سرویس سیاست مشرق- «عیدانه فراوان شد، تا باد چنین بادا... امروز به ملت شریف ایران اعلام میکنم که طبق توافق برجام، در روز اجرای توافق (دی ماه ۹۴) تمامی تحریمها، حتی تحریمهای تسلیحاتی، موشکی هم بهصورتی که در قطعنامه بوده، لغو خواهد شد. تمام تحریمهای اقتصادی شامل مالی، بانکی، بیمه، حملونقل، پتروشیمی و فلزات گرانبها بالمره (یکباره) لغو خواهد شد و نه تعلیق.»
آنچه ملاحظه کردید، اظهارات «حسن روحانی» رئیس جمهور سابق در ۲۳ تیرماه ۱۳۹۴ و به مناسبت امضای برجام است. طبق اظهارات رئیس جمهور و دیگر دولتمردان قرار بود تا در دی ماه ۹۴ همه تحریم ها یکباره لغو شده و آنچنان رونقی ایجاد شود که هیچکس به پول یارانه نیازی نداشته باشد.
در روزی که روحانی با قاطعیت از لغو تحریم ها در دی ۹۴ سخن گفت، «محمدجواد ظریف» وزیر خارجه سابق نیز تاکید کرد: «در این روز(۲۶ دی ۹۴) توافق اجرا میشود. در همان روز همه کشورها مقررات لغو تحریمها را امضا خواهند کرد... هم بحث همزمانی و هم بحث تحریمها و متناظر بودن اقدامات مسائلی هستند که ما در برجام درباره آنها دقت بسیاری کردهایم...بعد از اجرایی شدن توافق دیگر تحریم اقتصادی وجود ندارد و تمام داراییهای ایران آزاد خواهد شد.»
ظریف ۲ ماه بعد و در شهریور ۹۴ در اظهارنظری مشابه گفت: «کل تحریمهای اقتصادی، مالی و پولی اتحادیه اروپا، کل تحریمهای ایالات متحده که بر شخصیتهای غیرآمریکایی اعمال میشود از روز اجرا(دی ۹۴) لغو خواهد شد، علاوهبر آن تحریم ۳۵ ساله هواپیمایی نیز لغو میشود.»
در همان مقطع عباس عراقچی، معاون سابق وزیر خارجه کرد: «(در روز ۲۶ دی ۹۴) تمامی تحریمها لغو میشوند و نه تعلیق.»
روزها و هفته ها و ماهها سپری شد و روز ۲۶ دی ۹۴ (روز اجرای برجام) فرارسید. اما نه تنها در این روز تحریم ها بالمره لغو نشد، بلکه دولت آمریکا دقیقا ۲۴ ساعت پس از آغاز موعد اجرای تعهدات خود، تحریم های جدیدی علیه ایران وضع کرد.
شاید بگویید از «دونالد ترامپ» همین انتظار می رفت و او موجب شد که در دی ۹۴ تحریم ها لغو نشود؛ اما اینطور نیست، چرا که ترامپ در بهمن ۹۵ تازه روی کار آمد و در روز اجرای برجام، باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا و جو بایدن نیز معاون او بود.
همان اوبامایی که مقامات دولت قبل او را مودب! و باهوش! یافته بودند و همان دوکرات هایی که باز هم مقامات دولت قبل، امضای وزیر خارجه شان را تضمین قلمداد می کردند.
خلاصه، برخلاف وعده و وعیدهای مقام های ارشد دولت روحانی، نه تنها تحریم ها لغو نشد بلکه در «دولتِ اصلاح طلبان» و یا بهتر بگوییم، در دولت های سوم و چهارم خاتمی، ۸۰۰ تحریم جدید نیز به فهرست تحریم های ضدایرانی اضافه شد.
نوع عملکرد «دولتِ اصلاح طلبان» در حوزه های مختلف و از جمله سیاست خارجی موجب شد که تحلیلگران و صاحبنظران از آن به عنوان درس عبرت نام ببرند.
حالا در شرایطی که حدود ۷ سال از وعده روحانی درباره لغو بالمره تحریم ها سپری شده است، وی اخیرا اظهارنظر تأمل برانگیزی را بیان کرده است.
روحانی- ۲۷ تیرماه- در جمع برخی وزرا، معاونان، استانداران و مسئولان دولتهای یازدهم و دوازدهم گفت: «پس از انقلاب کشور با مشکلات زیادی روبهرو شده و از همه این مشکلات توانسته به نحوی عبور کند. پس از جنگ تحمیلی و ترور، معضل بزرگی به نام تحریم برای مردم ایجاد شده و تاکنون با همه آسیبها و مشکلات توانستهایم از این مراحل گذر کنیم. خروج ترامپ از برجام و بازگشت تحریمها نیز از این دست مسائل بوده که قطعا این مسئله و رفع مجدد تحریمها قابل حل بود و ایکاش دچار ۹/۱۱ (۱۱ آذر ۹۹) و مصوبه هستهای مجلس نمیشدیم تا میتوانستیم در اسفند ۱۳۹۹ تحریمها را پایان دهیم.»
