به گزارش مشرق، از روز پنجشنبه ۵ اسفند که «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهوری روسیه فرمان حمله به اوکراین را صادر کرد، سه روز میگذرد. تازهترین خبرهای مخابره شده حاکی از درگیریهای خیابانی در پایتخت این کشور با نیروهای روسی است.
در مقابل شاهد اقداماتی از سوی کشورهای غربی علیه روسیه هستیم که در صدر آن تحریم شخص پوتین و لاوروف وزیر خارجه او قرار دارد.
البته طرف غربی درصدد فشار بر مسکو از طریق شورای امنیت سازمان ملل متحد برآمد که در نهایت ناکام ماند. جمعه شب، اعضای سازمان ملل در یک نشست اضطراری قطعنامهای را در محکومیت روسیه به رای گذاشتند که با وتوی روسیه به عنوان یکی از اعضای دائمی شورای امنیت مواجه شد. همچنین چین از اعضای دائم و دو کشور امارات و هند از اعضای غیردائم به این قطعنامه رای ممتنع و ۱۱ عضو باقیمانده شورای امنیت به آن رای مثبت دادند.
حال این پرسش به ذهن میرسد پس از تنشهای سال ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ بین روسیه و اوکراین که انتظار میرفت دو طرف در مسیر تنشزدایی گام بردارند، چرا بحرانی به این شکل به وقوع پیوست؟
بسیاری از ناظران، ناتو و تلاش این ائتلاف نظامی غربی برای یارگیری در شرق را مهمترین دلیل وقوع این بحران میدانند؛ موضوعی که در اظهارات «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه کشورمان به آن اشاره شد.
بسیاری از ناظران، ناتو و تلاش این ائتلاف نظامی غربی برای یارگیری در شرق را مهمترین دلیل وقوع این بحران میدانند؛ موضوعی که در اظهارات «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه کشورمان به آن اشاره شد.
عبداللهیان ریشه بحران اوکراین را اقدامات تحریکآمیز ناتو دانست و در توییتر نوشت: «بحران اوکراین ریشه در اقدامات تحریک آمیز ناتو دارد. ما توسل به جنگ را راه حل نمی دانیم. برقراری آتش بس و تمرکز بر راه حل سیاسی و دموکراتیک یک ضرورت است.»
فریب اوکراین با وعدههای مالی- نظامی
حضور نظامی آمریکا و متحدان این کشور در دهههای اخیر در نقاط مختلف جهان و اشغال برخی کشورها، باعث شده که برخی برای برخورداری از حمایت غرب به اقدامات تنشزا روی آورند. همانند مداخله نظامی آمریکا در سال ۱۹۹۵ و دوره «بیل کلینتون» در یوگسلاوی، ۲۰۱۱ دوره «باراک اوباما» در جنگ داخلی لیبی و نیز اشغال افغانستان و عراق به ترتیب در سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ در زمان بوش پسر.
وعده غرب مبنی بر الحاق اوکراین به ائتلاف نظامی ۲۹ عضوی ناتو و کمکهای مالی-نظامی غرب به کییف، سران این این کشور اروپای شرقی را به خطای محاسباتی کشاند.
وعده غرب مبنی بر الحاق اوکراین به ائتلاف نظامی ۲۹ عضوی ناتو و کمکهای مالی-نظامی غرب به کییف، سران این این کشور اروپای شرقی را به خطای محاسباتی کشاند.
تا پیش از شکلگیری بحران مذکور، آمریکا به منظور تقویت توان دفاعی اوکراین محمولههای تسلیحاتی به ارزش ۲۰۰ میلیون دلار به این کشور فرستاده و شمار نیروهای اعزامی آمریکا به شرق اروپا به هزاران نیرو رسید. در آستانه جنگ «دیمیتری کولهبا» وزیر امور خارجه اوکراین گفتهبود که کییف در ماههای اخیر ۱.۵ میلیارد دلار از شرکای غربی خود کمک نظامی دریافت کرده است.
