اگرچه عده‌ای معتقدند بدبینی نسبت به معضل "گردوغبار" یک توهم توطئه است اما بررسی و تدقیق نشان می‌دهد که طغیان این پدیده در سال‌های اخیر نمی‌تواند طبیعی باشد. اگرچه قضاوت با کارشناسان است.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

 

توهم توطئه برای گردوغباری که طبیعی نیست!

صدیقه ببران، استاد ارتباطات دانشگاه آزاد و مدیر گروه مطالعات توسعه پایدار و محیط زیست مجمع تشخیص مصلحت نظام در دوران مرحوم هاشمی، طی یادداشتی در شماره یکشنبه گذشته روزنامه اعتماد پیرامون مسئله ریزگردها نوشت:

"ممکن است این‌طور به نظر برسد که می‌توان دامنه رشد برخی معضلات مانند مساله ریزگردها را با استفاده از ظرفیت دیپلماسی و توسعه مناسبات ارتباطی با کشورهای منطقه کاهش داد، اما متاسفانه گفتار و ادبیاتی که اخیرا توسط رییس سازمان محیط زیست استفاده شده، این خوش‌بینی‌ها را از میان می‌برد. رییس سازمان حفاظت از محیط زیست دولت سیزدهم با طرح یک تئوری توطئه، ریشه گرد و غبار در کشور را به فعالیت‌های تروریستی در سوریه و حضور نظامیان خارجی در عراق و یمن مرتبط می‌داند و اعلام می‌کند که دشمن با ظرفیت‌های زیست‌محیطی به جنگ کشورهای منطقه آمده است. سلاجقه بدون استناد به پژوهش خاص و مدرک ویژه‌ای ادعا می‌کند که دشمن تلاش دارد با سوءاستفاده از مشکلات زیست‌محیطی، نارضایتی عمومی در ایران را افزایش دهد!"

ببران می‌افزاید: این در حالی است که موضوع ریزگردها، قدمتی فراتر از مشکلات فعلی در منطقه دارد و بیش از نیم قرن سابقه دارد. حداقل بر اساس نظر محققان و اهالی فن خاستگاه ریزگردها به کانون‌های داخلی و خارجی تقسیم می‌شود. در حوزه‌های خارجی بیش از 300 میلیون هکتار از قلمروی سرزمینی سوریه، عراق، عربستان، کویت، امارات دخیل هستند و عمده ذرات رُسی از عراق و ذرات کوارسی از عربستان راهی ایران می‌شوند.

او تصریح می‌کند: شخصا در دو دهه گذشته در نهادهای اجرایی پیرامون این موضوعات حضور داشتم و در یک مورد در حوزه بحث احیای تالاب هورالعظیم در تیم مذاکراتی دولت ایران با عراق و سازمان ملل متحد حاضر بودم. باید توجه داشت مهم‌ترین راه‌حل معضل ریزگردها، احیای تالاب‌های مرزی و احیای پوشش‌های گیاهی منطقه است؛ لذا اینکه کم‌کاری کشورهای دیگر و خودمان در از بین بردن تالاب‌ها و ظرفیت‌های گیاهی منطقه نادیده گرفته شود و مشکلات به دوش سایر گزاره‌های غیر مسوول انداخته شود، بیانگر آن است که مسوولان ایرانی در سازمان محیط زیست در حال فرافکنی موضوعات هستند. در حالی که دولت باید با استفاده از ظرفیت‌های تخصصی کشور و به‌کارگیری دیپلماسی به گونه‌ای عمل کند که سایر کشورها متوجه مسوولیت‌های خود شوند. ضمن اینکه ایران نیز باید از ارتکاب هر نوع عمل و اجرای هر پروژه‌ای که ممکن است محیط زیست را به خطر اندازد جلوگیری کند.[1]

*قبل از هرچیز این نکته در اظهارات خانم ببران بسیار خودنمایی می‌کند که ایشان به جای اینکه کارنامه خود را در بحث ریزگردها به مردم و منتقدان ارائه کنند اما بلافاصله در نقش سپر بلای توطئه‌گران احتمالی ظاهر شده‌اند؟!

در واقع این اصرار ایشان به نگفتن کارنامه‌شان در بحث محیط زیست و اینکه حتما پای توطئه در میان نیست به شدت جای تعجب دارد.

دقت شود که مسئله ریزگردها طی سال‌های اخیر و خصوصا پس از باز شدن پای آمریکا به برخی کشورهای همسایه ایران به شدت بحرانی شده به نحوی که حتی برخی استان‌های کشور عملا در طول ماه فقط 2 یا 3 روز آسمان صاف را تجربه می‌کنند.

