بار خدایا تو هستی لایزال و هستی نامتناهی ای پروردگارا آفریدگارا کبریایی و عظمت و جلال و جبروت از آن توست و حقارت و صغارت از آن من تو غنای مطلقی و هیچ احتیاجی به من نداری اما من فقر مطلق ام و بی نهایتت نیازمندم رحمتت و عنایتت و محبتت را از من دریغ مدار که بی تو می میرم
زیباترین تابش صبحگاهی خورشید مربوط به دوران کودکیم بود. خونه روستایی مادربزرگم سالی یکبار میرفتیم و صبحهای زود زیباترین طلوع خورشید دنیا رو در کنار صدای گوسفندانی که پدربزرگم به صحرا می برد می دیدیم
خدا همه گذشتگان رو بیامرزه