در روزهای اخیر در بحبوحه بحران، «جو بایدن» رئیسجمهوری آمریکا دستوری برای ارائه «کمک نظامی فوری» به اوکراین به مبلغ ۶۰۰ میلیون دلار صادر کردهاست. همزمان بنا بر گزارش رویترز، کاخ سفید از کنگره درخواست کرده با توجه به وضعیت اوکراین، بودجه ۶.۴ میلیاردی را تصویب کند که به ادعای بایدن، بخشی از این بودجه معادل ۲.۹ میلیارد دلار برای کمکهای انساندوستانه، اقتصادی و امنیتی به اوکراین و همسایگانش اختصاص خواهدیافت.
سال گذشته نیز دولت آمریکا بیش از ۶۰۰ میلیون دلار در قالب کمک امنیتی و ۵۲ میلیون دلار به بهانه کمکهای بشردوستانه به اوکراین کمک کردهبود.
افزون بر آن، گروه بانک جهانی هفته گذشته پیش از بحران، اعلام کرد در حال آمادهسازی اعطای کمک ۳۵۰ میلیون دلاری به اوکراین تا پایان ماه مارس (اواخر فروردین ۱۴۰۱) به عنوان بخشی از طرح کوتاه و درازمدت حمایت مالی از این کشور است.
«بوریس جانسون» نخست وزیر انگلیس هم به تازگی اعلام کرده کشورش در پی اقدامات تهدیدکننده روسیه علیه اوکراین، بسته جدیدی از کمکهای نظامی را برای کی یف ارسال خواهدکرد. جانسون به تشریح این بسته پرداخت و گفت که «این کمکهای نظامی شامل سلاحهای دفاعی مرگبار و غیر آن خواهد بود. اتحاد با همپیمانان بسیار حائز اهمیت است و ما به صورت هماهنگ منافع پوتین را در پاریس، لندن و نیویورک احاطه خواهیم کرد.»
خطای محاسباتی زلنسکی در اعتماد به غرب
به رغم جوسازی رسانهای غربیها علیه روسیه و تلاش برای برحذر داشتن پوتین از اقدام نظامی علیه اوکراین وقتی جنگ بین دو کشور آغاز شد، شاهد عقبنشینی غربیها بودیم؛ موضوعی که حتی «ولودیمیر زلنسکی» رئیسجمهوری اوکراین را شوکه کرد و نشان داد که وی دچار خطای محاسباتی شدهاست.
زلنسکی بامداد جمعه با انتشار یک پیام ویدئویی از طریق حساب کاربری خود در فیسبوک تاکید کرد که «اوکراین در برابر روسیه تنها ماندهاست» وی با تاکید بر این که رهبران هر ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا میترسند، تصریح کرد: «همه آنها میترسند در حالی که ما نمیترسیم و از صحبت درباره وضعیت بیطرف با روسیه ابایی نداریم؛ با این حال کدام تضمینهای امنیتی به ما داده خواهدشد؟ چه کسی آن را تضمین خواهدکرد؟»
به تازگی نیز برخی منابع خبری اعلام کردهاند که زلنسکی به یکباره حساب کاربری تمام رهبران جهان را که در توییتر دنبال میکرد، «آنفالو» کرد.
برخی از ناظران بر این باورند که رویارویی غرب و روسیه ممکن بود زنگ خطر جنگ سوم جهانی را به صدا درآورد. در این میان بایدن در اوایل فوریه به شبکه «انبیسی» گفت: این طور نیست که ما با یک سازمان تروریستی سروکار داشته باشیم. ما با یکی از بزرگترین ارتشهای جهان روبرو هستیم. این وضعیت بسیار دشواری است و ممکن است همه چیز به سرعت به هم بریزد.
اما آنچه برای روسیه خط قرمز به شمار میرود، گسترش ناتو به شرق و همسایگی با کشورهای مجاور روسیه است؛ موضوعی که پوتین در عمل نشان داد در برابر آن جدی است.