این مسئله وقتی در یک سیر تاریخی مورد مداقه قرار می‌گیرد نشان می‌دهد که معضل ریزگردها که در دهه‌های گذشته نبوده و یا اگر بوده هرگز در سطح بحران قرار نداشته است؛ اقلا طی یک دهه اخیر به شدت افزایش یافته است.

اکنون دلیل این افزایش بایستی از سوی کارشناسان به وضوح برای مردم شرح داده شود.

بعید است این قضیه به بلایای طبیعی یا خشکسالی ربط داشته باشد. چه اینکه منطقه فلات ایران اساسا همزاد با خشکسالی و بلایای طبیعی و بیابان و خشک شدن دریاچه (دریاچه آرال) و حتی زایش دریاچه‌ها(دریاچه کویر لوت) بوده است.

اکنون چه شده که به ناگاه و طی 10 سال گذشته ناگهان همه‌چیز تغییر کرده و به این شدت شاهد بروز گرد و غبار هستیم؟

جالب‌تر آنکه ارض آمریکا به لحاظ اقلیمی بسیار شبیه فلات ایران است و با بیابان‌های بسیاری نیز آمیختگی سرزمینی دارد اما هرگز مثل کشورهای منطقه غرب آسیا دچار معضل گرد و غبار نیست!

ضمن اینکه درباره نقش حرکات احتمالی دشمنان ایران در حملات زیست‌محیطی علیه مردم حرف‌های بسیاری وجود دارد که از حیث عقلانیت باید تمام آنها را به قضاوت هیئت‌های کارشناسی و گزارش‌های متقن گذاشت.

قدر متیقّن اما اینست که شاهد یک رخداد غیر طبیعی هستیم که بروز آن در منطقه فلات ایران هرگز مسبوق به سابقه نبوده است.

گفتنیست در بحث تقلای برخی اضلاع استکبار جهانی برای تغییرات دشمنانه زیست‌محیطی می‌توان به یک آزمایش چند دهه قبل صهیونیست‌ها برای ایجاد زلزله مصنوعی اشاره کرد که با منفجر کردن چندین تن مواد منفجره صورت گرفت.

درباره تقلای آمریکا برای پیشبرد نقشه‌های اینچنینی هم همانطور که اشاره کردیم حرف و حدیث‌های زیادی وجود دارد که حتما بایستی مقامات دیپلماتیک کشور و مقامات سازمان پدافند غیر عامل در این باره اظهار نظر کنند.

پیش از این، دادستان کل کشور نیز بعنوان مدعی‌العموم از وزرای نیرو و امور خارجه خواسته بود که در مسئله گرد و غبار پیگیری‌های لازم را داشته باشند.[2]

درخواستی که البته گویا تاکنون پاسخ قانع‌کننده‌ای به آن داده نشده است.

***

"ادبیات دفاع مقدس"؛ فرصت بی‌بدیل هژمونیک برای ایران

وقتی نواده تولستوی خواستار آشنایی با ادبیات مقاومت شد

ولادیمیر تولستوی، مشاور عالی رئیس جمهور روسیه در امور فرهنگی در دیدار با رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی به نزدیکی فرهنگ و ادبیات دو کشور ایران و روسیه اشاره کرد و گفت: ادبیات ایرانی و روسی حاوی شباهت‌ها و نزدیکی‌های بسیاری است که از اشتراک فرهنگی و ادبی بین دو کشور حکایت دارد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) او که از نوادگان لئو تولستوی، نویسنده شهیر روسی است با استقبال از پیشنهاد حدادعادل در زمینه برپایی نمایشگاه کتاب حوزه دفاع مقدس در روسیه گفت: معتقدم این اقدام می‌تواند موجب نزدیکی و آشنایی هرچه بیشتر شهروندان روسی با حوزه ادبیات دفاع و مقاومت شود.

حداد عادل نیز در این دیدار که سفیر ایران در روسیه هم در آن حضور داشت با اشاره به اینکه پس از جنگ تحمیلی هشت ساله، گونه خاص ادبی در ایران پدید آمده که "ادبیات دفاع مقدس" لقب گرفته است، افزود: تنها در ۳۰ سال گذشته بیش از ۲۰ هزار عنوان کتاب در حوزه ادبیات دفاع مقدس نوشته شده است.[3]

*اساسا ادبیات منبعث از جنگ 8 ساله ایران و نیز "سلوک شهدای ایرانی" دارای مغناطیس بزرگی است که طی سال‌های گذشته از دفاع مقدس تاکنون هر روز بیشتر به آن پی برده‌ایم.

