به گزارش مشرق، «عبدالباری عطوان» تحلیلگر مشهور جهان عرب و سردبیر روزنامه فرامنطقهای «رأی الیوم» در یادداشتی تحلیلی به اهداف و نتایج دیدار «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا و «شی جین پینگ» همتای چینی او در حاشیه نشست گروه ۲۰ پرداخته و تاکید کرده است که بایدن به هدف اصلی خود که از بین بردن اتحاد مسکو و پکن است، نخواهد رسید. در ادامه مشروح این یادداشت را میخوانیم.
دیدار آمریکای از هم پاشیده با چین قدرتمند
جهان منتظر یک دیدار «تاریخی» است که فردا (دوشنبه، ۱۴نوامبر) در حاشیه اجلاس سران گروه ۲۰ در جزیره بالی اندونزی بین جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا و شی جین پینگ، همتای چینیاش برگزار خواهد شد؛ آن هم در تلاش برای کاهش تنش رو به افزایش در روابط دو کشور و تلاش برای تعیین خطوط قرمزی که طرفین برای جلوگیری از رویارویی باید رعایت کنند. رئیسجمهور چین، به پشتوانه قدرت و اختیارات بیسابقهای که در آخرین نشست کمیته مرکزی حزب کمونیست حاکم به دست آورده، از موضع قدرت در این نشست شرکت خواهد کرد؛ جایی که همه مخالفان خود را به حاشیه راند و بهعنوان قدرتمندترین رئیسجمهور چین بعد از دوران رهبری رهبری «مائو تسه تونگ» توصیف شد. چینی که حالا در جایگاه دومین اقتصاد قدرتمند جهان قرار گرفته است، و واحد پول قوی (یوان) همانند یک سلاح نظامی جهانی و قوی حرکت میکند.
اما در مورد رئیسجمهور بایدن، طبق گزارش تحلیلی مجله «آتلانتیک»، او در یک ابر دولت رو به زوال به نام «ایالات منقسمه آمریکا» حضور دارد. این کشور درگیر یک جنگ جهانی بزرگ است که آن را از نظر مالی و نظامی هدف قرار میدهد و آنچه از وجهه و رهبری خود به عنوان یک ابرقدرت (در اوکراین) باقی مانده است، از دست می خواهد داد؛ آمریکایی که از شکستهای متعدد در افغانستان و عراق بیرون آمده و با آغاز جنگ داخلی و شورشی از سوی متحدان اروپایی خود روبه رو است.
بایدنِ خسته، توان و قدرت پیشبرد اهداف آمریکا را ندارد
بایدن کسی بود که خواستار این نشست و دیدار با همتای چینی خود برای رسیدن به یک هدف اساسی شد؛ هدفی که نظریه «هنری کیسینجر» مبنی بر «فاصله گرفتن روسیه از چین یا ایجاد فاصله برای چین از روسیه» را منعکس میکند. طرح و برنامهریزی بایدن در جهت حرکت در مسیر این نظریه، با تصمیم «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه مبنی بر عدم شرکت در اجلاس G-۲۰ و عدم ملاقات با وی تکمیل شد او فرصت این را پیدا کرد تا تنها با رئیسجمهور چین دیدار کند.
این ترفند بایدن، جین پینگ، رئیسجمهور چین را فریب نخواهد داد؛ کسی که با «چشمهای خیرهشده» به اندونزی و اجلاس G-۲۰ روانه شده و به خوبی میداند که آمریکا در وضعیت انحطاطی قرار دارد که نمیتواند جلوی آن را بگیرد. از سوی دیگر، بایدن میخواهد تلاش کند تا ترمز صعود چینیها به جایگاههای بالاتر را از طریق سیاست مهار در سطح متوسط بکشد؛ سادهترین و گویاترین مفهوم برای چنین سیاستی «انحلال و فروپاشی اتحاد روسیه و چین» است.
آمریکا تایوان و کره شمالی را رها کرده تا روی شکاف مسکو-پکن کار کند!
