سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
«بیعتشکنی اصلاحطلبان با روحانی» بهزاد نبوی: نه ائتلافی با او داشتیم نه توافقی!
بهزاد نبوی، از چهرههای شاخص جریان چپ پس از چند سال پردهنشینی، به تازگی در یک نشست سیاسی به کلی منکر وجود چیزی به نام «ائتلاف اصلاحطلبان با حسن روحانی» شد!
روزنامه شرق در مقدمه گزارشی در همین رابطه نوشته است:
«بهزاد گفت شما بر اساس فرضیاتی صحبت میکنید که وجود ندارد. او در ادامه تأکید کرد که مگر در انتخابات ٩٢، ٩٤ و ٩٦ جنبش اصلاحی که در رأس آن شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان است، با روحانی وارد ائتلاف شده؟ یا خاتمی با روحانی در ازای حمایت در انتخابات، شرط بیع گذاشته است؟ در هیچکدام از این انتخابات، اصلاحات شرایط بیع برای حمایت نداشت بلکه اصلاحطلبان به تشخیص خودشان عمل کردند. نه اینکه با توافقی با روحانی وارد عمل شده باشند و حالا بگویند از آن توافق تخلفی صورت گرفته است.»
نبوی همچنین در بخش دیگری از حرفهای خود نیز میگوید: در مجموع باید بگویم ما ائتلافی نداشتیم که روحانی بخواهد خلاف وعده (منظور دادن وزارتخانهها به اصلاحطلبان است) عمل کند![1]
*نبوی، درست یک روز قبل از انتشار این صحبتها، طی مصاحبه دیگری در روزنامه آرمان امروز نیز با کنایه اظهار کرده بود: «تا آنجا که من اطلاع دارم حتی ائتلافی با آقای روحانی صورت نگرفته که ایشان نسبت به مفادش عهدشکنی کرده باشد. علت رای اصلاحطلبان به آقای روحانی، صرفا به دلیل مصالح کشور و نظام بوده است.»[2]
طی یکسال گذشته و حتی قبل از انتخابات ریاستجمهوری، اگرچه شاید در بادی امر غیر قابل باور مینمود اما کراراً در وبلاگ مشرق اشاره کردیم که «طلاق سیاسی اصلاحطلبان از روحانی» بزودی عیان خواهد شد.
پروژهای که اصلاحطلبان سرآسیمه به انکار آن پرداخته و گاهی تحلیل مشرق را با تمسخر مورد اشاره قرار داده[3] و یا همچون عبدا... ناصری از این گفتند که اگر هم طلاقی در کار باشد در سال 1400 خواهد بود. به این معنی که ما تا آخر با روحانی هستیم!
به هر روی اما اکنون و با ورود رسمی بهزاد نبوی بعنوان سلسلهجنبان اصلاحطلبان به ماجرای «انکار ائتلاف با روحانی» باید اعلام کرد که بیعتشکنی چپها با رئیسجمهور روحانی وارد فاز اجرایی شده و زین پس هر روز شاهد انکارها و کتمانهای جدیدی در زمینه گذشته مشترک و البته غیر قابل انفکاک روحانی و اصلاحطلبان خواهیم بود.
در این پروژه تحلیلی البته کسانی از اصلاحطلبان، پیش از بهزاد نبوی به زمینهسازی برای عبور از روحانی و همچنین مخالفت با این پروژه نیز پرداختهاند که پیش از این در وبلاگ مشرق بصورت تفصیلی به آن پرداختهایم.
در عین حال باید دانست که همانطور که سعید حجاریان نیز زمانی گفته بود: با منحله گفتن هیچ حزبی منحل نمیشود! لاجرم با اعلام اینکه «مؤتلف نبودیم» نیز گذشته اصلاحطلبان و آقای روحانی و ماهعسل تاکنونِ آنها نیز از بین نخواهد رفت.
درباره اظهارات بهزاد نبوی باید به چند نکته توجه داشت:
یکم: منظور او از ائتلافی با روحانی نداشتیم! غیر از محتوای واضح جمله اینست که هیچ سندی هم در این رابطه وجود ندارد...
ایشان درست میگوید و هیچ سند امضاشدهای در این زمینه پیدا نخواهد شد اما نکته اینجاست که ائتلاف و بیعت سیاسی فقط با یک همپوشانی سیاسی، یک مصافحه ساده و یا یک همنشینی هم ایجاد میشود و در هیچ کجای دنیا کسی ائتلاف سیاسی را امضا نمیکند!
آقای نبوی باید بداند که اصلاحطلبان از همان زمانی که لیدرشان عبارت «تَکرار میکنم» را به کار برد، گرهی دیگر بر زلف گره خورده خود با رئیسجمهور روحانی و سرنوشت او افزودند.