مغناطیسی رئال، آمیخته با عرفان، تقدس، وطن‌دوستی، دلاوری، غیرتمندی و نگاه آسمانی به جنگ در مقابل ظالم که تا پیش از دفاع مقدس ما هرگز در ادبیات معاصر و حتی کلاسیک جهان پیرامون جنگ وجود نداشت.

خوانش دفاع مقدس ایران نشان می‌دهد که وقایع این جنگ از جنس رستاخیز کماندوها نیست همانطور که از جنس مغیّبات و سحر و جادو هم نیست. توپ و تانک و هواپیما تعیین کننده طرف پیروز جنگ نبوده و مهمتر از همه اینکه یک کشور طی رخدادی محال، در مقابل اتحاد ده‌ها کشور به پیروزی رسیده است.

بدیهیست که چنین تابلوی بدیع و زیبایی می‌تواند هر مخاطبی را در اقصی‌نقاط جهان و در تمام ازمنه تاریخ به خود جذب کند و با او محاکات داشته باشد.

در واقع ادبیات دفاع مقدس ایران یک فرصت بی‌بدیل هژمونیک است که می‌تواند به محملی برای انتقال مفهوم "انقلاب اسلامی ایران؛ آنچنان که هست" باشد.

استفاده از این فرصت بزرگ و شناخت همه زوایای آن البته مرد راه می‌خواهد و اعتقادی سترگ به اسلام، به ایران و به تمدن اسلامی...

درباره آقای ولادیمیر تولستوی، نواده تولستوی بزرگ می‌توانید این سخنرانی چند سال قبل او در جمع چهره‌های فرهنگی ایران و روسیه را مطالعه کنید.

***

طرح "فتنه اقتصادی" در تابستان داغ CFR برای ایران و راه‌های دفع آن

احتمالات یک آشوب در ایران

"ری تکیه" از کارشناسان ارگان شورای روابط خارجی آمریکا اخیراً طی مقاله‌ای که در سایت CFR (ارگان شورای مذکور) منتشر شد به مسئله فتنه اقتصادی در ایران پرداخته است.

او در یادداشت خود با اشاره به اینکه ایران یک نظام رفاهی است ولی جراحی اقتصادی رئیسی و کاستن از یارانه برخی اقلام خوراکی در ایران موجب بروز برخی اعتراضات شد، می‌نویسد:

"هرچه رئیسی بیشتر یارانه‌ها را اصلاح کند، ریسک از کنترل خارج شدن اعتراضات بیشتر می‌شود و ممکن است ایران در آستانه یک تابستان داغ و طولانی باشد."

تکیه در مقدمه این یادداشت نیز نوشته است:

"ایران در بحث انرژی اتمی خود و ترور مقاماتش (اشاره به ترور شهید صیادخدایی توسط اسرائیل) با فشار روبه‌روست. در همین حال اقدام دولت ایران برای اصلاح یارانه‌ها می‌تواند شورش عمومی را برانگیزد."[4]

*مسئله "فتنه اقتصادی" بیش از 11 سال است که در ایران مورد هشدار برخی تحلیلگران قرار دارد اما آنطور که باید به ابعاد این قضیه، راه‌های پیشگیری از آن و معرفی مسببان و فرماندهانش توجه کافی نشده است.

درباره اظهارات آقای تکیه بیان چند نکته ضروریست:

1_ آمریکا و سایر فرماندهان خارجی مبحث فتنه اقتصادی باید بدانند که "استقرار نظام جمهوری اسلامی" یک بخش جدانشدنی از معادلات پیرامونی ایران است و انقلاب اسلامی سال 57 هم‌اکنون هژمونیک شده است و اساسا در سطحی نیست که یک اعتراض وسیع یا کوچک بتواند موجب اضرار برای آن شود.

از طرفی یادآوری این نکته هم قابل تأمل خواهد بود که جمهوری اسلامی ایران در زمانه‌ای که هنوز هژمون نبود و در ابتدای دوران حیات خود قرار داشت و درگیر ترورهای وسیع دهه 60 و جنگ هم بود اما در مسیر استقرار بیشتر قرار گرفت و توانست تهدیدات پیرامون خود را خنثی کند.

لذاست که خوانش این تجربه ایران در دهه 60 نشان می‌دهد که دل بستن دشمن به تهدیدی مثل شورش اگرچه رذیلانه و اگرچه پرهزینه اما یک دل بستن کودکانه و بلکه ابلهانه است و به فضل الهی به جایی نخواهد رسید.

