کد خبر 988499
تاریخ انتشار: ۹ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۰
زنده‌گیری و اسارت، هدیه سازمان محیط زیست به یوزپلنگ‌

روز ملی یوزپلنگ در حالی از راه می‌رسد که بقای نسل یوزپلنگ در ایران با سرنوشتی مبهم‌ مواجه است و تنها برنامه در دست اجرای سازمان حفاظت محیط زیست برای حفاظت از بازماندگان نسل این گربه چابک، جدا کردنشان از طبیعت و انتقالشان به محوطه‌هایی محصور است.

به گزارش مشرق، روز ملی یوزپلنگ در حالی از راه می‌رسد که بقای نسل یوزپلنگ در ایران با سرنوشتی مبهم‌ مواجه است و تنها برنامه در دست اجرای سازمان حفاظت محیط زیست برای حفاظت از بازماندگان نسل این گربه چابک، جدا کردنشان از طبیعت و انتقالشان به محوطه‌هایی محصور است؛ برنامه‌ای که پیشتر با شکست مواجه شده و به گفته کارشناسان حتی در صورت موفقیت، نقشی در جلوگیری از انقراض یوزپلنگ در طبیعت کشورمان ایفا نخواهد کرد. برنامه‌ای که بیشتر به مقدمه‌ای برای صدور مجوز معدنکاوی در پناهگاه حیات وحش دره‌انجیر استان یزد شباهت دارد تا راهکاری برای نجات نسل یوزپلنگ. چرا که صدور مجوز بهره‌برداری از معدن آنومالی D19 در پناهگاه حیات وحش دره‌انجیر سال‌هاست به دلیل واقع شدن این معدن در یکی از شاخص‌ترین زیستگاه‌های یوزپلنگ به تاخیر افتاده و حالا زنده‌گیری و انتقال یوزپلنگ‌های این منطقه به محوطه‌ای محصور، بستری مناسب برای صدور مجوز اکتشافات معدنی در پناهگاه حیات وحش دره‌انجیر فراهم خواهد آورد.

بیشتر بخوانید:

علیرضا جورابچیان، بنیانگذار پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی که سال 80 با مشارکت سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان ملل به اجرا درآمد به مناسبت فرارسیدن روز ملی یوز می‌گوید: متاسفانه سازمان حفاظت محیط زیست پروژه بین‌المللی یوز را که تا سال 89 دستاوردهای ارزشمندی به همراه آورده بود طی سال‌های اخیر با سوء مدیریت خود نابود کرده و روند حفاظت از این جانور ارزشمند را به بیراهه سوق داده است.

وی ادامه می‌دهد: در دهه هشتاد، دست‌اندرکاران پروژه یوز، کارشناسان سازمان حفاظت محیط زیست و محیط‌بانان برای حفاظت از یوز زحمات بسیاری را متحمل شدند. در این سال‌ها عملکرد محیط‌بانان زیستگاه‌های یوز به طور کامل تحت نظارت مستقیم دفتر پروژه یوز و سازمان حفاظت محیط زیست زیست بود و کسی جرات تخطی از مسئولیت‌هایش را نداشت اما طی سال‌های اخیر محیط‌بانان برای دفتر پروژه تره خرد نمی‌کنند، به خواسته‌های پروژه اهمیتی نمی‌دهند و حتی تا جایی پیش رفته‌اند که دو سال پیش در کمال تعجب و تاسف خبری در رسانه‌ها منتشر شد مبنی بر اینکه یکی از محیط‌بانان میاندشت، یک توله یوز را از طبیعت ربوده و به قاچاقچیان فروخته است. این یعنی فاجعه!

