-
چند دقیقه با کتاب «حبیب ممدآقا» / ۲۲۹
دعوت «شهید حبیب» به عروسی دختر بشار اسد!
بعد از بیست روز که هی سیب زمینی و تخم مرغ پخته دادند، شام برایمان مرغ آوردند. گفتم: «به قرآن مجید امشب درگیری داریم». حبیب از در آمد داخل. کلی زد و گفت: «بچو! عروسی دختر بشار اسده! دعوتمو کرده!...».
-
چند دقیقه با کتاب «ستارههای سوخته» / ۲۱۳
حبیب با رفتنش کمر خیلیها را شکست!
امروز وقتی به چهره تکتک بچهها نگاه میکردی غم و درد را در خطوط چهره همگیشان میدیدی. وقتی آقای نادری با آن حال پریشان و چشمهای اشکبار پشت میکروفن بلندگوی مسجد قرار گرفت و گفت...
-
چند دقیقه با کتاب «زمان ایستاده بود» / ۲۱۲
محمدرضا و صارم در تله گوشبرها!
برگشتم و نگاهی انداختم پشت سرم. حسینی و مهرفرد دیده میشدند؛ فقط صدایشان میآمد. تا بلند شدم خودم را برسانم بالا و مسیر را نشانشان بدهم، کریمی فریاد زد: بیا بریم فرصتی نیست دیگه...
-
چند دقیقه با کتاب «اول ابراهیم شو» / ۱۹۸
چند نیروی شناسایی در آتش سوختند!
یک راکت به چادر نیروهای اطلاعات خورد و چند نیروی زبده شناسایی در آتش سوختند. راکتی دیگر به ماشین تدارکات گردان خورد و حسن مسرور و حمیدرضا پورزرگر هم تکهتکه شدند. رمهها هم جان سالم به در نبردند.
-
فیلم/ طریق حبیب
همزمان با اربعین حسینی هزاران نفر از دانشجویان با حضور در حسینیه امام خمینی با رهبر انقلاب اقامه عزا کردند.
-
چند دقیقه با کتاب «قصه کربلا» / ۱۸۱
فاصله بریر تا حورالعینها چقدر بود؟!
شب عاشورا بریر پسر خضیر و عبدالرحمن انصاری ایستاده بودند پشت خیمهای که امام حسین داخلش داشت غسل شهادت میکرد. آنها هم میخواستند غسل کنند و برای این کار عجله داشتند. بریر با عبدالرحمن شوخی میکرد...
-
چند دقیقه با کتاب «به قلم سوگند» / ۱۶۷
سهمیه خدا از بین بچههای گروهان روحالله
نمیدانم خدا چه حکمتی را مقدر کرده بود که من چند ساعت قبل از شهادت حبیب موقعی که او زیر آتش خمپارهها، با تیمم آخرین نمازش را میخواند دلم گواهی دهد که دیگر حبیب باز نمیگردد.
-
به روایت گلعلی بابایی؛
ماجرای توقیف کتاب دو سردار!
از نگاه من نوشتن این کتاب ادای دین به شهدای مدافع حرم، بهویژه شهید حاجقاسم سلیمانی بود. خوب است بدانید یکی از فصلهای آخر کتاب به نبرد صحرا که در نهایت به فروپاشی داعش منجر شد، اختصاص دارد.
-
خانه امام را تمیز نگه داریم؛
خادمی که پر سبز نداشته باشد، خادم نیست!
زمانی که کودک بودم فکر میکردم اصلا خادمی که از این پر سبزها نداشته باشد، خادم نیست مثل فرشتهای که اگر بال نداشته باشد فرشته نخواهد بود. اما ما در مکتبی بزرگ شدیم و قد کشیدیم که...
-
از ۱۷ تیرماه آغاز و تا ۲۷ تیرماه ادامه دارد؛
پاسداشت پیرغلامان میاندار حسینی در رویداد «مقام مجنون»
رویداد «مقام مجنون» با محوریت پاسداشت پیرغلامانِ میاندار حسینی در سراسر کشور از ۱۷ تیرماه آغاز و تا ۲۷ تیرماه ادامه خواهد داشت.