2_ دولت محترم و همه مسئولان مدخل در امر اقتصاد باید در هر تصمیم اقتصادی البته تمام همّ و غمّ خود را بر حمایت از قشر کم‌درآمد و مستضعفان جامعه معطوف کنند.

آقای تکیه درست گفته است که دولت ایران یک دولت رفاهی است. و ما اضافه می‌کنیم که اساسا انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب رفاهی است. همچنانکه اسلامی است.

این خصلت ذاتی به هیچ قیمتی و هیچ بهانه‌ای نبایستی از ساحت انقلاب اسلامی جدا شود و رفاهیات معقول حتی بیشتر از سایر ممالک و حکومت‌های جهان حق مردم ایران است.

گرانی‌های بیقاعده، کمرنگ شدن حمایت‌های دولتی از رفاهیات عموم جامعه و کم‌توجهی مسئولان به کاهش قدرت خرید مردم از آفت‌هایی است که تصمیمات اقتصادی عقلانی را تهدید می‌کند. یادداشت ری تکیه نشان می‌دهد که دشمن چگونه به مشکلات ما در مسیر اقتصاد امید بسته است.

3_ "هم‌پوشانی مشکلات ایران برای منتج شدن به فتنه اقتصادی" نیز یک آرزوی محال است که همانطور که توضیح دادیم تجربه ایران در دهه 60 نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی در شرایطی بسیار ضعیف‌تر از امروز به سادگی از تمام مشکلات خود عبور کرده است.

دقت شود که دشمن اگرچه احمق است اما از کید او نباید غافل بود!

به این معنی که پروژه اصلی دشمن برای ایران، آشوب به بهانه مشکلات یا همان "فتنه اقتصادی" است و در این مسیر هر چیزی که منجر به تقویت این توطئه شود مورد حمایت قرار خواهد گرفت. از همین روست که حتی مسئله ترور یک نیروی سپاه نیز به عنوان عاملی برای تقویت احتمال شورش معرفی می‌شود و یا قلاده‌های منافقین باز شده است تا در راستای پروژه "ترور امید" در ایران فعالیت کنند.[5]

آنچه که توضیح دادیم بایستی منجر به دوری از محاسبه غلط در ذهن مسئولان امر شود.

یعنی با این اطلاعات؛ مسئولان امر در اثر بروز رخدادها و "طوارق حدثان" (رخدادهای پیاپی کوبنده) دچار ناامیدی، گم کردن مسیرها و جابه‌جایی اهمّ و مهم نشوند و در عین حال بدانند که مغز متفکر این اژدهای هفت‌سر در جمجمه کدامین صورتش نهفته است.

مغز متفکری که همانطور که اشاره کردیم دستور کار اصلی او ایجاد "فتنه اقتصادی" است.

و 4_ راه مبارزه با فتنه اقتصادی و جلوگیری از آن در وهله اول از میدان "جنگ روانی" می‌گذرد.

ایجاد امید معقول و مستند در ذهن مردم، جلوگیری از سیاه‌نمایی، بیان مثبتات کشور و "جهاد تبیین درباره فتنه اقتصادی" اوجب واجبات است.

پس از این مرحله البته بایستی به راهکارهای امنیتی لازمی مثل دستگیری و رسواسازی فرماندهان فتنه که از بام تا شام مشغول سیاه‌نمایی و دادن آدرس خیابانی به مردم هستند همت گماشت و ایضا شبکه‌های رذالت علیه نظام اسلامی و مردم را زیر ضربه برد. (اشاره به گروه‌های اوباش و معاندین و سابقه‌داران ضد امنیتی)

در عین حال همانطور که اشاره شد بایستی در قبل و بعد از تمام این اقدامات البته به معیشت مردم و خاصّه مستضعفین توجه ویژه داشت و از بروز مشکل اقتصادی در زندگی مردم جلوگیری کرد.

از همین روست که معتقدیم سکوت در قبال افزایش نرخ اجاره‌خانه‌ها و یا لجام گسیختگی گرانی بیقاعده هیچ توجیهی ندارد و مجلس و دولت بایستی فی‌الفور نسبت به استشفای این مقولات اقدام کنند.

ابتلای به "دیر اقدامی" کمک بزرگی به دشمن در راستای ایجاد فتنه اقتصادی خواهد بود.

***

1_ https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/186062

2_ mshrgh.ir/1381674

3_ https://www.ibna.ir/vdcceiq1p2bqim8.ala2.html

4_ https://www.cfr.org/in-brief/three-challenges-are-testing-irans-regime

5_ mshrgh.ir/1385934

برچسب‌ها