ما اصلاً بحث نمیکنیم که موضوعات مهمی در دستور کار اجلاس روسای جمهور چین و آمریکا خواهد بود، مانند تنش در دریای چین به دلیل تهدیدهای چین برای بازگرداندن تایوان به سرزمین مادری؛ اما توجه داشته باشید که بایدن زبان خود را قورت داد و تهدیدهای خود مبنی بر مداخله نظامی در صورت حمله چین به تایوان را تکرار نکرد. به همین ترتیب، کره شمالی بیش از ده موشک بالستیک پرتاب کرد که علاوه بر انجام آزمایشهای هستهای جدید، این موشکها از آسمان ژاپن و کره جنوبی عبور کرد. با این حال، مهم ترین هدف بایدن و سیاستهای آمریکایی، ایجاد شکاف بین چین و روسیه است. به همین دلیل بود که وزارت امور خارجه چین دیروز بدون برنامه ریزی و هیچ مناسبت مشخصی، بسیار زود بیانیهای صادر کرد که تأیید میکند روابط چین و روسیه براساس یک استراتژی محکم بنا شدهاند و هیچ کس نمیتواند این روابط را تغییر داده و یا بیثبات کند.
برخلاف آمریکا، چین سیاست خارجی خود را بر مبناهای دیگری پایهگذاری کرده است. سیاست خارجی پکن بر اساس دو مبنای مهم ایجاد شده است: اول احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی کشورها و ثانیاً عدم مداخله در امور داخلی آنها.. و این توضیح دهنده محکومیت چین از تهاجم روسیه به اوکراین و الحاق چهار منطقه توسط آن است. این تئوری فکری و پذیرش دو اصل مهم در سیاستخارجی پکن منجر به «مقاومت مسالمت آمیز» چین و دستیابی آن به سریع ترین روند توسعه در جهان شد. آنجایی که تولید ناخالص از ۰.۷۳ تریلیون در سال ۱۹۹۵، حالا به ۱۴.۷ تریلیون در سال ۲۰۲۰ رسید؛ آنهم با وجود اینکه هزینههای نظامی و فناوریهای پیشرفته آن به حدود ۳۰۰ میلیارد دلار در همین سالها افزایش یافته است.
«معمارِ چین» فریب نمیخورد، بایدن هم عادت دارد دستخالی به کشورش برگردد!
ما باور نداریم که رئیسجمهور آمریکا، همتای چینی خود جین پینگ، معمار زیرک ظهور چین را فریب دهد و بنابراین بایدن نیز دست خالی از این نشست باز خواهد گشت؛ درست مثل بازگشتش از نشست ریاض، که بایدن بعد از آن تحقیر شده و با بال شکسته، به آمریکا برگشت. جایی که او نتوانست میزبان عربستانی خود را متقاعد کند که تولید نفت را افزایش دهد تا قیمت نفت را کاهش پیدا کند و از روابط درگیرآمیز با روسیه بر اساس توافق «اوپک پلاس» رها شود. اما این بار باز هم فرق دارد؛ چرا که رئیسجمهور چین، همتای اوکراینی بایدن «ولودیمیر زلنسکی» یا حتی برخی از سران خاورمیانه نیست که حتی از ذکر نام آمریکا هم وحشت داشته باشند! شی به خوبی میداند آنچه درباره در اختیار داشتن ۹۹ درصد از کارتهای بازی توسط آمریکا که مدام گفته میشد، حقیقتی ندارد.
موسسه صلح استکهلم در یکی از گزارشهای خود فاش میکند که چین و با توجه به استراتژی رازداری و سیاست غیرآشکاری که در دو دهه گذشته دنبال کرده، نه تنها موفق به توسعه اقتصادی قوی و رشدی متمایز از سایر کشورها شده، بلکه تواناییهای نظامی قدرتمندی را نیز به دست آورده است. براساس این گزارش علاوه بر اینها حالا پکن به «قابلیتهای نظامی سیاه» هم مجهز شده است؛ یعنی سلاحهایی که میتوانند مخالفان خود را در هنگام ظاهر شدن در هر جنگی از آینده غافلگیر کنند. مثال شکست آمریکا در برابر شرقیها زیاد است؛ حتی «کیم جونگ اون» رئیس جمهور کره شمالی هم «دونالد ترامپ» را به لانه آسیایی خود برای دوبار (یکی در سنگاپور و دیگری در هانوی) کشانده و حتی یک امتیاز هم به او نداده است. آیا حالا انتظار میرود که بایدن بتواند در مقابل شی، رئیسجمهور بزرگ چین دستاوردی داشته باشد و با موفقیت به واشنگتن بازگردد؟!