به گزارش مشرق، طبق آخرین اخبار، در همین چند روز اخیر، چیزی حدود 300هکتار از جنگلهای ارسباران در آتش سوخته است و علاوهبر این، در همین چندماه گذشته از سال 98، چند دههزار هکتار از جنگلهای کشور طعمه حریق شده است. جنگلهای ارسباران، ۱۶۴هزار هکتار وسعت دارند و در شمالیترین نقطه استانهای آذربایجانشرقی و اردبیل در محدوده شهرستانهای ورزقان، کلیبر، خداآفرین و جلفا پراکنده شدهاند. جاذبههای توریستی و گردشگری و شرایط خاص و اهمیت اکولوژیکی و زیستمحیطی این جنگلها وضعیت منحصربهفردی را برای این مناطق ایجاد کرده است. تاملی بر نظرات کارشناسان و نگاهی به عقبه چرایی آتشسوزیها در جنگلهای سایر کشورها و همچنین نابودی منابع طبیعی در داخل و خارج از کشور و واکنش و موضعگیریهای مسئولان این نتیجه را به ذهن متبادر میکند که نگاه سرمایهدارانه هم توجیه مناسبی برای نابودی پوششهای گیاهی و مراتع و جنگلهاست و هم توجیه مناسبی برای عدمتوجه به فجایع زیستمحیطی؛ نگاهی که درک و وصفش در دولتهای سرمایهداری سخت و دور از ذهن نیست.
ببینید:
نبود امکانات و آتش زیر خاکستر
آتشسوزی در جنگلهای ارسباران و جنگلهای زاگرس آنطور که باید و شاید رسانهای نشد و مردم نسبت به آن مطلع نبودند. البته این بیاطلاعی فقط محدود به بعد از واقعه نیست و ما هرساله با این مساله دست و پنجه نرم میکنیم و تقریبا مردم نه پیش از وقوع آتشسوزی از جوانب آن مطلعند و نه پس از آن میدانند که باید چه کنند و چه میشود. در همین ماجرای ارسباران این مساله به وضوح روشن شد و از آن بیشتر هم این مشخص شد که این نمیدانم چه میشود و چه باید بکنم محدود به مردم و محلیها نیست و مسئولان هم در چنین مواقعی دچار وضعیتی مشابه هستند. برای مثال اندک اخبار موجود از آتشسوزی ارسباران را مرور کنیم، بعد از گذشت مدتی از آتشسوزی اخباری مبنیبر مهار آتشسوزی در این منطقه مخابره شد اما این خبر خیلی طول نکشید تا منقضی شود و کمی بعدتر محمدباقر هنربر، مدیرکل مدیریت بحران استانداری آذربایجانشرقی دیروز گفت: «با اینکه قبل از ظهر پنجشنبه آتش در جنگلهای ارسباران مهار شده بود ولی بعدازظهر با شدت وزش باد آتشسوزی مجدد گسترش یافت. براساس آخرین اخبار اعلامی، آتش جنگلهای ارسباران به علت عدمهمکاری سازمانهای مستقر در تهران مجدد شعلهور شد. خبری از هلیکوپتر برای خاموش کردن آتش نیست و امیدواریم سازمانهای مرتبط پای کار بیایند و این آتش بهزودی خاموش شود.» البته این تنها آتشسوزی عظیم این چندماه گذشته از سال 98 نبود، آتشسوزی مزارع در منطقه قاضیخان شهرستان سیروان، آتشسوزی در جنگلها و مراتع کهگیلویه و بویراحمد، آتشسوزی ۱۰هکتاری جنگلها و مراتع منطقه حفاظتشده دیل، آتشسوزی در اندیمشک، آتشسوزی در جنگلها و مراتع یاسوج و... هم بخشی از آتشسوزیهایی بودند که هرکدام پوشش گیاهی و جنگلی کشور را از بین بردند و کلیدواژه اصلی همه آنها در عدمتوانایی مهار بهموقع آتشسوزی، نبود امکانات لازم و اهتمام مسئولان و نیروهای مرکزی بوده است.