همانطور که رخدادهای دیگر اردوگاه اصلاحات طی 5 سال گذشته مثل اعلام حمایت از روحانی، حمایت از برجام، حمله به منتقدان روحانی، اعلام عتبهبوسی برای رئیسجمهور، ائتلاف با روحانی در انتخابات مجلس دهم، عدم طرح حتی یک انتقاد مردمی از دولت، توهین به مردم بخاطر عدم برگزاری جشن هستهای خیابانی، طرح تصویب قانون حبس برای منتقدان رئیسجمهور، اعلام وعدههای پررنگتر از دولت برای برجام و... نیز هریک به تنهایی برای یکی شدن اصلاحطلبان و آقای روحانی کافی بودند.
دوم: اینکه نبوی میگوید توافقی هم با روحانی نداشتهایم، یک غلط محض تاریخی است.
افکار عمومی هنوز جلسات پیاپی سران اصلاحات از جمله آقایان موسویلاری و حسین مرعشی با رئیسجمهور را برای برنامهریزی بهتر در جهت انتخابات ریاستجمهوری 96 به یاد دارند. همانطور که ائتلاف انتخاباتی مجلس دهم را به یاد دارند.
و سوم: امر قابل پیشبینی «طلاق سیاسی اصلاحطلبان از روحانی» البته غیر از این محکمات، دلایل دیگری هم برای غیر ممکن بودن دارد...
آقای نبوی آیا خواهد توانست با این سن و سال! تخته پاککن به دست بگیرد و جملاتی مثل «اصلاحطلبان فدائیان دولت هستند»، «تمام کارهای روحانی قانونیست»، «ما اصلاحطلبان باید دست روحانی و ظریف را ببوسیم»[4]، «روحانی از ما اصلاحطلبان هم بهتر کار کرده است» و «ما و روحانی یکی هستیم» را پاک کند و انکار کند که منتجبنیا، مرعشی، اصغرزاده، ناصری، عبدی، عارف و خانم آذر منصوری این جملات را طی 5 سال گذشته و تا همین اخیراً به کرّات در ذهن افکار عمومی جامعه پمپاژ کردهاند؟!
(لازم به توضیح است که «طلاق سیاسی اصلاحطلبان از روحانی» دو اثر سوء عمده دارد و از اساس نیز برای همین دو اثر طراحی شده است.
اول اینکه جریانی سیاسی که حتی از خود دولت هم بیشتر در قبال برجام و عملکرد آقای روحانی مسئول است، دامن خود را از تمام این مسئولیتها تکانده و این خوبنمایی اثر خود را در انتخاباتها نشان خواهد داد.
و دوم اینکه شاید عجیب به نظر بیاید اما در ادامه پروژه عبور اصلاحطلبان از روحانی قرار است که تمام تقصیرها، کمکاریها و اشتباهات دولت، به گردن اصولگرایان و حتی جریانات منتقد رئیسجمهور روحانی ربط داده شود. تأثیرات این پیامد نیز ناگفته پیداست...)
***
نقیبزاده: همه از دولت ناراضیاند...
احمد نقیبزاده، از فعالان اصلاحطلب و استاد دانشگاه به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با سایت نامهنیوز و در پاسخ به اینکه چرا هر دو جریان سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا بدون توجه به پیش شرطهای تشکیل دولت در سایه از آن صحبت میکنند؟! گفته است:
«اولا که یک نوع تقلید است. دوما ناشی از دلخوری آنها از کابینه آقای روحانی است. گمان میکنند که روحانی به قدر کافی برای معرفی کابینه کارآمد آمادگی نداشته است.»[5]
*قبل از نقیبزاده، یک نماینده اصلاحطلب مجلس نیز طی اظهاراتی به حجم گسترده نارضایتیها از رئیسجمهور روحانی اشاره کرده و اینطور گفته بود که «فراکسیونهای مجلس و مجامع استانی» هم از دولت ناراضی هستند.[5]
منهای درست یا غلط بودن این اظهارات اما در قبال نارضایتیهای فعلی دو مسئله عقلانی بایستی مورد توجه باشد.
اول، جریاناتی که با وجود هشدارهای منتقدان نسبت به معدل پایین کارنامه دولت و اشتباهات برجامی رئیسجمهور روحانی؛ اما طی 5 سال گذشته در تمام انتخاباتها از ایشان حمایت کردند و عملا واقعیت را در مقابل مردم کتمان کردند؛ اکنون به جای ژست مخالفت با دولت باید به مردم پاسخگو باشند.
و دوم اینکه هرکس از آقای روحانی و عملکرد ایشان ناراضی باشد اما اصلاحطلبان هرگز حق این کار را ندارند...
زیرا آنها حامیان و به قول خودشان «فدائیان روحانی» بودهاند و از طرفی مگر چهرههای اصلاحطلب در کابینه اول رئیسجمهور روحانی حضور چشمگیری داشتند که خود را فدایی دولت مینامیدند و برای منتقدان دولت قانون حبس و زندان مینوشتند؟! و لذا اکنون هم اگر در کابینه حضور چشمگیری ندارند نبایستی ابراز نارضایتی کنند زیرا اوضاع اصلا از 4 سال قبل بدتر نیست و مردم هم منتظر ادامه حمایتهای پرطمطراق اصلاحطلبان از دولت هستند.
