روزنامه اصلاح طلب نوشته:تمدید مجدد ریاست بهزاد نبوی بر تشکیلات اصلاحات در آستانه 80‌سالگی، از نگاه بخشی از جریان اصلاح‌طلب به‌معنای مقاومت این تشکیلات در برابر یک پوست‌اندازی اجتناب‌ناپذیر است.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** تیم ظریف، تیم ملی مذاکرات ایران است

روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم «محمدصادق جوادی حصار» از فعالین اصلاح طلب نوشت:«تصور کنید ایران در جام جهانی با تیم‌های قدرتمندی چون، تیم ملی برزیل، آلمان یا آرژانتین مواجه شود. برای یک چنین آوردگاه مهمی، طبیعی است که می‌بایست تمام ظرفیت‌های کشور در عرصه فوتبال به کار گرفته شوند. در واقع باید ارنجی چیده  شود که بتواند مقابل برزیل از آبرو و حیثیت کشورمان دفاع کرده و به قول معروف کیسه گل نشوند. در عرصه مذاکرات هسته‌ای نیز ایران مقابل تیم منتخب جهان قرار گرفته است، قدرتمندترین دیپلمات‌های جهان در قالب 1+4 و امریکا رویاروی ایران قرار گرفته‌اند. طبیعی است که قوی‌ترین تیم مذاکراتی ایرانی نیز باید مقابل آنها قرار بگیرد و از منافع کشور حفاظت کنند

در ادامه این مطلب آمده است:«تیم ملی ایران در حوزه دیپلماسی از دوره آقای هاشمی، دولت سیدمحمد خاتمی، محمود احمدی‌نژاد و نهایتا دولت روحانی مشخص شده‌اند. امروز مشخص است کدام تیم‌ها، وقت مذاکرات حساس هسته‌ای را صرف شعارهای توخالی و بیانیه‌های بی‌فایده کردند و کدام تیم مذاکراتی در مسیر استیفای منافع ملی ایرانیان گام برداشته‌اند. همه جریانات منصف، روی دقت نظر تیم آقای ظریف و تخصص آنها اذعان دارند»

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«هرچند این تیم را چهره‌های اصلاح‌طلب تشکیل می‌دهند، اما باید توجه داشت این تیم، تیم ملی مذاکرات ایران است. همان‌طورکه ممکن است در یک دوره، اکثریت بازیکنان تیم ملی را بازیکنان پرسپولیس یا استقلال تشکیل داده باشند، این تیم هم به جریان اصلاحات تعلق دارند. بنابراین اگر علی باقری کنی، اقدام به تعویض افراد غیرمتخصص (هرچند همسو با دولت انقلابی باشد) و جایگزینی آنها با افراد متخصص کرده باشد، اقدام هوشمندانه‌ای است و باید مورد تشویق قرار بگیرند».

برخلاف ادعای این روزنامه اصلاح طلب، با توجه به کارنامه سیاست خارجی دولت روحانی، تیم ظریف تقریبا ضعیف ترین تیم مذاکره کننده ایران بوده است. به این موارد توجه کنید:

نمایندگان مجلس نهم پیش از این گفته بودند که «فردای روز توافق- تیرماه ۱۳۹۴- ظریف به مجلس آمد تا گزارش بدهد و اذعان کرد یکی از بزرگترین دستاوردهای ما این است که هیچ جای متن برجام، کلمه «تعلیق»  (suspend)  برای تحریم ها استفاده نشده و همه جا «لغو» تحریم ها آمده است و همانجا بنده در ۴ جای متن توافقنامه، کلمه «تعلیق»  suspend  را به ایشان نشان دادم که واکنش ظریف اینگونه بود: "عه! من اینجاها را ندیده بودم."»

تیم مذاکره کننده هسته ای به ریاست ظریف، لغو تحریم های کاتسا، ایسا، سیسادا و تحریم چرخه دلار را در برجام نگنجاندند و یکی از علت های اصلی لغو نشدن تحریم ها همین مسئله است.

نکته دیگر اینکه برجام و ضمائم آن مجموعاً ۱۱۰ صفحه است. از این ۱۱۰ صفحه که مجموعه برجام را تشکیل می‌دهد،  ۱۸ صفحه برجام است و تمام نکات دقیق، ظریف، زمان‌بندی‌های اجرایی در ۹۲ صفحه باقی مانده و به عبارتی همان ضمایم برجام استظریف چندی پیش در گفت‌وگویی ادعا کرده بود که تعلیق در برجام نیامده و او برجام را خوانده است. این یعنی وی فقط ۱۸ صفحه را خوانده و از ۹۲ صفحه دیگر که اساسی‌ترین مسائل برجام در آن بوده، بی‌خبر بوده است!

رویکرد غلط «رسیدن به هر توافق، بهتر از عدم توافق»، اجرای توافق به‌صورت یکطرفه، عجولانه، نامتوازن و غیرهمزمان در ۲ ماه، نگرفتن تضمین قوی و کافی برای لغو تحریم‌ها، ادامه اجرای تعهدات برجامی علی‌رغم نقض فاحش برجام توسط آمریکا و اروپا از مصادیق قصور و تقصیرهای فاحش تیم مذاکره‌کننده به ریاست ظریف در پرونده برجام است.

