خدنگها در مقابل زهر مارها مصونیت دارند و این به دلیل آن است که گیرندههای استیلکولین در سیستم عصبی آنها به گونهای شکل گرفته که غیرممکن است زهرهای عصبی مارها به آن چسبیده و سیستم عصبی آنها را با مشکلی مواجه کند. محققان در حال تحقیق در این مورد هستند که آیا مکانیسم مشابهی از خدنگها در مقابل زهرهای خونی مارها هم حفاظت میکند یا خیر.
چندین گونه خدنگ از جمله خدنگ خاکستری هندی به دلیل مهارتی که در جنگ با مارهای سمی به ویژه کبرا دارند، شهرت یافتهاند. چابکی، پوست کلفت و ایمنی در مقابل سم مار موجب موفقیت آنها در این نبردها شده اما باید توجه داشت که خدنگها به طور معمول از کبراها پرهیز میکنند و علاقهای هم به خوردن گوشت آنها ندارند.
معرکهگیرهای پاکستانی در نمایشهای خیابانی خود خدنگها را به جان مارها میاندازند تا مبارزهای دروغین را انجام میدهند. این کار در گذشته در اوکیناوای ژاپن هم بسیار معمول بود اما اکنون کمتر شدهاست.
واقعا چقدر بعضیا بامزه هستند
انگار باید حتما اظهارنظر کنند
هر حیوانی یک دسته دارد یک راسته و....
و البته یک اسم
که معمولا یک نام علمی دارد و یک نام عرفی
پارسی گویان عزیز لطفا اول بین خودتون مشخص کنین که تو جنوب به این چی میگن بعد پست بزارین!این خدنگ نیست اما دله هست که در سراسر ایران و مخصوصا به صورت زیاد در مناطق شمال غرب پیدا میشه گرفتنش هم خیلی سخته
عزیز دل استیل کولین فقط یکی از انتقال دهنده های عصبی هستش و کل سیستم عصبی رو شامل نمیشه در ضمن فقط تو انسان نقش انتقال دهنده برای میون های مخطط ارادی رو داره و این مکانیسم اغلب در پستانداران کوچک ساده تر از این حرفاست که سیناپس هاشون و در کل هومورس شون دارای همچین پروسه ای باشن در ضمن این خدنگ نیست ولی خیلی شبیه اونه در ضمن این کارها که شما میگی در ژاپن اون هم در اوکیناوا که یکی از پیشرفته ترین شهر های ژاپنه کاملا ممنوعه البته من قدیمو نمیدونم
نامش مانگوس واصلا حیوانی گوشتخوار است در صورتیکه موش صحرایی نوعی جونده وقدرت شکار ماری با این چثه را ندارد در هندوستان در خانه ها انرا دست اموز کرده وبرای دور کردن مارهای خطرناک کبری از انها استفاده میشود در پارک کوه صفه اصفهان بعضی وقتها مشاهده میشود