قاسم محبعلی-از مدیران ارشد وزارت خارجه دولت اصلاحات- پیش از این گفته بود:«فشارهای اقتصادی به ایران کارساز نیست و چرخش اساسی در سیاست خارجی ایران، جز از طریق واردکردن شوک نظامی ایجاد نخواهد شد»!

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** ترور سردار سلیمانی،نتیجه دخالت سپاه در کارِ دولت بود!

«قاسم محبعلی» از مدیران وزارت خارجه در دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«ترور سردار سلیمانی "معلول ضعف در سیاست منطقه‌ای" ایران است... احتمال می‌دهم آقای شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی به عراق رفته باشد تا به نوعی آرامش را به فضای سیاسی این کشور بازگرداند. معتقدم کاری را که سردار سلیمانی پیشتر انجام می‌داد، حالا آقای شمخانی عهده دار آن شده است. او تلاش می‌کند همانند سردار سلیمانی در عراق ایفای نقش کند».

محبعلی در ادامه گفت:«می‌دانیم که از مدت‌ها قبل مسئولیت پیشبرد سیاست منطقه‌ای ایران به سپاه واگذار شده و با تغییر دولت و بر سر کار آمدن آقای روحانی نیز این وضعیت ادامه یافت. من معتقدم در هر امری کار را باید به کاردان سپرد. حتی فکر می‌کنم اتفاق ناگواری که در عراق رخ داد و نیروهای آمریکایی ناشی از همین تصمیم بود».

این فعال اصلاح طلب پیش از این در مصاحبه با یک رسانه خارجی در اظهارنظری تأمل برانگیز گفته بود:«فشارهای اقتصادی به ایران کارساز نیست و چرخش اساسی در سیاست خارجی ایران، جز از طریق واردکردن شوک نظامی ایجاد نخواهد شد»!

حالا این شخص که ارسال پالس به دشمن برای حمله نظامی به مردم ایران را در کارنامه خود ثبت کرده، این بار به شهید والامقام سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی حمله کرده است و مدعی شده است که علت شهادت سردار سلیمانی، دخالت سپاه در کار دولت بوده و حالا که شمخانی به عراق رفته، کار به کاردان سپرده شده است!

در اوج مبارزه محور مقاومت- به فرماندهی سردار سلیمانی- با تروریست های تکفیری در منطقه و از جمله داعش، اصلاح طلبان مدعی بودند که سوریه و عراق نیز برجام می خواهد و باید بجای اقدام نظامی، با مذاکره به نتیجه برد-برد برسیم.

در نهایت پس از مجاهدت های شبانه روزی مدافعان حرم، کمر داعش شکسته شد و رویای آمریکایی-اسرائیلی «دولت اسلامی در عراق و شام» بر باد رفت و نقشه شوم حضور داعش در کوچه و خیابان های کرمانشاه و همدان و اهواز و...نیز نقش بر آب شد.

اقدامات سپاه قدس به فرماندهی سردار سلیمانی، امنیت و آرامش را برای مردم ایران و دیگر کشورهای منطقه به ارمغان آورد. امنیت و آرامشی که در سایه آن، تبادلات اقتصادی ایران با همسایگانش را افزایش داد.

در نقطه مقابل، در دولت آقای روحانی، پرونده هسته ای از شورای عالی امنیت ملی به وزارت خارجه سپرده شد و شخص وزیر-محمد جواد ظریف- ریاست تیم مذاکره کننده ای هسته ای را بر عهده گرفت.

دولتمردان تاکید کردند که در ازای بتن ریزی در صنعت هسته ای و تعطیلی غنی سازی 20 درصد- با کاربردهای مختلف از جمله تأمین داروی بیماران خاص- تمامی تحریم های ضدایرانی یکباره لغو شده و رونق عظیم و فتح الفتوح بزرگ اقتصادی رخ خواهد داد.

اما در نهایت به دلیل متن بسیار ضعیف برجام و غفلت دولت از 28 شرط ابلاغی، هسته ای رفت ولی تحریم ها ماند. قیمت دلار سر به فلک کشید و بازار خودرو، مسکن، سکه، لوازم خانگی و...ملتهب شد.

هسته ای رفت ولی سفره مردم کوچک شد. سرمایه گذاری خارجی کاهش یافت. هم عزت پاسپورت ایرانی و هم جایگاه و شأن دیپلمات های ایرانی- به دلیل اخراج غیرقانونی 5 دیپلمات ایرانی و بازداشت غیرقانونی یک دیپلمات ایرانی- لگدمال شد.

بر همین اساس به دلیل خسارت های بزرگ برجام، کارشناسان و صاحبنظران تاکید کردند که باید پرونده هسته ای از وزارت خارجه به نهاد دیگری منتقل شود.

انشاالله به فضل الهی، شهید سلیمانی، کارِ سردار سلیمانی را به نتیجه نهایی خواهد رساند. حقیقتی که هم آمریکا را آشفته کرده و هم دنباله های آمریکا در ایران. برای همین تنها راه برای این طیف، عقده گشایی علیه این سردار بزرگ است.

**زنگنه:از آمریکا انتظار داریم کاری علیه مردم ایران انجام ندهد

روزنامه اعتماد در مطلبی به نقل از «بیژن زنگنه» وزیر نفت نوشت:«امریکا در این شرایط بسیار سخت رویارویی با کرونا به اقدام علیه مردم ما ادامه می‌دهد و مردم ایران این روزها را فراموش نمی‌کنند. آنها به ما کمک نمی‌کنند و از آنها انتظار نداریم که به ما کمک کنند، اما انتظار داریم کاری علیه مردم ایران انجام ندهند».