همچنین اجرای تعهدات علی‌رغم گزارش نادرست آژانس در موضوع PMD، مرجع بودن تفسیر طرف مقابل و مبهم بودن متن برجام، قصور و تقصیر در انتخاب اعضای تیم مذاکره‌کننده و حمایت از جاسوس‌ها، اعتماد بلاوجه به طرف بدعهد و تضمین نامیدن امضای وزیر خارجه آمریکا، پیش‌بینی نکردن خروج طرف مقابل و انکار احتمال خروج آمریکا از توافق و... ابعاد دیگری از خسارت محض برجام است.

متاسفانه کارنامه آقای ظریف در وزارت امور خارجه به هیچ عنوان قابل دفاع نیستیکی از نقاط ضعف جدی ظریف در ۸ سال گذشته این بود که وزارت «امور خارجه» را به وزارت «امور برجام» تقلیل داد. اقدامی که خسارت های فراوانی در پی داشت. در این میان، دیپلماسی منطقه ای و دیپلماسی اقتصادی مورد غفلت قرار گرفت.

** اعتراف دیرهنگام مشاور نوبخت درباره ریشه مشکلات

«مهدی پازوکی» فعال اصلاح طلب که در دولت روحانی مشاور «محمدباقر نوبخت» رئیس وقت سازمان برنامه و بودجه بوده است، در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«حدود بیست درصد مشکلات اقتصادی کشور به مسائل سیاست خارجی ارتباط دارد و هشتاد درصد مشکلات به مدیریت داخلی کشور ارتباط پیدا می‌کند... اغلب مشکلات اقتصادی ما داخلی است و اگرسیاست‌های خود را در این زمینه اصلاح کنیم می‌توانیم با وضعیت اقتصادی بهتری در آینده مواجه باشیم.»

وی افزود:«دولت سیزدهم باید به سمت اصلاحـــات اقـتصادی حرکت کنـــد. اصلاحات اقتصادی نیز شامل اصلاح نظام بودجه‌ریزی، نظام اداری، سیستم مالیاتی و سیاست‌های مالی است

مشاور رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت روحانی در اعترافی دیرهنگام تاکید کرده که «حدود بیست درصد مشکلات اقتصادی کشور به مسائل سیاست خارجی ارتباط دارد و هشتاد درصد مشکلات به مدیریت داخلی کشور ارتباط پیدا می‌کند

این در حالی است که در دولت قبل، فعالین و رسانه های اصلاح طلب به گونه ای وانمود می کردند که گویی صد در صد مشکلات ناشی از تحریم و FATF است و سوءمدیریت هیچ نقشی در مشکلات نداشته است.

براساس گزارش های منتشر شده، دولت روحانی کشور را با شاخص فلاکت ۴۶درصدی به دولت بعدی تحویل داد. این یعنی دولت روحانی، کشور را با بدترین وضعیت شاخص فلاکت به دولت آینده تحویل داد.

روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد- ۱۲ دی ۱۴۰۰- در مطلبی نوشته بود: «آن زمان که لیست استخدام اعضای ستاد روحانی در هیئت مدیره‌های شرکت‌های مختلف دولتی منتشر و افشا می‌شد و هر کدام از آقایان بدون هیچ تخصصی و مدرکی حقوق‌های چند ده میلیونی روانه حساب‌های بانکی شان می‌شد بنده به شخصه فاتحه جریان اصلاحات را خواندم و به دوستان و همفکران هم عرض نمودم شورای نگهبان حتی اگر از سید محمد خاتمی دعوت کند که بیاید کاندیدای ریاست جمهوری شود باز هم رای وی از همتی بیشتر نخواهد شد».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «دو مشکل و گره عمده در کار اصلاح‌طلبان بود و هست؛ اول اینکه مردم فهمیدند آن سخنان قشنگ و رمانتیک نتیجه‌اش شد ناکارآمدی آغشته به فساد و دوم اینکه این جماعت مردم را خفیف و نادان فرض می‌کنند و حتی اکنون نیز اینگونه است. نشان به آن نشان که بخشی از این اصلاح‌طلبان عبدالناصر همتی را علم کردند تا مردم را به خیال خود گول بزنند».

نکته قابل تأمل اینجاست که طولانی‌ترین رشد اقتصادی منفی سه دهه اخیر در دولت روحانی رقم خورد. حال امثال آقای پازوکی بهتر است بجای این قبیل اظهارات، بابت کارنامه خود به مردم پاسخگو باشند.

