اصلاح‌طلبان که منافع خود را به فضای غوغاسالاری سیاسی گره زدند، تلاش دارند آتش التهابات بالا بماند و عملاً در حال حاضر در مرحله ورود به کاسبی سیاسی حداکثری از اغتشاشات هستند.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم. در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*********

روزنامه‌های امروز دوشنبه دوم آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد رویکرد مقابله با محرکان و حامیان اغتشاش، رویکرد جبهه اصلاحات به آشوب‌ها و سرمایه گذاری ۲۷ میلیاردی در صنعت نفت از تیترهایی است که در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

روزنامه سازندگی در شماره امروز خود شی جین‌پینگ را عکس روی جلد کرده و با تیتر «حکومت یک نفره» نوشته است:

شی جین‌پینگ برای سومین بار رهبر حزب کمونیست چین شد تا زمینه سومین دوره ریاست جمهوری‌اش هموار شود، این روزنامه اصلاح‌طلب با طرح این سؤال که «آیا حکومت تک نفره مائو قرار است بار دیگر تکرار شود؟» نوشته: «می‌گویند اگر بخواهید دو نفر را با هم مقایسه کنید، باید حتماً موضوعی را فاش کنید تا تفاوت‌های آنان مشخص شود. مثلاً قیاس پوتین با استالین یا قیاس لیز تراس با مارگات تاچر چگونه خواهد بود؟ در نگاه اول شباهت‌ها قابل توجه است.»

سازندگی در ادامه به قیاس جین پینگ با مائو پرداخته و نوشته است:

رئیس مائو، همانطور که شناخته می‌شد، شخصیت سیاسی تعیین کننده قرن بیستم چین بود. او حزب کمونیست و کشورش را در زمان تأسیس جمهوری در سال ۱۹۴۹ تا روز مرگش در سال ۱۹۷۶ اداره کرد. هیچ رهبر دیگری در چین از آن زمان تا کنون به چنین رکوردی که حدود ۳۰ سال کشور را در اختیار داشته باشد و آن را رهبری کند نزدیک نشده است. با این حالشی جین پینگ خود را فراتر از مائو می‌بیند، اگرچه ممکن است که در آرزوی آن باشد که مانند وی سالیان سال حکومت کند.

روزنامه شرق نیز برگزاری کنگره حزب کمونیست چین را دوران تثبیت خوانده و می‌نویسد:

بزرگ‌ترین گردهمایی سیاسی جهان با حضور حدود ۲۳۰۰ نماینده حزب کمونیست از سراسر چین به مدت یک هفته در تالار بزرگ میدان «تیان آن من» پکن برگزار شد؛ میدانی که با وجود تلاش‌های گسترده پکن، هنوز خاطره کشتار مخالفان را زنده نگه داشته است. در این یک هفته قرار بود نخبگان حزب کمونیست به نتیجه‌ای دست پیدا کنند که از قبل بر همگان روشن است: تثبیت قدرتشی جین‌پینگ.

شرق در ادامه نوشته است:

این حزب همچنین پیشرفت‌های دوره پنج‌ساله گذشته را بررسی و اهداف سیاست داخلی و خارجی خود را برای دوره بعدی تعیین کرده است. البته تصمیم‌گیری درمورد سیاست و پرسنل رده‌بالای حزب، به طور رسمی در بهار آینده نهایی خواهد شد. با توجه به نقش چین در اقتصاد جهانی و با وجود از پیش مشخص‌بودن نتیجه آن، آنچه در پی برگزاری کنگره برای چین و سایر نقاط جهان رخ می‌دهد احتمالاً مهم‌ترین رخداد در دهه‌های اخیر خواهد بود. شی جین‌پینگ رئیس‌جمهور چین از زمان «مائوتسه تونگ» به این سو، بیش از هر رهبر دیگری بر چین تسلط یافته و برای سومین دوره به عنوان دبیر کل حزب کمونیست چین انتخاب شده است.

روزنامه هم‌میهن بهزاد نبوی را عکس روی جلد کرده و به گفت‌وگو با وی درباره شرایط کنونی پرداخته است. نبوی در این مصاحبه با بیان اینکه اینکه فردی تا آخر عمر سیاسی خود، یک حرف بزند و به تغییر اوضاع و شرایط، بی‌توجه باشد، نوعی جزمی‌گرایی و دگماتیزم است.