شاهد مثال دیگر اینکه افکار عمومی هنوز به یاد دارند که آقای نقیبزاده در ایام دولت یازدهم گفته بود: «اگر روحانی شکست بخورد مردم انقلاب میکنند»!
در اظهارات سال 94 نقیبزاده میخواندیم: اگر مردم احساس کنند که تکیه امروزشان به روحانی، دولتش، رهبران اصلاحات و برخی از اصلاحطلبان بیفایده بوده است راه رادیکالیسم را در پیش میگیرند... بیپرده بگویم اگر شکست بخوریم و مردم از اصلاحات و آنچه برآمده از اصلاحات است ناامید و سرخورده شوند راه انقلاب را در پیش خواهند گرفت. گناه این سرخوردگی بر دوش اصلاحطلبان و دولت برآمده از آنان است.[6]
جدای از علت آن حمایتهای مقدسمآب و این اعتراضات اپوزسیونی! اما برخی معتقدند اعلام نارضایتی اصلاحطلبان از کابینه رئیسجمهور روحانی، یک ژست سیاسی است که برای مقدمه پروژه «عبور از روحانی» ضروریست.
***
زنان اصلاحطلب نتوانستند برای مذاکره با علما راه نفوذ پیدا کنند
اشرف بروجردی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی و از فعالان اصلاحطلب به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه دولتی ایران گفته است:
«زنان در دوره اصلاحات باب گفتوگو با علما را باز نکردند؛ البته یک علتش این بود که شاید تصور میکردند پذیرشی از جانب مقابل وجود ندارد. من روحانی زادهام و پدرم برای آنها شناخته شده بود؛ به همین دلیل برای گفتوگو رفتم اما پذیرش صورت نگرفت. شاید به نظر آنها مطالبه ما بیش از حد بود.»
وی در ادامه و در پاسخ به سؤال روزنامه ایران مبنی بر اینکه " 12 سال از پایان دولت اصلاحات گذشته است؛ آیا این دیدارها تکرار شده؟" میگوید:
«فکر میکنم قصور داشتیم؛ البته مجمع زنان اصلاحطلب ملاقات و مذاکره با علما را در برنامه خود دارند؛ اما باز هم نتوانستند راه نفوذی باز کنند. اواخر دوره خانم مولاوردی فضای مختصری ایجاد شد تا زنان بروند و صحبت کنند؛ اما میزان پذیرش بالا نبود. این در حالی بود که سهم تبلیغات و مذاکره آن طرف، بیشتر از سهم مذاکرات اصلاحطلبان بود.»
روزنامه ایران سپس از بروجردی میپرسد: پذیرش نداشتند یعنی به حضور نمیپذیرفتند یا از صحبتها قانع نمیشدند؟
و او پاسخ میدهد: اصلاً وقت نمیدادند؛ فرصتی برای ملاقات و مذاکره ایجاد نمیشد. شاید اگر اصرار و گفتوگوی بیشتری میشد، به نتیجه میرسید. به نظر من تعلل از این طرف هم بود. اینگونه نبود که ما خیلی مصر باشیم. در حالی که طرف مقابل ما هم به جهت اینکه بحثشان مورد قبول علما بود و هم به جهت اینکه پیگیریهایشان مستمرتر از ما بود، براحتی حرفشان را زدند و در نهایت نتیجه هم گرفتند.[7]
*صحبتهای خانم بروجردی را به قضاوت مخاطبان محترم میگذاریم...
البته این در حالی است که بعید به نظر میرسد جریان سیاسی خاص بتواند سابقه رفتارها و گفتههای خود در دولت اصلاحات و دولت فعلی و در زمینههایی مثل حجاب، آوازخوانی بانوان، خارج کردن دختران از کشور بدون اذن ولی، آزادی روابط دختر و پسر، مخالفت با گشتهای ارشاد، تساهل و تسامح در امور فرهنگی و... را کتمان کند و یا آنها را فراموش شده، بپندارد.
بدیهیست که با داشتن چنین مواضعی، انتظار اختصاص وقت از سوی مراجع عظام و علمای کشور برای گفتوگو؛ انتظاری غلط، عبث و بیهوده خواهد بود. همانطور که انتظار حضور رسمی در سپهر سیاست کشور بدون «توبه رسمی از فتنه 88» ممکن و میسور نخواهد بود.
***
1_ http://sharghdaily.ir/News/144342
2_ http://www.armandaily.ir/fa/news/main/201735
3_ http://www.iran-newspaper.com/newspaper/BlockPrint/204049
4_ mshrgh.ir/783830
5_ http://www.armandaily.ir/fa/news/main/201598
6_ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940301000755
7_ http://www.iran-newspaper.com/newspaper/BlockPrint/205188