ماجرای پرونده سازی برای دیپلمات ایرانی مشخص است و نیاز به شرح اضافی ندارد، اروپایی‌ها با تصور آنکه دست دولت مستقر در ایران بسته و خود را تسلیم غربی‌ها کرده است، فرصت را برای توهین فراهم دیده‌اند.

سرویس سیاسی مشرق - هم‌زمان که اتریش زیر پای حسن روحانی فرش پهن می‌کند، ماشین قرمزرنگ دیپلمات ایرانی پشت یک جرثقیل در آلمان توقیف می‌گردد. هیئت همراه ایرانی با چهره‌های خندان با اروپایی‌ها دست می‌دهند؛ بدون آنکه به روی خودشان بیاورند که اتحادیه اروپا با فشار به اتریش مصونیت دیپلماتیک یک کارمند وزارت امور خارجه را لغو کرده است. حالا پس از دو سال از این بی‌تفاوتی آشکار، رفتار دولت روحانی در حفظ و صیانت دیپلمات‌های کشورمان به یک فاجعه تبدیل‌شده است.

انفعال و لاپوشانی وزارت امور خارجه در برابر اروپایی‌ها باعث شد، دیپلمات‌های ایران از دو کشور هلند و دانمارک اخراج شوند و در ماجرایی دیگر، اسدالله اسدی عضو ارشد و مظلوم سفارت کشورمان در اتریش، پس از استرداد از آلمان در یک دادگاه نمایشی در بلژیک به حبس ابد (معادل بیست سال) محکوم شود.[1]

کلید دیپلماتیک آقای روحانی که قرار بود، شأن پاسپورت ایرانی را بالا ببرد، نه‌تنها در قفل اروپایی‌ها شکست؛ که حتی این دستگاه عریض و طویل حتی توانایی دفاع مستدل از یک دیپلمات را هم دیگر ندارد! حکایت اسارت اسدالله اسدی یادگار عزیز دوران دفاع مقدس، بدون هیچ سند محکمه‌پسند و با یک صحنه‌سازی شگفت‌آور به جرم اقدام برای بمب‌گذاری در میتینگ چند عفریته سیاسی وابسته به منافقین آن‌قدر مضحک است؛ که وزیر امور خارجه با تحکم به سفارت‌خانه‌های اروپایی باید آن را رفع‌ورجوع می‌کرد، اما وضعیت دیپلماسی التماسی آن‌قدر وخیم است؛ که قطعاً این سفارت‌خانه‌ها که بیشتر شب‌ها عشرت کده چند جاسوس و پا انداز داخلی و خارجی است؛ حتی تره هم برای حرف‌های وزیر خارجه و رئیس‌جمهور هم خرد نکنند. خطیب زاده سخنگوی وزارت امور خارجه در آخرین اظهارنظر درباره این پرونده می‌گوید: «متأسفانه اروپایی‌ها تحت تأثیر منافقین هستند»[2]

بیشتر بخوانید:

انفعال عجیب و سؤال برانگیز وزارت خارجه در پرونده «اسدالله اسدی»

این اظهارات آن‌قدر عجیب است که باید از مسئولان وزارت امور خارجه پرسید، اگر وضعیت دیپلماسی ایران آن‌قدر فشل و ضعیف شده که چند پیرمرد زوال در رفته و مزدور آن‌چنان توانی دارند که می‌توانند؛ لابی قدرتمندی در اروپا باز کنند؛ پس چگونه قرار بود با امضای تضمینی این چند کشور مستعمره آمریکایی برجام را زنده کنید؟

هیس دیپلمات‌ها فریاد نمی‌زنند!

