در «دولتِ اصلاح طلبان» - دولت سوم و چهارم خاتمی- توزیع غیرکارشناسی و توهین آمیز سبد کالا منجر به کشته شدن ۲ تن از هموطنانمان شد. آیا این نشانه تدبیر و امید بود!؟

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** اگر رئیسی برجام را احیا نکند، شورش خیابانی در راه است!

روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «آنچه یک رئیس باید بداند!» به قلم «فیاض زاهد» مشاور ارشد اقتصادی در دولت روحانی و از بازداشت شدگان فتنه ۸۸ نوشت: «من در نوشته‌ای خطاب به رییس‌جمهور پیش‌بینی کرده بودم که بدون توافق برجام ماه عسل این دولت انقلابی به نوروز نخواهد رسید. از این بابت که پیش‌بینی‌ام درست بوده خوشحال نیستم. چه خوش‌مان بیاید چه نه، این دولت آقای رییسی است که مسوولیت مواجهه و حل مشکلات اساسی کشور را دارد.   چه بهتر هم از این؛ دولتی یکدست و مورد حمایت همه نیروهای آشکار و پنهان. مهم باز شدن پنجره است. حال بگذاریم او این فضای عفن و خفه‌کننده را تلطیف کند. البته اگر بتواند!! »

در ادامه این مطلب آمده است: «عمده شاخص‌های اقتصاد سیاسی نشان می‌دهد دولتی که در کمتر از یک سال با این حجم از بی‌اعتمادی عمومی روبرو شده، قادر به انجام ماموریت‌های بزرگ نیست. لذا پیشنهاد من آن است تا دیر نشده، اصلاحات مورد نظر را به توفیق در عرصه‌های بین‌المللی گره بزنید. با موفقیت در فرجام برجام امید، حلقه مفقوده در زندگی مردم این سامان را به آنها برگردانید. با این کار هم منابع عظیمی تامین می‌شود و هم اصلاحات مورد نظر با درد کمتری به انجام می‌رسد. در فضای ناامنی اقتصادی، حس بی‌اعتمادی و رهاشدگی و ناامیدی از افق‌های روشن آینده، تنها ویرانگری، خشونت افسارگسیخته و شورش‌های کور را به جریان می‌اندازد. این جنبش‌ها عمدتا هم کور هستند و هم غافل! »

این فعال فتنه ۸۸ در ادامه نوشت: «تجربه آبان ۹۸ نشان داد چگونه بحران می‌تواند گسترش یابد. عمده شورش‌ها و اعتراضات در شهرهای کوچک و دورافتاده یا حاشیه‌نشین صورت گرفت. نکته مهم در این شورش‌ها، فقدان نیروی موثر سیاسی و طبقه متوسط احیاکننده ارزش‌های دمکراتیک بود. مردمی که نه برای مطالبات سیاسی یا رویاهای فرهنگی و اجتماعی به پا خاسته‌اند؛ بلکه توده‌های عصبانی و غیرمنسجم با هدف تامین نان میداندار شدند

در ادامه این مطلب آمده است: «در این صورت برای حکومت راهی جز سرکوب نمی‌ماند.   چون همه راه‌های دیگر را به روی خود بسته است. از سویی برای نظامیان مدیر شده، سرکوب آشناترین راه‌حل است. سرکوب چرخه‌ای از شورش‌های آشتی‌ناپذیر را ایجاد می‌کند. هر بحران در دل خود بحران بزرگ‌تری می‌زاید. سرکوب‌ها در نتیجه فقدان ادراک حکمرانی معقول، شدید و شدیدتر می‌شود. آنگاه آن فرمول حیرت‌انگیز تعارض حکمرانی مقتدرانه و سرکوب مداوم رخ می‌دهد. در ظاهر حاکمیت با قدرت بیشتری سرکوب می‌کند. اما این خطایی استراتژیک است. هرچه بیشتر از نیروی عریان بهره می‌برید به همان اندازه اقتدار و ماندگاری خود را به چالش می‌کشید... ایران به سرعت در حال فقیرشدن است. مجموعه‌ای از تصمیمات راهبردی در پرونده هسته‌ای ما را در مسیری پرچالش قرار داده است. همه امید من به خرد حکمرانی ذاتی نزد حاکمیت است. همان خردی که تاکنون ایران را از جنگ دور نگهداشته است

این یادداشت بیشتر به «درس نامه آشوب» شبیه است تا یادداشت انتقادی و کارشناسی. خلاصه این یادداشت این است که یا برجام را بدون سخت گیری و به صورت یکطرفه اجرا می کنید، یا باید منتظر آشوب های خیابانی و التهاب در کشور باشید!

طیف تندرو اصلاح طلب مدعی است که اولا وضع موجود اقتصادی ناشی از احیانشدن برجام است و ثانیا اگر برجام احیا شود، فتح الفتوح اقتصادی رقم خورده و وضع کشور گل و بلبل می شود.