جورابچیان با اشاره به اظهارات اخیر مسئولان محیط زیست استان یزد مبنی بر اینکه در این استان تنها دو یوز باقی مانده که باید زنده‌گیری شده و برای اجرای طرح تکثیر در اسارت به محوطه‌ای فنس‌کشی‌شده منتقل شوند می‌گوید: این ادعای غیرقابل باور که تنها دو یوز در استان پهناور یزد باقی مانده مستلزم در دست داشتن مستنداتی است که تا به حال ارائه نشده اما به فرض که این ادعا صحت داشته باشد، چه کسی بابت این کاهش چشمگیر جمعیت بازخواست خواهد شد؟ اگر در پناهگاه حیات وحش دره‌انجیر یزد که تا همین چند سال پیش طبق آمار، میزبان 50 درصد از جمعیت یوزهای کشور بود، حالا تنها دو یوز باقی مانده باشد، چه کسی پاسخگوی نابودی این سرمایه ملی طی این بازه زمانی کوتاه خواهد بود؟ آیا ماجرا به همین جا ختم می‌شود که مسئولان با افتخار بگویند تنها دو یوز مانده و باید آنها در به محوطه محصور منتقل کنیم؟ آیا در صورت کاهش تعداد یوزهای یزد به دو فرد، روند حفاظت از یوز در این استان قابل قبول است که حالا طرح تکثیر در اسارت را بخواهند در این استان اجرا کنند؟

این مدیر بازنشسته سازمان حفاظت محیط زیست با انتقاد از برنامه‌ریزی سازمان حفاظت محیط زیست برای تکرار طرح شکست‌خورده تکثیر یوز در اسارت می‌گوید: واقعا متعجبم از اینکه مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست به جای آنکه تدبیری برای حفاظت از یوز در زیستگاه‌های کشور بیندیشند اصرار دارند برای اجرای طرفی بی‌فایده هزینه کنند. طرحی که در خوش‌بینانه‌ترین حالت، حاصل آن تولد یوزهایی است که باید تا پایان عمر در اسارت زندگی کنند و تاثیری در جلوگیری از انقراض نسل یوز در طبیعت کشور ندارند.

وی با اشاره به تجربه ناموفق طرح تکثیر در اسارت یوزها در پارک پردیسان می‌گوید: یک بار پس از صرف هزینه‌ای قابل توجه و قربانی کردن دو یوز ارزشمند طرح تکثیر در اسارت را در پردیسان اجرا کردند که به دلیل مشارکت افراد ناآگاه با شکست مواجه شد. به جای آنکه از تجربیات کارشناسانی که دغدغه محیط زیستی دارند استفاده کنند با کسانی که انگیزه مادی دارند همکاری کردند. معاون وقت سازمان حفاظت محیط زیست، برای اجرای این طرح با یک مستندساز قرارداد بست و آن مستندساز هم طرح را به یک دامپزشک انگلیسی به نام شان مک‌کویین سپرد که نتیجه ناموفق آن را این روزها در رسانه‌ها می‌خوانیم.

اولین مدیر ملی پروژه حفاظت از یوزپلنگ، طرح تکثیر در اسارت یوزپلنگ را اقدامی نمایشی و هزینه‌بر دانسته و یادآور می‌شود: اقدامی تحت عنوان تکثیر در اسارت، تاثیری در جلوگیری از روند انقراض یوزپلنگ در طبیعت نخواهد داشت و همانطور که گفتم در خوش‌بینانه‌ترین حالت به تولد توله‌ یوزپلنگ‌هایی منجر می‌شود که تا پایان عمر در اسارت زندگی‌ خواهند کرد. چرا که توله یوزپلنگ‌های متولد شده در اسارت هرگز، مهارت‌های بقا در طبیعت را نخواهند آموخت و در نتیجه قابلیت رهاسازی، بقا و تولید مثل در طبیعت را به دست نخواهند آورد بنابراین معرفی طرح تکثیر در اسارت به عنوان اقدامی که بناست از انقراض نسل یوزپلنگ در طبیعت جلوگیری کند یک فریب است.

