم فجر، حضور افراد غیر رسانهای در برج میلاد است. البته این موضوع روی خوش ماجرا است، اما در دهمین روز از این عید سینمایی حضور غیر رسانهای ها پر رنگتر شد و اطلاعات برج میلاد هم همه کارش شده بود اعلام کردن اسامی کودکان گم شده؛ به طوری که خبرنگاران و دیگر اصحاب رسانه نیز کم کم به این فکر افتادند که کار خود را رها کنند و کامپیوترهای کافینت خبرنگاران را به بچههای مشتقاق بازی با کامپیوتر بسپارند و خود در پیدا کردن و تحویل کودکان دلبند به پدر و مادرهایشان کمک کنند.
یکی از کودکان هم که پیمان شوقی نام داشت، برای چند بار متوالی نام او از طریق اطلاعات پیج شد، اما گویا پدر و مادر این بچه تماشای فیلم را به بچه شان ترجیح داده بودند!
***نکته جالب دیگر هم در این چند روز پایانی جشنواره این بود که در سینمای رسانه جایی برای نشستن اهالی رسانه روی صندلی سالن اصلی مرکز همایش های برج میلاد نبود و اهالی رسانه که مدام از این نشست به آن می رفتند و انتظار داشتند پس از انجام کارهای طاقت فرسا بتوانند فیلمی را هم تماشا کنند با سالن کاملا پر سینما مواجه می شدند که یا مجبر به ترک سالن و یا مجبور به نشستن روی زمین می شدند.