این ادعای مضحک در حالی است که در دولت مدعی تدبیر و امید، تحریم ها از ۷۰۰ مورد به بیش از ۱۵۰۰ مورد رسید. افزایش ۲ برابری تحریم ها در «دولتِ اصلاح طلبان» و در پسابرجام در شرایطی رقم خورد که مقامات دولت قبل و فعالین و رسانه های اصلاح طلب با وعده لغو تحریم ها،  صنعت هسته ای ایران را تقریبا تعطیل کرده و در قلب راکتور هسته ای که با زحمت جوانان متخصص و دانشمندان عزیز کشورمان راه اندازی شده بود، بتن ریختند!

در «دولتِ اصلاح طلبان» - دولت سوم و چهارم خاتمی- توزیع غیرکارشناسی و توهین آمیز سبد کالا منجر به کشته شدن ۲ تن از هموطنانمان شد. حالا این طیف ژست کارشناسی به خود گرفته و دوگانه دروغین «احیای برجام- آشوب خیابانی» را مطرح می کند.

آقای فیاض زاهد بجای این قبیل اظهارات باید پاسخ دهد که در شرایطی که وی مشاور ارشد اقتصادی در نهادهایی همچون سازمان برنامه و بودجه و وزارت کار بود، چطور تورم در دولت قبل رکورد زد و ما شاهد بدترین وضع اقتصادی در دهه های اخیر بودیم!؟

آقای فیاض زاهد به این سوال پاسخ دهد که چرا دولت روحانی علیرغم امضای برجام و ایجاد محدودیت گسترده در صنعت هسته ای، دلار را از ۳ هزارتومان به ۳۲ هزارتومان رساند!؟ چرا قیمت مسکن در تهران حدود ۱۰ برابر گران شد!؟

** به جهنم حواله کردن منتقدان و حراج ۶۰ تُن طلا را فراموش کرده اید!؟

روزنامه جمهوری اسلامی دریادداشتی با عنوان «جراحی با چاقوی زنگ‌زده!» به قلم «مسیح مهاجری» نوشت: « دولت اگر می‌خواهد به کشور خدمت کند، باید آزادی نقد خود و عملکرد خود را تضمین و تأمین کند.»

در ادامه این مطلب آمده است: «درباره جراحی اقتصادی مورد نظر دولت، کسی مخالفتی با تک‌نرخی کردن ارز و واقعی کردن نرخ‌ها ندارد. ایراد اینست که چاقوی این جراحی، همان چاقوی دولت نهم است که مدتهاست زنگ زده و آثار تورمی و تشدید فاصله طبقاتی و گسترش فقر را به بار آورده است. ادامه پرداخت یارانه آنهم با گستره‌ای که شما از آن سخن می‌گوئید به منزله اینست که چاقوی جراحی زنگ‌زده‌تان را در بدن بیمار جا بگذارید و او را به عفونت و رنجوری بیشتر مبتلا کنید. شما در این جراحی سخن از آزادسازی چهار قلم کالا به میان آورده‌اید ولی کیست که نداند آثار آزادسازی این چهار قلم به چهار هزار قلم کالا و خدمات سرایت خواهد کرد و نتیجه این خواهد شد که فقر ماندگار و فاصله طبقاتی بیشتر خواهد شد.»

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «عدالت هم اگر اکنون زخمی است، در اثر این عمل جراحی شما کاملاً قربانی خواهد شد. این نوع جراحی کردن هنر نیست، هنر اینست که ارز ترجیحی را طوری حذف کنید و تک‌نرخی شدن ارز را بگونه‌ای عملی نمائید که بساط یارانه را جمع کنید و در تقسیم ثروت چنان عمل کنید که فاصله طبقاتی هر روز کمتر شود و عدالت بتواند جای تبعیض را بگیرد. مطمئن باشید جراحی با چاقوی زنگ‌زده جواب نخواهد داد.»

درباره یادداشت مذکور گفتنی هایی است که در ادامه به اختصار به آن می پردازیم:

۱: آقای مسیح مهاجری از ضرورت نقدپذیری دولت و ارتباط مناسب با کارشناسان و صاحبنظران سخن گفته، این در حالی است که دولت سیزدهم و شخص آقای رئیسی برخورد بسیار مناسبی با کارشناسان و منتقدان داشته و همچنین ارتباط بسیار خوبی نیز با مردم برقرار کرده است. نمونه اش همین صبح جمعه. رئیس جمهور دیروز به میان مردم رفت و از نزدیک صدای آنان را شنید و بدون واسطه در جریان مشکلات مردم قرار گرفت.

۲: آقای مهاجری از حامیان پر و پاقرص دولت روحانی است. همان دولتی که منتقدان و کارشناسان و صاحبنظران را به جهنم حواله داده و آنان را بیسواد و بزدل و نفهم خطاب کرد و به دفعات از رسانه های منتقد شکایت کرده و به آنان توهین کرد.