سرمایهداری عامل نابودی جنگلها در دنیا
پرویز کردوانی، جغرافیدان در ارتباط با وضعیت جنگلها و مساله آتشسوزی آنها در تمام دنیا ضمن تشریح انواع جنگلهای موجود در کشور گفت: «یکسری از جنگلها در ایران و یکسری از جنگلها در دنیا درحال از بین رفتن هستند و این امر آینده زمین را تهدید میکند. ما به صورت کلی پنج نوع جنگل در ایران داریم. جنگلهای هیرکانی که وسعت بسیار بالایی داشتند که در حال حاضر فقط دومیلیون هکتار از آن مانده است. این جنگلها در نوار شمالی کشور قرار دارد و از خراسان شمالی تا کشور آذربایجان را شامل میشود. جنگلهای غرب، جنگلهای بلوط یا همان جنگلهای زاگرس دومین نوع جنگلهای موجود در کشور هستند. جنگلهای قرهداغ یا جنگلهای ارسباران سومین نوع جنگلهای موجود در کشور هستند که از همه جنگلهای کشور مهمتر و جالبتر است. چهارمین نوع جنگلها، جنگلهای خشک داخلی هستند که استان فارس، نیریز، استهبان، جهرم و... را شامل میشود. جنگلهای دریایی یا همان جنگلهای مانگرو پنجمین نوع و آخرین نوع جنگلهای موجود در کشور ما هستند. البته نوع دیگری هم داریم که جنگلهای خشک دستکاشت هستند که خودمان بهمنظور مقابله با بیابانزایی از سال 1340 ایجاد کردیم و بیشتر هم متشکل از گیاه طاق است.»
بعد از معرفی جنگلهای داخل کشور، کردوانی با اشاره به نابودی جنگلها در خارج از کشور به معرفی برخی مناطق جنگلی و حساس دنیا پرداخت؛ جنگلهایی که بخش بسیار بزرگی از آنها قربانی مطامع سرمایهداری و درآمدزایی میشوند، او در این باره گفت: «در بسیاری از نقاط آمریکای جنوبی، اندونزی و... جنگلها بهشدت و سرعت در حال نابودی هستند که این نابودی هم به سه شکل اتفاق میافتد. مدل اول قطع درختان است که بهمنظور درآمدزایی اتفاق میافتد و جنگلها را میفروشند. بعد از فروش و قطع درختان، کنده درختان میماند و موریانه زیاد میشود و تمام منطقه را موریانه برمیدارد و مردم خوشحال میشوند چون یک ماده غذایی سرشار از پروتئین است. یکسری دیگر هم درختان را قطع نمیکنند و آتش میزنند. یکسری دیگر هم به دلیل گرم شدن کره زمین و بالا آمدن سطح اقیانوسها از بین میروند و جنگلها به زیر آب میروند. بهعنوان نمونه همین الان یکسوم جنگلهای اندونزی زیرآب رفته است.»