نبوی در ادامه به هم‌میهن گفته است:

من ناطق امروز را رقیب خاتمی در سال ۷۶ و لاریجانی را کماکان، لاریجانی مرتبط با فیلم «عصر عاشورای» سال ۷۶ نمی‌دانم. نه تنها من، بلکه آنان هم تغییراتی در مواضع‌شان داشته‌اند و این معنای محافظه‌کار شدن من یا رادیکال شدن آنان نیست. وی در بخش دیگری از این مصاحبه گفته است که پس از تشکیل مجلس دهم به دیدار دکتر عارف رفتم و به ایشان پیشنهاد کردم در کنار فراکسیون امیدی که تشکیل داده‌اید و فراکسیون‌های اصولگرایان معتدل، فراکسیون جدیدی به نام فراکسیون «اعتدال و میانه‌روی» تشکیل شود تا در اثر رقابت دو فراکسیون فوق، اقلیت بسیار کوچک اصولگرایان افراطی نتوانند در اداره مجلس نقش ایفا کنند.

سعید حجاریان تئورسین اصلاحات ۱۷ مهرماه طی یادداشتی در سایت «مشـق نـو» با عنوان «چه پی فکندن در سیل بار ایـن بنـدر؟» دوران قبل از دولت اصلاحات را دوره حاکم بودن «وضعیت استثنایی» در سیاست رسمی می‌خواند که در آن طرح کلیدواژه‌های همچون «تهاجم فرهنگی» و «آزادسازی اقتصادی» از سوی حاکمیت موجب بروز تعارضات در برخی از شهرهای ازجمله اسلامشهر، قزوین، مشهد شـد. در روزهای اخیر جریان اصلاحات سعی کرده است تا خود را به عنوان منجی شرایط موجود نشان دهد، این وضعیت باعث شده است تا آن‌ها روی لبه تیز آشوب مانور سیاسی داده تا نبض آن را در دست بگیرند.

روزنامه جام‌جم در اینباره نوشته است:

سعید حجاریان، نظریه‌پرداز جریان اصلاحات گفته‌است که همواره باید به زمین سیاست وفادار ماند؛ زیرا عرصه سیاست به‌ویژه سیاست نرمال است که در بلندمدت سایر عرصه‌ها را از خود متأثر و فرآیندهای اجتماعی را بازگشت‌ناپذیر می‌کند. این درحالی است که محمدرضا تاجیک از چهره‌های فکری جریان اصلاحات هم معتقد است که خشونت آن‌گاه افزون‌تر می‌شود که بسیاری از اصحاب این نوع تحلیل، می‌دانند تحلیل‌شان همان تحدید و تحریف و تصغیر است، اما با این حال طوری سخن می‌گویند که پنداری آینه تمام‌نمای وقایع و حقایق است. گرچه این فقط دو فکت از مهم‌ترین شخصیت‌های فکری-گفتمانی جریان اصلاحات است اما افراد مؤثر در این جریان نوعی از اتفاقات اخیر، بهره‌برداری سیاسی حداکثری کردند که عمق‌فکری این جریان را در پس آشوب‌های اخیر به خوبی ترسیم کرد.

در ادامه این گزارش آمده است:

اصلاح‌طلبان که منافع خود را به فضای غوغاسالاری سیاسی گره زدند، تلاش دارند آتش التهابات بالا بماند و عملاً در حال حاضر در مرحله ورود به کاسبی سیاسی حداکثری از اغتشاشات و حوادث روزهای اخیر به سر می‌برند.

سناریو تکراری کنفرانس برلین!

 روزنامه کیهان برگزاری سیرک برلین را نیز عکس یک کرده و نوشته است:

رسانه‌های ایرانی معاند که برای اجرای یک عملیات گسترده روانی تدارک دیده بودند، در ادامه اما به انتشار تصاویر ساختگی و ارائه آمارهای تخیلی متوسل شدند. بیشتر تصاویر با هدف نشان دادن آمار بالای مشارکت‌کنندگان نشان داده می‌شد اما هنگامی که دوربین چهره معترضان را از نزدیک نشان می‌داد دو نکته حائز اهمیت بود. شمار قابل‌توجهی که ایرانی نبوده و احتمالاً برای شرکت در این تجمع اجاره شده بودند؛ و گروه دیگری که با تکان دادن پرچم گروه‌های تجزیه‌طلب چهره واقعی و انگیزه نهایی معاندین از اغتشاشات اخیر را نشان دادند. شنیده‌ها نیز حاکی است که گردانندگان تجمع برلین، دست به دامن گروه‌های مدنی غیرایرانی از جمله دگرباش‌ها، شیطان‌پرست‌ها، اتباع آفریقایی و پناهندگان سایر کشورها از جمله اوکراین شده و آنها را با وعده‌های مالی به تجمع آورده بودند.

روزنامه وطن امروز نیز عکس‌هایی از تجمع ضد انقلاب در برلین و پرچم‌هایی که در دست داشتند را کنار هم آورده و با تیتر «ترکیب تجزیه» می‌نویسد:

نمایش پرچم گروه‌های مختلف تجزیه‌طلب در سیرک برلین ماهیت ضد ایرانی آشوب‌های اخیر را شفاف‌تر کرد، شنبه‌ای که گذشت حیثیتی‌ترین روز ضدانقلاب و براندازان خارج‌نشین بود. بیش از یک ماه عملیات رسانه‌ای گسترده و فضاسازی سیاسی و تشکیلاتی باید شبه تصاویری از یک انقلاب را در خیابان خلق می‌کرد، خیابانی که البته قریب به ۱۰ هزار کیلومتر از خیابان انقلاب تهران فاصله داشت.

در ادامه این گزارش آمده است:

 قاب انقلابی ضدانقلاب در برلین البته آنقدر عریان و زننده بود که احتمالاً تبدیل به نقطه ضعف ضدانقلاب خواهد شد. رقص انبوه پرچم‌های جدایی‌طلبان، همجنس‌بازان و... در کنار مواضع خوشایند دولت‌های غربی که از تریبون این تجمع پخش می‌شد شاهدمثالی بر تمام هشدارهایی بود که در هفته‌های گذشته درباره پشت پرده پروژه آشوب‌های خیابانی طرح شده بود. به همین خاطر شاید برلین را باید با تمام تبلیغات و مانور رسانه‌ای جریان برانداز نقطه فاصله‌گیری بیش از پیش معترضان داخلی از براندازان خارج‌نشین دانست.

روزنامه جوان نیز درباره سیرک ضد انقلاب در برلین با هدایت سرویس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی نوشته است:

شنبه‌ای که گذشت، برلین باز صحنه تجمعی ضد ایرانی بود. روزها تبلیغ عناصر ضدانقلاب در سراسر اروپا انجام گرفت، با لیدری یک ایرانی‌تبار – با تابعیت کانادایی- که مرگ همسر و دخترش در ماجرای هواپیمای اوکراینی او را به کنشکر سیاسی ضد ایرانی تبدیل کرده است. او بارها خواستار تحریم‌های مختلف علیه ایران شده است تا جایی که در مورد او در فضای مجازی این مضمون بسیار به چشم می‌خورد که او، چون همسر و فرزندش را از دست داده، می‌خواهد کل ایران را به نابودی بکشاند.

جوان در این باره نوشته است:

با همه تناقض‌ها، تجمع برلین روز شنبه ذیل چشمان منتظر هزاران ایرانی – اعم از انقلابی و ضدانقلابی- برگزار شد. ابتدای ماجرا شور عجیبی برای ضدانقلاب داشت، اما ماجرا هر چه جلوتر رفت، خبرها و عکس‌ها و حواشی هر چه بیشتر منتشر شد، نشان داد برلین برای این جماعت هم رسوایی رقم زده است، حتی اگر خود سواد درک آن را نداشته باشند! متوسط آماری که خودشان از جمعیت تجمع‌کننده در برلین اعلام کردند، ۵۰ هزار نفر بود؛ یعنی فقط نصف جمعیت خانواده‌هایی که برای خواندن سرود سلام فرمانده به استادیوم آزادی رفته بودند! این در حالی است که خود آلمان، صرف‌نظر از سایر کشورهای اروپایی، بیش از یک میلیون ایرانی دارد.

برچسب‌ها