رئیس جمهور سابق مدعی شده است که قانون اقدام راهبردی مجلس از لغو تحریم ها ممانعت به عمل آورده است. این در حالی است که طبق اظهارات مقامات دولت سابق، تحریم ها باید دی ماه ۹۴ لغو می شد و این اصلا ربطی به قانون هسته ای مجلس یازدهم در آذر ۹۹ ندارد و اتفاقا این دولت آمریکا و تروئیکای اروپاست که مانع لغو تحریم ها شده است. اما چون ظاهرا آقای روحانی و برخی دولتمردان سابق با آمریکا و اروپا تعارف و رودربایستی دارند، هر چه فریاد دارند بر سر منتقدان و کارشناسان و نمایندگان مجلس در داخل می زنند.
«صادق خرازی» دیپلمات سابق و از فعالین اصلاح طلب در مقطعی که دولت روحانی روی کار بود در یادداشتی در روزنامه ایران- ارگان رسانه ای دولت- تاکید کرده بود: «طرح مجلس تحت عنوان قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها میتواند اهرم فشاری در اختیار دستگاه سیاست خارجی کشورمان قرار دهد تا طرف غربی را وادار کند به برجامی که خود نقض کرده، پایبند بماند و به طور جدی خواسته اصلی ایران را که همان رفع واقعی تحریمهاست، محقق کند. هنر دیپلماسی استفاده بهینه از فرصتها و تبدیل موقعیتها و احیاناً تهدیدها به فرصت است. اگر از این دریچه به موضوع نگاه شود، میتوان گفت که طرح مجلس میتواند به سود مذاکرهکنندگان ما باشد.»
پیش از آن نیز «مجید تخت روانچی» نماینده ایران در سازمان ملل گفته بود: «قانون مصوب مجلس ما در حقیقت پاسخی حساب شده به اقدامات غیرقانونی آمریکا و بیش از سه سال ناتوانی اتحادیه اروپایی و سه کشور اروپایی در مقاومت در مقابل چنین اقداماتی بود...هدف از این قانون، بازگرداندن توازن از دست رفته به برجام است و همان گونه که خود این قانون به روشنی بیان می کند، اگر برجام در عمل به طور کامل توسط دیگران اجرا و تمام تحریم ها کاملا برداشته شوند، اقدامات جبرانی ایران قابل برگشت است.»
همچنین «بهروز کمالوندی» سخنگوی سازمان انرژی اتمی با اشاره به طرح برجامی مجلس گفته بود: «ما مدتی محدودیت داشتیم، اما خوشبختانه با قانون اقدام راهبردی مجلس شورای اسلامی دست و بالمان باز شد. طبق قانون از ما ۱۲۰ کیلو ۲۰ درصد خواستند، در حالیکه الان از ۲۱۰ کیلو عبور کردهایم.»
نکته قابل توجه اینجاست که مصوبه برجامی مجلس زمانی در دستورکار قرار گرفت که دولت بایدن حاضر نشده بود تعهد و تضمین معتبری درباره لغو تحریمها بدهد و احیای برجام صرفا به معنای اجازه دسترسی آمریکا به مکانیسم ماشه در کنار حفظ بیشتر تحریمهای پسابرجامی بود.
۲۵ خردادماه سال جاری کمیسیون اصل نود قانون اساسی مجلس نحوه اجرای قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران را در دولت قبل بررسی و در گزارشی اعلام کرد: براساس بررسیهای انجام شده استنکاف رئیس سابق سازمان انرژی اتمی و همچنین رئیسجمهور سابق از انجام وظایف مصرح در قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» برای کمیسیون اصل نود محرز شده است و موضوع برای رسیدگی به مراجع قضایی ارسال میشود. این یعنی قانون اقدام راهبردی مجلس اصلا توسط دولت قبل اجرایی نشد که حالا بخواهد مثلا مانع از لغو تحریم ها باشد.
آقای روحانی باید به جای بیان این اظهارات تأمل برانگیز، بپذیرد که علت اصلی بی دستاوردی برجام و به عبارتی علت اصلی خسارت محض برجام در اعتماد مطلق دولت وی به آمریکا و تروئیکای اروپا بود، همان هایی که به واسطه سابقه سیاه خود به «قاتل زنجیره ای توافقات بین المللی» مشهور شده اند.
لازم به ذکر است که اظهارات اخیر روحانی مورد استقبال ویژه رسانه های معاند و از جمله بی بی سی فارسی قرار گرفت.