یکی از نقاط ضعف جدی مقامات ارشد دولت روحانی این است که دیدگاهشان نسبت به مجموعه ای که حاکمیت آمریکا را بر عهده دارد(کاخ سفید و کنگره)، به هیچ عنوان با واقعیت منطبق نیست.

به همین علت پس از امضای برجام و علیرغم کارنامه سیاه آمریکا در توافقات بین المللی، مقامات ارشد وزارت خارجه گفتند که «امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین است»!، پس از آن آقای روحانی اعلام کرد که «آمریکایی ها قول! داده اند که به تعهدات خود عمل کنند»!، چندی بعد ظریف گفت:«آمادگی داریم که از آمریکا نامه آرامش بخش دریافت کنیم»!، روحانی، باراک اوباما را که سنگین ترین تحریم ها را علیه مردم ایران وضع کرد و ایرانیان را یاغی! نامیده بود، فردی مودب! و باهوش! خواند.

هرچند دولتمردان اعلام کردند که متن برجام براساس بی اعتمادی به آمریکا نوشته شد. اما از همان روز که ظریف گفت «امضای هر توافق، بهتر از عدم توافق است»! مشخص شد که دولت آقای روحانی، مذاکرات هسته ای و در ادامه، توافق هسته ای را براساس اعتماد مطلق به آمریکا اجرا و امضا کرد.

به نظر شما، از دولتی که داروی بیماران خاص و از جمله کودکان ایرانی را تحریم کرده و دانشمندان ایرانی را ترور کرده و سردار حاج قاسم سلیمانی را به شهادت رسانده، می توان انتظار داشت که در مسئله کرونا، هوای مردم ایران را داشته باشد؟! کارنامه سیاه دولت آمریکا با جنایت، غارتگری، دروغ و ترور آمیخته شده است ولی متاسفانه برخی همچنان به آمریکا خوشبین هستند!

لازم به ذکر است که چندی پیش «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا گفته بود:«زمانی که رئیس سازمان سیا بودم، دروغ می‌گفتیم و تقلب و دزدی هم می‌کردیم. اینها یادآور افتخارات تجربه آمریکایی است».

**درس عبرتی که از عقده گشایی کرونایی آل سعود باید گرفت

روزنامه ایران در گزارشی با عنوان «تسویه حساب های سیاسی به بهانه کرونا» نوشت:«این روزها همزمان با حمله ویروس کرونا به شهرهای مختلف کشور، حمله دیگری نیز به ایران در جریان است. حمله‌ای به ذهن‌ جامعه و افکار عمومی؛ حمله‌ای تبلیغاتی که توسط برخی دولت‌ها و رسانه‌های خارجی در حال پیگیری است. نمونه آخر این اقدامات بیانیه اخیر دولت عربستان سعودی است که ایران را مسئول شیوع کرونا در دنیا دانسته است. یا اینکه قبل‌تر از آن «برایان هوک» مسئول گروه اقدام ویژه ایران در وزارت خارجه امریکا گفته بود: «شیوع کرونا نتیجه سوء‌مدیریت دولت ایران است.» فشار و جوسازی رسانه‌های بیگانه علیه ایران به بهانه کرونا نیز در روزهای اخیر موضوعی اظهرمن‌الشمس است که نیاز به توضیح و روایت خاصی ندارد».

ارگان رسانه ای دولت در ادامه نوشت:«در کنار این موج منفی از سوی برخی دولت‌ها، کم نیستند رسانه‌های خارجی و البته رسانه‌های فارسی زبان خارج از کشور که ناجوانمردانه وضعیت اضطراری مقابله با ویروس خطرناک را نیز حربه‌ای برای ادامه تسویه حساب‌های سیاسی خود با جمهوری اسلامی کرده‌اند».

گزارش مذکور از دو منظر قابل بررسی است.

اولین مسئله، اشاره به عقده گشایی کرونایی رژیم آل سعود است. در ماههای اخیر برخی دولتمردان از جمله «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه در کنار برخی فعالین اصلاح طلب و رسانه های این طیف بارها از موضع ضعف و با رویکردی منفعلانه از لزوم تنش زدایی با آل سعود سخن گفتند.

اینکه ایران دست دوستی به سمت آل سعود دراز کرده و آماده مذاکره است. اما این درخواست تحقیرآمیز هربار با پاسخ منفی و البته همراه با توهین و تمسخر سران آل سعود مواجه می شد.

این در حالی است که ایران در مقایسه با رژیم آل سعود با اختلافی فاحش در موضع بالاتری قرار دارد. وقایعی مانند فاجعه منا و جنایت آل سعود در یمن و حمایت این رژیم از گروهک های تکفیری تروریستی در منطقه، در کنار بحران داخلی میان شاهزاده ها در این کشور، همگی این پیام را دارد که ایران نباید برای مذاکره با چنین رژیمی خود را در موضع پایین تر قرار داده و درخواست حقارت آمیز تنش زدایی را مطرح کند.

دومین مسئله، اشاره صریح ارگان رسانه ای دولت به اقدام ناجوانمردانه رسانه های معاند در حمله به ایران به بهانه کرونا است. این در حالی است که پیش از این نیز این رسانه ها به دفعات و به هر بهانه ای به مردم ایران حمله کرده اند. اما نکته قابل تأمل اینجاست که در برخی مقاطع، رسانه های اصلاح طلب و حامی دولت با رسانه های معاند همصدا شده اند. یک نمونه روشن در این قضیه، همصدایی رسانه های اصلاح طلب با رسانه های معاند در حمله به شورای نگهبان در آستانه انتخابات و مایوس کردن مردم از حضور در انتخابات بود.

برچسب‌ها