سخنگوی وزارت امور خارجه در تیرماه امسال در پاسخ به سؤالی در رابطه با وضعیت دیپلمات غیور ایرانی اسدالله اسدی می‌گوید: «برای ایشان وکیل گرفته‌ایم»[3] بر اساس پروتکل‌های دیپلماتیک، حتی اگر یک عضو سفارتخانه یا کنسول گری خلافشان و مصونیت خود عمل کند؛ کشور میزبان تنها حق دارد؛ او را اخراج کند، اما در رابطه با اسدی وزارت خارجه به‌جای اقدام به بازگرداندن دیپلمات خود، تن به خواسته اروپایی‌ها داده و دیپلمات ما را دست‌بسته تحویل اروپایی‌ها (بخوانید آمریکایی‌ها) داد و به ادعای آن‌ها مهر تأیید زد! تا یک شکایت علیه ایران شکل‌گرفته و برنامه فشار حداکثری به ایران بدون سند هم نباشد.

وزارت امور خارجه ما به‌جای اینکه بر اساس کنوانسیون وین، دست به اقدام متقابل بزند؛ با وقت‌کشی و عقب‌نشینی باعث شد، اروپایی‌ها چنان صحنه‌پردازی کنند که با حکم دادگاه همه‌چیز علیه اسدی رقم بخورد.

البته که این دست رفتارها از سوی دستگاه دیپلماسی روحانی کم‌سابقه نیست! درست همان روزی که اوبامای دموکرات حمید ابوطالبی که قرار بود نماینده ویژه دولت در برقراری ارتباط با آمریکایی‌ها باشد را با توهین‌آمیزترین شکل ممکن به خاک آمریکا راه نداد و تیم برجامی ها در تهران برای آنکه مبادا به چینی نازک رابطه عاشقانه ظریف با جان کری خدشه‌ای وارد شود، در برابر «دیپورت» سکوت کردند؛ مشخص بود که پرونده اسدی چه سرنوشتی خواهد داشت.

در روز بازداشت اسدی وزیر امور خارجه تنها به خود زحمت داده و در یک توییت ساده نوشت: «چقدر عجیب؛ هم‌زمان با سفر رئیس‌جمهور ما به اتریش، دیپلمات ما را بازداشت کرده‌اند»؛ اما نه درآن روزهایی که روحانی در هتل مجلل در وین مشغول مذاکره با اروپایی‌ها بود و نه در صدها باری که وزیر امور خارجه با لیست تشریفاتی درهواپیمای فرست کلاس از روی مدیترانه و کوه‌های آلپ گذشت، حتی یادش هم نیامد که کارمند او در یک زندان محقر روزهای تلخی را می‌گذراند.

ما هنوز نمی‌دانیم که در آن میهمانی‌های اروپایی بر سر چه چیزی مذاکره شده است؛ اما این را خوب می دانیم که وقتی سفیر انگلیسی در میان اغتششاش گران روبروی درب دانشگاه پلی تکنیک بازداشت شد. تمام اعضای دولت و وزارت خانه امور خارجه بسیج شده بودند تا این عنصر جاسوس و آشوب گر را به سلامت به باغ قلهک برسانند؛ زیرا از نظر آن‌ها بازداشت یک راهزن اروپایی چشم آبی ممکن است؛ تراکنش‌های اینستکس را بر هم بزند، اما اسدی اگر در زندان شکنجه هم بشود؛ سر برجام سلامت باشد!

آزادی‌های یک طرفه جاسوس‌ها یا دفاع از عزت ایرانی

هم‌زمان که ترامپ سعی می‌کرد حلقه فشار بر ایران را تنگ‌تر کند؛ محمد جواد ظریف در نیویورک از اختیاراتش برای آزادی جاسوسان خارجی در تهران می‌گفت. الیته آمریکایی‌ها حتی شأن وزیر ایرانی را هم حفظ نکرده و مدعی گروگان گیری بودند! وزارت خارجه با تلاش‌های بی وقفه سعی کرد، یکی از پس دیگری جاسوسان آمریکایی را آزاد کند؛ «نزار زکا» مدیر پروژه ضد امنیتی «پل» یکی از همان افرادی است که آزادی او دست پخت وزارت امور خارجه محسوب می‌شود. او حالا در آمریکا نه‌تنها تنور رسانه‌های ضد ایرانی را داغ می‌کند؛ بلکه با جمع آوری امضا به دنبال آن است که فشار تحریم‌ها در تهران باقی بماند! بر اساس گزارش آسوشیتدپرس، زکا 730 هزار دلار از وزارت امور خارجه آمریکا برای پیش برد پروژه‌هایش در منطقه پول گرفته بود، اما این جاسوس زبردست در کنار تعدادی دیگر بر اساس طرح وزارت خارجه آزاد شده و در برابرش حتی ظریف و همکارانش مساله تبادل او با اسدی را مطرح نمی‌کنند!