۳:  طرح مردمی‌سازی و توزیع عادلانه یارانه‌ها که هفته گذشته با واریز معادل دو ماه یارانه‌های ۳۰۰ و ۴۰۰ هزار تومانی به حساب ۷۲ میلیون ایرانی وارد مرحله اجرا شد، روز پنجشنبه با دو اتفاق یعنی آزادسازی یارانه‌های ماه نخست و اعلام نرخ‌های جدید ۹ قلم کالای اساسی عملیاتی شد. تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی به واردکنندگان برای واردات کالاهای اساسی تصمیمی بود که دولت روحانی در سال ۹۷ اتخاذ کرد ولی در کنار مزیت‌های مقطعی آن، مشکلاتی برای کشور در پی داشت و علاوه بر تشکیل پرونده‌های فساد متعدد، خیر آن چندان شامل حال مردم نشد. دولت قبل به مرور تعدادی از این کالاها را از چتر ارز ترجیحی خارج کرد بدون این‌که ریالی به مردم بپردازد. حالا دیگر امکان ادامه این سیاست وجود ندارد و دولت سیزدهم طبق قانون بودجه ۱۴۰۱ می‌خواهد این ساختار را به نفع مصرف‌کننده نهایی اصلاح کند.

۴: گویا آقای مهاجری فراموش کرده است که دولت قبل با واگذاری رانت های هنگفت، حراج  ۶۰ تن طلا (سکه) و ۱۸ میلیارد دلار ارز دولتی را رقم زد. در دولت قبل نقدینگی حدود ۹ برابر افزایش یافت و این مسئله به نابودی تولید و اشتغال  منجر شد.

۵: دولت روحانی از بیش از ۲۰۰ هزار میلیارد تومان معوقات مالیاتی، اغماض و چشم پوشی کرد. در دولت قبل بیش از ۵ هزار واحد صنعتی تعطیل شد و یا به حالت نیمه تعطیل درآمد، حدود ۱۵۰۰ میلیارد تومان از سرمایه مردم در بورس نابود شد. دولت روحانی کشور را با شاخص فلاکت ۴۶درصدی به دولت بعدی تحویل داد. این یعنی دولت روحانی، کشور را با بدترین وضعیت شاخص فلاکت به دولت آینده تحویل دادنکته قابل تأمل اینجاست که طولانی‌ترین رشد اقتصادی منفی سه دهه اخیر در دولت روحانی رقم خورد.

۶: فعالین و رسانه های اصلاح طلب پیش از این صراحتا اذعان کردند که ارز ۴۲۰۰ تومانی، استخوانی در گلو است و باید جراحی شود. این اقدام باید در دولت روحانی رخ می داد اما متاسفانه دولت قبل با قصور و تقصیرهای خود، از اجرای این امر سر باز زد و حالا که دولت رئیسی به این اقدام مهم دست زده است، حاماین و بانیان مشکلات موجود به صف شده و در مقابل این اقدام بسیار مهم سنگ اندازی می کنند.

** سانسور حضور میدانی رئیس جمهور در رسانه های اصلاح طلب

سید ابراهیم رئیسی صبح جمعه با حضور در یکی از مراکز اصلی توزیع مرغ و گوشت جنوب تهران و یکی از فروشگاه‌های زنجیره‌ای مرکز شهر ضمن گفت‌وگو با مردم از نزدیک در جریان وضعیت توزیع کالاهای اساسی و مشکلات این امر قرار گرفت.

رئیس‌جمهور در جریان این بازدید میدانی در پاسخ به دغدغه یکی از شهروندان گفت: تا من زنده هستم اجازه نمی‌دهم مردم از طرح اصلاح نظام یارانه‌ها آسیب ببینند.

این اقدام آقای رئیسی با استقبال افکارعمومی مواجه شده و بازتاب مثبتی در فضای مجازی داشت. برخی رسانه ها با عباراتی چون «رئیس جمهور در میدان»، «اقناع در میدان»، «صبح جمعه کنار مردم»، «جمعه در میدان» و...از این اقدام رئیس جمهور حمایت و قدردانی کردند.

اما نکته قابل تأمل اینجاست که برخی روزنامه های منتسب به جریان اصلاح طلب، در صفحه اول به هیچ عنوان به این اقدام رئیس جمهور اشاره نکرده و آن را سانسور کردند.

در همین رابطه روزنامه های شرق، اعتماد، سازندگی، جمهوری اسلامی، آفتاب یزد، دنیای اقتصاد، همدلی و...به هیچ عنوان در صفحه اول به این موضوع نپرداختند.

متاسفانه اغلب رسانه های منتسب به جریان اصلاح طلب، اقدامات مثبت دولت سیزدهم را سانسور کرده و آن را کم اهمیت جلوه می دهند.

اصلاح طلبان مهارت ویژه ای در سانسور دارند و به عبارتی «سانسورچی های ماهری» هستند اما همواره تلاش دارند تا با بی اخلاقی، این رفتار را به دیگران نسبت بدهند.

برچسب‌ها