وی با اشاره به پیشنهاد کشور هندوستان برای تکثیر یوزپلنگ‌های ایران در دهه هشتاد می‌گوید: هرچند طرح تکثیر در اسارت در جلوگیری از انقراض یوزپلنگ در طبیعت بی‌تاثیر است اما اگر مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست تا این حد به تکثیر یوزپلنگ‌ها در اسارت علاقه دارند چرا پیشنهاد هندی‌ها را نمی‌پذیرند؟ آنها پیشنهاد داده بودند که دو یوزپلنگ از ایران بگیرند، با هزینه خودشان تکثیر کنند و تعدادی از توله‌ها را به ایران بدهند. هندی‌ها هم تجربه این کار را دارند هم عرضه آن را. هزینه‌ای هم از ما نمی‌خواستند. اگر هدف، تولد توله‌هایی است که قابلیت رهاسازی ندارند، چرا به جای صرف این هزینه قابل توجه و روبه‌رو شدن با شکست کامل، این کار را به هندی‌ها نسپردند؟

جورابچیان با ابراز تاسف از رویکرد سازمان حفاظت محیط زیست نسبت به حفاظت از بازماندگان نسل یوزپلنگ در ایران می‌گوید: بارها تاکید کرده‌ایم، نامه نوشته‌ایم، هشدار داده‌ایم که یوزپلنگ با این اقدامات نمایشی و شعارهای شیک حفظ نمی‌شود. اگر حقیقتا خواهان جلوگیری از انقراض نسل یوزپلنگ هستند باید زیستگاه‌های این جانور را احیا کنند، تعداد محیط‌بانان و پاسگاه‌های محیط‌بانی را در این زیستگاه‌ها اضافه کنند. کیفیت حفاظت را ارتقا دهند و روی بهبود عملکرد محیط‌بانها تمرکز کنند اما متاسفانه باید بگویم حفاظت از یوزپلنگ، دغدغه سازمان حفاظت محیط زیست نیست؛ سازمانی که ترجیح می‌دهد برای فنس‌کشی هزینه کرده، یوزپلنگ‌ها را از طبیعت جدا و به داخل فنس منتقل کند.

بنیانگذار پروژه یوزپلنگ در پایان می‌گوید: بر این باورم که جمعیت یوزپلنگ آنقدرها هم که گفته می‌شود کم نیست. اینکه دانش، انگیزه و ابزار لازم برای پایش و برآورد جمعیت یوزپلنگ وجود ندارد و نهایتا اینکه یوزپلنگی مشاهده نمی‌شود را نباید به این حساب گذاشت که یوزپلنگ وجود ندارد.  یوزپلنگ‌ها جانورانی ترسو هستند و در صورت از بین رفتن زیستگاه، فورا به زیستگاه‌های امن و بکر مهاجرت می‌کنند. همانطور که پیشتر هم گفته‌ام بر این باورم که یوزپلنگ‌ها همان‌گونه که سال‌ها خودشان نسلشان را حفظ کرده‌اند از این پس هم خواهند توانست به حیات ادامه دهند مشروط بر اینکه از تخریب زیستگاهشان جلوگیری کنیم.

درباره پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی

فاز اول پروژه یوز که در سال 1380 با مشارکت سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان ملل آغاز شد و تا سال 89 ادامه یافت را به جرات می‌توان، موفقیت‌آمیزترین و البته شفاف‌ترین سال‌های اجرای این پروژه به حساب آورد. تنظیم گزارش‌های پیاپی از عملکرد پروژه یوز در سال‌های نخست و انتشار تصاویر ثبت شده از یوزها توسط دوربین‌های تله‌ای دو عاملی است که فارغ از موفق بودن یا نبودن، عملکردی شفاف از فاز اول این پروژه به نمایش می‌گذارد.

