به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: روزنامه شرق، از جمله نشریات مدعی اصلاحطلبی است که طی دو ماه گذشته تلاش کرد اغتشاشگران، اشرار، تروریستها و تجزیهطلبها را معترض مدنی جا بزند. خبرنگار این روزنامه از جمله بازداشتی شبکه وابسته به بیگانه در جریان آغاز اغتشاشات اخیر بوده است.
اما این روزنامه، حالا از قول عمادالدین باقی مینویسد: بعضیها به استناد تمدن کهن ایران و رشد مردم ایران میگویند چنین چیزی امکانپذیر نیست. اما وقتی هم که کار به نقطه جنگ رسید، دیگر آغوش باز و صلـح و صفا معنی نمیدهد. مگر در سوریه و لیبی مردم دلشان میخواست این اتفاق بیفتد؟! اما وقتی کار به آنجا رسید دیگر همسایه به همسایه رحم نمیکند.
وی میافزاید: واقعیت این است که اکثر کسانی که این روزها بر طبل خشونت میکوبند، کسانی هستند که خودشان یا در ایران نیستند یا در میدان نیستند و هیچ وقت هیچ هزینهای تحمل نخواهند کرد و جوانان خسته از وضعیت و ناامید از آینده را مثل گوشت دم توپ قربانی میکنند.
نمیشـود ما با خشونت مخالفت کنیم اما به لوازم و پیامدهای بعضی حرفها و تجویزها که منجر به خشونت میشود، توجه نداشته باشیم. منظورم از هزینه این است که خود دعوت کننده هم بیاید در خیابان و گلوله بخورد و زندان برود. نمیشود بگوییم خشونت ناگزیر است ولی شما بروید جان بدهید ما تشویقتان کنیم.
باقی همچنین گفته است: محل اصلی بحث این است که خطر سوریهای شدن وجود دارد یا نه؟ ببینید، سیاستمداران و کنشگران مدنی و ملی و مسالمتجو در سوریه هم تا قبل از اینکه این اتفاقات بیفتد، هیچ کدامشان احتمال نمیدادند که کار به اینجا برسد. در ایران هم ما در یک قرن تجربه تلخ آن را داشتهایم. همین الان هم گروههای سازمانیافتهای وجود دارند که به صورت خیلی شفاف از تجزیه سخن میگویند، حامیان مالی، اسلحه و سازمان هم دارند. من از بحث نظرات اندیشکده اسرائیلی درباره ضرورت تجزیه ایران که چند سال پیش در روزنامههای مشهور منتشـر شـد، میگذرم؛ از اینکه افرادی که مدعی حقوق بشرند در چند سال گذشته تاکنون چند بار در تلویزیونهای فارسیزبان خارج کشور به صراحت گفتهاند چه اشکالی دارد که مناطق مختلف ایران بر اساس خواست مردم جدا شـوند هم میگذرم. حتی یکی از آنها بدون اینکه فرق اسکاتلند و بخشهای مختلف ایران را بداند و توجه کند که اسکاتلند طبق یک قرارداد به قلمرو بریتانیا پیوسته و میتواند قرارداد را فسخ کند، آن هم از طریق رفراندوم ولی بخشهای مختلف ایران از چند هزار سال پیش جزء ذاتی قلمرو ایران بودهاند و تشبیه با اسکاتلند ناشی از بیدانشی و غرض ورزی ضدایرانی بودن است. فایل اظهارات اخیر خانم رعنا رحیمپور، گوینده بیبیسی درباره دستورالعمل تکهتکه کردن ایران، اگرچه احتمالا استراق سمع بوده که خلاف قانون است، اما محتوایش را تایید کرده است. از همه اینها میگذرم.
اینها را که حکومت جمهوری اسلامی ایران نگفته است، مخالفان حکومت گفتهاند. درست در همین روزها که ما با هم صحبت میکنیم علیاف، حاکم آذربایجان به صراحت گفت: «برخی هموطنان ترک ما با سرنوشـت تلخ از کشور آذربایجان جدا شدهاند» و در ادامه میگوید: «ما به تلاش خود ادامه خواهیم داد تا هموطنان ما که به سرنوشت تلخ از کشور آذربایجان جدا شدهاند، زبان و سنت و فرهنگ ما را حفظ کنند و به اندیشه آذربایجانیگـــری وفادار بمانند». علاوه بر این، همزمان سازمان آمریکایی- فرانسوی «عدالت برای کُردها» دیداری را میان برخی مخالفان ایران با مکرون جوان، رئیسجمهور فرانسه ترتیب میدهند که این سازمان در معرفی خود مینویسد: «پس از مهار تروریسم داعش، دولتهای غربی ملت کُرد را که آرزوی استقلالش را چهار همسایه قدرتمندش یعنی ایران، ترکیه، عراق، سوریه از بین بردهاند به حال خود رها کرد و این سازمان در واکنش به بیاعتنایی غربیها به استقلال کردستان تاسیس شده است».
انتشار این اظهارات و اعتراف به تحرکات اشرار و گروهکهای تروریست در حالی است که اغلب افراطیون مدعی اصلاحطلبی، نه تنها هیچ مرزبندی با این گروهک نکردند، بلکه در آغاز دروغپراکنی و تحریک اغتشاشات هم با آنها هم کلام و همراه بودند. ضمن این که برخی از فراریان همین طیف اصلاحطلب، هماکنون رسانههای اصلی جریان برانداز، تجزیهطلب، و مروج تروریسم و شرارت را اداره میکنند. ضمناً این طیف باید پاسخ دهد که با وجود روشن شدن نقشه آمریکا، اسرائیل و غرب در زمینه ویرانیطلبی و آشوبافکنی، چرا طیف مدعی اصلاحطلبی، نهتنها در این دو ماه نسبت به آن نقشه اصلی و غالب هشدار ندادند، بلکه خودشان هم بپذیرند مهره پیاده دشمن شده و اصرار داشتند اغتشاش و شرارت و خرابکاری و ترور و جنایت را اعتراض وانمود کنند؟!