این جاسوس‌ها به صورت یک طرفه و بر اساس؛ چراغ سبزظریف به غرب به سادگی خاک ایران را ترک کرده و این گونه القاء کردند که تهران بهشت جاسوسان است و هر نوع جنایت، خیانت و جاسوسی علیه کشور کم هزینه است!

وزیر امور خارجه ایران در تمام این مدت با ادعای دفاع از عزت و غرور ایرانی نه‌تنها دست ایران را در برابر دشمن خالی کرد که حتی نتوانست از همکار خود «دبیر سوم سفارت ایران در اتریش» دفاع کند. وارثان هیتلر در اروپا دیپلمات غریب ایرانی را بازداشت کردند؛ او را آزار دادند و در نهایت بامظلومیت تمام برایش حکم ناجوانمردانه صادر کرده‌اند؛ اما هنوزظریف که دست به توییت زدنش خوب است، حتی یک اخطار ساده نیز به رفقای اروپایی‌اش نداده است. او هم‌زمان که در سلسله مصاحبه‌های خود؛ مدعی می‌شود از همه انقلاب‌تر است و مخالفانش زیر باد کولر[4] از او بدگویی می‌کنند، حالا میدان فراخی پیش رویش دارد، آقای وزیر خارجه این شما و این اسدی که در میانه راه او را رها کرده‌اید! اگر قرار است از عزت یک ایرانی دفاع شود، برای دستگاه امور خارجه ایران حالا مهمترین فرصت است.

روحانی بدهکار اروپایی‌ها نیست!

اگر همان روزی که وزیر امور خارجه پایش را به پاریس گذاشت، در اعتراض به برگزاری نشست منافقین سفرش را نیمه کاره رها می‌کرد، یا اگر در واکنش به دادن دفتر سیاسی به چند گروهک تروریست جدایی طلب یک دیپلمات اروپایی از ایران اخراج می‌شد، وضعیت پرونده اسدی آنقدرها پیچیده و چون کلافی سر در گم پیش روی نبود.

واقعیت ماجرای پرونده سازی برای دیپلمات ایرانی آن‌قدر آشکار است که نیاز به شرح اضافی ندارد، دولت‌های اروپایی با تصور آنکه دست دولت مستقر در ایران بسته است و خود را تسلیم غربی‌ها کرده، فرصت را برای توهین و اتهام افکنی فراهم دیده‌اند تا ایران نتواند آن‌ها را درباره بدعهدی در اجرای مفاد برجام مواخذه کند. هرچه در ایران دولت و وزارت امور خارجه بیشتر در قبال ماجرا کوتاه بیایند، اروپایی‌ها با دستور از بالا و از جانب واشنگتن بیشتر موضع حق به جانب خواهند گرفت و اعتراض ایران زیر خاکستر این آتش پنهان خواهد شد. انفعال هر چی بیشتر وزارت خارجه در پرونده اسدی، خسارت بر منافع ملی ایران را بیشتر می‌کند، حالا زمان آن است که چند از دیپلمات‌های کشورهای درگیر در این پرونده سلب مصونیت شوند؛ دولت روحانی باید این بار نشان دهد، بدهکار اروپایی‌ها نیست، جواب گلوله را با گلوله می‌دهند؛ نه لبخند!

[1] https://www.isna.ir/news/99111612217

[2] https://www.isna.ir/news/99111612297

[3] https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/04/11/2044210

[4] http://irdiplomacy.ir/fa/news/1980615