کارشناسان خیلی زودتر هشدار داده بودند
عدماطلاعرسانی دقیق، نبود امکانات لازم، عادیسازی آتشسوزی جنگلها و وضعیت نامناسب سرانه جنگل در کشور همه مسائلی است که لزوم گفتوگو با کارشناسان و اطلاع از همه جوانب مساله را توجیه میکند. محمد درویش، مدیرکل سابق مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیطزیست در همین رابطه با اشاره به هشدار مکرر کارشناسان در این باره که آتشسوزی جنگلها امسال بیش از گذشته ما را تهدید میکند و لازم است اقدامات جدی در این باره صورت بگیرد، گفت: «متاسفانه بهرغم اینکه از ابتدای امسال همه کارشناسان هشدار داده بودند که ما با یکسال استثنایی روبهرو هستیم و احتمال آتشسوزیهای شدید در جنگلهای ما خیلی بالاست، عملا دستگاههای متولی هیچ اقدام قابلقبولی را برای مواجهه هوشمندانه با این ماجرا انجام ندادند و درواقع این انتظار وجود داشت که یگانهایی را به صورت فوقالعاده به حالت آمادهباش در مناطق جنگلی حساس در ارسباران، در زاگرس و هیرکانی مستقر و با جامعه محلی صحبت میکردند، گروههای امدادی را آماده میکردند، هلالاحمر در حالت آمادهباش قرار میگرفت، کلیپهای ساده و جذابی ساخته میشد و در رسانهها مرتب پخش میشد و از مردم میخواست که تهسیگار روشنشان را در طبیعت پرت نکنند یا اینکه اگر آتش روشن میکنند آن را حتما خاموش کنند و شیشهخرده در طبیعت رها نکنند ولی هیچکدام از این کارها اتفاق نیفتاد و ما با فاجعه بزرگی روبهرو شدیم.»
واکنش عجیب کلانتری
درویش در ادامه به واکنش مسئولان و متولیان نسبت به فاجعه آتشسوزی جنگلها اشاره کرد و گفت: «تقریبا بیش از 25هزار هکتار از جنگلهای ما در طول همین چهار،پنج ماه سوخته است و تنها واکنشی که ما دیدیم، واکنش عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست بود که اعلام کرد اصولا آتشسوزی را خیلی بزرگ نکنید، چون مسالهای طبیعی است و تلاش و سرمایهگذاری برای مهار آتش در جنگلهای ایران توجیه اقتصادی ندارد و با این اظهارنظر به نوعی خودش را خلاص کرد و بار مسئولیت را از روی دوش سازمان محیطزیست برداشت. بعد از چنین واکنشهایی طبیعی است که هیچ اتفاقی نیفتد و مشکلی حل نشود.»
هلیکوپترها و تشدید آتشسوزی
این فعال محیطزیست در ادامه به بحث کمبود امکانات اشاره کرد و گفت: «همیشه فشاری از سوی سازمان جنگلها و محیطزیست به فرماندهی کل ارتش بود که اجازه بدهند آنها هم صاحب یک یگان هوایی اختصاصی اطفای حریق شوند. ما باید کانادایر داشته باشیم، کانادایر وسیله اطفای حریق هوایی مختص خاموش کردن آتش در مراتع و جنگلها خصوصا در مناطق صعبالعبور است، اما این اجازه هرگز داده نشد. هلیکوپترهایی را هم که سازمان جنگلها داشت از آنها گرفتند و گفتند اینها مربوط به حوزه امنیتی است. هوانیروز ما هم از هلیکوپترهای لازم برای اطفای حریق برخوردار نیست و این هلیکوپترهای موجود وقتی به محلهای آتشسوزی نزدیک میشوند بهخاطر بالگردشان بیشتر در آتش میدمند و وسعت آتشسوزی را افزایش میدهند.»
محیطزیست در زمره مسائل حیاتی کشور نیست
درویش در انتها و در تبیین راه پیشرو گفت: «تا موقعی که ضرورت حفظ این جنگلها برای مدیران کشور تبیین نشود و آنها به صرافت ایجاد یک یگان هوایی و استفاده از ظرفیتهای رسانهای قوی برای آگاه کردن مردم که وقتی آتشی را در جنگل دیدند باید چه کار کنند، نیفتند، تا موقعی که یک شماره تلفن سهرقمی برای اطلاع دادن از تخریبهای محیطزیست خصوصا همین آتشسوزیها در اختیار مردم قرار نگیرد که این شماره در ذهنشان بماند و وقتی چنین مشکلی پیش آمد بتوانند بلافاصله اطلاع دهند، مشکلی حل نخواهد شد و وضع همین خواهد بود. 90درصد این آتشسوزیها در 10دقیقه اول اگر اطلاعرسانی شود، هرگز به چنین فاجعههایی منتهی نمیشود ولی دولت رسما اعلام کرده است اختصاص شمارههای سهرقمی فقط مربوط به مسائل کلیدی و راهبردی و حیاتی کشور است و محیطزیست در شمار این مسائل کلیدی قرار ندارد. تا وقتی چنین وضعیتی است نمیتوانیم انتظار معجزه داشته باشیم و همین ماجرا متاسفانه ادامه پیدا میکند.»