** زوال سازمان تشکیلاتی اصلاحات با «مدیریت محفلی»

روزنامه شرق در مطلبی نوشت:« بر اساس رأی‌گیری اخیر اعضای مجمع عمومی جبهه اصلاحات ایران، بهزاد نبوی برای یک‌ سال دیگر در مسئولیت ریاست این تشکل سیاسی ابقا شد...استمرار حضور نیروهای قدیمی در جبهه اصلاحات، به‌طور آشکاری نشان‌دهنده تربیت‌نکردن نیروهای جوان سیاسی در این جبهه است؛ نقدی که از گذشته نیز گفته می‌شد و بسیاری از دلسوزان اصلاحات این هشدار را می‌دادند که روزی دست اصلاح‌طلبان از سرمایه‌های انسانی جدید خالی می‌ماند؛ بااین‌حال، اصلاح‌طلبان با محفلی اداره‌کردن تشکیلات خود، هیچ‌گاه نخواستند جایگاه خود را به نیروهایی جدید بدهند

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«در حقیقت به نظر می‌رسد انتخابات مجدد نبوی یک پیام روشن برای مخاطبان اصلاحات دارد؛ آنکه قرار نیست در مسیر گذشته اصلاحات تغییری ایجاد شود و چه خوب و چه بد، همان مسیر طی می‌شود و یحتمل همان نتیجه‌ها هم به دست می‌آید. برخی چهره‌های اصلاح‌طلب منتقد جبهه اصلاحات معتقدند روش فعلی این جبهه انعطاف‌ناپذیری، درجازدن و لاجرم زوال سازمان تشکیلاتی اصلاحات را به همراه دارد

در ادامه این مطلب آمده است:«تمدید مجدد ریاست بهزاد نبوی بر تشکیلات اصلاحات در آستانه 80‌سالگی، از نگاه بخشی از جریان اصلاح‌طلب به‌معنای مقاومت این تشکیلات در برابر یک پوست‌اندازی اجتناب‌ناپذیر است؛ آن‌هم درحالی‌که بخشی از جریان اصلاح‌طلبی نقدهای مهمی به آخرین آزمون نبوی در مدیریت انتخابات ۱۴۰۰ دارد. اصلاح‌طلبان متقدم بر این تصور هستند که اصلاحات قائم به ذات آنهاست؛ برای همین شبیه دیواری شده‌اند که تصور می‌کنند هر آجری از این دیوار جدا شود، همه دیوار فرومی‌ریزد و نقش و اثرگذاری آنها نیز از بین می‌رود

جریان اصلاح طلب با «شایسته سالاری» و «جوانگرایی» میانه خوبی ندارد. همانطور که با «حقوق زنان» غریبه است.

علت اصلی ضعف جریان اصلاح طلب، نگاه قبیله ای و باندی است. به دلیل آلودگی شدید این طیف به نگاه قبیله ای، همه چیز قربانی می شود، هم منافع ملی و هم عزت مردم.

جریان اصلاح طلب با ۳ مسئله اساسی روبرو است. یکی کارنامه غیرقابل قبول و بسیار ضعیف، دیگری بی برنامگی و سومین مورد نیز فقدان پایگاه اجتماعی مناسب. در حال حاضر مدت هاست که جریان اصلاح طلب و به خصوص افرطیون اصلاح طلب از چشم مردم افتاده اند

«محمد عطریانفر» فعال اصلاح طلب چندی پیش گفته بود «در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ حتی اگر همه نامزدهای اصلاح طلبان تایید می شدند، رأی نمی آوردند.»

پیش از این «مهدی آیتی» فعال اصلاح طلب گفته بود:«آقای خاتمی بهترین کاری را که می‌تواند انجام دهد نوشتن خاطرات و اعلام بازنشستگی سیاسی است.»

در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ جریان اصلاح طلب با لیدری خاتمی و تاجزاده و بهزاد نبوی و کروبی و تبلیغات فراوان توسط ۱۶ حزب اصلاح طلب تنها توانست ۲.۴۴۳.۳۸۷ رأی به دست بیاورد؛ یعنی حدود ۸ درصد کل آراء ماخوذه. این در حالی است که آقای رئیسی در انتخابات ۱۴۰۰ علیرغم هجمه و تخریب گسترده، حدود ۱۸ میلیون رای کسب کرد.

«حسین مرعشی» دبیرکل حزب کارگزاران گفته بود:«در جبهه ما از ۲۴ میلیون رأی آقای روحانی در دوره گذشته، اگر رأی آقای همتی را در نظر بگیریم به ۲ و نیم میلیون رسیده است، ‌ یعنی ما ۸۵ درصد رأی از دست داده‌ایم.»

پیش از این و در انتخابات مجلس یازدهم در اسفند ۹۸ نیز سرلیست جریان اصلاح طلب در تهران حدود ۷۰ هزار رای کسب کرد. این در حالی است که سرلیست جریان انقلابی در تهران حدود یک میلیون و سیصدهزار رای کسب کرد.

«عباس عبدی» پیش از این با اعتراف به نقاط ضعف جبهه اصلاحات نوشته بود: «این چه جبهه‌ای است که می‌تواند پیش و پس از ۲۸ خرداد ۱۴۰۰، همچنان با همان افراد و همان شیوه‌ها ادامه حیات دهد؟...اتفاق رخ‌داده در ۲۸ خرداد...یک شکست بزرگ نه از اصولگرایان بلکه از جامعه و مردم بوده است.»

برچسب‌ها