همانگونه که در گزارش فاز اول پروژه یوز قابل مشاهده است، تکیه بر اقداماتی چون افزایش تعداد محیط‌بانان، پاسگاه‌های محیط‌بانی و امکانات و تجهیزات در یوز زیستگاه‌های یوزخیز یکی از برجسته‌ترین اقداماتی است که طی سال‌های نخست فعالیت پروژه یوز در دست اجرا قرار گرفته است. اقداماتی که نتیجه آن نه تنها متوجه یوزها می‌شود بلکه با برقراری امنیت بیشتر در این زیستگاه‌ها، شرایط به مراتب مطلوب‌تری برای گونه‌های مختلف جانوری و گیاهی فراهم می‌آورد. اقداماتی که نادیده گرفتن آن در فاز دوم پروژه، بارها مورد انتقاد کارشناسان واقع شد.

فاز دوم این پروژه که از سال 89 آغاز شده و طبق روال فاز اول ادامه یافته بود با انتصاب مدیریت جدید، وارد مرحله‌ای تازه شد؛ هومن جوکار، خزانه‌دار موسسه خصوصی میراث پارسیان، یک سال پس از آنکه مدیریت پروژه حفاظت از یوزپلنگ را به دست گرفت، با افزودن متممی به سند فاز دوم این پروژه، موسسه خصوصی میراث پارسیان را به عنوان شریک سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان ملل به دست‌اندرکاران پروژه اضافه کرد. موسسه‌ای که با اضافه شدن نامش به سند فاز دوم پروژه یوزپلنگ، اطلاع‌رسانی و عملکرد شفاف، را از پروژه جدا کرد. حالا هم دو سالی است هومن جوکار و مسئولان ارشد موسسه حیات وحش میراث پارسیان با اتهامات امنیتی در بازداشت به سر می‌برند و پروژه حفاظت از یوزپلنگ بی آنکه مدیری داشته باشد، برنامه‌ریزی برای حفاظت از این گربه در حال انقراض را بر عهده دارد.

نهم شهریورماه 1373، بومیان، به یک یوزپلنگ مادر و سه توله‌اش که برای یافتن آب و غذا به شهر بافق استان یزد نزدیک شده بودند حمله‌ور شدند. یوز مادر فرار کرد و دو توله بر اثر شدت ضربات بیل و چماق بومیان جان سپردند. اما یکی از توله‌ها نجات یافت که پس از انتقال به پارک پریسان تهران ماریتا نامگذاری شد. ماریتا پس از 9 سال زندگی در پارک پردیسان تهران، در دی‌ماه 82، پس از چند ساعت بیهوشی و بعد از آنکه دامپزشکان خبر از کار افتادن دستگاه گوارش، کلیه‌ها و مثانه‌اش را اعلام کردند به دلیلی نامعلوم جان سپرد. از سال 1386، روز نهم شهریور، به مناسبت سالروز نجات ماریتا، روز ملی یوزپلنگ نامگذاری شد.

لاشه دو توله یوزی که شهریور 73 توسط بومیان بافق کشته شدند


 

ماریتا در پارک پردیسان تهران


 

لاشه تاکسیدرمی‌شده ماریتا در دفتر پروژه حفاظت از یوز

منبع: تسنیم

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 3
  • در انتظار بررسی: 2
  • غیر قابل انتشار: 0
  • IR ۱۱:۲۶ - ۱۳۹۸/۰۶/۰۹
    13 0
    از شر آدمیزاد بایدم به قفس پناه ببرند.
  • IR ۱۳:۲۷ - ۱۳۹۸/۰۶/۰۹
    6 0
    میگن " لاشه تاکسیدرمی‌شده ماریتا" درحالیکه طبق اطلاعاتی که دارم فکر میکنم خود مدیر مربوطه و زیردستانش ترجیح دادن ماریتا رو قبل از اینکه خیلی پیر و نحیف بشه تاکسیدرمیش کنن.. مرگ ماریتا خیلی مشکوکه و عمدی به نظر میرسه
  • حسین IR ۱۳:۳۵ - ۱۳۹۸/۰۶/۰۹
    14 0
    لعنت به اون مردم عقب افتاده ای که اون حیوونها رو کشتن

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس