کد خبر 1406685
تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ - ۰۸:۱۸

صدور بیانیه مشترک ۳کشور انگلیس، فرانسه و آلمان در بحبوحه مذاکرات وین، مصداق یک کمدی سیاسی کمیاب درحوزه روابط بین‌الملل محسوب می‌شود.

به گزارش مشرق، حنیف غفاری کارشناس مسائل بین‌المللی طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت:

مذاکرات وین با هدف رفع تحریم‌های ظالمانه علیه ملت ایران در جریان است. فارغ از موارد و مطالباتی که در قبال موارد ادعایی و پادمانی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، لزوم ارائه تضمین‌های نهایی درخصوص احیای توافق هسته‌ای و رفع عملیاتی تحریم‌ها مطرح می‌شود، رفتارشناسی تروئیکای اروپایی در این مذاکرات بسیار قابل تأمل است. به‌عبارت بهتر، نباید تحت‌تأثیر فضای رسانه‌ای و تبلیغاتی حاکم درخصوص مذاکرات وین، از رصد بازی ۳کشور آلمان، انگلیس و فرانسه غافل شد. صدور بیانیه مشترک ۳کشور انگلیس، فرانسه و آلمان در بحبوحه مذاکرات وین، مصداق یک کمدی سیاسی کمیاب درحوزه روابط بین‌الملل محسوب می‌شود. این ۳کشور که نسبت به عدول از تعهدات اولیه خود در توافق هسته‌ای و همراهی با واشنگتن در اعمال راهبرد فشار حداکثری علیه کشورمان متهم هستند، در بخشی از بیانیه تأکید کرده‌اند: «متن مصالحه پیشنهادی برای پیشگیری از یک بحران هسته‌ای روی میز است. ایران در این خصوص با طرح خواسته‌های فرابرجامی مانع از نتیجه‌بخشی مذاکرات نشود. متن پیشنهادی برای توافق قابل مذاکره نیست.»

در سال۲۰۱۷ میلادی، زمانی که دونالد ترامپ ماه‌های اول حضور خود در رأس معادلات سیاسی و اجرایی واشنگتن را سپری می‌کرد، امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه در ملاقات با او و بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر سابق رژیم اشغالگر قدس به آنها تعهد داد که «بسط توافق هسته‌ای» و «گسترش تعهدات یکجانبه ایران» در ذیل این توافق را در دستور کار قرار خواهد داد. پس از مدتی کوتاه، ترزا می‌، نخست‌وزیر سابق انگلیس و آنگلا مرکل، صدراعظم سابق آلمان نیز به پیروی از سیاست‌های کلان ترامپ، تحدید و مهار حداکثری ایران قدرتمند را در دستور کار قرار دادند. دائمی‌کردن محدودیت‌های هسته‌ای ایران در سند توافق، گنجاندن مسئله توان موشکی ایران در قالب یک الحاقیه به برجام و اعطای قدرت نامحدود به آژانس جهت بازرسی‌های پادمانی و فراپادمانی نامحدود در ایران ازجمله مواردی بود که آمریکا و تروئیکای اروپایی بر سر حصول آنها با یکدیگر به توافق رسیده بودند.

در این میان، مقاومت همه‌جانبه ایران سبب شد تا بازیگران غربی به این هدف شوم دست پیدا نکنند. استراتژی فشار حداکثری ترامپ در برابر ایران شکست خورد و بازیگران اروپایی نیز در این شکست سهمگین با واشنگتن همدرد و سهیم شدند. استیصال کنونی غرب پای میز مذاکره نیز ثمره همان مقاومت است. اکنون مقامات اروپایی می‌گویند «طرح پیشنهادی آنها در مذاکرات وین» غیرقابل مذاکره است. اینها همان بازیگرانی هستند که «اصل سند برجام» را که به امضای آنها رسیده بود، در راستای اعمال استراتژی فشار حداکثری علیه ایران به «سندی باز و تفسیرپذیر» تشبیه کردند و درصدد گنجاندن رویاهای دست‌نیافتنی خود در آن برآمدند. حال آنها یک بیانیه بی‌ارزش مشترک را به‌مثابه سندی «غیر قابل مذاکره» و نه حتی «غیر قابل تغییر» پشت میز مذاکره ارائه داده‌اند.

در اینجا نکته مهم‌تری وجود دارد که کلید اصلی درک رفتار بازیگران اروپایی در مذاکرات وین قلمداد می‌شود. در جریان توافق ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در ماه مارس۲۰۲۲ (اسفندماه۱۴۰۰) و زمانبندی صورت‌گرفته میان رافائل گروسی، مدیرکل آژانس و مسئولان سازمان انرژی اتمی کشورمان درخصوص حل‌وفصل و مختومه‌سازی پرونده‌های مطروحه علیه اماکن ادعایی، تروئیکای اروپایی نقش یک «حمایت‌کننده» را ایفا کرده بودند. اما پس از مدتی کوتاه اروپاییان به گروسی دستور دادند ضمن نادیده‌گرفتن زمانبندی ذکرشده، زمینه را جهت صدور قطعنامه‌ای سیاسی و غیرقابل توجیه علیه ایران در شورای حکام آژانس فراهم سازد. بی‌دلیل نیست که نمایندگان ۳کشور اروپایی مستقیما در مذاکرات وین حضور پیدا نکرده و سکان کار را به انریکه مورا به‌عنوان نماینده اتحادیه اروپا سپرده‌اند.

آنها به‌خوبی می‌دانند که در مذاکره مستقیم با تهران بابت کارشکنی علنی خود در قبال «توافق ایران-آژانس»، حرفی برای گفتن ندارند و محکوم به پذیرش خطای بزرگ خود هستند.

بدون‌شک تروئیکای اروپایی به‌واسطه عملکرد وقیحانه خود در قبال توافق هسته‌ای و تأثیر مستقیم در ایجاد گره‌های کور ایجادشده در مذاکرات، اساسا در جایگاه یک «متهم» قرار دارند نه یک «واسطه‌گر» یا «مصلح». بدیهی است که این بیانیه نه‌تنها به لحاظ ماهوی و حقوقی اصالتی ندارد، بلکه صرفا حکم یک «طرح پیشنهادی» از سوی «بازیگران ناتوان اروپایی» بر آن مترتب است. بدیهی است که این طرح نه‌تنها قابل مذاکره و قابل تغییر است، بلکه جمهوری اسلامی ایران حق دارد اساسا این طرح را به کناری گذاشته و آن را مورد بررسی قرار ندهد. درچنین شرایطی بهتر است بازیگران اروپایی بیش از این خود را به مضحکه عام و خاص در نظام بین‌الملل تبدیل نکنند.