چرا مرزهای ناتو در شرق خط قرمز پوتین است؟
اتحادیه نظامی ۲۹ عضوی ناتو که مرکز فرماندهی آن در بروکسل پایتخت بلژیک است ابتدا در سال ۱۹۴۹ یعنی چهار سال بعد از پایان جنگ دوم جهانی با هدف تقابل با پیمان «ورشو» و بلوک شرق ایجاد شد. به رغم فروپاشی شوروی، این سیستم دفاع دسته جمعی نه تنها به فعالیت خود ادامه داده که دائم در حال یارگیری است؛ مسالهای که نگرانی سران مسکو را برانگیختهاست.
همان گونه که یارگیری ناتو در شرق اروپا و تحریک این کشورها از سوی غرب مبنی بر پیوستن به ائتلاف نظامی به بحران کنونی اوکراین ختم شد، احتمال تکرار رخدادهای ناگوار مشابه در صورت تداوم رویکرد کنونی سران ناتو و آمریکا دور از ذهن نیست.
بنابراین ناتو در حالی که ادعا داشته به دنبال امنیت کشورهای غربی است اما طی سه دهه سال گذشته در مناطق مختلف جهان توسعه یافته و بر خلاف تعهدات امنیتی با روسیه، پنج مرحله در اروپا توسعه نظامی پیدا کرده و حتی در حوزه خلیج فارس هم به دنبال شراکتهای جدید است و امروز هم بحث حضور ناتو در شرق آسیا برای مهار چین مطرح است.
نگرانی روسیه و حتی چین به بندهای ۵ و ۱۰ پبمان ناتو ارتباط مییابد. بر پایه بند ۵ این پیمان، «دولتها توافق دارند که حملهای مسلحانه علیه یک یا چندی از آنها در اروپا و امریکای شمالی به معنای حملهای علیه تمام آنها تلقی خواهد شد». در این بند دفاع دسته جمعی و ضرورت پاسخ مشترک در دوره جنگ سرد احساس میشد اما امروز در جهان «چندقطبی» احساس نمیشود.
در کنار بند ۵ پیمان ناتو، بند ۱۰ اساسنامه این ائتلاف نظامی نیز به محل اختلاف تبدیل شدهاست. در این بند که درهای عضویت را بر روی دیگر کشورها میگشاید، آمده است: دولتها ممکن است به اتفاق آراء، از دیگر دولتهای اروپایی دعوت کنند تا به منظور تقویت اصول این پیمان و همکاری در امنیت منطقه آتلانتیک شمالی به این پیمان ملحق شوند. هر دولتی که بدین نحو دعوت میشود، میتواند با تسلیم اسناد الحاق به دولت ایالات متحده امریکا به عضویت این پیمان در آید. دولت ایالات متحده امریکا دریافت این چنین سند الحاقی را به اطلاع تمام دولتهای عضو میرساند.
بنابراین ناتو یک «سیاست باز» برای پذیرش و استقبال از اعضای جدید از جمله اوکراین دارد اما تمام اعضا باید به یک مجموعه پیچیده از معیارهای نظامی، اقتصادی و سیاسی پایبند شوند. پیشتر ترامپ نیز در صدد گسترش آن به شرق آسیا و تشکیل «پیمان آتلانتیک – خاورمیانه» (NATO- ME) برآمدهبود که به دلیل مواضع اعتراضی بازیگران اروپایی از ایده خود عقب نشست.
روسیه که به صورت جدی با هر گونه یارگیری و توسعه ناتو به شرق برخورد میکند به تازگی به دو کشور فنلاند و سوئد هشدار دادهاست. «ماریا زاخارووا» سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه به تازگی تاکید هشدار داده «کاملا بدیهی است که پیوستن فنلاند و سوئد به ناتو، تبعات سیاسی و نظامی جدی ای خواهدداشت که مستلزم پاسخ کافی از طرف روسیه است.»
از نگاه ناظران، همان گونه که یارگیری ناتو در شرق اروپا و تحریک این کشورها از سوی غرب مبنی بر پیوستن به ائتلاف نظامی به بحران کنونی اوکراین ختم شد، احتمال تکرار رخدادهای ناگوار مشابه در صورت تداوم رویکرد کنونی سران ناتو و آمریکا دور از ذهن نیست.