دولت تجهیز یگان اطفایحریق منابع طبیعی را پشت گوش انداخته است
محمدعلی شاعری، عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی در ارتباط با آتشسوزیهای گسترده و پیاپی جنگلها در کشور گفت: «ما براساس برنامه ششم توسعه دولت را مکلف کردیم یگان مجهز اطفای حریق را در عرصههای منابع طبیعی و عرصههایی که تحتپوشش محیطزیست و سازمان جنگلها هستند، راهاندازی کرده و این یگانها مجهز به سیستمهای اطفای حریق پیشرفته و هم نیروی انسانی آموزشدیده و آماده و هم نیروهای هوایی و... شوند. متاسفانه دولت طی سه سال اخیر که برنامه ششم در حال اجراشدن است، امکانات و تجهیزات لازم را در نقاط حساس و پرخطر مستقر نکرده است.»
مجلس، منتظر دولت برای تخصیص منابع
عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی از آمادگی اختصاص منابع لازم توسط مجلس برای تجهیز یگان مجهز اطفای حریق خبر داد و گفت: «در داخل کشور، ما هم باید حتما با توجه و الگوگیری از مدلهای موفق جهانی مجهز شویم و دولت باید در این زمینه اقدام اساسی کند و اگر نیاز به منابع و اعتبار هم دارد یا مصوبه مجلس را میخواهد، در قالب یک لایحه دوفوریتی آن را به مجلس ارائه کند و ما هم آن را خارج از نوبت بررسی خواهیم کرد و منابع و امکانات را در اختیار دولت قرار خواهیم داد.»
آتشسوزی جنگلها در سال جاری افزایش یافته است
شاعری با اشاره به سیر صعودی در آتشسوزی جنگلها و مراتع در سال جاری، ادامه داد: «در سال جاری با توجه به بارندگیهایی که داشتیم پوشش گیاهی در مقایسه با سالهای گذشته رشد بیشتری داشته و الان که فصل گرماست و امکان آتشسوزی در عرصههای منابع طبیعی با توجه به رویشهای مناسبی که داشتیم بسیار بالا رفته است، هم در تابستان و هم در فصل پاییز خطر آتشسوزی در عرصههای منابع طبیعی افزایش پیدا کرده است. از طرف دیگر امکانات و تجهیزات مناسبی هم در نقاطی که امکان آتشسوزی بیشتر وجود دارد تامین نشده و در آتشسوزیهایی که رخ میدهد با تاخیر چند ساعته و چندروزه نسبت به اطفای حریق اقدام میشود و خسارتها بالارفته است. طبق آماری که سازمان جنگلها داده است آتشسوزی در دو، سه سال اخیر سیر نزولی داشته اما در سال جاری میزان آن براساس پیشبینیها در مقایسه با سالهای قبل بیشتر خواهد شد و روند صعودی خواهد بود.»
شاعری در واکنش به اظهارات عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست که معتقد است آتشسوزی در جنگلها مسالهای طبیعی است و نباید خیلی آن را بزرگ نشان داد، گفت: «آقای کلانتری این روزها از اینگونه اظهارنظرها زیاد دارد. ایشان در مسائل دیگر ازجمله انتقال آب خزر به سمنان و بخش مرکزی ایران هم نظر موافقی دارد و خیلی در موضوعات محیط زیستی حساسیت ندارد. در تمام دنیا آتشسوزی رخ میدهد اما برای کنترل و مهار آتشسوزی یگان پیشرفتهای در کشورها وجود دارد و از هوا و زمین امکانات و تجهیزات در زمان آتشسوزی به کمک جنگلبانان و محیطبانان میآید.»