-
اولین «نشان حبیب» به حاج غلامرضا سازگار اهدا شد
دومین جلسه شورای سیاستگذاری بنیاد دعبل خزاعی در تاریخ با حضور اعضا در محل ساختمان مرکزی سازمان تبلیغات اسلامی برگزار شد.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۰۵/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت اول
«حمید» چگونه از «پری» خواستگاری کرد؟
رفت و آمد حاج حمید به خانه ما و صمیمیتی که با خسرو داشت باعث شد بین ما سه نفر یک جمع سه نفره تشکیل شد و کمکم بر اثر این مراودات بین ما علاقه به وجود آمد. ایشان اول موضوع را با خسرو مطرح کرد که...
-
عکس/ چهارمین روز «روایت حبیب» در شیراز
روز چهارم از برنامه فرهنگی هنری «روایت حبیب» در شیراز با برگزاری ویژه برنامه دانش آموزی «قصه های خوب برای بچههای خوب»، کارگاه روایت نویسی و کارگاه نقاشی خط در حرم حضرت شاهچراغ (ع) برگزار شد.
-
خیانت منافقین در جبهههای جنگ؛
چرا کارت سازمان منافقین را با خودتان نیاوردید؟
هنوز چند قدمی با آن سنگر دوشکا فاصله داشتند که یکباره دوشکاچی به سمت آنها رگبار بست و تعدادی از آنها را نقش بر زمین کرد. چند لحظه بعد؛ باز شنیدیم همان فرد ناشناس، اللهاکبر گفت و ...
-
«پاورقی» به بجنورد رسید
سفارشهای کاری برایم ارزشی ندارد!
در سومین روز از حضور کاروان هنری «روایت حبیب» در خراسان شمالی، دومین نشست پاورقی در پلاتو شمس بجنورد برگزار شد.
-
«ریشه در سالهای قحطی» نقد و بررسی میشود
سفری در دل تاریخ و ماجرای قهر طبیعت!
جلسه نقد و بررسی کتاب «ریشه در سالهای قحطی» در فرهنگسرای گلستان برگزار میشود. این رمان روایتی متفاوت از دوران قاجاریه در ایران است.
-
در محضر مدافعان حرم/۸۳/ گفتگوی مشرق با حبیب عطوی، مدافعی از لبنان/ قسمت سوم
حبیب: هواپیمای روسی مانع شهادتم شد! + عکس
آنها قطعا به خاطر ما نیامدند؛ کسی نمی دانست ما آنجا گیر افتادهایم؛ نمیدانیم چطور شد که آمدند و بمباران کردند. آتش که خوابید من گفتم بچه ها فرار کنیم!
-
در محضر مدافعان حرم/۷۰/ گفتگوی مشرق با برادر شهید اسدالله ابراهیمی
کاشف شکنجهگاه انقلابیها در فتنه ۸۸ که بود؟ + عکس
اسدالله به وسیله دو عدد گاز اشکآور جلوی هجوم جمعیت به وزارت کار را می گیرد و به تنهایی از وزارتخانه محافظت می کند و جمعیت پراکنده می شوند.
-
فیلم/ در انتخابات مثل حبیب و با اقتدار باشیم
مردم انقلابی ایران همگام با فرامین مقام معظم رهبری و حبیب انقلاب " سردار شهید حاج قاسم سلیمانی" با اقتدار از آمدن پای صندوقهای رای سخن میگویند.
-
ایرج طهماسب و حمید جبلی با «رفیق بد» به آیفیلم میآیند
حبیب پس از سالها به ایران برمیگردد و سراغ دوست قدیمیاش عزیز که در یک آسایشگاه روانی بستری است، میرود. عزیز حرف نمیزند و حبیب را نمیشناسد.