به گزارش مشرق، عبدالله گنجی طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت: وقتی آمریکا از برجام خارج شد، طی سرمقالهای در روزنامه جوان از روحانی تشکر کردم و نوشتم که گرچه شما به دستاوردهای مدنظر در ۲سال مذاکره و چند سال علافی دست پیدا نکردید، اما دستاورد بزرگی را رقم زدید. دستاورد شما این بود که برای نسلهای متاخر انقلاب اسلامی که امام، جنگ و انقلاب را ندیده بودند یک نمایشگاه یا کارگاه آمریکاشناسی برگزار کردید.
آنان که ما را متهم به فرار از مذاکره میکردند، بعد از توافق و خروج آمریکا زمینگیر شدند و چهره آمریکا که عدهای در تلاش برای تطهیر آن بودند، مجددا به تنظیمات کارخانه برگشت.
در داستان اوکراین نیز همین است. جنگ اوکراین به جز ابعاد انسانی آن که قلب هر انسانی را آزرده میکند، برای ما نفع و ضرر جدی ندارد. بیطرفی بهترین گزینهای بود که انتخاب کردیم و این بیطرفی دقیقا مبتنی بر منافع ملی است. حتی منطبق بر آن منافعی است که مدعیان ایدئولوژیکبودن سیاست خارجی جمهوری اسلامی میخواهند.
بدون تردید حمله به یک کشور مستقل در قرن۲۱ امری چندشآور، بیحاصل و غیرانسانی است و ما نیز همراه جهانیان در اینباره آهنگ موزون زدیم. اما برخی در ایران جنگ را محکوم کردند ولی حاضر نیستند به علل و زمینههای آن بپردازند. گویی موضع و جهتگیریشان بر این اساس تنظیم شده که چیزی بگویند که مخالف گفته نظام باشد و تمام.
۱-نخستین دستاورد این جنگ تنظیم نگرش نخبگان و روشنفکران ایرانی به مقولات غیرنظامی و غیرجنگی است، ورزش، رسانهها، نرمافزارهای جهانی و حتی مسابقه گربههای روسی حذف شد بنابراین فهمیدیم که همهچیز در جهان سیاسی است و شعار قشنگ «سیاست را همه جا وارد نکنید» دروغی بیش نیست.
۲- بحران اوکراین ذهنیت قبلی ما را تکمیل میکند که هیچ نزاع و بحرانی در جهان وجود ندارد که غرب در آن دیده نشود. این پدیدهای است که کمتر بدان پرداخته میشود. از شرق آسیا تا عمق آفریقا تا لیبی، عراق، سوریه، جنوب روسیه، افغانستان، یمن و... غیرممکن است بحرانی باشد که غرب از آن دور باشد.
بنابراین محور، زمینه یا محرک همه جنگها و تنشها در جهان، غرب است.
۳- ثابت شد که تکیه بر غرب در دقیقه۹۰ موجب تنهایی خواهد شد. غرب بهره میبرد اما هزینه نمیکند. از شاه ایران تا اشرفغنی تا مبارک و بنعلی و دهها دیکتاتور در این قاعده قابل جاسازی هستند.
۴- ثابت شد باید قوی باشیم، امنیت عاریتی، وارداتی، التماسی نمیشود و خوشبختانه در همه سالهای پس از امام ما این راه را پیمودهایم و امثال قضایای اوکراین باعث مصممترشدن و ارزشگذاری ما را بیشتر خواهد کرد.
۵-جنگ اوکراین، جنگ روسیه – اوکراین نیست و این موضوع کاملا در سخنرانی رئیسجمهور روسیه (قبل از شروع جنگ) ملموس است. از منظر جهانبینی ما، این جنگ بین
باطل- باطل است. جنگ ماتریالیستها و زیادهخواهان با همدیگر است، اما آنچه قابل کتمان نیست، اینکه جنگ مذکور حاصل «انباشت تحقیر» روسیه و قبل از آن تحقیر شوروی سابق در پایان جنگ سرد است. میدانندادن غربیها به روسیه در لیبی، عراق، صربستان و بیتوجهی بهنظرات امنیتی این کشور در شرق اروپا – به قول پوتین «گفتوگو در این زمینه با ما را ضروری نمیدانند»- باعث شد خرس تحقیر شده، خود را بیابد و میدانداری کند.
قطعا این جنگ برای دو طرف خسارتبار خواهد بود و چهره اروپای بهاصطلاح متمدن را خدشهدار میکند. از نظر مسلمانان، این جنگ بین غربیهاست و روسیه از نظر فرهنگ، دین و صنعتی یک کشور غربی است و ما باید آن را جنگ «درونتمدنی» بدانیم.
جنگ اوکراین و همچنین برجام درستی نگرش جمهوری اسلامی به پدیدههای جهانی را اثبات میکند و موضع اصولی ایران را به رخ دوستان و دشمنان میکشد. آنچه مهم است، تبیین درست این موضع اصولی در جهاد تبیین است.هر بحرانی که در جهان بهوجود میآید، غرب محور آن است و دریچهای به سوی اثبات حقانیت منطق ما همانجا باز میشود.