وجود قوانین متعدد در جهت صیانت از منابع طبیعی
اگر قصورات دولتی و نبود امکانات و شرایط موجود و آتشسوزیهایی که هست را کنار هم بچینیم، بررسی وضعیت حقوقی و مطالبه قضایی از نهادهای متولی هم میتواند یکی از مناظر کمتر مورد توجه قرار گرفته و کمتر پرداختهشده در ارتباط با آتشسوزی منابع طبیعی کشور باشد. منابعی که هر روز گستره بزرگتری از آن از دسترس ما خارج میشود و از مواهب آن محروم میشویم. رسول کوهپایهزاده، حقوقدان و وکیلپایه یک دادگستری در همین رابطه گفت: «درخصوص آتشسوزی اخیر جنگلها باید گفت چه کسانی مسئول و پاسخگوی نابودی منابع کهن و چندینساله جنگلها و منابع طبیعی هستند؟ نابترین و زیباترین جنگلهای ایران به دلیل سوءمدیریت و بیکفایتی مسئولان و دستگاههای متولی در حال تبدیل شدن به تلی از خاکستر و ویرانی هستند. اگر بخواهیم این موضوع را از ابعاد حقوقی بررسی کنیم باید گفت مطابق اصل 50 قانون اساسی در جمهوری اسلامی، حفاظت از محیطزیست که نسل امروز و نسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند وظیفه عمومی تلقی میشود، از اینرو فعالیتهای اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیطزیست یا تخریب غیرقابل جبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است. قانونگذار قوانین مختلفی برای حفاظت از جنگلها و منابع طبیعی وضع کرده است که از آن جمله میتوان به قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع، قانون حفظ و حمایت از منابع طبیعی و ذخایر جنگلی کشور و قانون مجازات اسلامی اشاره کرد.»کوهپایهزاده در تشریح مواد قانونی موجود در این باره گفت: «جنگلها در واقع یکی از مهمترین و ارزشمندترین سرمایههای ملی و مواهب الهی محسوب میشوند. مطابق ماده 47 قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع مصوب 1346 هرکس در جنگل عمدا آتشسوزی ایجاد کند به حبس از 3 تا 10 سال محکوم خواهد شد. تبصره همین ماده هم میگوید که در موقع آتشسوزی در جنگلها تمام ماموران دولتی اعم از لشکری و کشوری و شهرداری که در نزدیکی محل باشند موظفند با کلیه وسایل ممکنه که در اختیار دارند در آتشنشانی کمک کنند. ماده 45 همین قانون هم بیان داشته است در صورتی که بر اثر بیمبالاتی حریقی در جنگل ایجاد بشود، مرتکب تا یک سال به مجازات حبس محکوم میشود و خسارات وارده را نیز باید جبران کند. ماده 675 قانون مجازات اسلامی مصوب 1375 بیان میدارد که هرکس جنگل یا خرمن یا هرنوع محصول زراعی را آتش بزند به حبس از دو تا پنج سال محکوم میشود. تبصره این ماده هم گفته است، چنانچه موارد فوق به قصد مقابله با حکومت اسلامی باشد مجازات محارب یعنی اعدام را به دنبال خواهد داشت.»
وظایف قانونی دولت در صیانت از منابع طبیعی
این حقوقدان به تشریح وظایف دولت در صیانت از منابع طبیعی پرداخت و خاطرنشان کرد: «نکته مهمی که اینجا وجود دارد این است که در برنامه ششم توسعه ماده 48، دولت مکلف به اقداماتی جهت حفاظت از محیطزیست شده است. به طور مشخص در بند «ه» این ماده چنین آمده است که تهیه و اجرای طرح جامع پیشگیری و اطفای حریق در عرصه تحت مدیریت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری و سازمان حفاظت از محیطزیست با همکاری دستگاههای اجرایی، نظامی و انتظامی برعهده دولت است.»
صیانت از منابع ملی از موارد حقوق عامه
کوهپایهزاده به ورود دستگاه قضا به منظور احقاقحقوق عامه در این مساله اشاره کرد و افزود: «متاسفانه به نظر میرسد فارغ از اینکه علت اصلی این آتشسوزی چه بوده است و براساس ظواهر و شواهد و قرائن بیتدبیری، بیبرنامگی، عدمپیشبینیهای لازم، عدمتدارک و تجهیز منابع جهت اقدام لازم، ضروری و فوری در مقابله با این خطر ناشی از سهلانگاری، مسامحه، قصور متولیان و مسئولان و دستگاههای امر در این خصوص مسالهساز بوده است و از آنجایی که وظیفه و رسالت ذاتی دستگاه قضایی ازجمله احقاقحقوق عامه و حفظ و صیانت از آن است و با توجه به آنکه منابع طبیعی و جنگلها متعلق به عامه مردم است و در ذیل احقاق حقوقعامه و صیانت از حقوق عامه قرار میگیرد یقینا دستگاه قضایی باید در این قضیه با جدیت و صلابت ورود پیدا بکند، مورد دقیقا بررسی شود و با مسببان و متخلفان و مسئولان و همه کسانی که در این خصوص کوتاهی و سهلانگاری کردهاند و قصوری داشتهاند، برخورد قانونی و قاطع و عبرتآموز و بازدارنده صورت بگیرد.» این وکیل دادگستری به نقش رسانهها در برخورد با مقصران حوادث اینچنینی اشاره کرد و گفت: «نکته دیگری که باید به اصحاب رسانه درواقع گفت این است که مطالبهگری و نظارت رسانهها و خبرنگاران به عنوان وجدان آگاه و بیدار جامعه جهت پاسداری از حقوق عامه نباید فقط به ارزشهای مادی و ملموس جامعه محدود شود. به عنوان مثال فقط نباید زمانی که قیمت لبنیات و پیاز بالا میرود اهل رسانه واکنش نشان دهند بلکه در مورد تخریبهایی از این دست، تخریبهای محیط زیستی و منابع طبیعی، تخریبهایی که اکوسیستم و جنگل و خاک و پوشش زنده و ارزشهای سیاحتی و گردشگری طبیعی و... هم باید با حساسیت و جدیت واکنش نشان دهند و مطالبهگری کنند و اطلاعرسانی انجام دهند و در خصوص برخورد قضایی با مقصران قضیه را تا انتها پیگیری کنند.»
اصلاح و روزآمد کردن قانون
کوهپایهزاده در پایان گفت: «نکته آخر هم اینکه برای جلوگیری از تکرار این قضایا ما در بعد تقنینی هم نیاز به بازبینی و اصلاح و روزآمد کردن مقررات در زمینه آتشسوزی داریم. ما عدمپیشبینیها و عدمبرخوردهای لازم در این خصوص را با تقنین میتوانیم اصلاح و مجازاتهای لازم را برای آن ایجاد کنیم. در واقع باید دنبال تهیه و تدوین و تصویب طرح جامع مدیریت اطفای حریق در کشور باشیم و در کنار آن فرهنگسازی عمومی هم انجام شود و راهکارهای مدیریت آتشنشانی و افزایش مشارکت مردم و البته تخصیص بودجه و اعتبارات لازم و استفاده از بهروزترین متدهای علمی اطفای حریق و استفاده از تجارب سایر کشورها هم پیگیری شود که این مساله میتواند آسیبهای ما را در آینده کاهش دهد.»